روزنامه آفتاب یزد
1397/11/28
خروج از سالن سینما با چشمهای پر از اشک
آفتاب یزد- گروه شبکه: جشنواره پرهیاهوی فیلم فجر در پایان، گرفتار بحث پیرامون فیلمهای امسال و به ویژه فیلمی شد که بعد از شش سال از حبس به درآمده. فیلم سینمایی «آشغالهای دوستداشتنی» پس از شش سال پیگیری مداوم «محسن امیریوسفی» کارگردان این فیلم بالاخره رسما از توقیف خارج شد و در شب 24بهمن ماه به اکران عمومی در سینماهای کشور درآمد.«رفع توقیف»؛ همین دو کلمه میتواند نقش دهها ساعت کار تبلیغی، نمایش تیزرهای تبلیغاتی و توصیه و تشویق منتقدین سینما برای دیدن یک فیلم را بکند، آشغالهای دوست داشتنی هم از این قاعده مستثنی نبود و حبس شش ساله اش به نظر نوید موفقیت چشمگیر آن را میدهد چرا که در عرض سه روز بیش از 350 میلیون تومان در گیشه بلیط فروخت.
> 22 سال حبس برای سه فیلم
محسن امیریوسفی سازنده آشغالهای دوست داشتنی رکورد کارگردانهای در انتظار مجوز اکران را شکسته؛ پیش از او علی حاتمی، داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی و بسیاری دیگر در صف انتظار ماندهاند اما تفاوت امیریوسفی در آن است که سه فیلم بلند داستانی ساخته که هر سه صابون حبس چندین ساله به تنشان خورده است؛ «خوابتلخ» جایزه کن را گرفت اما برای اکران ۱۲ سال منتظر مجوز ماند تا بالاخره این حبس طولانی در دولت احمدی نژاد شکسته شد و مجوز نمایش گرفت و با استقبال گستردهای هم روبرو شد. فیلم «آتشکار» او نیز ۴ سال در توقیف ماند و آشغالهای دوست داشتنی هم ۶ سال. مجموعا ۲2 سال فیلمهایش توقیف ماندهاند.
در نهایت پیشفروش آشغالهای دوستداشتنی از 22 بهمن آغاز شد و نخستین روز برای نمایش آن نیز از 24بهمن اعلام شد؛ با شروع اکران عمومی در سالنهای سینما، فیلم رسماً رفع توقیف و پرونده جنجالیترین حبس سالهای اخیر سینما به کلی بسته شد. اتفاقی که با توجه به سوابق سینمای ایران کمی بعید به نظر میرسد اما پیگیری کارگردان آن در نهایت گره کور این فیلم را گشود.
امیریوسفی پیش از جشنواره در رابطه با آشغالهای دوست داشتنی گفته بود: «سال گذشته به من گفتند در صورت انصراف از جشنواره فیلمت را اکران میکنیم که هنوز این اتفاق نیفتاده. برای همین دوباره فیلمم را به جشنواره میدهم تا شاید طلسم نمایشش بشکند.»
اما فیلم او به جشنواره راه داده نشد که جنجالهایی را نیز در پی داشت؛ اما بعد از اینکه به یک باره گفتند که فیلمش را اکران میکنند، عوامل فیلم در نخستین اکران در جمع مردم حاضر شدند و با آنها راجع به فیلم به گفت و گو پرداختند.
کارگردان فیلم در حالی که تورج اصلانی فیلمبردار این اثر او را در کنار خود داشت، گفت: «لحظه عجیب و غریبی برای من است، چون وقتی فیلمی ساخته میشود، توقع میرود فیلم سریعاً آماده شود و اکران شود و بعد قضاوت با مخاطب باشد که دربارهاش صحبت کند؛ اما این شش سال فاصلهای افتاد و عملاً شش سال عوامل فیلم در انتظار دیدن فیلمشان بودند. امیدوارم دیگر این اتفاق برای هیچ فیلمی نیافتاد.»
حبیب رضایی یکی از بازیگران فیلم درباره بسته ماندن و لو نرفتن داستان فیلم در این سالها گفت: مثل هدیه گرانقدری بود که نمیتوانستیم بازش کنیم. خانم شیرین یزدانبخش دیگر بازیگر و نقش اصلی فیلم نیز گفته بود آنقدر از فیلم دور شدهام که قصهاش یادم رفته!
> داستان فیلم
فیلم سینمایی «آشغالهای دوست داشتنی» تنها فیلم توقیفی است که ارجاعات بسیار واضح و مستقیمی به حوادث سال 1388 دارد. داستان فیلم در خانه یک پیرزن که با دخترخالهی میانسالش (سیما) زندگی میکند، میگذرد. در یکی از روزهای بعداز انتخابات که تجمع مخالفان انتخابات و معترضان در خیابانهای تهران برقرار است، عدهای از تجمعکنندگان ضمن قرار از دست نیروهای امنیتی، وارد خانه پیرزن شده و در آنجا مخفی میشوند.
پیرزن بعد از خروج از خانه متوجه علامتی بر روی درب خانه میشود و طبق شایعههای آن روزها به پیرزن خبر میدهند که آنها احتمالاً در روزهای آینده به خانه او مراجعه خواهندکرد و آنجا را میگردند پس به او هشدار میدهند که اگر در خانهاش چیز مشکوک و مسئلهسازی دارد آن را از خانه خارج کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید و داستان تازه از اینجا شروع میشود.
در اتاق خانه پیرزن چهار قاب عکس از چهار مرد وجود دارد. مرد اول پسر پیرزن است که در جنگ تحمیلی شهید شدهاست. قاب عکس دوم متعلق به برادر اوست که از اعضای سازمان مجاهدین بوده و در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام میشود، قاب عکس سوم هم متعلق به همسر پیرزن است که ظاهراً از طرفداران مصدق بوده و در جریان کودتای ۲۸ مرداد برایش اتفاقهایی هم افتاده است و قاب چهارم مربوط به پسر دیگر پیرزن است که در سالهای ابتدایی جنگ برای تحصیل به خارج از کشور رفته و قرار است فردای همان شب به تهران برگردد.
روند داستان به گفتگوی خیالی این سه نفر با پیرزن در جریان شبی میگذرد که او خیال میکند فردا به سراغش خواهند آمد و تلاش دارد تا پیش از صبح هرچیزی مشکوکی از آنها که در خانه است را در کیسهای قرار داده و به درون سطل آشغال بیاندازد.
گفت و گوهایی که در این فیلم میان پیرزن و افراد حاضر در قاب عکسها اتفاق میافتد در لحظاتی موجب مشاجره آنها میشود و آنها را به دفاع از آرمانها و عقایدشان وا میدارد، هرکدام از آنها سعی میکنند که دیگری را متهم و وابسته و یا فردی که شست و شوی مغزی شده است معرفی کنند اما در لحظاتی از فیلم با همه تضادهایی که با یکدیگر دارند به تایید هم میپردازند و مشخص میشود که هر کدام چقدر برای کشور هزینه داده و برای آن تلاش کردهاند. در نهایت پیرزن متوجه میشود که بر روی همه خانهها آن علامت وجود دارد اما کمی دیر شده...
در مجموع فیلم تلاش دارد این مفهوم رابرساند که با تمام تفاوتهای فکری، عقیدتی و سیاسی باید تفکر یکدیگر را به رسمیت شناخت و سعی کرد که با هم در کمال احترام رفتار کرد.
امیریوسفی در نخستین روز اکران عمومی فیلم در بخشی از صحبتهایش گفت: «خواهشم این است که فکر کنید این فیلم همین هفته پیش ساخته شده و اینکه شش سال توقیف بوده و تمام اتفاقات بدی که افتاده را کاملاً فراموش کنید. مهم این است که فیلم با مخاطب ارتباط برقرار کند و خوشبختانه با توجه به موضوع، داستان و زحماتی که عوامل فیلم کشیدند، خوشحالم از اینکه فیلم به روزی است. برای رسیدن این فیلم به پرده سینما، شش سال صبوری شد ولی شما لازم نیست به سختیهای آن شش سال فکر کنید و دربارهاش صحبت کنید. باز تکرار میکنم، فکر کنید این فیلم هفته پیش ساخته شده و آماده اکران برای همه مردم است.»
یک کاربر توئیتر درباره اکران نشدن فیلم علیرغم اینکه بر اتحاد در کشور تاکید دارد، نوشت:« آشغالهای دوستداشتنی را دوست داشتم. دلیل این همه سال توقیف این فیلم را نفهمیدم. مگر آنکه کسی به دنبال کاهش روحیه مدارا و افزایش تفرقه در جامعه باشد. جالب است وقتی کارگردان قبل از اکران فیلم در سخنرانی میگوید فکر کنید این فیلم تازه ساخته شده است، میتوانی قبول کنی.» و کاربری دیگر با انتقاد از برخی نوست: « میشه پای نوشتهها و توییتهای آشغالهای_دوستداشتنی هشتگ ۸۸ نزنین؟ قصه فیلم رو سوای خاطراتی که دارین تماشا کنین، فیلم رو برای خودتون مصادره نکنین! امیریوسفی داره از معاشرت و احترام آدمها با هر ایدئولوژی خاص خودشون حرف میزنه و اگه از هر ده نفر یکی متوجه بشه کافیه»
> تیغ سانسور پوست آشغالها را هم
لمس کرد
سوای داستان این فیلم، «آشغالهای دوست داشتنی» یکی از آثار قوی در حوزه جلوههای ویژه بصری بوده و در حوزه فنی سینمای ایران، یک گام به جلو محسوب میشود. با این حال تیغ سانسور را بر پوست فیلم به خوبی میتوان لمس کرد؛ به خوبی میتوان دید که در برخی صحنهها، گویی بخشی از دیالوگ در فضا گم میشود و نیاز به تکمیل شدن دارد.
