فساد با نقاب وارد می‌شود

حسن عابدی‌جعفری ‪-‬ فساد اقتصادی، اقتصادی است، اما در واقع یک بیماری اجتماعی صعب‌العلاج است. بیماری از این جهت که عارضه است و اصل نیست. بنابراین قابل رفع کردن است. اجتماعی از این جهت که همه ابعاد جامعه را می‌تواند در بربگیرد و در بسیاری از کشورها، متاسفانه این اتفاق افتاده، حوزه‌های سیاسی، حوزه‌های اجتماعی و حتی فرهنگی. حوزه‌های اداری هم که مشخص است. پس صعب‌العلاج از آن جهت که وارد شدنش آسان، اما بیرون رفتنش خیلی دشوار است. همه ما امروز حس می‌کنیم که چه وضعیتی در مورد فساد، حداقل در کشور خودمان داریم.
فساد، معمولا با نقاب وارد می‌شود. پوشیده و مخفی است و به صورت آشکار، کم پیدا می‌شود. مگر این که به شدت، رواج پیدا کرده باشد. به قول امروز، فساد سیستمیک شده باشد. آن چهره عریانش وقتی می‌آید که این مراحل را پشت سر گذاشته باشد؛ معمولا با زور و تهدید، ممکن است بیاید که به آن اخاذی می‌گویند، با فریب و اغوا بیاید، کلاهبرداری می‌شود یا تخلف. با تطمیع بیاید، رشوه تلقی می‌شود و اگر از غفلت و بی‌خبری استفاده کند، اختلاس اتفاق می‌افتد... اینها نقاب‌هایی است که فساد به خودش می‌گیرد.
حالا پرسش اول این است که آیا این مسئله مبتلابه ماست یا یک مسئله جهانی است و این بیماری چقدر حاد است؟ در دنیا، پنج منطقه مشخص را معمولا تقسیم می‌کنند. اروپای غربی و اتحادیه اروپا، که در این مناطق، میزان فساد کمتر وجود دارد. حدود ۳۳درصد کشورهای این منطقه به فساد آلوده هستند. منظور، بخش‌های دولتی این کشورهاست. در آسیا و اقیانوسیه، این رقم افزایش پیدا می‌کند. در حوزه آمریکا باز بیشتر می‌شود. در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا باز هم افزایش پیدا می‌کند. در حوزه آفریقا، جنوب صحرای آفریقا، افزایش چشمگیرتری دارد. در حوزه اروپای شرقی و آسیای شرقی هم شبیه آفریقاست. بنابراین گرفتاری بخش‌های دولتی به این بیماری، چنین روندی را در مناطق گوناگون دنیا دارد. در وضع اروپای غربی و اتحادیه اروپا، کشورهایی که بهترین وضعیت را دارند، دانمارک است که نمره ۹۱ از 100 را دارد. در کشورهایی که بدترین وضعیت را دارند، بلغارستان است که ۴۱ از 100 را دارد. اما اغلب کشورهای دنیا، وضعیت فسادشان، غیر قابل قبول است. بیش از ۵۳درصد کشورهای دنیا، از یک سال به سال دیگر، میزان فسادشان افزایش پیدا کرده است. تعداد اندکی، حدود ۱۸درصد از کشورها در رده پایین قرار دارند که اینها توانستند برای فسادشان چاره‌ای بیندیشند. یک نمره، دو نمره، چند نمره، افزایش سلامت داشته باشند. حدود نزدیک به ۳۰درصد از کشورها درجا زدند. بنابراین اگر تغییر مثبتی در کشورها اتفاق افتاده، در کمتر از 20درصد از بخش دولتی کشورهای جهان، اتفاق افتاده است. میانگین جهانی نشان می‌دهد از هر چهار نفر، یک نفر مبتلا به پرداخت رشوه شده. یعنی ۲۵درصد مردم جهان ناگزیر هستند برای ادامه زندگی خود رشوه بپردازند. لذا ناامیدی‌ای جهانی در مبارزه با فساد وجود دارد و کمتر از ۱۲درصد مردم دنیا، باور دارند که اقدامات دولت‌های خود در مبارزه با فساد، اثربخش است. یعنی ۸۸درصد می‌گویند مبارزه دولت‌شان با فساد، تاثیری ندارد. اعداد دیگری هم هست که نشان می‌دهد وضعیت چطور است. بیشتر مردم دنیا معتقد هستند که فساد در سه سال آینده افزایش پیدا خواهد کرد. باز معتقد هستند در سه سال گذشته هم افزایش پیدا کرده که واقعا هم این طور بوده. بنابراین بیماری مسری فساد، بیماری بسیار جدی است. همین طور که ملاحظه می‌کنید، صعب‌العلاج بودن آن در سطح