روزنامه قانون
1397/05/25
ورزشگاههای ما خشونتزا هستند
خشونت در ورزشگاه ها مربوط به فوتبال نیست؛ نباید این مساله را با فوتبال ادغام کرد. این یک پدیده اجتماعی است که خارج از زمین فوتبال و در جامعه عمومی نیز شاهد آن هستیم. من به عنوان فردی از خانواده ورزش این نوع رفتارهای خشونت آمیز را از دل ورزش نمی دانم. این اتفاقات به دلیل مشکلات گوناگون اجتماعی است که فضای ورزش را به هر صورت مورد هدف قرار میدهد و به اسم ورزش تمام می شود. مطمئن باشید با برطرف شدن مشکلات اقتصادی و اجتماعی، این پدیده از اماکن ورزشی جدا می شود. از نظر من، نمیتوان تصور کرد که این خشونت روزی به داخل میادین ورزشی برسد و بسیار بعید میدانم بین ورزشکاران نیز رواج پیدا کند. همین مساله، دلیل دیگری است که بگوییم این خشونت ها ربطی به ورزش و فوتبال ندارند. یک ورزشگاه، فضای آماده ای برای بروز خشونت است چرا که جوانان زیادی در آن حضور دارند؛ جوانانی که میآیند و خیلی زود با آغاز کنندگان خشونت همکلام میشوند و ارتباط برقرار میکنند. طبیعی است که مکان های دیگر به اندازه ورزشگاه ها برای بروز این اتفاقات مناسب نیستند. رفع این معضل در وهله اول نیاز به یک حرکت اجتماعی دارد. امیدوارم مشکلات اجتماعی و معیشتی مردم برطرف شود تا ما دیگر شاهد این نوع رفتارها و تنش ها نهتنها در مکانهای ورزشی بلکه در تمام بخشهای جامعه نباشیم. پس از این میتوان امیدوار بود که با کار فرهنگی مسئولان برگزارکننده مسابقات، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش این خشونت ها در ورزشگاه ها کمرنگ و کمرنگ تر شوند. شنیدهام کمپینهایی در خصوص مبارزه با خشونت در ورزشگاه ها راه افتاده است. اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم و نمیتوانم در مورد رویکرد آن ها و فعالیتشان قضاوتی داشته باشم اما نظر من این است که برای حل مشکل خشونت در ورزشگاه ها، باید کار زیربنایی انجام دهیم و نباید آن را مختص جامعه ورزش و فوتبال بدانیم. در فوتبال اروپا حدود 20 سال پیش این خشونت ها وجود داشت و حتی میتوان گفت 50 برابر خشونت هایی که الان شاهدش هستیم در فوتبال آن ها وجود داشت اما پس از اغتشاشی که در بازی لیورپول و یوونتوس به وجود آمد و 20 نفر کشته شدند، خیلی سریع سیستم ورزشگاهها را تغییر دادند و به شکل بسیار منطقی با این مساله مقابله کردند، به طوری که امروز فضا و جو ورزشگاههای اروپایی فرهنگی شده است. مانند اینکه شما به تماشای تئاتر در تالار وحدت بروید. در ورزشگاه های اروپایی خانواده ها می روند و کودکانشان را نیز به همراه می برند. چند روز یا حتی چندماه پیش از مسابقه، به راحتی بلیتشان را تهیه میکنند و شماره صندلیشان مشخص است. در صورتی که ورزشگاه های ما به هیچ وجه استاندارد نیستند و چنین چیزی شاید برای تماشاگران ما آرزو باشد! سرویس های بهداشتی وضعیت بسیار بدی دارند. به عنوان مثال سرویس های بهداشتی در ورزشگاه آزادی که بزرگترین ورزشگاه ماست و یک استادیوم ملی محسوب میشود، به تازگی و فقط برای برخی جایگاه ها بازسازی شده اند. ورزشگاه های ما مکانی را ندارند که اگر فردی خواست چای یا نسکافه بخورد، در آن جا راحت بنشیند و استراحت کند. ورودیها و خروجی ها به هیچ وجه شرایط مناسبی ندارند و موارد بسیار دیگری که بارها مطرح شدهاند. بنابراین نمیتوانیم شرایط و جو ورزشگاه های ایران را با کشورهای اروپایی مقایسه کنیم. ما چه از نظر فرهنگی و چه از نظر زیرساخت ها از سطح استاندارد دنیا عقب هستیم. ورزشگاههای ما خشونتزا هستند چرا که آرامش را از انسان میگیرند. استادیومهای ما مستعد بروز و گسترش خشونت هستند. ساختار ورزشگاه های ما به گونه ای است که هرج و مرج ایجاد میکنند بنابراین علاوه بر اینکه باید کار فرهنگی کرده و با بی نظمی مقابله کنیم، به بازسازی و تجهیز زیرساخت ها نیز توجه ویژه و لازم داشته باشیم. دورهای که اداره تربیت بدنی از پلیس برای آرام کردن تماشاگران کمک میخواست و پلیس نیز با باطوم و گاز اشک آور نیرو می فرستاد، گذشته است. امروز باید تربیت را از خانه ها شروع کنیم و در کنار آن، امکانات لازم و کافی را برای تماشاگران فراهم کنیم تا آرامش به تماشاگران القا شود. تنها از این طریق میتوانیم گام بزرگی در راستای آرام شدن جو ورزشگاه ها برداریم.