روزنامه آفتاب یزد
1398/10/18
آمریکا به ظریف ویزا نداد خوف از حضور ژنرال دیپلماسی
آفتاب یزد- گروه گزارش: چالش میان ایران و آمریکا این روزها تشدید شده و به غیر از جنگ لفظی طرفین در مجازی، این درگیری به فضای دیپلماتیک هم کشیده شده به طوری شرایط فعلی آمریکا را در وضعیتی قرار داده که منجر به اتخاذ غیرعادی ترین تصمیمات در قبال ایران کرده است.اوایل صبح دیروز بود که نشریه فارین پالیسی اعلان کرد: دولت آمریکا به وزیر امورخارجه ایران برای شرکت در نشست شورای امنیت سازمان ملل ویزا نداده است.
قرار بود آقای ظریف اواخر هفته جاری برای هفتاد و پنجمین سالگرد تشکیل منشور ملل متحد در نشستی در شورای امنیت حاضر شود که دعوت از او از چند هفته قبل پیش از سوی ویتنام، رئیس دوره شورای امنیت صورت گرفته بود.
>نقض یک قانون
در نگاه نخست این طور به نظر میرسید که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با عدم صدور ویزا برای محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران مانع از سفر او به نیویورک برای شرکت در نشست هفته جاری شورای امنیت سازمان ملل شده است. اما یک واقعیت مهم در این بین وجود داشت و آن اینکه این اتفاق یعنی عدم صدور ویزا برای ظریف، نقض شرایط توافقنامه مقر در سال 1947 است که از واشنگتن میخواهد به عنوان میزبان سازمان ملل به تمامی مقامات خارجی اجازه ورود به خاک آمریکا را بدهد.
آن طور که از زوایای این موضوع یعنی تصمیم آمریکا در مورد ظریف پیداست منابع دیپلماتیک گفتهاند که ظاهرا ظریف قصد داشته در این نشست درباره شهادت فرمانده سپاه قدس ایران سخنرانی کند و آمریکا از ترس شفافسازی چنین اقدامی کرده است.
اما واقعیت محرزتر آن است که نشست شورای امنیت چند هفته قبل از شهادت سردار سلیمانی برنامه ریزی شده بود و ظریف نیز از همان موقع برای این سفر درخواست ویزای خود را درخواست کرده بود. زمان نشست شورای امنیت هم 19 دی بوده و البته قرار بوده که ظریف در آن نشست درباره اهمیت اجرای منشور سازمان ملل صحبت کند. اما با اتفاق جمعه گذشته همه چیز تغییر کرد و قرار بر این بود که ظریف در نشست شورای امنیت اتفاقات اخیر و حمله غیرقانونی آمریکا را گوشزد کرده و این اقدام آمریکا را تقبیح نماید.
در واقع این نشست به ظریف اولین فرصت را میداده است تا درباره حمله هوایی آمریکا به فرودگاه بغداد در سوم ژانویه که به شهادت سردار قاسم سلیمانی و همراهانش منجر شد، بهطور مستقیم با جامعه بینالملل صحبت کند.
>کمبود وقت یا خصومت؟
ظریف خودش در این باره گفته: «دولت ایالات متحده آمریکا برای حضور در جلسه شورای امنیت سازمان ملل ویزا صادر نکرده است. آنها دلیل عدم صدور ویزا را کمبود وقت اعلام کردند در صورتیکه ما چند هفته گذشته برای دریافت ویزا اقدام کرده بودیم.»
با این حال به نظر میرسد شرایط پیش آمده در ایران موجب شده بود که انگیزه ظریف برای افشاگری در خصوص اقدامات غیرقانونی آمریکا در سازمان ملل بیشتر شود و همین موضوع بود که باعث شد وزیر خارجه واکنشی قابل قبول در این خصوص نشان دهد.
وی گفت: البته در این شرایط علاقهای به سفر به نیویورک نداشتم اما این اجلاس ویژه فرصتی بود تا جنایات آمریکا را مطرح کنیم اما دولتی که به تروریسم دولتی و اقتصادی و تهدید علیه جنایات بشریت میکند خیلی برایش مهم نیست در منطقه با دنیا صحبت کنیم. این نشانه ورشکستگی دولت آمریکاست.
>موضوع دلایل امنیتی دارد!
