روزنامه آرمان ملی
1398/05/23
دولت در موارد مشابه داخلی از مدل برجام استفاده كند
جامعه امروز با مشکلاتي روبهرو است که شايد بتوان مهمترين آن را مسائل اقتصادي و معيشتي دانست؛ تحليل شما از شرايط فعلي و راهکارهاي برونرفت ار اين وضعيت چيست؟بهطور کلي شرايط کشور تحتتاثير سهمولفه است؛ نخستين مولفه مهمي که جامعه را تحتتاثير قرار ميدهد شرايط بينالمللي و روابط با جهان صنعتي و کشورهاي منطقه و فرامنطقه است. گرچه اين موضوعي نيست که نهادهايي مثل دولت يا مجلس بخواهند بهتنهايي پاسخگوي اين شرايط باشند. بالاخره اين مسالهاي پيچيده است که ريشه آن فقط مربوط به اکنون نيست. به هر حال در ادامه سياستهاي تنشزدايي که دولت آقاي هاشمي و دولت اصلاحات در پي آن بودند و اصلاحطلبان نيز همواره بدان تاکيد دارند در دولت آقاي روحاني نيز اين کار بهخوبي انجام شد. بهنحوي که برجام با کار کارشناسي خيليخوب و جلب حمايت مقام معظم رهبري مستقر شد. گرچه با توجه به اتفاقاتي که افتاده از نظر من برجام هنوز هم سرمايه مهمي براي ايران است. حال اينبار مشکلي پيش آمده که آمريکاييها با ظهور پديده ترامپ به خيلي از معاهدات بينالمللي خود از جمله برجام پايبند نماندند و قواعد بازي را بههم زدند. اروپاييها نيز برخلاف انتظار تا امروز از خود کفايت لازم را نشان ندادهاند که بتوانند از برجام و دستاوردهايش حفاظت کنند. از طرف ديگر اين مشکل را تنها نميتوان به دولت و مجلس نسبت داد و راهش نيز همين مقاومت است، چراکه در شرايط حاضر عقبنشيني و مذاکره اصلا به صلاح نيست. البته اين مساله چالشهايي در حوزههاي اقتصادي سبب شده، براي مثال ضربه شديدي به 50 ميليارد دلار صادرات نفتمان وارد شد، اما از نظر من بهرغم اينکه شايد به دولت آقاي روحاني بسيار انتقاد داشته باشم اينکه دولت با چنين شوکي توانسته اقتصاد ايران را در 40 تا 45درصد نگاه دارد کار موفقيتآميزي انجام داده است. مولفه دومي که بر شاخصهاي مديريت اجرايي تاثير ميگذارد شکافي است که در قدرت، اختيارات و مسئوليت وجود دارد. به عبارت ديگر رئيسجمهوري که به مردم وعده ميدهد تا آنها را بسيج کرده و رايشان را جمع کند؛ هرکس باشد چه اصولگرا و چه اصلاحطلب نميتواند بهطور کامل به وعدههايي که داده عمل کند. از اينرو برخي ساختارها نياز به بازنگري مجدد دارد و با اين ساختارها مباحث مديريت اجرايي پيچيده شده است. البته ممکن است بگوييم اين هميشه بوده، اما از سال سوم دولت آقاي هاشمي تا امروز اين شکاف بزرگتر شده است. امروز که دولت آقاي روحاني روي کار است ميتوان گفت که دولت از عنصر قدرت تا حد زيادي تخليه شدهاست و نميتواند اعمال قدرت کند. مساله سوم بحث رئيسجمهور، نمايندگان مجلس، وزرا و قدرت مديريت و ابتکارات شخص است. در اين بخش من حق را به رئيس دولت اصلاحات ميدهم که اخيرا انتقاداتي را متوجه رئيسجمهور و دولت کرده است. يعني انتظار ما از دولت و مجلس بيشتر از اين بود. از جمله اينکه حتما انتظار ما از آقاي روحاني که 24سال نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي بوده و ساختارهاي جمهوري اسلامي را خوب ميشناخت اين بود که حتما قدرت حاکميت را پشت سر دولت بياورد.
