شایعه تماس جبیر با ایران؛ تهدید آمریکا از نوع سعودی آن!

آفتاب یزد- گروه سیاسی : ادعای یک رسانه عرب زبان، خیلی‌ها را شوکه کرد. ادعای تماس سری عادل‌ الجبیر وزیر خارجه سعودی‌ها با ایران.
الخلیج آنلاین ادعا کرد که طی هفته‌های گذشته وزیر امور خارجه عربستان با هدف دستیابی به تفاهم با ایران تماس‌های سری با این کشور برقرار کرده است.
آن طور که ایسنا می‌نویسد، الخلیج آنلاین که یک پایگاه اطلاع رسانی عرب زبان است، به نقل از یک منبع دیپلماتیک عالی رتبه نوشت:« عادل‌ الجبیر در تماس‌های خود با ایران راجع به برخی مسائل منطقه‌ای از جمله موضوع یمن گفت‌وگو کرده است. تماس‌های عربستان با ایران زمانی است که دولت ریاض به دلیل اعتراف به قتل خاشقجی روزنامه نگار ناراضی خود در استانبول، تحت شدیدترین فشارهای جامعه جهانی پس از حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی است.»
اگرچه چند روز بعد از ماجرای قتل خاشقجی و زمزمه‌های تحریم شدن عربستان از سوی آمریکا، برخی مقامات سعودی از احتمال نزدیکی شان به ایران در آستانه تحریم‌های این کشور در 13 آبان سخن می‌گفتند، اما کمتر کسی این موضوع را باور می‌کرد که سعودی‌ها در عمل حاضر باشند تا دست از آمریکا شسته و به ایران نزدیک شوند.


هر چند دو کشور نباید به خشونت‌ها دامن بزنند و تا می‌شود باید از عمق و شدت تنش موجود بین ایران و عربستان کم کنند و برخوردهای رقابتی و عقیدتی را کنار بگذارند.
اما اگر جبیر واقعا در این مدت تماس‌هایی با ایران گرفته باشد آیا ایران نیز تمایل به بهبود و برقراری رابطه دارد؟ یادمان نرود مقامات ایران از جمله کشورهایی بودند که در ماجرای قتل خاشقجی سعی کردند با سرعت علیه سعودی‌ها موضع گیری نکنند. کشور ما قبل از ماجرای کنسولگری عربستان در استانبول و کشته شدن این روزنامه نگار سعودی نیز، بارها از امکان برقراری رابطه با سعودی‌ها سخن به میان آورده بود.
اما پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل خاورمیانه اساسا تنش و مشکلات ایران و عربستان را سیاسی نمی‌داند که اکنون توقع حل آن را داشته باشیم. وی به ایلنا می‌گوید: «تنش میان ایران و عربستان به کلافی پیچیده و سردرگم تبدیل شده و حل و فصل آن بسیار سخت است. تنش ایران و عربستان، سیاسی نیست زیرا اگر سیاسی بود، با مذاکره می‌شد آن را حل کرد.»
او اظهار می‌کند: « تنش میان دو کشور به مسائل ایدئولوژیک تبدیل شده و رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است.»
ملازهی با بیان اینکه اختلافات ایران و عربستان را باید از فاز مسائل ایدئولوژیک به فاز سیاسی آورد، یادآور شد: « در میان کشورهای اسلامی، بهترین کشوری که می‌تواند میانجی مناسبات میان ایران و عربستان شود، پاکستان است. »
اگر همه چیز اینطوری است که ملازهی می‌گوید پس ماجرای این تماس‌های سری جبیر چیست؟ این تماس‌ها بدون واسطه بوده؟ یا کشورهای مثل پاکستان –که ملازهی از آن می‌گوید- در آن نقش داشتند. اگر واقعا عربستان در چنین موقعیتی قصد نزدیکی به ایران را دارد این نزدیکی را باید چگونه ارزیابی کرد؟

