روزنامه فرهیختگان
1398/03/13
روششناسی امام خمینی(ره) برای تحقق گام دوم انقلاب
گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین 30 سال از رحلت بنیانگذار آن بهطور طبیعی، برخی اظهارنظرهای عامیانه و بعضا همراه با عناد درخصوص عدم امکان ادامه استمرار انقلاب اسلامی که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب مطرح میشد یا عدم امکان حفظ انقلاب پس از رحلت بنیانگذار آن را کنار میزند و شرایط را برای بحث و گفتوگوهای عالمانه پیرامون آینده انقلاب اسلامی فراهم میکند. ضمن اینکه باید بپذیریم از آنجایی که انقلاب اسلامی ایران برمبنای اندیشه و سیره سیاسی امام راحل پایهگذاری شده است، کسب توفیق دلسوزان و باورمندان به انقلاب اسلامی در چشمانداز آینده نیز نیازمند روششناسی بنیانگذار آن است و از این باب لازم است جهت تحقق اهداف تعیینشده در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به مثابه چشمانداز آینده انقلاب، شناخت بهتری از برجستگیهای فکری و عملی امام خمینی(ره) که ایشان را به دلیل سرانجام رساندن نهضت و استقرار و تثبیت نظام برآمده از نهضت، متمایز از دیگران کرده است، در دستور کار نخبگان و دلسوزان قرار گیرد. واقعیت این است که جامعیت همزمان امام خمینی(ره) در فکر و عمل و پرداخت نظری همراه با اقدام بهصورتی که میدانست در هر مرحله از مسیر انقلاب اسلامی دنبال چه هدفی است و توانست اهداف و آرمانهایش را در بخش قابل توجهی محقق کند، از او چهرهای متفاوت ساخته است. فلذا زمانی که از امام خمینی(ره) سخنی به میان میآوریم، صحبت از یک شخص نیست، بلکه سخن از مکتبی زنده است که بر مبنای اندیشه و سیره امام راحل شکل گرفته و امروز پس از گذشت 40 سال قرار است گام دوم خود را با ارجاع و بازخوانی اصول اساسی این مکتب، با توسعه و تکامل نسبت به گذشته بردارد. از این رو لازم است ابتدا با بررسی دو برهه زمانی مبارزه تا پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین دوران 10 ساله ابتدایی استقرار نظام جمهوری اسلامی که اتفاقات مهمی همچون ترور، کودتا، جنگ و تحریم را پشتسر گذاشته، تفاوتها و برجستگیهای اندیشه و سیره مکتب امام راحل برای آینده انقلاب اسلامی احصا شود که در ادامه به اختصار به آن اشاره میشود.اصلیترین تفاوت و برجستگی امام راحل با مبارزان پیش از انقلاب که به مخالفت با رژیم پهلوی برخاسته بودند، اعتقاد راسخ ایشان به مبانی دینی و اسلام سیاسی بود که از یک سو امام راحل را از صف مبارزانی همچون چپها، ملیگراها و لیبرالها جدا میکرد و از سویی دیگر میان خط امام با جریانهای معتقد به اسلامگرایی غیرسیاسی فاصله ایجاد میکرد. اما نکته مهمتر و متمایزکننده امام خمینی(ره) با دیگر گروههای مبارز در کنار تفاوت فکری و ایدئولوژیکی، روش مبارزه با رژیم پهلوی بود که در این خصوص ایشان را از بسیاری علما متفاوت میکرد. روششناسی امام(ره) برخلاف اکثریت این گروهها که برپایه ارتباط با بخش کوچکی از جامعه بهعنوان گروههای برگزیده شکل گرفته بود، با اعتقاد و اعتماد به عموم مردم و مبارزه مردمی بنیان نهاده شد و به تعبیر شهید مطهری ایمان به مردم درکنار ایمان به هدف و ایمان به راه جزء خصوصیتهای برجسته ایشان در زمان مبارزه با طاغوت بود. سنجه اصالت ایمان به مردم در امام راحل این است که این شاخصه برجسته پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رسیدن به قدرت نهتنها در امام و مکتب امام کمرنگ نشد، بلکه با قوت بیشتری دنبال شد و حتی در نظام سیاسی حاصل از انقلاب اسلامی، جمهوریت مردم بهعنوان یک رکن اساسی به رسمیت شناخته شد؛ ضمن اینکه با تدبیر امام راحل از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جهت افزایش مشارکت مردم در نظام جمهوری اسلامی، سازمانها و نهادهای غیردولتی و مردمی از قبیل جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین جهت رفع محرومیتها و همچنین پاسداری از اصول تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی پایهگذاری شدند و به مردم بهجای نگاه تاکتیکی، موقعیت راهبردی دادند. به این معنا که انسان راهبردی برخلاف تاکتیکی که تحتتاثیر شرایط رفتار میکند و درنتیجه اگر موقعیت و شرایطی مناسب برایش فراهم نشود به یک فرد منفعل و بیعمل تبدیل میشود، منتظر بهبودی وضعیت و فراهمشدن شرایط نمیماند و در هر موقعیتی براساس شرایط تصمیم میگیرد و اقدام میکند و در این میان امام(ره) تفاوتی میان آحاد جامعه قائل نبود و به مردم فهماند که هیچ محدودیتی نباید آنها را بیرون از صحنه نگه دارد؛ بلکه هرکس به اندازه توان و موقعیتش میتواند نقشی را ایفا کند؛ در نتیجه جبهه انقلاب، یک جبهه وسیع مردمی شد که در مسائل مختلف ازجمله جنگ و تحریم، کشور را به پیش برد و تا پیرزنی که در خانهاش برای جبههها مواد غذایی تهیه میکرد یا شالگردن میبافت را از موقعیت انفعال خارج میکرد. براساس این روششناسی از امام بزرگوار باید برای ادامه مسیر در گام دوم انقلاب از سوی گروههای مرجع، قاعده کار در نقطهای قرار گیرد که همه یا عموم مردم توانایی فعالیت و انجام آن را داشته باشند. حال با توجه به این روششناسی میتوان یکبار دیگر بیانیه گام دوم انقلاب را مطالعه کرد و فلسفه اینکه این بیانیه خطاب به ملت ایران است را بهتر متوجه شد و در جهت تعریف قاعده استراتژیک آن برای عموم مردم اعم از پیر و جوان، کمسواد و باسواد و نخبگان، روستایی و شهری برنامهریزی کرد و منتظر ابلاغیههای رسمی فلان نهاد دولتی و حاکمیتی نیز نماند.