روزنامه شهروند
1397/05/18
حذف ژن های خوب از شهرداری شدنی است
شهروند| ژن خوب اصطلاحی است که در تیرماه سال ۱۳۹۶ پس از انتشار گسترده کلیپی از پسر یک نماینده مجلس در فضای مجازی، وارد ادبیات سیاسی ایران شد و ناظر به سوء استفاده مقامات سیاسی از قدرت برای نفع شخصی و خصوصاً به دست آوردن پست و مقام برای فرزندان و نزدیکانشان است. به سرعت، صحبت از «ژن خوب» و اعتراض ذاتی نهفته در آن به فساد در قدرت، به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیل شد. پدیده «ژن خوب» مصداق واضحی از تعارض منافع در بین مسئولانی است که بین منافع کشور و منافع خانوادگی، دومی را انتخاب میکنند. اعتراض به رانت خانوادگی البته سابقه طولانی دارد و فرزندان مسئولانی که از امتیازات خاص برخوردارند، غالباً با عنوان آقازاده خطاب میشوند. اما عبارت «ژن خوب» با کاربرد همگانیشده تازگی دارد.مجید فراهانی، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران در گفتوگویی اظهار کرده که«جلوی ورود ژنهای خوب به شهرداری را میگیریم.» به همین بهانه و در گفتوگو با «حسین کنعانی مقدم»، فعال سیاسی اصولگرا به این مسأله پرداختهایم که اساساً پدیده نوظهور «ژن خوب» چگونه به ادبیات سیاسی کشور رسوخ کرد و در ادامه به این مسأله پرداختهایم که آیا این امکان وجود دارد که در نهاد قدرتمندی چون شهرداری از ورود ژنهای خوب جلوگیری شود. این کار را چه کسانی و با چه مکانیسمهایی انجام میدهند.
بحث ژن خوب از جمله مفاهیمی بوده که در یکی، دو سال اخیر وارد ادبیات سیاسی ما شده است، نظر شما در مورد واکنش جامعه نسبت به این پدیده چیست؟
ژن خوب را باید از چند منظر مورد بررسی
قرار دهیم؛ ژن خوب به معنای اینکه فردی به لحاظ نسبی قدرت و ارتباطات فرافردی خود را در اختیار فرزند یا نزدیکان خود قرار میدهد. دوم، ژن وراثتی که به صورت ارثی به فرد میرسد.
در وضعیت کنونی ما با ژن خوب براساس تعریفی که در مورد اول اشاره کردید، روبهرو هستیم؛ فکر میکنید تکثیر ژن خوب در مسئولیت های مختلف برای اذهان عمومی چه مفهومی خواهد داشت؟
ببینید، در مدیریت شهری ژن خوب اگر به معنای به صحنه آوردن رکن مردم در عرصه مشارکت جمعی در مدیریت شهری باشد که این مسأله مثبت ارزیابی میشود. اما اگر به معنای انحصار در گرفتن شغل، جایگاه و مقام باشد که طبیعتا صورتی منفی دارد.
در سخنان یکی از اعضای شورای شهر تهران اشاره شده که جلوی ورود «ژنهای خوب به شهرداری را میگیریم»، به نظر شما تا چه اندازه این نوع رویکرد عملی است؟
این رویکردی که به آن اشاره کردی در برخی جهات توانسته عملی شود؛ یعنی بحث ژن خوب تنها در صورت افراد نیست، بلکه از رهیافتهای مختلفی میتوان مورد لحاظ قرار گیرد؛ برای مثال هر قراردادی که در شهرداری تهران بسته میشود، مردم و رسانهها از آن باخبرند. هر معاملهای در شهرداری تهران به اطلاع مردم میرسد.
تصور عموم مردم از مفهوم ژن خوب، رسیدن یک فرد به واسطه ژن خوبش به مدیریتهایی در سطح بالاست. در این مورد موافق هستید؟
بله، در فرآیند مقابله با خویشاوندگزینی و گزینشهایی که براساس ژن خوب صورت میگیرد، شورای شهر توانسته گامهای مثبتی بردارد؛ خبرها حاکی از این بوده که رزومه همه مدیران درجه یک شهرداری تهران از مدیران عامل، اعضا و روسای شرکتها، روسای مناطق و همه را در سایت شهرداری تهران منتشر میکنند و استخدام و جذب هر فردی که نسبت سببی و نسبی با مدیران شهرداری دارد را ممنوع میکنند.
فکر میکنید تا چه اندازه فرآیند عدم ورود ژنهای خوب به بدنه شهرداری تحقق پیدا میکند؟
ببینید، شهرداری به عنوان نهادی است که از سه اهرم قدرت، ثروت و امضای طلایی برخوردار است. بسیاری از افراد به واسطه یا به خاطر همین اهرمها به دنبال موقعیت برتر هستند. شکل طبیعی به وقوع پیوستن چنین چیزی سخت است، اما این فرآیند با نظارت بیشتر و مستمر خود بدنه شهرداری و منتخبان قدرتمند مردم شدنی است.
سایر اخبار این روزنامه
یک استیضاح و هزار اتهام
فعلا خانمها مقدمترند!
کسی زهر ما را نمیخرد
حذف ژن های خوب از شهرداری شدنی است
عادل فردوسیپور به کمپین نذرآب پیوست
دوئل پیرمردهای اروپایی در آزادی
داستان دختری که 15 سال در غاری زندانی بود
آکادمی ملی المپیک باز هم قربانی گرفت
افزایش بازداشتیها در پرونده واردات موبایل و خودرو
گاز اشکآور و چاقوکشی در بیمارستان معروف تهران
گزارش «شهروند» از تازهترین روش کلاهبرداری اینترنتی با درگاههای پرداخت پول
صرافیها برای چه کارهایی دلار میفروشند؟
رازهای نقاشی 450 میلیون دلاری داوینچی
سامان قدوس لالیگایی شد
قطاربازی لاکچری
دایی از مجلس شاکی شد!
یک ستاره بیغروب بهنام باب دیلن!
آسانژ تا ابد نمیتواند در سفارت اکوادور بماند
یک آتشکده چند هزار ساله در تهران برای مشتاقان تاریخ
کوهنوردی گروهی یا انفرادی؟
تیمملی، قرارداد کیروش و یک دنیا علامت سوال!
برد پیت خرج فرزندانش را نمیدهد
توله یوزپلنگ تصادفی قطع نخاع شد
گردشگری با چاشنی حمله تمساح و سرطان خون!
سکه: آخییییش چه نفخی کرده بودم