>یک ارتباط ابزاری
فریدون مجلسی دیپلمات سابق در این باره به آفتاب یزد می‌گوید: « هرگونه اقدامی که در چنین شرایطی برای بهبود رابطه با ایران از سوی عربستان صورت بگیرد را نباید به معنای منطق گرایی و عقلانیت جبیر یا دولتمردان سعودی دانست. با سوابقی که این افراد داشتند نزدیکی عربستان به ایران در شرایط فعلی یک نزدیکی موضعی و البته تهدید آمیز برای آمریکاست. چه جداً جبیر به فکر بهبود رابطه با ایران تماس‌های سری با کشورمان داشته باشد و چه حتی به دروغ خبرگزاری‌های عربی از این مکالمات سری بگویند، هدف تهدید آمریکاست. به این معنا که سعودی‌ها این را به آمریکا بفهمانند که زیاد قتل خاشقجی را جدی نگیرد و بر عربستان اعمال فشار نکند چرا که از این اتفاقات در خاورمیانه زیاد می‌افتد و نباید پی آن را گرفت.»
وی ادامه می‌دهد:« نمی‌توان نزدیکی عربستان با ایران را جدی گرفت. جدی تر از اینها دیدار نتانیاهو و سلطان قابوس بود که پیام بسیار خاصی به ایران داشت. اگر قرار بود دیدار جدی بین ایران و عربستان شکل بگیرد یا ارتباط سری باشد باید از همان مسیر عمان که سوابق زیادی در این زمینه داشته است رخ دهد. ما هنوز نمی‌دانیم اگر چنین پیام‌های سری رد و بدل شده از چه مسیری صورت گرفته است. برقراری تماس‌ها نیاز به مقدماتی دارد و باید دید آیا این مقدمات از مسقط و عمان گذشته یا جای دیگر؟ بنابراین هم اصل خبر با شبهه مواجه است و هم نیات برقراری این رابطه.»
اما اگر در چنین برهه‌ای عربستان تمایل به حفظ و برقراری رابطه دارد؛ ایران در این میان تا چه میزان به نزدیکی با عربستان راغب است؟ مجلسی می‌گوید: «نزدیکی به ایران بارها از سوی کشورمان عنوان و مطرح شده است. اما بعد از حادثه کنسولگری در استانبول و قتل خاشقجی، عربستان دیگر آن کشوری نیست که حادثه حمله به سفارت عربستان در ایران را همیشه چماق می‌کرد و کشورهای عربی و اسلامی را در جنگ نیابتی علیه ایران بسیج کرده بود. موضع عربستان اکنون در ضعف است و بدش نمی‌آید به صورت ابزاری و برای خط و نشان در مقابل آمریکا نشان دهد که می‌خواهد به ایران نزدیک شود.»

>برگ بازی همیشگی
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل خاورمیانه هم با بیان اینکه ایران برگ بازی برای زمانی است که کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای وارد چالش با آمریکا می‌شوند به آفتاب یزد می‌گوید :«آن‌ها از نزدیکی یا دوری با ایران تلاش می‌کنند از برگ برنده خود برای امتیاز گیری از آمریکا استفاده کنند ترکیه، روسیه و چین تا به حال بارها دست به چنین اقدامی زده‌اند. عربستان نیز از این قاعده مستثنی نیست. سعودی‌ها این تفکر را دارند که نزدیکی به ایران با توجه به گفتمان حاکم در عربستان نمی‌تواند در درازمدت از قوام زیادی برخوردار باشد بنابراین تکیه اصلی خود را به قدرت فرامنطقه‌ای آمریکا متکی کرده است. اما در فراز و نشیب‌های گوناگون تاریخی تلاش می‌کند با نزدیکی به تهران برگ امتیاز خود را رو کرده و مانند مسکو و پکن یک امتیاز از ایران در بزنگاه‌های تاریخی بگیرد.»
وی ادامه می‌دهد:« بعد از تحت فشار قرار گرفتن عربستان از سوی ایالات متحده آمریکا، اکنون این کشور نگاه‌هایی به سمت ایران دارد.»
مطهرنیا می‌افزاید : عربستان در مقابله با آمریکا دو راه دارد؛ یک راه خروج از توافقات با آمریکاست که می‌تواند پیامدهای سختی برای ریاض داشته باشد و دیگری اینکه گرایش به نیروهایی را از خود نشان دهد که در مقام دشمنی با آمریکا قرار گرفته است تا بدینوسیله هراس در پیکره تصمیم سازی و تصمیم گیرنده ایالات متحده آمریکا بیفتد.»
می توان به خوبی دریافت آنچه که اکنون در مذاکرات احتمالی جبیر با تهران مطرح شده بیشتر در راستای یک دیپلماسی گذرا، موضعی و ابزاری است، استفاده از تهران به عنوان اهرمی برای کاهش فشارهای ناشی از ایالات متحده آمریکا و رهایی خاندان آل سعود از موضع فعلی.چرا که ترامپ به شفافیت اعلام کرده که به عربستان برای ایجاد فضایی ضد ایرانی در منطقه نیاز دارد و به این ترتیب اکنون ریاض می‌خواهد با نزدیک شدن به تهران پیامدهای ناشی از ترور سیاسی و کور دولت ریاض را علیه خاشقجی زیر این چتر ابزاری یعنی رابطه با ایران پنهان کند.