روزنامه آرمان امروز
1398/03/27
ترامپ مذاكره را هم تجارت مي داند
با سفر نخستوزیر ژاپن به تهران انتظار میرفت بحران بین ایران و آمریکا کاهش پیدا کند. این در حالی است که در حین این سفر اتفاقاتی رخ داد که به نظر میرسد نه تنها بحران کاهش پیدا نکرده، بلکه احتمالا افزایش نیز پیدا خواهد کرد. چرا بحران بین ایران و آمریکا روزبهروز در حال تشدید است؟نگاه آمریکا در عرصه بینالمللی مبتنی بر نظام تکقطبی است که در این نظام خودش قدرت قاهره و مسلط به شمار میرود. این رویکردی است که آمریکا در طول تاریخ خود و در مناسبات مختلف بینالمللی اتخاذ کرده است. آمریکا مبانی قدرت سیاسی خود را براساس اهداف خود به کار میگیرد و همواره از اهرم فشار هم بهره میبرد. فاکتورهایی که آمریکا به وسیله آنها کشورهای مختلف جهان را تحت فشار قرار میدهد اقتصاد و دانش فنی است. دوفاکتو همواره در منازعات و مناقشاتی که یک طرف آن آمریکا بوده وجود داشته و این کشور به شیوههای مختلف از آن استفاده کرده است. در کنار این دوفاکتو آمریکا همواره از نیروی نظامی بهعنوان اهرم فشار بهره برده است. این رویکردی بوده که همواره آمریکا در مناسبات بینالمللی در پیش گرفته و تنها مختص به ایران نبوده است. در شرایط کنونی آمریکا منافع خود را در تعارض با ایران جستوجو میکند. رفتار و اقدامات آمریکا در مقابل ایران در چارچوب قوانین بینالمللی و رفتار مسالمتآمیز در عرصه بینالمللی قابل تعریف نیست. آمریکا در مرحله نخست به دنبال این است که با روشهای اقتصادی و تحت فشار گذاشتن کشورها، آنها را وادار به عقبنشینی از مواضع خود کند. در صورتی که این روش به نتیجه دلخواه نرسد آمریکا اهداف خود را با حربه نظامی به پیش میبرد. هدف اصلی آمریکا نیز این است که هژمونی و قدرت قاهره خود را به کشورهای دیگر دیکته کند. این رویکردی بوده که آمریکا با کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه و حتی همپیمانان اروپایی خود نیز در پیش گرفته است.
در شرایط کنونی تعارض با ایران آن هم به این شدت، چه منافعی برای ترامپ و کاخ سفید خواهد داشت؟
آمریکا از ایران یک منبع درآمد برای خود ساخته است. آمریکا در چارچوب سیاستهای ایرانهراسی که در منطقه دنبال میکند تلاش میکند کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را از قدرت نظامی ایران بترساند تا آنها را تلکه کند. آمریکا در مرحله نخست به این کشورها اسلحه میفروشد و در مرحله دوم از آنها پول میگیرد تا امنیت آنها را تأمین کند. آمریکا مدعی است که میخواهد با ایران وارد مذاکره و گفتوگو شود. این در حالی است که مذاکره اصول و قواعد خاص خود را دارد. در یک مذاکره منطقی و برابر هیچ نوع تحمیل و فشاری جایگاه ندارد و کسی نمیتواند با فشار و زور مدعی شود که قصد مذاکره دارد. در شرایط کنونی نیز همین اتفاق رخ داده و آمریکا با تهدیدها و تحریمهایی که علیه ایران انجام میدهد به دنبال این است که ایران را به هر شکلی به پای میز مذاکره بکشاند. بدون شک نام این رویکرد را نمیتوان مذاکره گذاشت. در واقع این رویکرد وادارکردن یک کشور به پذیرش نظر کشور دیگر از طریق اعمال زور است و هیچ سنخیتی با مذاکره ندارد. رفتار امروز آمریکا مانند قلدرهایی است که در روزگاران قبل چاقوکشی میکردند و لاتبازی درمیآوردند. خیلی از افراد نیز از ترس جرأت نمیکردند با کسانی طرح دوستی بریزند که این قلدرها با آنها اختلاف داشتند. امروز ترامپ به شکلی رفتار میکند که انگار قلدر جهان است و میتواند به همه کشورهای جهان زورگویی کند. شرایط به شکلی است که برخی از رهبران کشورهای قدرتمند جهان در جلسات خصوصی خود نسبت به رفتار ترامپ اظهار انزجار میکنند. این وضعیت در بین مردم آمریکا نیز وجود دارد و بسیاری از مردم آمریکا از نوع رفتار و گفتار ترامپ رضایت ندارند.