دنیا، آثار خودش را در این نمودارها نشان می‌دهد. اما این که کدام بخش‌های حکومت، بیشتر گرفتار فساد هستند، میانگین دنیا، چنین چیزی را نشان می‌دهد: پلیس، سیستم قضایی، اداراتی که ثبت و ضبط املاک و اسناد را انجام می‌دهند، همین طور بگیرید تا آخر. معنی‌اش این است که بخش‌هایی که بیشتر در صف مقدم تماس با فساد هستند، آمادگی ابتلا به فساد اینها بیشتر است. ولو این که قوه قضاییه باشد یا پلیس باشد که مامور مستقیم مبارزه با فساد است. معنی‌اش این است که فساد، به هیچ بخشی رحم نمی‌کند و هرقدر این ارتباط قوی‌تر باشد، متاسفانه میزان ابتلا بالاتر است. البته بعضی از کشورهایی که وضعیت خوبی دارند، در آنها این روند متفاوت است. آخرین آماری که هفته گذشته در یک نظرسنجی در آمریکا انجام شد، نشان داد که فاسدترین بخش‌های آمریکا، سال گذشته اول کنگره بوده، بعد کاخ سفید. امسال، جای خود را با هم عوض کردند. یعنی فاسدترین، اول کاخ سفید و بعد هم کنگره بوده. ولی نکته جالب توجه این است که قوه قضاییه و پلیس، در رده‌های آخر این نظرسنجی قرار دارند. یعنی آنها به این میزان، آلوده به فساد نیستند. بنابراین هنوز نقطه امیدی وجود دارد که اگر اتفاق افتاد، اینها وارد شوند و کار را انجام دهند. اما وضعیت ایران در این میان، براساس همین آماری که برای کشورهای جهان داده شد در طول نزدیک به ۱۵سال گذشته نمره ما از 100، در بهترین حالت ۳۰ بوده در سال ۲۰۰۳ و در طول سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، ما روند نزولی داشتیم. یعنی میزان فسادمان افزایش پیدا کرده. نمره ما از ۲۰ از صد کمتر شده. متاسفانه در سال ۲۰۰۹ به نمره ۱۸ از صد رسیدیم. ولی از سال ۲۰۰۹ به این طرف، تلاطم‌هایی به سمت بهتر شدن اتفاق افتاده. اما متاسفانه این بهتر شدن‌ها هیچ نویدی را برای نجات از فساد، نشان نمی‌دهد. یعنی حتی نمره ۳۰ که سال ۲۰۰۳ یک بار کسب کردیم، در طول این سال‌ها، نتوانستیم تکرار آن را انجام دهیم. من امیدوار هستم آمار جدیدی که ظرف یک ماه آینده بیرون خواهد آمد، برحسب تلاش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته، نمره ما بهتر از ۳۰ شده باشد. این هم شاخص دیگری است که بانک جهانی منتشر می‌کند.
این شاخص کنترل فساد است نه میزان فساد. با توجه به این آمار هم زیر خط صفر را به ما نشان می‌دهد. یعنی ما در اینجا هم توفیقی نداریم. معلوم است، چون این کنترل‌ها را نداریم، آن هم نتیجه امتحان ماست که در آمار دیگر ملاحظه فرمودید. این آمارها زیاد است، اجازه دهید به همین دو مورد اکتفا کنم و برگردم. در میان کشورهایی که نفتی هستند مثل ما، ملاحظه می‌کنید بعضی با وجود نفتی بودن، تکلیف خیلی روشن‌تری از ما دارند. بعضی از ما بدتر هستند. غیر از پژوهش‌هایی که در خارج صورت گرفته و آمار و ارقامی که معمولا سازمان‌های بین‌المللی منتشر می‌کنند، بعضی از آمارهای داخلی هم تقریبا همین مطلب را نشان می‌دهد. یعنی اگر ضریب همبستگی را بگیریم با نمراتی که در داخل است و آنها که در خارج است، این ضریب همبستگی بسیار بالاست. معنایش این است که آن آمارها، پر بی‌ربط نیستند. ما نمی‌توانیم بر حسب این که بگوییم اینها غرض دارند یا نسبت به ما بغض دارند، این آمارها را می‌دهند. تحقیقات داخلی هم به نوعی این موارد را تایید می‌کند. اما در کشور ما، وضعیت سازمان‌ها و ابتلای آن به این بیماری، تقریبا مثل بقیه دنیا هستیم. ولی ما یک وضعیت استثنایی داریم که شهرداری‌های ما متاسفانه رده اول قرار گرفتند و این نظم را شهرداری‌ها در سنجش‌هایی که صورت گرفته، به هم زدند.