قهرمانی که هرگز نمرد

سید رضا صائمی
منتقد سینما
یک سال از مرگ بازیگری گذشت که فقط بخشی از خاطره سینما نبود، که بخشی از حافظه سینمایی و بصری مخاطب ایرانی بود. مخاطبی که پس از دهه‌ها دوری‌اش از پرده سینما، نه تنها او و فیلم هایش را فراموش نکردند، بلکه عاشق‌تر از گذشته، وفادارانه او را با عزت و شکوه به خاک سپردند و در فراقش گریستند. واقعیت این است که مرگ گاهی «فرمان» می‌چیند! فرمان نه فقط یک نقش و کاراکتر سینمایی که شمایل و نمادی از جوانمردی بود که در فرهنگ عامه ایرانی، جایگاه و اعتبار ویژه‌ای داشت. این شمایل علی رغم تغییر و تحولات گسترده و پیچیده‌ای که در این
40 سال رخ داده دست کم در کسوت شخصی مثل ناصر ملک مطیعی، احترام به او بیشتر هم شده است. مرگ ناصر ملک مطیعی اما مرگ یک بازیگر معروف و محبوب در سینما نبود، واکنش‌ها و حاشیه‌ها و پیش از آن بی‌مهری‌ها و ناسپاسی‌هایی که درباره او رخ داد، این رخداد تلخ را به یک پدیده یا مورد ویژه فرهنگی –سینمایی بدل کرد که با خوانش آن می‌توان به واقعیت‌هایی درباره سینمای ایران و مسائل آن رسید و همه آنها را حول مرگ این قهرمان، صورت بندی کرد. بدرقه باشکوه مردم در زمان خاکسپاری ناصر ملک مطیعی نشان داد که محبوبیت در هنر و بویژه سینما که با خاطره‌سازی تصویری گره خورده، امری نیست که با حذف و سانسور و ممنوع التصویری از بین برود. چنانکه مرحوم فردین نیز هیچگاه از ذهن و قلب مردم فراموش نشد. سینما واجد قدرت جاذبه جادوگرانه‌ای است که ممکن است قهرمان‌هایش زخمی و مصدوم شوند، حذف و سانسور شوند یا مشمول ممنوع التصویری و ممنوع‌الفعالیتی اما ممنوع القلوب نمی‌شوند و این گزاره که «از دل برود هر آن‌که از دیده برفت» درباره آنها صدق نمی‌کند. این واقعیت باید سیاستگذاران فرهنگی و سینمایی را متوجه کند که این، خود سینما و مخاطبانش هستند که قهرمان‌هایشان را می‌سازند و ستایش می‌کنند و قهرمان‌های واقعی سینما کسانی هستند که بیرون از پرده سینما و کسوت و قالب نقش‌ها، در دل و ذهن مخاطب نفوذ می‌کنند!


از تناقض‌های عجیب دیگر فرهنگ ما که با مرگ ناصر ملک مطیعی رقم خورد اتفاقی بود که در خانه آن مرحوم رخ داد. دزدیده شدن تندیس جشن سپاس از خانه این بازیگر نشان می‌دهد که نه سینمای ما که اخلاق ما در بحرانی‌ترین شرایط خود و در آستانه یک سقوط دردناک قرار گرفته. این عمل ناجوانمردانه‌ترین رفتاری بود که در خانه بازیگری رخ داد که نماد مردانگی و لوطی‌گری بود. مرگ ناصر ملک مطیعی و حواشی آن فرصتی برای مردم و مسئولان بود تا به بازنگری درباره سیاست‌ها، منش‌ها و تنش‌ها و رفتار‌های گذشته و امروز خود بیندیشند و سینما و سینماگران را آنچنان که هست و باید، بپذیرند. بیهوده نیست که می‌گویند پهلوانان هرگز نمی‌میرند. مرگ ناصر ملک مطیعی نشان داد که او نه فقط قهرمان سینمایی که یک قهرمان ملی بود. قهرمانی که پس از مرگش بار دیگر ظهور کرد.