در چنین شرایطی ایران باید چگونه رفتار کند؟
باید منافع ملی و آنچه را که به سود مردم و کشور است مورد توجه قرار دهیم. ما باید با دستیابی به پیمانهای منطقهای با کشورهایی که منافع مشترکی با ما دارند و میتوانند با ما در یک مسیر حرکت کنند، زیان تحریمهای آمریکا علیه ایران را کاهش دهیم. امروز ما نیازمند یک دیپلماسی همهجانبه هستیم که همه اقشار جامعه در آن شرکت داشته باشند. هدف اصلی همه نیز باید تأمین منافع ملی باشد و نباید به مسأله دیگر فکر شود. این اتفاق نیز باید به صورت همزمان رخ بدهد و اقشار مختلف جامعه به صورت همزمان در مسیر منافع ملی حرکت کنند. نکته دارای اهمیت دیگر اینکه ما بر برخی مسائل اصرارمی کنیم. این اصرار باید تابع یک منطق باشد. البته مخاطب این صحبت من دولت آمریکا نیست. دلیل این مسأله نیز این است که دولت آمریکا تاکنون به هیچ کدام از پیمانهایی که با ما و دیگر کشورهای جهان بسته است وفادار نبوده است. مقصود من اصرار بر برخی موضوعات داخلی و خارجی است. ما باید یک نوع دیالکتیک منطقی را در عرصههای داخلی و خارجی در دستور کار قرار بدهیم. باید به شیوههایی عمل کنیم که منافع مردم تأمین شود و منافع آنها آسیب نبیند. هدف اصلی آمریکا از فشار، انزوای ایران در عرصه بینالمللی و درگیرکردن ایران در جنگهای منطقهای و بینالمللی است. به همین دلیل ما باید به شکلی رفتار کنیم که این اتفاقات رخ ندهد و آمریکا به اهداف خود دست پیدا نکند. هرچه رفتار و سیاستهای ما به شکلی باشد که اهداف آمریکا درباره ایران را تسریع کند به همان اندازه مشکلات ما بیشتر خواهد شد. ما باید به شکلی رفتار کنیم که به سود منافع ملی و مصالح مردم است و هر اقدامی که برخلاف این رویکرد انجام بگیرد مذموم و مردود شمرده شود.
آیا از فرصت سفر نخستوزیر ژاپن به تهران استفاده صحیحی صورت گرفت؟
به هر حال سفر نخستوزیر ژاپن به تهران کار ارزشمندی بود. در این اتفاق ژاپن به تعهد بینالمللی خود عمل کرد و تلاش کرد مانع از تنش جدیتر در منطقه خاورمیانه شود. ژاپن به دنبال این بود که فضایی را بین کشورهای مقابل ایجاد کند که مشکلات در یک فضای بدون تنش و دعوا حل و فصل شود. با این وجود این سفر در حالی برگزار شد که مقدمات مذاکره بین طرفهای مقابل به وجود نیامده بود و تلاشی نیز برای ایجاد این مقدمات صورت نگرفته بود. پس از خروج آمریکا از برجام تحریمهای گستردهای علیه ایران شکل گرفته است و در این مدت مردم ایران با فشارها و سختیهای زیادی روبهرو بودهاند. از سوی دیگر چند روز قبل از سفر نخستوزیر ژاپن به تهران آمریکا صنایع پتروشیمی ایران را نیز تحریم کرد. نکته قابل تأمل این است که در چنین شرایطی آمریکا از طریق نخستوزیر ژاپن به ایران پیشنهاد مذاکره میدهد. چنین شرایطی برای هر کشور آزادهای که برای خود در عرصه بینالمللی اعتبار و حیثیت قائل باشند قابل پذیرش نیست. بهجز ایران، هر کشور دیگری نیز در چنین شرایطی قرار داشت حاضر نبود پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. پیشنهاد مذاکره زمانی قابل طرح و بررسی است که رفتارهای خصمانه کنار گذاشته شود و تلقی آشتیجویانه از رفتار طرف مقابل وجود داشته باشد. ایران در چارچوب توافق برجام با قدرتهای جهانی و از جمله آمریکا گفتوگو و مذاکره کرد و این مذاکرات نیز ماهها ادامه داشت. در نهایت نیز طرفین مذاکره به جمعبندی نهایی رسیدند و موفق شدند برجام را منعقد کنند. با این وجود آمریکا در این توافقنامه بدعهدی کرد و به صورت یکجانبه از این توافق خارج شد. این رفتار آمریکا مبنی بر خروج یکجانبه از پیمانهای چندجانبه و حتی جهانی مسبوق به سابقه بوده و نشان میدهد که این کشور قابل اعتماد نیست و چهبسا اگر مذاکره جدیدی با این کشور انجام شود دوباره بدعهدی کند و به آن عمل نکند.
اتفاقات نگرانکنندهای در منطقه خلیج فارس رخ میدهد که هر کدام میتواند شائبه تنش نظامی را در این منطقه تشدید کند. نمونه بارز این اتفاقات انفجار نفتکشهای ژاپنی در حین سفر نخستوزیر ژاپن به تهران و یا اتفاقات بندر فجیره در امارات است. به چه میزان احتمال دارد ایران گرفتار صحنهگردانی معاندین منطقهای شود؟
چنین اتفاقاتی میتواند کار هر کشور معاند و غرضورزی باشد. از یک طرف برخی کشورهای منطقهای مانند عربستان همواره به دنبال این بودهاند که آمریکا را علیه ایران وارد جنگ کنند تا قدرت ایران در منطقه کاهش پیدا کند. این در حالی است که برخی کشورهای دیگر منطقهای نیز در این رویکرد با عربستان سعودی همراه هستند. از سوی دیگر این اتفاقات میتواند کار اسرائیل باشد. جنگ و تحت فشار قرار داشتن ایران یکی از اهداف اصلی اسرائیل است و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که انفجار نفتکشها و اتفاقات دیگر توسط اسرائیل صورت گرفته باشد. دنیای سیاست پیچیدهتر از آن است که بتوان انفجار نفتکشها را به یک دلیل تقلیل داد و ممکن است دلایل و دستهای پشت پرده زیادی در این قضیه نقش داشته باشند. به احتمال زیاد کشورهایی که با ایران مخالف هستند برای اینکه فضای بینالمللی را علیه ایران تحریک کنند دست به چنین اقداماتی میزنند. دنیای سیاست به این سادگی نیست که برخی عنوان میکنند ایران با شرایطی که در آن قرار گرفته دست به چنین اقداماتی زده است و قطعا در پشت پرده دستهایی این اتفاقات را رقم میزنند.
نکته قابل توجه سفر نخستوزیر ژاپن به تهران این بود که در همان زمان که ایشان در حال دیدار با مقام معظم رهبری بودند به نفتکشها در دریای عمان حمله شد. آیا این اتفاق میتواند کار آمریکا باشد؟
بله؛ این احتمال وجود دارد. در کنار این احتمال باید احتمالات دیگر را نیز در نظر گرفت. احتمالاتی مانند اینکه این اقدام خصمانه کار عربستان سعودی و یا حتی اسرائیل باشد. بنده معتقدم این اتفاق ممکن است کار هر کسی باشد. بدون شک سرویسهای جاسوسی در سطح بینالمللی بیکار ننشستهاند و ممکن است با دست زدن به چنین اتفاقاتی به دنبال اهداف متفاوتی باشند. پس از این ماجرا پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا نیز به دنبال این بود که یک اجماع جهانی علیه ایران شکل بدهد و به افکار عمومی جهان این مسأله را القا کند که ایران خرید و فروش انرژی جهان را تهدید میکند و به همین دلیل باید با آن مقابله کرد.
