روزنامه آفتاب یزد
1396/01/21
دکتر علی نوری جامعه شناس
انتخابات به منزله مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و تاثیرگذاری آنان بر امور است. بیتردید هرآنچه خارج از محدوده زندگی فردی اشخاص قرار میگیرد، اجتماعی محسوب میشود. تعداد کمیاز پدیدههای زندگی انسانها فردی است و غالباً افراد در جمعهای مختلف مانند همسایگی، شغلی، تحصیلی، تفریحی و ... اوقات خود را سپری میکنند. اداره امور جامعه در سطوح مختلف محله، شهر، استان و کشور نیازمند تصمیمگیری و اقدام است. طبیعی است اگر افراد در این تصمیمگیریها حضور نداشته باشند، به ناچار باید تصمیماتی که از سوی دیگران برای آنها اتخاذ گردیده است را بپذیرند. لذا برای اثرگذاری بر تصمیماتیکه زندگی اجتماعی شخص را متاثر میسازد، لازم است از تمام ابزاری که در اختیار او قراردارد، استفاده نماید.در دنیای کنونی، یکی از ابزارهای سودمند و بی هزینه قدرت انتخاب است که در نظامهای حکومتی مردم سالار به افراد داده شده است. هراندازه نهادها، و مدیران اجرایی در سطوح مختلف، بهصورت انتخابی صاحب مقام شوند به همان نسبت قدرت تاثیرگذاری مردم بیشتر میشود و انتخاب شوندگان، برای رضایت و رفاه انتخاب کنندگان، بیشتر تلاش میکنند. اجرای یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامیایران در سال 1378 خورشیدی و انتخابی شدن مسئولان امور شهری و روستایی نشان میدهد که عملکرد شهرداریها و دهیاریها پس از تشکیل شوراها، بسیار بهتر از گذشته بوده است. شاهد این مدعا تحرک و پویایی شهرداریها در این سالها است. برکسی پوشیده نیست که شرکت در انتخابات برای انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان از حقوق شهروندی است و مردم نه تنها باید در انتخابات شرکت کنند بلکه باید آن را مطالبه کنند.
برگزاری انتخابات کارکردهای مهمیدارد که در اینجا به سه بعد آن اشاره میکنیم:
**
الف) کارکردهای آشکار
1. از بعد انتخاب شوندگان
- گزینش شدن برای تصدیگری
پست سیاسی
- کسب قدرت و مشروعیت برای تحت تاثیر قراردادن خط مشیهای سیاسی حکومت براساس عقاید و نظریات خود
2. از بعد انتخاب کنندگان
- برقراری ارتباط سیاسی یا نخبگان سیاسی حاکم و غیرحاکم
- اعمال نظر مستقیم و مخفی (رای دادن).
3. از بعد برگزارکنندگان
- کسب مشروعیت سیاسی
- باقی ماندن در قدرت، در حال و آینده
**
ب) کارکردهای پنهان
1. از بعد انتخاب شوندگان
- ایجاد نوعی نظارت بر خود؛ چرا که حداقل در صورت عملکرد منفی، مورد پذیرش مجدد
قرار نمیگیرند؛
- تلاش برای حفظ و گسترش پایگاه اجتماعی- سیاسی خود در آینده؛
- ایجاد انگیزه برای تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه
2. از بعد انتخاب کنندگان
- احساس موثر بودن برای شهروندان و مسائل جامعه و ایجاد رضایت درونی در آنها
- افزایش آگاهیهای سیاسی شهروندان در مورد گروههای سیاسی موجود و سوابق و فعالیتهای آنان؛
- افزایش میزان مسئولیت پذیری شهروندان
3. از بعد برگزارکنندگان
- ایجاد انسجام اجتماعی در سطح ملی و گروهی؛
- تبدیل انتخابات به ساختی نهادینه شده برای جامعهپذیری سیاسی
**
پ) پیامدهای پیشبینی نشده
(احتمالی) انتخابات
1. ایجاد بی تفاوتی سیاسی در شهروندان
2. ایجاد رغبت سیاسی در شهروندان
3. افزایش تقاضاهای سیاسی اجتماعی شهروندان
4. رشد انتظارات سیاسی اجتماعی شهروندان
5. تغییر و اصلاح برخی قوانین انتخاباتی
بهطور کلی عوامل جامعهشناختی موثر در مشارکت انتخاباتی شامل موارد زیر است: جامعهپذیری سیاسی، خانواده، فرهنگسیاسی و طبقه اجتماعی. اما نباید از دیدگاه مبادلهای نیز غافل بود، از دیدگاه مبادله گرایان افراد برای شرکت در انتخابات نیاز به تقویت کننده یا پاداش، انگیزه، سود و تایید اجتماعی دارند.در اینجا شرکت در انتخابات به یک معامله تشبیه می شود و در صورتی افراد به آن رغبت پیدا می کنند که در مجموع برایشان سودآور باشد. **
موضوع دیگری که در انتخابات شوراهای اسلامی شهروروستا محل بحث مردم، کارشناسان و نخبگان است، چگونگی انتخاب بین کاندیداها و رای به آنهاست. برخی معتقدند کسی باید به عنوان نماینده در شورای شهر انتخاب شود که در حوزه شهری تخصص داشته باشد و بر همین اساس رای دادن به افرادی مانند ورزشکاران، هنرمندان و بهطور کلی سیلیبریتیها را صحیح نمیدانند. آنها معتقدند کارشناس شهری است که میتواند به حل مشکلات شهری کمک کند، اما بهنظر من این دیدگاه نیزدارای اشکال اساسی است. زیرا یک متخصص شهری لزوماً تصمیم گیر
خوبی نیست. یعنی صرف تخصص داشتن به بهبود امور شهر کمک نمیکند همانطور که صرف هنرمند یا ورزشکار بودن به رفاه و بهبود اوضاع شهروندان نمی انجامد.
اگر سیاست به معنای علم اداره جامعه درک شود، اداره امور شهر نیز یک پست سیاسی محسوب می شود. بنابراین هرچند لازم است فرد آشنایی کلی با امور شهری داشته باشد اما آشنایی با سیاست و نحوه تدبیر امور مهمتر است. یعنی به عنوان مثال، از آموزشهای نهاد سیاست بهرهمند باشد. فردیکه سالها عضو یک حزب سیاسی بوده است بهتر میتواند در مرکز تصمیمگیری نقش آفرینی کند. لذا انتخاب شوندگان شورای شهر لازم است درایت سیاسی و آشنایی کامل با مسائل شهری
داشته باشند و دغدغه آنها حل مسائل شهر باشد. حال اگر نخبگان از نتایج آرا راضی نبودند قطعا نمی توانند از قاطبه مردم که در انتخابات حضور یافته اند گلایه کنند. زیرا مقصر خود نخبگان جامعه بوده اند که آگاهی بخشی را به درستی انجام ندادهاند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها