روزنامه ایران ورزشی
1398/03/23
استقلال در انتظار طولانیترین امضای تاریخ!
بدون سرمربی، بدون پول، بدون ستارهاستقلال در انتظار طولانیترین امضای تاریخ!
حمیدرضا عرب
آن روز که مدیران استقلال وینفرد شفر را از ادامه کار در باشگاه تعلیق کردند، تصور میشد با برنامهریزی دقیق گام به کارزار انتخاب جانشین این مربی آلمانی بگذارند و بدون فوت وقت آرامش را به نیمکت استقلال بازگردانند.
بعد از آن تصمیم، استقلال نیاز داشت که خیلی زود تکلیف خود را بداند و با برنامهای جامع وارد بازه نقل و انتقالات شود. قدم اول مدیران استقلال برای رهایی از بلاتکلیفی انتخاب مجیدی بهعنوان مربی موقت بود تا شاید اینطور به نظر بیاید که تصمیمگیران باشگاه، شروع سریعی برای انتخاب جانشین شفر کرده باشند اما بعد از اینکه فرهاد بهعنوان سرمربی موقت در استقلال شروع به کار کرد، دیری نپایید که اختلافنظرهای بسیاری برسر عزل یا تداوم همکاری او با استقلال به وجود آمد.
عدهای مجیدی را بعد از عبور از جریان بازیهای هفتههای پایانی گزینه مناسبی برای ادامه کار در لیگ نوزدهم میدانستند و عدهای هم بر این دکترین تأکید میکردند که هرچه زودتر گزینهای با تجربهتر جای فرهاد را بگیرد. این فضا خیلی زود به همگان ثابت کرد که مدیران باشگاه استقلال بعد از برکناری وینفرد شفر دچار تشتت آرا شدهاند و قادر به برونرفت از چالهای که خود برای خود حفر کردهاند، نیستند.
یک کاسه نبودن نظرات مدیران استقلال در معرفی جانشین وینفرد شفر به نقطهای رسید که حتی بعد از معرفی نام استراماچونی بهعنوان گزینه قطعی این باشگاه، برخی اعضای هیات مدیره صراحتا اعلام کردند هرگز این مربی ایتالیایی را تأیید نکردهاند اما بعد از گذشت چند روز برای اینکه باشگاه از سردرگمی خارج شود، مخالفان نیز به حمایت از استراماچونی پرداختند تا شاید استقلال سرمربیاش را بشناسد و این بحران خاتمه یابد.
به همین جهت استخدام استراماچونی وارد فاز عملیاتی و حتی برای این مربی قرارداد هم ارسال شد و قرار بود او سهشنبهای که گذشت از ایتالیا به تهران سفر کند و رسما با استقلال قرارداد ببندد اما استراماچونی به جای آنکه خودش به تهران بیاید دستیارانش را به تهران فرستاد و اکنون نیز مشخص نیست وی حضور در این باشگاه را بپذیرد یا خیر.
حتی اگر استراماچونی طبق گفته حسنزاده، عضو هیات مدیره باشگاه استقلال، شنبه هفته آتی به تهران بیاید، نباید فراموش کنیم در این ماجرا شأن باشگاه استقلال زیر سوال رفته و روند مذاکرات و حتی عقد قرارداد به شیوه محترمانهای نبوده است. اولا که باشگاه استقلال باید پروسه مذاکرات را حضوری و در تهران میپیمود و حتی برای مذاکره سفیر به ترکیه اعزام نمیکرد و حالا که مرتکب این اقدام غیرحرفهای شده باید شیوه مذاکرات را به گونهای پیش میبرد که گزینه ایتالیایی به خود اجازه نمیداد که پیدرپی بدقولی کند و با خلف وعدههای خود اسباب نگرانی و البته بیاحترامی به باشگاه استقلال را فراهم کند.
اینکه گاهی از استراماچونی یا همسرش نقل قول میشود که به فضای زندگی در ایران اعتماد ندارند و یا از تکرار مشکلات مالی که برای شفر به وجود آمده آگاهی یافته و قصد پذیرش مربیگری باشگاه استقلال را ندارد و حتی برخی جریانها برای مربی ایتالیایی فیلمهایی با مضمون خشونت علیه زنان در ایران ارسال میکنند، نشأت گرفته از همین سیاست غلط است. باشگاه استقلال برای جلوگیری از این فضا میتوانست در قدم اول نام گزینهاش را تا نهایی شدن رسانهای نکند اما عاملان مذاکره با این مربی برای اینکه در افشای نام گزینه سرمربیگری استقلال از دیگر مسوولان باشگاه سبقت بگیرند و خود را کانون توجه قرار دهند، بیآنکه از بازخورد افشاگری خود اطلاعی داشته باشند، نام استراماچونی را رسانهای کردند تا حالا خود بیش از همه تحت فشار رسانهای و افکارعمومی باشند.