روزنامه فرهیختگان
1397/11/11
«کیک زرد»کمکی به پیشبردSPV نمیکند
با تکمیل کارخانه شهید رضایینژاد اردکان دومین محموله کیک زرد حاصل فرآوری سنگ اورانیوم از معدن ساغند، بارگیری و راهی اصفهان شد. این محموله 30تنی در حالی با حضور رئیس سازمان انرژی اتمی بارگیری و راهی اصفهان شد که رئیس سازمان انرژی اتمی توضیحی درخصوص سرنوشت این محموله به رسانهها ارائه نکرد. این خبر البته حسگرهای رسانههای خارجی را حساس کرد چرا که اروپاییها همین دوشنبه گذشته برای چندمین بار بعد از خروج آمریکا از برجام، راهاندازی سازوکار مالی برای همکاری با ایران را به تعویق انداختند و باز هم نشان دادند اراده جدی و مهم عملی برای تامین منافع ایران در چارچوب توافق هستهای ندارند. علاوهبر این اخباری که در چند روز گذشته از جانب برخی مقامات اروپایی از جمله مشاور پارلمان اروپا یا وزیر امور خارجه آلمان منتشر شد، بیش از گذشته تزلزل SPV حتی بعد از راهاندازی را مشخص کرده و توضیح داد که اساسا قرار نیست ایران از بندهای مهم برجام که به صراحت رفع تحریمها را توضیح دادهاند، سودی ببرد و بتواند در شرایط عادی به مراودات اقتصادی خود با جهان ادامه دهد. از همین رو با حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و سفیر اسبق ایران در فرانسه به گفتوگو نشستیم و نظر وی را درمورد انتقال محموله 30تنی به اصفهان، ماجرای تاخیرهای مکرر در راهاندازی SPV و آینده روابط ایران با اتحادیه اروپا جویا شدیم.با توجه به چالشهای برجامی ایران با اروپا و آمریکا این روزها هر اقدامی در ایران میتواند بهمثابه پیامی برای اروپاییها به حساب بیاید. آیا تولید و انتقال 30تن کیک زرد کارخانه اردکان به اصفهان واجد چنین ویژگیای هست و بهعنوان یک پیام در فضای دیپلماتیک قابلادراک است؟ این مساله را از زوایای مختلف میتوان بررسی کرد؛ اولا برجام ما را در این زمینه محدود نکرده و اقدامات امروز ما در این زمینه در جهت توانمندسازی جمهوری اسلامی در چارچوب یک برنامه پنجساله برای داشتن ذخایر 300تنی قابلارزیابی است، لذا منعی برای فعالیت در این حوزه نداریم. دومین مساله زاویه نگاه ما به این اقدام در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است. امروز مصادف است با آغاز دهه فجر و این اقدام به نمایش گذاشتن توانمندیهای جمهوری اسلامی در 40سالگی است. از این حیث نگاه به موضوع، نشاندهنده توانمندی و پیشرفت علمی کشور است. انتخاب این ایام را میتوان از این جهت در نظر گرفت. سوم اینکه به هر حال این اقدام پیامی هم برای اروپاییها دارد که نشان میدهد اینگونه نیست که هرطور آنها عمل کنند، ما آرام بنشینیم و نگاه کنیم. این پیام حاوی این تذکر است که طرفین باید شرایط یکدیگر را درک کنند و این به نظرم پیام روشنی را میتواند به اروپاییها بدهد، اگرچه عرض کردم که این اقدام نه نقض برجام است و نه مغایر آن، ولی مفهوم آن این است که اروپاییها باید شرایط خطیر خود و جمهوری اسلامی را دقیقتر ارزیابی کنند.
