روزنامه اعتماد
1397/06/21
شجريان، شجريان است
9سال پيش وقتي كه استاد شجريان در سلامت كامل بودند و دوستداران ايشان كه بيشمارند از شكايت استاد از راديو و تلويزيون با اطلاع شدند، فكر نميكردند 9 سال به يك شكايت ساده و به استناد قانوني كه در دهه چهل براي حمايت از حقوق مولفان و مصنفان و پديدآورندگان آثار هنري تصويب شد زمان لازم باشد، قانون حمايت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان در ماده 23 خود مقرر داشته است... هركس تمام يا قسمتي از اثر ديگري را كه مورد حمايت اين قانون است به نام خود يا به نام پديدآورنده بدون اجازه او - نشر يا پخش يا عرضه كند - به حبس تاديبي از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد ماده قانوني كه نه تفسيرپذير است و نه ابهام دارد بلكه صريح و روشن اعلام ميدارد... هرگاه متخلف از اين قانون شخص حقوقي باشد علاوه بر تعقيب جزايي شخص حقيقي مسوول كه جرم ناشي از تصميم او باشد، خسارات شاكي خصوصي از اموال شخص حقوقي جبران خواهد شد و در صورتي كه اموال شخص حقوقي به تنهايي تكاپو نكند مابهالتفاوت از اموال مرتكب جرم جبران خواهد شد قانوني صريح و بدون ابهام استاد شجريان هم به استناد همين قانون و با توجه به مالكيت ايشان بر آثار هنري توليد شده روشن و مشخص است و به دفعات نارضايتي خود را از پخش آثارشان اعلام و كتبا مخالفت خود را در خصوص پخش آثارشان جز - بنا- كه مالكيت آن را از آن همه ميدانستند، اعلام كردند مشمول مواد صدرالذكر ميشدند و صراحتا درخواست كردند كه آثارشان از راديو و تلويزيون پخش نشود، فكر نكنم دانشجوي سال اول حقوق هم ابهامي دراين مورد كه استاد شجريان حق دارند از دستوردهندگان پخش آثارشان بعد از اعلام عدم رضايت داشته باشند. به راي صادره كه بخشي از آن توسط وكيل محترم آقاي شجريان رسانهاي شد از دو منظر بايد نگاه كرد، نخست اينكه يك شكايت ساده در دادگستري 9 سال طول خواهد كشيد، اين بخش از واقعيت تلخ راي صادره را بيشتر بايد مورد توجه قرار داد، شخص شناختهشدهاي مانند استاد شجريان به استناد قانوني كه حاكميت دارد و با ارايه ادله كافي كه كتبا اعلام كردهاند رضايت ندارد آثارشان از راديو و تلويزيون پخش شود، مسوولان راديو و تلويزيون هم در زمان ارسال نامه استاد شجريان و نيز زمان طرح شكايت معلوم و مشخص بودند و ظاهرا با استدلالات و نيز پاسخهايي كه وكيل محترم پرونده دادهاند ابهامي در قضيه نبوده و در راي دادگاه هم نيامده است اشخاص حقيقي كه دستور پخش آثار استاد را از راديو و تلويزيون بعد از اعلام آقاي شجريان دادهاند براي دادگاه ناشناس نيست، پس معطل و پشت در دادگاه ماندن شاكي ظرف 9 سال گذشته به چه علت بوده و طي اين سالها مرجع قضايي ياد شده دنبال چه نقطه كور و ابهامي بوده است ؟ در اين قضيه و پرونده ساده متاسفانه 9 سال وقت لازم بود كه به رايي برسيم كه در زير به آن خواهم پرداخت . اما در مورد راي صادره و استناد به اين مهم كه راديو و تلويزيون باعث شهرت استاد شجريان شده است، ظاهرا قاضي صادركننده راي به هر علت به هنر علاقهاي ندارد والا اگر به هنر خصوصا آواز و ترانه علاقه داشتند چنين استدلالي نميكردند.از بدو تاسيس راديو در سال 1319 در ايران و بعدها تلويزيون، بخشي از برنامههاي راديو و تلويزيون به موسيقي اختصاص يافته است چه زمانيكه برنامهها به صورت زنده پخش ميشد يعني خواننده و نوازنده در استوديو حاضر ميشدند و به صورت زنده به اجراي برنامه ميپرداختند چه بعدا كه با گسترش وسايل ضبط و توليد برنامههاي از قبل ضبط شده ازطريق راديو و تلويزيون پخش ميشد صدها بلكه هزاران نفر اين توفيق را پيدا كردند كه صدايشان از اين رسانه پخش شود همزمان با حضور استاد شجريان در راديو و تلويزيون افراد ديگري هم بودند كداميك از اين هنرمندان در جايگاه استاد شجريان نشستند؟ اتفاقا استاد شجريان در زمانهاي كه موسيقي پيشپاافتاده به لطايفالحيل از راديو و تلويزيون پخش ميشد
يك تنه در مقابل ابتذال ايستادند و زمانيكه كابارههاي پرمشتري كشور دنبال ستارهاي مانند استاد شجريان بودند جمله معروف - من مزه عرق ديگران نميشوم- پيامآور مبارزه با ابتذال حاكم بر راديو و تلويزيون در دهه 50 بود، راديو و تلويزيون نه اينكه بر شهرت استاد شجريان نيفزود بلكه اين رسانه از صداي آسماني استاد شجريان حرمت يافت؛ بزرگش نخوانند اهل خرد/ كه نام بزرگان به زشتي برد.
سالهاي پيش در روزنامه اعتماد و در نقد كساني كه در مذمت استاد شجريان و اينكه نتوانستند با توجه به استقبال عمومي از برنامه استاد شجريان بليت ورود به كنسرت را تهيه كنند، به طعنه گفته بودند، اتفاقا چيزي هم از دست نداديم تكرار اصواتي كه سالهاست به صورت يكنواخت تكرار ميشود؛ نگارنده نوشتم شجريان شجريان است و حال هم ميگويم هنر ايراني از آغاز پيدايش خود در عرصههاي مختلف تكستارگاني تقديم هنر دوستان فارسي زبان كرده است كه تعدادي از آنان بر قله رفيعي قرار دارند كه امكان رسيدن به جايگاه آسماني آنان اگر نشدني نباشد به اين زوديها امكانپذير نيست. ظرف 700 سال گذشته شاعري مانند حافظ در شعر فارسي ظهور نكرد، سعدي تكرارناپذير است، براي فردوسي نميتوان نمونهاي پيدا كرد و در عرصهاي كه استاد شجريان سرآمد آن است آيا اين سعادت را داريم كه ستارهاي ديگر نزديك به مدار استاد شجريان ظهور كند؟ اين راي در تاريخ حقوق كشور در تاريخ هنر كشور خواهد ماند در حاليكه شجريان شجريان است؛ ستارهاي دور و دستنيافتني در آسمان هنر ايران. خدايش به سلامت دارد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها