روزنامه جوان
1398/03/08
نجفی: کشتمش، چون طلاق نگرفت!
سرویس جامعه جوان آنلاین: قتل میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی دیروز به مهمترین خبر لحظهبهلحظه رسانهها تبدیل شد. محل حادثه طبقه هفتم برج آرمیتا، یکی از برجهای سه قلو در بلوار خوردین سعادت آباد است. وقتی به نزدیکی محل حادثه میرسم ارتشی از خودروهای پلیس در محل پارک شده و مأموران آمد و شدها را تحت کنترل دارند. با دشواری و زیر نگاه سنگین مأموران پلیس، خودم را به طبقه هفتم ساختمان میرسانم. واحد۲۷۰۱ جایی که ساعت۰۹:۳۰صبح میترا استاد، همسر دوم شهردار اسبق تهران و معاون رئیس دولت یازدهم با شلیک گلوله هدف قرار گرفته و جان باخته است. از در که وارد میشوم لوازم بستهبندی شده حکایت از اسبابکشی تازه مقتول به این محل مجلل دارد. تیم جنایی به سرپرستی قاضی محمدشهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی به همراه قاضی دشتبان، بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مشغول تحقیق هستند. هر چند اجازه ورود به حمام خانه یعنی محل کشف جسد را پیدا نمیکنم، اما متوجه میشوم که مقتول با شلیک یک گلوله به قلب و یک گلوله به دست چپ هدف قرار گرفته و جان باخته است. با این حال سهگلوله دیگر که به دیوارهای اتاق برخورد کرده شاید قبل از ارتکاب قتل شلیک شده باشد.حرفهای پسر مقتول
پسر مقتول در شرح ماجرا میگوید: اول دبیرستان هستم. امروز امتحان داشتم. بعد از امتحان قرار بود همراه مادرم به تفریح بروم. دم در که رسیدم دختر نجفی و مردی را دیدم. احساس کردم میخواهند در را بشکنند. گفتند که هر چه در میزنند کسی در را باز نمیکند. من کلید داشتم. در را باز کردم و همراه آنها وارد شدم. مادرم در اتاق پذیرایی نبود. داخل اتاق رفتم که با جسد مادرم داخل وان حمام اتاق خواب در حالی که با شلیک گلوله هدف قرار گرفته بود مواجه شدم. یکسال قبل بود که مادرم با آقای نجفی ازدواج کرد. آنها با هم اختلاف زیادی داشتند. من چندبار شاهد درگیریشان بودند. او بارها مادرم را کتک زد. یک بار که دخالت کردم انگشتم در جریان درگیری آنها شکست. آقای نجفی اسلحه و مجوز داشت. من مجوز اسلحه او را زیر تخت دیده بودم. حدود یک هفته قبل آقای نجفی این واحد را که متعلق به یکی از دوستانش بود برای زندگی من و مادرم اجاره کرد.
یکی از همسایهها
یکی از همسایهها درباره نحوه کشف قتل میگوید: مقتول از چند روز قبل به همراه پسر ۱۳سالهاش در اینجا ساکن شده است. پسرش این روزها مشغول امتحانات پایان سال بود. ساعت ۱۰:۳۰ بود که دختر ۳۵ساله محمدعلی نجفی همراه پسر ۱۳ ساله مقتول وارد ساختمان شدند. آنها با کلیدی که داشتند وارد آپارتمان شده و با دیدن جسد، حادثه را به پلیس خبر دادند.
صدای شلیک را شنیدم اهمیت ندادم
یکی دیگر از ساکنان که دختری از طبقه ششم برج است، میگوید: ساعت ۹:۳۰بود که صدای مشاجره مقتول با مردی را شنیدم. بعد صدای سهگلوله بلند شد. من در نورگیر ساختمان خودمان بودم. با این حال به صداهایی که شنیده بودم توجه نکردم و اهمیت ندادم.
ترجیح دادم صدایی نشنوم!
همسایه دیگر که زنی جوان و ساکن طبقه اول است میگوید: من هم ابتدا صدای مشاجره زن و مردی را از طبقه هفتم شنیدم. چند صدای مهیب هم بلند شد. وقتی دقت کردم متوجه شدم که صدای گلوله است. به طرف نورگیر رفتم و در را بستم تا دیگر صدایی نشنوم!
شوهر سابق مقتول در محل حادثه
در حالی که از رفتار ساکنان با حادثهای که اتفاق افتاده متجعب شدهام از ساختمان خارج میشوم. کنار برج وارد مغازهای که لباس برند میفروشد میشوم. شاگرد مغازه وقتی کنجکاویام را میبیند خودش ماجرا را شرح میدهد.
او میگوید: لحظاتی از وقوع حادثه گذشته بود و میخواستم خودروام را به پارکینگ برج ببرم. مقابل پارکینگ مردی میانسال را دیدم که خودش را شوهر سابق مقتول معرفی کرد. او گفت که پلیس با او تماس گرفته و خواسته برای توضیحاتی درباره حادثه به اینجا بیاید. آن مرد میگفت که مقتول با آقای نجفی اختلاف حساب داشت. بخشی از اختلاف آنها زمانی بالا گرفته بود که آقای نجفی شنیده بود قصد دارد امروز با یکی از رسانهها درباره اختلافش با آقای نجفی مصاحبه کند. آنگونه که این مرد جوان میگوید آقای نجفی براساس دوربینهای مداربسته آخرین نفری بوده که از آپارتمان همسرش خارج شده است.
به دنبال مظنون اصلی
عقربههای ساعت مدام در حال جابهجا شدن و زمان به سرعت در حال گذر است. زمزمهها در حوزه میدانی حکایت از دست داشتن محمدعلی نجفی در ارتکاب جنایت است. تیم جنایی که برای تحقیق از وی راهی محل زندگیاش شده بودند لحظاتی قبل از ساعت۱۶ بدون اینکه وی را در محل بیابند به محل جنایت باز میگردند. همزمان جسد میترا از طبقه هفتم به پارکینگ و از آنجا با آمبولانس به پزشکی قانونی منتقل میشود. در طبقه هفتم، اما تحقیقات از پسر ۱۳ساله مقتول، دختر آقای نجفی و چند نفر از بستگان آنها که به محل فرا خوانده شدهاند در جریان است. اولین سرنخ درباره عامل حادثه در ویلای دختر محمدعلی نجفی پیدا میشود. دست نوشتهای به قلم او که خبر داده جنایت را خود مرتکب شده و از محل خارج شده است. ساعتی بعد، اما خبر رسید محمدعلی نجفی با مراجعه به اداره پلیس خود را تسلیم کرده است.
اعتراف به جنایت
از قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درباره اعترافات نجفی پرسیدم که او گفت: متهم درحالی که اسلحه خود را تحویل پلیس داد به جرم خودش اعتراف کرد و گفت: یکی از گلولهها بعد از برخورد با کاشی حمام کمانه کرد و به پای خودش برخورد کرد که دچار جراحت شده است.
قاضی شهریاری همچنین با اشاره به اینکه از نجفی تست الکل و مواد مخدر اخذ خواهد شد گفت: متهم از لحاظ روانشناختی هم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. وی ادامه داد با توجه به حساسیتهای موجود درخصوص پرونده محمدعلی نجفی دستورات لازم برای انتقال متهم به پزشکی قانونی صادر شده است. قاضی شهریاری افزود: قرار است پزشکی قانونی از محمدعلی نجفی تست روانشناسی و تست مواد مخدر و مصرف الکل اخذ کند. البته این به معنای مصرف مواد مخدر یا الکل از سوی متهم نیست، اما برای اینکه مشخص شود قتل تحت تأثیر این عوامل بوده یا خیر این تستها اخذ میشود.
در شاخه دیگری از تحقیقا ت. متهم در شرح ماجرا به بازپرس ویژه قتل گفت: از مدتها قبل با میترا اختلاف داشتم به طوری که تصمیم به جدایی از او گرفتم. چندین بار به او پیشنهاد دادم که طلاق بگیرد، اما قبول نمیکرد. روز حادثه هم برای حرف زدن درباره این موضوع به محل زندگیاش رفتم که با هم درگیر شدیم و دست به اسلحه بردم و مرتکب قتل شدم. بعد ازحادثه از محل خارج شدم و به خانه ویلاییام در ولنجک رفتم و آنجا دست نوشتهای گذاشتم که مرتکب قتل شدهام تا خانوادهام از ماجرا با خبر شوند. بعد از آن هم به چند محل سر زدم تا این که تصمیم گرفتم خودم را به پلیس تسلیم کنم.
براساس این گزارش به دستور قاضی محمد شهریاری تحقیقات از متهم در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در جریان است.