رعد ۲۸ بر سر ۶۷۰ سارق فرود آمد

سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، سردار حسین رحیمی در حاشیه اجرای طرح که در مرکز فرمانده انتظامی تهران برگزار شد به خبرنگاران توضیح داد: این طرح در سه‌روز گذشته به مرحله اجرا در آمد که البته کار‌های اطلاعاتی آن از یک ماه قبل انجام شده‌بود.
در این طرح ۲۱‌باند سارق و مالخر منهدم و ۶٧٣‌سارق و مالخر دستگیر شدند که از این تعداد حدود۶٠٠‌نفر سارق و ٧٠‌نفر مالخر بوده‌اند که ۵٠‌درصد این افراد سابقه‌دار هستند. همچنین از متهمان بازداشت شده چهار قبضه سلاح جنگی و ٧٤ سلاح سرد نیز از این افراد کشف شده‌است. سردار رحیمی ادامه داد: تمرکز پلیس پس از دستگیری سارقان بر دستگیری مالخران است و به این افراد به صورت جدی هشدار جدی می‌دهیم.
سردار رحیمی با بیان اینکه در مجموع ٨۶‌درصد مالکان اموال مسروقه شناسایی شده‌اند، گفت: ۸۴۷۴ فقره از اموال شهروندان کشف شده‌است و ارزش اموال مکشوفه ٩‌میلیارد و ٥٠٠‌میلیون تومان است. وی با اعلام اینکه در این مرحله ٣۵‌نفر از محکومان فراری نیز دستگیر شدند، افزود: این ٣٥نفر افرادی هستند که به بهانه‌های مختلف از زندان به صورت موقت آزاد شده و پس از آن برنگشتند.
گفتگو با متهمان


از دزدی دیگ تا سرقت گوشی هنرپیشه
فرزاد از موبایل‌قاپان حرفه‌ای است که در آخرین سرقت موبایل اسدالله یکتا، هنرپیشه قدیمی سینما و تلویزیون را در جنوب تهران قاپیده بود و دو روز بعد هم در دام مأموران گرفتار می‌شود.
خودت را معرفی کن؟ فرزاد هستم ۳۱ ساله.
متأهلی؟ بله، یک دختر ۹ ماهه دارم.
چه شد که سارق شدی؟
من صافکار بودم و وضع کاری و مالی‌ام خوب بود تا اینکه معتاد به شیشه شدم و زندگی‌ام بهم ریخت و بعد از آن دست به سرقت زدم.
چطور معتاد شدی؟
چند سال قبل به خانه یکی از دوستانم رفتم که دیدم مادرش در حال مصرف کراک است. او به من تعارف کرد و من هم توان گفتن نه را نداشتم و مصرف کردم و کم کم معتاد شدم.
سابقه داری؟
بله، اولین‌بار که دستگیر شدم به جرم سرقت دیگ همسایه‌مان بود که به زندان افتادم و وقتی یکماه قبل آزاد شدم تصمیم گرفتم موبایل قاپی کنم.
چرا؟ چون دوباره شروع به مصرف مواد کردم و از طرفی هم درآمدش خوب بود و با فروختن موبایل سرقتی هزینه زندگی و اعتیادم تأمین می‌شد.
در این مدت چند موبایل سرقت کردی؟
دقیق یادم نیست، اما فکر کنم بالای ۸۰‌مورد بود.
موبایل هنرپیشه قدیمی را هم شما سرقت کردی؟
بله. البته من نمی‌دانستم که او هنرپیشه است. هر چند که این آخرین موبایل قاپی من بود و بعد از آن دستگیر شدم.
موبایل‌های سرقتی را به چه قیمتی می‌فروختی؟
معمولاً بین ۲۰۰ تا ۳۰۰‌هزار تومان، اما موبایل یکتا را به ۵۰۰ هزار تومان فروختم.
سرقت با پوشش زنانه
یکی از سارقانی که فکر نمی‌کرد هرگز دستگیر شود، مرد جوانی به نام بهادر بود. این متهم با گریم و لباس زنانه همراه دوستش موبایل‌قاپی می‌کرد تا شناسایی نشود، اما خیلی زود در دام مأموران پلیس تهران گرفتار شد.
خودت را معرفی کن؟ بهادر هستم ۳۲ ساله.