از ديدگاه شما چه اتفاقي رخ داده که شرايط در چند وقت اخير حداقل به لحاظ منطقهاي و بينالمللي تغيير کرده است؟
براي پاسخ به اين پرسش بايد به اتفاقاتي که در اين چندماه افتاده توجه کنيم. ايران کاهش تعهدات خود در برجام را با شيب ملايمي شروع کرده، در خليج فارس با قدرت ظاهر شده و از مرزهاي هوايي و دريايي ايران با تمام قوا حفاظت کرده به نحوي که قادريم پهپاد آمريکايي را شناسايي و ساقط کنيم. اقدامات ديگري نيز انجامشده که در جاي خود مهم و قبال تامل است. مجموع اين اقدامات نشان داد که ايران کشور قدرتمندي است و اين موضع هم بر روابط با کشورهاي همسايه تاثير داشته و هم اروپا را تحتتاثير قرار داده به نحوي که آنها خيلي جديتر از دوماه گذشته براي فعاليت با ايران رايزني ميکنند. حتي آمريکاييها نيز اکنون به اين سوال اساسي ميانديشند که تا کجا ميتوانند به اين تنش با ايران ادامه دهند؟ به نظر من آمريکاييها نيز بهرغم قيافه جدي که به خود ميگيرند و دکتر ظريف را تحريم ميکنند، به دنبال ارتباط با ايران هستند. حال چرا اين اتفاق افتاد؛ چون دولت، نيروهاي مسلح و نهادهاي ديگر تحت امر رهبري با انسجام عمل کردند و قدرت ايشان پشت سر دولت، نيروهاي مسلح و آقاي ظريف آمد. اکنون اين پرسش پيش ميآيد که چرا هميشه اين کار را نکنيم؟ وقتي چنين قدرتي هست رئيسجمهور بايد ابتکاراتي داشته باشد که اين قدرت را پشت سر دولت بياورد. از اين جهت فکر ميکنم اکنون رسانهها و بهخصوص صداوسيما بايد ميزگردهايي بگذارند تا شرايط براي مردم تشريح شود. اين مردم صاحبان کشور و نظامند و بايد بدانند که ما در چه موقعيتي هستيم و ايران تحتتاثير چه فشارهاي بينالمللي قرار دارد؛ در داخل چه مشکلاتي در ساختارها داريم و مجريان و قانونگذاران ما چه ضعفهايي دارند که بايد جبران شود. با اين حال ما يک کل را ميبينيم، اما توجه نداريم که چه موضوعاتي بر اين کل تاثير ميگذارد. ما خروجيهايي مثل اقتصاد، مسائل اجتماعي يا فرهنگي ميبينيم، اما اينها تکپارامتري نيستند و نيروهاي متعدد بر روي اينها تاثير ميگذارد و يک خروجي ميدهد. لذا وضعيت پيچيده است و بايد براي مردم تشريح شود.
برخي معتقدند اينکه دولت از عنصر قدرت خالي شده بدين دليل است که در زمانهايي که دولت بهواسطه حمايت مردم يا شرايط کشور داراي قدرت و اختيار بوده اعمال قدرت نکرده و اين موجب شده که در مقاطع گوناگون ساير متغيرها بر قدرت دولت تاثير بگذارند و اکنون دولت خالي از قدرت باشد. تحليل شما چيست؟
بهطورکلي هرکس که رئيسجمهور است يا ميخواهد باشد در وهله اول بايد ساختار نظام را بشناسد، يعني شما نميتوانيد بدون اينکه ساختارهاي نظام را بشناسيد و تجزيه تحليلي در مورد قدرت هر يک از نهادها داشته باشيد در اين صحنه به بازيگري موثر تبديل شويد. ديگر اينکه اگر کسي نميتواند با ارکان اصلي نظام تعامل لازم را برقرار کند، اشتباه ميکند که وارد اين صحنه ميشود. ما از اين صحنه تجربيات زيادي داريم و مردم ديگر طاقت پرداخت هزينههاي مجددي را ندارند. اگر اصلاحطلبي را به يک جريان سياسي که ميخواهد شرايط را اصلاح کند و همه حرکتهايش نيز در چارچوب قانون باشد تعبير کنيم، ميتوان سياستگذاري مناسبي داشت. برجام تجربه خوبي است؛ چراکه اراده رئيسجمهور بر اين بود که برجام حتما به نتيجه برسد. تيم کارشناسي تراز اولي هم که نتيجه 30سال ديپلماسي ايران بود به کار گرفتيم و بالاخره دولت حمايت مقام معظم رهبري را نيز جلب کرد. اينگونه شد که موضوع دولت به موضوع نظام تبديل شد. از اين جهت در بقيه مسائل ديگر نيز بايد به همين فرايند فکر کنيم. مجلس بايد پشتيبان دولت و دولت نيز بايد پشتيبان مجلس باشد. يادمان باشد که سياستمداران اگر ميخواهند موفق شوند خيلي بايد با گذشت و فداکار باشند و وقت بگذارند. برخي نبايد در مال و امکانات دنيا طمع داشته باشند و براي خود باند درست کنند. بالاخره ظرفيت نيروي انساني محدود است؛ حال در اين ظرفيت محدود هم اگر بگوييم که اين عضو فلان ستاد بوده، اصلاحطلب يا اصولگرا است و نيروها را تجزيه کنيم کار اينگونه جلو نميرود. براي پيشبرد وضعيتي که سخت در فشارهاي بينالمللي است؛ بهنوعي نگاه ملي نياز داريم که کاري سخت و طاقتفرسا بوده و آسان نيست. حال اگر قرار باشد بخشي به اختلاف و بخشي به سستي و انفعال بگذرد وضعيت آنچنان که بايد به پيش نميرود.