این سانسورها بارها باعث شده که بازیگران و کارگردانان صمن گلایه مندی از این روند اعلام کنند که بخشهایی از فیلم خذف میشود که شاکله اصلی فیلم بوده است.
> تماشا با چشمهای پر از اشک
با همه این شرایط فیلم با اقبال گسترده مردم روبروشد و در اکثر سینماها سالنها با کمترین جای خالی به تماشای فیلم مینشینند. آشغالهای دوست داشتنی در 3 روز بیشاز 350میلیون تومان از فروش گیشهها را به خودش اختصاص داد که این موضوع خبر از روزهای خوش برای این فیلم میدهد.
چهرههای متعجب، مشتاق و گاه غمگین مردم در سالنهای سینما نشان میداد که آنها چیزهایی را به یاد میآورند که سالها است از آن فاصله گرفتهاند، شاید آرمانی فراموش شده و یا حتی خاطرهای در خیابان انقلاب...
حبیب رضایی، شیرین یزدانبخش، هدیه تهرانی، محمد عبدی، صابر ابر، نگار جواهریان و شهاب حسینی بازیگران فیلمی هستند که بعد از شش سال از ورطه سانسور جسته وبه نظر میرسد مردم دویدند تا مبادا دوباره برداشته شود!
مهرزاد دانش منتقدسینما و داور جشنواره فیلم فجر امسال در کانال تلگرامی خود یادداشت جالبی خطاب به محسن امیر یوسفی منتشر کرد. او نوشت: «محسن امیریوسفی عزیز؛ امروز آشغالهای دوستداشتنیات را از پشت پلکهایی لبریز از اشک دیدم. شش سال به تو و فیلمت و ما تماشاگران اجحاف شد. اما اثرت، با آن ایده ناب و موضوع پراحساس و اجرای دشوار و آرمان همدلانه، نه تنها ذرهای غبار زمان بر خود نگرفته است، که تا دورانها از افتخارات فرهنگی و ملی این دیار خواهد بود. درود بر تو و نگاه شریفت و پایمردیات در مقاومت برای تداوم این شرافت.»
کاربری بعد از دیدن این فیلم نوشت: «حیف که به دلیل سانسور، بعضی از دیالوگها تغییر داده شده بود و این به خوبی از سینک نبودن حرکت لب بازیگران با کلامشون مشخص بود اما بدون هیچ پیش زمینهای فیلم رو ببینید تا غافلگیر بشید. من که خیلی دوست داشتم، انگار نه انگار فیلم مال 6سال قبله همیشه میشه ازش لذت برد. منکه فکر کنم چند بار دیگه ببینمش»
و کاربری هم نوشت: « 6 سال به محسن امیریوسفی و تماشاگران اجحاف شد. آشغالهای دوستداشتنی با آن ایده ناب و موضوع پراحساس و اجرای دشوار و آرمان همدلانهاش، نهتنها ذرهای غبار زمان نگرفته، که تا دورانها افتخار ملی این دیار است. درود بر او و نگاه شریفش و پایمردیاش در مقاومت برای تداوم این شرافت.»
سایر اخبار این روزنامه
منتظر مدارک ظریف
زمین گیر شدن آمریکا در ورشو
افغانستان و مقصد گردشگری ایرانیها
آن «۶۶» مهم
ارتباطات سیاسی ، نجات بخش است
چه خبر؟
اگر بخواهم صحبت کنم حرفهای زیادی برای گفتن دارم
پالرمو در لبه پرتگاه
ما همه در یک کشتی نشسته ایم
چینیها اقدامیبرای توسعه فاز 11 پارس جنوبی انجام نداده اند
خروج از سالن سینما با چشمهای پر از اشک
ماجرای ساخت 400 هزار واحد مسکونی در سال 98 چیست؟
بعد از گوسفندهای رومانیایی دامهای افغانی هم در راهاند
آیا گردشگران افغانستانی در ایران تکریم نمیشوند؟
صبر جمهوری اسلامی در برابر عربستان و امارات به سر آمده
ثابت شود؛ باید ماهوارههای آمریکا را ساقط کنیم