با این حال وزارت خارجه بعد از این اقدام یعنی ممانعت آمریکا از صدور ویزای ظریف تصریح کرد که ظاهرا آمریکاییها قصد داشتند این تصور را ایجاد کنند که ایران این نشست را بعد از ترور شهید سلیمانی درخواست کرده است در نتیجه وزارت خارجه آمریکا به لحاظ اداری فرصت آن را نیافته که این درخواست را رسیدگی کند.
البته این تلقیای است که وزارت خارجه ایران از اقدام آمریکا داشته که درست به نظر میرسد.
در همین راستا، یک مقام دولتی آمریکا تلفنی به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل اطلاع داد که ایالات متحده به ظریف اجازه ورود به این کشور را نمیدهد و به این ترتیب عزم جدی واشنگتن برای نیامدن ظریف به آمریکا با اطلاع قبلی صورت گرفته است.
دیپلماتهای آلمانی مستقر در نیویورک به خبرنگاران گفتند بعد از اتفاق روز جمعه در بغداد، حضور در سازمان ملل بهترین شانس ظریف بود که بتواند با سخنرانی درباره آن اتفاق وزنه را در خاک آمریکا به ضرر دولت آمریکا کند.
>از همین تهران دست بهکار میشویم
با قطعی شدن عدم صدور ویزا از سوی آمریکا برای ظریف، اکنون این سوال مطرح است که ظریف و دستگاه سیاست خارجی کشور چه دستور کاری برای مقابه با این تصمیم اتخاذ خواهند کرد؟
با توجه به اتفاقات جمعه گذشته یعنی به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی، فضای سیاسی در ایران به کلی تحت تاثیر این اقدام جنایتکارانه از سوی آمریکا است و طبیعی بود که اگر ظریف امکان رفتن به نیویورک را مییافت از تریبون جهانی سازمان ملل امکان ظرفیتسازی برای ایجاد اجماع علیه اقدام آمریکا را مییافت.
البته وزیر خارجه در این خصوص هم اظهارنظر کرده و گفته: « ایالات متحده وحشت دارد که کسی بیاید و در سازمان ملل واقعیات را برای مردم آمریکا بگوید.»
با این حال گرچه این امکان از وزیر خارجه ایران با تصمیم غیرقانونی آمریکاییها سلب شد اما استراتژی او این است که از همین تهران دست به کار شود و با مردم آمریکا صحبت کند.
>یک شبیهسازی ابتکاری
گرچه ظریف از حضور در نشست روز 19 دی سازمان ملل منع شد اما تهران سعی کرد 2 روز قبل نشست سازمان ملل، با یک ابتکار دیپلماتیک تازه منطقه ای، تحرک تازهای به دیپلماسی بدهد.
نشست «مجمع گفتوگوی تهران» با محوریت طرح صلح هرمز دیروز در مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه با حضور محمد جواد ظریف آغاز به کار کرد و البته در این نشست ظریف سعی کرد یک شبیهسازی منطقهای از یک نشست بین المللی را با هدف حمله به سیاست ایالات متحده در دستور کار قرار دهد.
وی در همین نشست گفت: « همزمان با خوار شمردن علنی منشور ملل متحد توسط ایالات متحده و ماجراجویی فاجعهبارش که به افراطگرایی و ترور دامن میزند، ما میزبان "مجمع گفتگوی تهران" هستیم و راههای رسیدن به امنیت منطقهای از جمله پویش صلح هرمز را به بحث خواهیم گذاشت.»
>پمپئو و خصومت خاصش با ظریف
از زمانی که مایک پمپئو در آمریکا وزیر خارجه شده چالشهای دیپلماتیک تهران و واشنگتن هم اوج گرفته است. در همین ارتباط پیشتر و در تیر ماه گذشته، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبهای با واشینگتنپست گفته بود وقتی دیپلماتهای آمریکایی اجازه ندارند به تهران بروند، ما هم دلیلی برای گشت وگذار آزادانه دیپلماتهای ایرانی در نیویورک نمیبینیم.
از همان زمان بود که با این نگرش خصمانه پمپئو آمریکا محدودیتهایی را در مورد رفت و آمد مقامهای جمهوری اسلامی در نیویورک و اطراف آن اعمال کرد.