آیا ترامپ از ایران بهعنوان یک برگ برنده انتخاباتی برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 استفاده میکند؟
تنش با ایران در نهایت برای ترامپ دستاورد خاصی نخواهد داشت. ترامپ هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی برای مقابله با ایران پرداخت کرده تا بتواند ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و برای خود وجهه متفاوتی نسبت به روسای جمهور گذشته آمریکا ایجاد کند. با این وجود دوران ترامپ و تقابل آن با کشورهای مختلف جهان و بهخصوص ایران در آینده تنها به درد تحلیلگران سیاسی و اجتماعی خواهد خورد و تحلیلگران در آینده درباره این مقطع تاریخی عنوان میکنند که با روی کارآمدن دونالد ترامپ در آمریکا وی سیاستهایی را در پیش گرفت که امنیت و وحدت بینالمللی را تحتالشعاع قرار داد و امنیت جهانی را به سمت تنش و اصطکاک بین کشورهای مختلف سوق داد.
چرا ترامپ هزینه زیادی برای مذاکره با ایران میپردازد و از تمام کارتهای بازی خود برای کشاندن پای ایران به میز مذاکره استفاده کرده است؟ مذاکره با ایران چه سودی برای ترامپ خواهد داشت؟
ترامپ به دنبال مذاکره کاسبکارانه با ایران است وگرنه مذاکره دارای قواعد و اصولی است که سیاستمداران مبتدی نیز با اصول اولیه آن آشنا هستند. ترامپ در مذاکره با ایران نیز به دنبال اهداف سیاسی و اقتصادی نیست و بلکه به دنبال معامله کاسبکارانه است که قرار است در آن یک طرف کالایی را بفروشد و طرف مقابل آن کالا را بخرد. این وضعیت درباره کشورهای عربی نیز وجود دارد. نمونه بارز آن سخنانی است که درباره عربستان عنوان کرده بود مبنی بر اینکه عربستان مانند گاو شیرده است که باید آن را دوشید و یا نگاهی که نسبت به اعراب حاشیه خلیج فارس دارد. این مسائل بیانگر نگاه کاسبکارانه آمریکا به کشورهای دیگر است. از نظر ترامپ همهچیز را میتوان خرید و فروخت حتی انسانیت را. نگاه ترامپ به ابنای بشر یک نگاه مادی و قابل خرید و فروش است.
راهکار شما برای عبور ایران از این بحرانی که آمریکا آغاز کرده چیست؟
در مرحله نخست باید پیمانهای منطقهای خود را با کشورهایی که منافع مشترکی با ما دارند تقویت کنیم. در چنین شرایطی میتوانیم آثار مخرب تحریمها را کاهش بدهیم و از تحریمها یک فرصت برای همزیستی مسالمتآمیز در منطقه استفاده کنیم. در مرحله دوم باید پیمانهای بینالمللی خود را با کشورهایی که در گذشته و حال در مقابل زورگوییهای آمریکا ایستادگی کردهاند تعمیق ببخشیم. بدون شک منافع بسیاری از کشورهایی که در این شرایط قرار داشته و یا دارند با هم نزدیک است و این نزدیکی منافع میتواند میزان آسیب تحریمها را کاهش بدهد. در نتیجه ما باید در دو سطح منطقه و عرصه بینالمللی دارای راهبردهای کاربردی باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
چگونه ميلياردها تومان«دود» ميشود؟
هشدار! جراحي اقتصادي براي كاهش فاصله طبقاتي
ترامپ مذاكره را هم تجارت مي داند
کوچکشدن ۴ درصدی کیک اقتصاد ایران
مجلس به تسخیر اصولگرایان درآمد
آینده مردم توسط همه خبرگان رهبری رقم میخورد
معروفیت شبکه «سه» به شبکه «فروغی و دوستان»!
وصول ۱۲ هزار میلیارد تومان از «مالیاتاولی»ها
وحدتشکنی بهاسم نواصولگرایی
مشکل اصلی فرزندآوری در ینگه دنیا!
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
شانگهای مهمتر از حتی اتحادیه اروپا
لوایح چهارگانه به همهپرسی گذاشته شود
حقوق عقبمانده كاركنان پرداخت ميشود؛ همين ماه
پاسخ «بنیاد شهید» به یک خبر