معتادی؟ بله. تمام بدبختی‌های من از زمانی شروع شد که معتاد شدم وگرنه قبل از آن زندگی آبرومندانه‌ای داشتم.
چرا معتاد شدی؟
چند سال قبل بود که به خاطر موضوع ساده‌ای با مادرم دعوا کردم. چند روزی قهر بودم و به خانه‌مان نمی‌رفتم که با پسر جوانی به نام شهرام آشنا شدم و به خانه او رفتم. شهرام معتاد بود و مواد مصرف می‌کرد که به من گفت اگر مصرف کنم آرام می‌شوم و همه گرفتاری‌ها را فراموش می‌کنم که فریب خوردم و معتاد شدم.
چرا هنگام سرقت لباس زنانه می‌پوشیدی؟
برای اینکه شناسایی و دستگیر نشوم.
توضیح بده؟
من همراه دوستم به سرقت می‌رفتم. او رانندگی می‌کرد و من هم ترک‌نشین او بودم. برای اینکه شناسایی نشوم گریم می‌کردم و روسری و لباس بلندی روی لباس‌هایم می‌پوشیدم تا مالباخته‌ها قادر به شناسایی من نشوند. پس از سرقت در خیابان خلوتی روسری و لباس بلند را بر می‌داشتم تا مأموران به من شک نکنند.
گوشی‌های سرقتی را چند می‌فروختی؟
معمولاً بین ۲۰ تا ۵۰ هزار تومان.
چرا اینقدر کم؟
گوشی‌های مدل بالا سرقت نمی‌کردم و بیشتر از این قیمت از ما نمی‌خریدند.
چرا؟ معمولاً صاحبان گوشی‌های ارزان قیمت شکایت نمی‌کردند، چون ارزش زیادی نداشت.
سرقت حبس ابدی هنگام مرخصی از زندان
یکی از متهمان سابقه داری که در طرح رعد پلیس پایتخت دستگیر شده‌بود، متهم حبس ابدی بود که هنگام مرخصی از زندان همراه مرد جوان دیگری کامپیوتر خودرو‌های ۲۰۶ سرقت می‌کرد.
خودت را معرفی کن؟ بهمن هستم ۲۸ ساله.
متأهلی؟ بله و یک دختر چهار ماهه دارم.
سابقه داری؟ بله، سال‌۹۲ به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر دستگیر شدم.
چقدر مواد مخدر داشتی؟ ۳ کیلو شیشه.
حکم اعدام نگرفتی؟
اعدام داشتم که شامل عفو شدم و حکمم به حبس ابد تغییر یافت که به خاطر حسن رفتار حبس ابدم نیز شکست و به چند سال زندان تغییر یافت.
شما که زندان بودی چطوری سرقت می‌کردی؟
قرار بود به زودی آزاد شوم و به همین خاطر روز‌های پنج‌شنبه و جمعه به من مرخصی می‌دادند و از زندان بیرون می‌آمدم که همراه یکی از دوستانم سرقت می‌کردیم.
چرا؟ از بدبختی و بی‌پولی.
با همدستت کجا آشنا شدی؟
همدستم از سارقان حرفه‌ای است و بچه یک محل هستیم. اولین بار که به مرخصی آمدم او پیشنهاد داد با هم سرقت کنیم و من هم قبول کردم. او خیلی حرفه‌ای است و در مدت سه‌ثانیه در کاپوت خودروی‌۲۰۶ را باز می‌کند و در چند ثانیه هم کامپیوتر را سرقت می‌کند.
چند بار با هم به سرقت رفتید؟
دو بار. بار اول ۱۰‌دستگاه کامپیوتر و بار دوم هفت‌دستگاه سرقت کردیم.
چقدر می‌فروختید؟
بین ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان.
همدستت دستگیر شد؟ بله، او وقتی فهمید مأموران در تعقیب او هستند به بهانه ترک مواد به کمپی رفته بود که مأموران او را شناسایی و دستگیر کردند.
چطوری شناسایی شدی؟
وقتی همدستم دستگیر شد مرا هم لو داد و مأموران مرا در زندان دستگیر کردند.
حرف آخر؟ خیلی پشیمان هستم. قرار بود شش‌ماه بعد آزاد شوم، اما برای خودم گرفتاری تازه‌ای درست کردم.