با این حال زمانی که وزارت خارجه آمریکا و شخص وزیر خارجه این کشور در این خصوص مورد انتقاد قرار گرفتند، یک مقام وزارت خارجه آمریکا در همان زمان تاکید کرد که محدودیتهای اعمالشده برای محمد جواد ظریف و مقامهای ایران کاملا با توافق آمریکا و سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ مطابقت دارد.
با این حال محدودیتهای تردد دیپلماتهای ایرانی در آمریکا موجب شد مجمع عمومی ملل متحد اواخر آذر ماه از ایالات متحده، میزبان مقر این سازمان بخواهد محدودیتهای ترددی برای دیپلماتها و مقامهای خارجی در نیویورک را برچیند. این مجمع صادر نشدن روادید برای دیپلماتها را نیز مورد انتقاد قرار داده بود.
>جنگ لفظی ظریف و پمپئو
جدال لفظی ظریف و پمپئو از اواخر پائیز سال گذشته آغاز شد. ماجرا به نحوی بود که بعد از هر توئیت پمپئو، ظریف ساعاتی بعد واکنش نشان میداد و جواب قاطعی به او میداد.
مثلا در یک توئیت که پمپئو از تحریم ایران نوشته بود ظریف خیلی زود جواب ظریف را داده بود. این اختلافات به تدریج با لحن تندتری ادامه یافته بود.
این اختلافات تا تیر ماه 98 که زمزمه تحریم ظریف دهان به دهان پیچید ادامه داشت تا اینکه در این ماه خبری عجیب مطرح شد و آن تحریم ظریف یعنی مقام رسمی سیاست خارجی یک کشور از سوی آمریکا بود.
ظریف در واکنش به تحریم شدن خود گفته بود: هر کسی که مرا میشناسد میداند من یا خانوادهام هیچ ملک و املاکی خارج از ایران نداریم. من شخصاً حتی یک حساب بانکی هم خارج از ایران ندارم. ایران همه زندگی من و یگانه جاییاست که به آن تعهد دارم. بنابراین هیچ مشکل شخصی با تحریمهای احتمالی ندارم.
>چرا با ظریف اینقدر مخالفند؟
تحریم اشخاص حقیقی، مقامها و مسئولان جمهوری اسلامی پرونده تازهای در عرصه تعاملات دو کشور ایران و آمریکا نیست. آمریکا چهار دهه مقامات ایرانی را به دلایل متنوع مورد تحریم قرار داده و تحریم ظریف در آن مقطع تازهترین اقدام از این دست بود. نکته قابل توجه درباره ظریف این است که تحریم وزیر امورخارجه کشوری مستقل و عضو جامعه ملل؛ قانونی و حقوقی و حتی عرفی نیست اما اینکه چرا آمریکا با وجود ادعای قانونمداری در نظام بین الملل تن به چنین اقدام غیرقانونی داده است میتواند دو پاسخ داشته باشد؛ پاسخ نخست در تناقضات رفتاری اشاره شده از سوی کاخ سفید است و پاسخ دوم ریشه در شخصیت و عملکرد مثبت و شفاف خود ظریف دارد.
دیپلمات کهنه کار ایرانی بیش از هر مذاکره کنندهای، طرف مذاکره خود یعنی آمریکا را میشناسد. نزدیک به چهاردهه زندگی و تحصیل در ایالات متحده آمریکا او را با لایههای مختلف سیاست ورزی این کشور آشنا کرده است. ظریف در چند سال گذشته کوشیده است پشت پرده تصمیمات در کاخ سفید را با معرفی «تیم B» علنی کند و تحلیلگران معتقدند تحریم و ضدیت امروزی با ظریف واکنشی به این تلاشهای اوست.
چهل سال حضور ظریف در مجامع بین المللی، ۶ سال وزارت و به سرانجام رساندن پرونده هستهای ایران، ظریف را به چهرهای جهانی با وجهه قابل قبول تبدیل کرده است. چهرهای که در داخل ایران هم کلیدی و تاثیرگذار بوده است به گونهای که احساس میشود اگر کسی غیر از او سکان دیپلماسی کشور را عهده دار بود احتمال داشت تلاطم سیاسی ایجاد شود.