در شرايط کنوني دولت بايد چه مسائلي را مدنظر قرار داده و اقدام کند تا شرايط کشور به لحاظ اقتصادي و اجتماعي به ثبات کامل برسد؟
به نظر من اکنون دولت دو اولويت مهم دارد که ميتواند در همين شرايط بدانها بپردازد. نخست اينکه دولت در اثر کاهش درآمدهاي نفت با کسري حدود 150هزار ميليارد تومان مواجه است. اين در شرايطي است که حقوقبگيران ثابت چه بازنشستگان و چه کارکنان دولت انتظار دارند که تورم سنگيني که بر آنها تحميل شده جبران گردد. واقعيت ديگري نيز وجود دارد که ما با يک فرار مالياتي سنگين مواجهيم. الان از نظر من اولويت مهم دولت اين است که نظام مالياتي کشور را اصلاح کند و اساسيترين اصلاحات در نظام مالياتي کشور امروز موجه است و همه حمايت ميکنند. چه دليلي دارد که عدهاي درآمدهاي بسيار کلان داشته و فخر فروشي کنند و ماليات ندهند. ابزار ماليات ابزار بسيار خوب و کارآمدي است که دولت بايد از آن به نحواحسن استفاده کند. من انتظار داشتم که دولت آقاي روحاني از روزي که ترامپ از برجام خارج شد همان روز اصلاح نظام مالياتي را استارت ميزد و جلوي فرار مالياتي در کشور را ميگرفت. يکي از گامهاي مهم اين کار صندوقهاي الکترونيک پرداخت يا خريد است که چندسالي است قانون آن در مجلس تصويب شده، اما بدان عمل نشده است. هرکس هر کالايي ميخرد يا ميفروشد اين تراکنشها بايد به صورت الکترونيک انجام شود و بلافاصله دولت ماليات بر ارزش افزوده آن را دريافت کند. مطئنم از 150هزار ميليارد تومان ماليات حداقل 50درصد آن را ميشود با پيداکردن کساني که فرار مالياتي دارند و اخذ ماليات از آنها زنده کرد. اين يک فرصت بسيار تاريخي براي دولت است و به نظرم امروز همه پشت دولت قرار ميگيرند و حمايت خواهند کرد. مساله دوم نيز که اهميت دارد بحث نظام توزيع است. ما بخشي از منابع کمياب کشور را در نظام توزيع ميريزيم که کالا به قيمت مناسب به دست مردم برسد و اين خيلي شکاف، شکستگي و حفره دارد. ما با نوعي بينظمي فوقالعاده در بازار مواجه هستيم که کالايي را در سهمغازه با شکاف قيمتي فاحش پيدا ميکنيد. من زماني که استاندار بودم سختترين بخش کنترل بازار هميشه تعيين نرخ تاکسي بود که چگونه نرخ تاکسي را کنترل کنيم، اما اکنون با اين ابزارهاي الکترونيک و تلفنهاي هوشمندي که در اختيار مردم قرار دارد و سرويس تاکسيهاي اينترنتي و برنامههاي مشابه اين مساله حل شده است. هر کدام از اين شرکت ها بيش از 200هزار راننده را کنترل کرده، نظارت افکار عمومي را اعمال ميکند و دائم در اصلاح خود است. وقتي چنين امکاناتي در ايران وجود دارد و ابزارهاي آن نيز موجود است چقدر کار دارد که ما بتوانيم قيمت مرغ، گوشت يا کالاهاي مورد نياز مردم را از مبدأ کنترل کنيم. هوشمندکردن نظام توزيع اولويت دوم کشور است که حداقل 20درصد ميتواند هزينه زندگي مردم را کاهش دهد. بهراحتي اين ظرفيت وجود دارد که هزينه زندگي مردم را از طريق هوشمندکردن سيستمهاي توزيع کاهش دهيم. در مجموع بايد بگويم که امروز وضعيت ايران تحتتاثير سهعامل است؛ نخست فشارهاي بينالمللي که تا وقتي ترامپ سر عقل نيايد و متوجه اشتباه بزرگ خود نشود راهي جز مقاومت نداريم. دوم مساله داخلي و آرايش قوا و بخش سوم نيز ضعفهاي مديريتي و کارشناسي است. اصلاحطلبان در حوزه انتخابات بايد ضعف سوم را با انتخاب مديران لايقتر و نمايندگان باکفايتتر و تواناتر مجلس را بازسازي کنند. در اين بخش سوم بايد با روحيهاي شاد و مثبت به سمتي برويم که در مجلس و دولت آينده راهحلهاي بهتري را پيدا کنيم.
سایر اخبار این روزنامه
سرانجام حسن عباسی بازداشت شد
مذاکره اصلاح طلبان و مشاوران رهبر انقلاب
میخواهند كارگزاران را تخريب كنند
باید مقابل توطئه تحریم یمن ایستاد
الان وقت صحبتهای دیگری است
ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس اثر عملی ندارد
ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد ترکیه، عراق و افغانستان
قهرماني مقصودي و فروتن در کشتي آزاد جوانان جهان
گشایشی که قطر ایجاد میکند
پیامدکمبود نقدینگی در اقتصاد
وزیر ارشاد: فضای سایبری آخرالزمان تازه است
بلیت هواپیما پرواز کرد
صداوسيما جامعه بسته رامیبيند؛ نه باز
دولت در موارد مشابه داخلی از مدل برجام استفاده كند