قرار بود اروپاییها دوشنبه گذشته راهاندازی SPV را اعلام کنند، ولی این اقدام صورت نگرفت. یکیدو بهانه ارائه کردند مثل اینکه ایتالیا و اسپانیا درباره متن بیانیه با هم اختلاف داشتند و گفتند در مورد یمن هم میخواهند بیانیه بدهند. این تاخیرها چه علتی دارند و اینکه پیشبینی شما از فرآیند آتی تعامل اروپا با ایران چیست؟ من از ابتدا، از همان چند ماه پیش این پیشبینی را داشتم که SPV یک سازوکار موثر و کارآمد نخواهد بود، حتی اگر طراحی و عملیاتی شود. معتقدم مشخص نیست چه فاصله و چه مدتزمانی از روز راهاندازی تا فعال و اجرایی شدن آن طول خواهد کشید. علاوهبر این، موضوعی را که وزیر خارجه آلمان بیان کرد هم باید مدنظر بگیریم، چراکه قدری زوایای پنهان SPV را مشخص و روشن کرد. وی همین یکیدو روز پیش اظهار کرد سازوکار اروپا شامل صادرات کالاهایی که مورد تحریم آمریکاست، نمیشود؛ یعنی اگر SPV فعال هم بشود، تنها برای صادرات دارو و غذا مورداستفاده قرار میگیرد. این اظهارنظر دقیقا به معنای تنزل کارآمدی SPV سطح تاثیر آن است که حتی میتواند تا بیاثر شدن کامل نیز پیش برود، لذا اگر میدان را به مثابه یک پازل درنظر بگیریم و مجموعه اقدامات و اظهارات اروپاییها را در کنار هم قرار دهیم، هم اختلاف نظر میان اروپاییها را مشاهده میکنیم، هم اختلافنظر آنها با آمریکا و هم تفاوت اقدام آنها با انتظارات ایران. اروپاییها همچنان نگران مواخذه آمریکا پس از راهاندازی SPV هستند، چون نمیخواهند در این فقره هزینهای بدهند، لذا با اما و اگر فرآیند را طولانیتر میکنند و معلوم هم نیست اگر روزی به مرحله اجرا برسند، به چه میزان بتوانند بر روابط اقتصادی و تجاری ایران موثر باشند.
این نظر شما ناظر به آینده هم هست؟ بله چون اروپاییها قرار بود خیلی کارهای دیگر بکنند و نکردند. اروپا در اعلام مواضع خوب بود، ولی در اقدام عملی نمره قبولی نمیگیرد. اروپا اولا قرار بود نفت ما را بخرد، ثانیا قرار بود بانکها و شرکتها را تشویق به همکاری با ایران بکند و ثالثا سازوکاری را برای همکاری بانکی با ایران طراحی کند که هیچکدام انجام نشده است. در این بین بهانهها برای موسسات و بانکهای خصوصی ممکن است قابلقبول باشد، ولی بانکهای دولتی اروپا هم امروز با ایران کار نمیکنند، بانکهای مرکزی که دولتی هستند آنها هم با ایران همکاری ندارند، لذا اروپا خیلی کارها را باید انجام میداده، ولی اقدام نکرده است.
در برجام بخش گستردهای از تحریمها قرار بود رفع شود. براساس توضیح شما امروز اگر SPV هم راه بیفتد، نمیتواند آنچنانکه در برجام آمده با ایران همکاری کند. استنباطها از نظر وزیر امور خارجه آلمان نشان میدهند بندهای رفع تحریم در برجام به کلی غیرفعال هستند. آیا این به این معنی است که فواید برجام برای ایران به حداقلها رسیده و به صفر میل کرده است؟ خیر، نمیتوان گفت فواید برجام به صفر میل میکند. هنوز یک فوایدی دارد، اگرچه خیلی حداقلی است. به هرحال چیزی که امروز هست، شامل آن فوایدی نیست که اروپاییها به ایران قول دادند یا ایران انتظار آن را داشت. به نظرم در آینده هم شرایط همینطور خواهد بود، لذا معتقدم این شرایط درس بزرگی است که میگوید «نباید به اروپا دل بست». اساسا به هیچ کشوری نباید به صورت کلی دل بست، البته به صورت خاص به اروپا نباید دل بست. باید به توانمندیهای داخلی و همکاری با شرکای دیگر توجه کرد. اصطلاحا نباید همه تخممرغها را در سبد چند کشور اروپایی گذاشت. به نظرم دیر یا زود این اتفاق رخ میداد و چه بهتر این اتفاق افتاد که تصمیمگیران و تصمیمسازان ما در تصمیمگیری سرعت عمل داشته باشند.
از نظر شما چه اقداماتی ممکن است کشورهای مقابل در برجام را برای همکاری با ما تحریک کند؟ آیا اقدام دیروز سازمان انرژی اتمی واجد چنین ویژگیای است؟ من تصور نمیکنم این کار را کردند که اروپا را برای همکاری تحریک کنند. فکر نمیکنم اینطور باشد، چون قاعدتا این اتفاق رخ نمیدهد و نتیجه این کار فقط اروپاییها را هوشیار میکند تا مراقب باشند برجام بیش از گذشته تضعیف نشود. در مورد اینکه طرفهای حاضر در برجام را چطور میتوان برای همکاری ترغیب کرد، میتوان از یافتن بابهای جدید گفتوگو با خود آنها، پیدا کردن شریک و همکارهای جدید و جدیتر و اتکا به توانمندی داخلی نام برد.