با این حال، ظریف با وجود تمام فشارهای داخلی و خارجی طی سالهای مسئولیت خود، تلاش کرده است از مسیر دیپلماسی دور نشده و تسلیم ادبیات جنگطلبانه کاخ سفید نشود و همین رویکرد موجب شده حساسیت کاخ سفید به او بیشتر شود.
در واقع به نظر میرسد عدم صدور ویزا برای ظریف از سوی دولت آمریکا به نوعی واکنش عصبی آمریکا به منطق و استدلال ظریف است. خبرگزاری ایرنا ارگان رسمی دولت چندی قبل در این خصوص نوشت: تعاملات توییتری وزیر امورخارجه ایران اجازه نداد تجاوز پهپادی آمریکا به حریم هوایی ایران با ادعاهای کاخ سفید روایت شده و به ابزاری برای فشار به ایران تبدیل شود.
>نگرانی از دیپلماسی تهاجمی ظریف
دولت ترامپ طی سه سال عمر خود نشان داده است که میانهای با دیپلماسی استدلالی ظریف در سیاست خارجی خود ندارد؛ بر اساس همین مبنا، اعلام عدم صدور ویزا برای ظریف جای تعجب ندارد. از سوی دیگر، اما میتوان در گمانهزنی دلایل این اقدام، نگرانی از ارتباط مستقیم او با آمریکاییها را میتوان مطرح کرد.
نوذر شفیعی کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در خصوص چرایی نگرانی دولت آمریکا از منطق دیپلماسی ایران میگوید: این امر مبتنی بر هراس آمریکاییها از بیاعتباری در مجامع جهانی است. بر اساس این دیدگاه، ایالات متحده نگران آسیب پذیری وجهه و آبروی خود است؛ چرا که اگر واشنگتن عالیترین مقام دیپلماتیک یک کشور را تحریم کند یعنی تمایلی به مذاکره و دیپلماسی ندارد. منع وزیر خارجه ایران از حضور در سازمان ملل باعث خواهد شد تا ادعاهای ایالات متحده مبنی بر آمادگی برای مذاکره بدون قید و شرط با ایران، دروغ به نظر برسد و افکار عمومی جهان در مقابل آمریکا موضع بگیرند. آمریکا تلاش زیادی دارد که به جهان نشان دهد، مذاکره اولویت اول آنها برای حل مساله ایران است، اما اینگونه برخوردها با ظریف به جهان ثابت خواهد کرد که این موضوع شعاری بیش نیست.
به نظر میرسد با توجه به تحولات منطقه، پیام عدم صدور ویزا برای ظریف برای دنیا این خواهد بود که آمریکاییها علاقهای به حل موضوع ایران از طریق دیپلماتیک ندارند. بستن راه مذاکره به معنی باز گذاشتن راه جنگ و تحریم است.
>وعده انتقام در آمریکا؟
به باور بیشتر کارشناسان و تحلیلگران در ایران، ظریف نماد دیپلماسی و کارکردهای آن دست کم در یک دهه گذشته است؛ محبوبیت او که با نام «برجام» در جهان شناخته میشود دیگر تنها نماد تحریم یک شخص نیست بلکه نشانه آشکار تحریم دیپلماسی از سوی قدرتی است که خود را مدعی این اصل میداند. با این حال به نظر میرسد توانایی ظریف برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا و تمایل رسانههای مخالف ترامپ مثل نیویورکتایمز، واشنگتن پست و سی ان ان به گفتگوهای اختصاصی مفصل با ظریف که طبعا او در این مصاحبهها از اقدام آمریکا در حمله به سردار سلیمانی انتقاد میکرد موجب شد صدور ویزا برای وزیر خارجه ایران منتفی شود. از سوی دیگر به نظر میرسد با توجه به وعده انتقام از سوی ایران، دولت آمریکا از اینکه ظریف در خود آمریکا وعده انتقام را تکرار کند دچار نگرانی و ترس شده است.
>آخرین واکنش ظریف
وزیر امور خارجه ایران بیان کرد که اقدام ضدایرانی جدید آمریکا در عدم صادر کردن ویزا برای سفر او به سازمان ملل در مقابل دیگر جنایتهای آمریکا رنگ میبازد.
به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در پیامی توییتری نوشت: «ویزا صادر نکردن برای من که نقض معاهده ۱۹۴۷ مقر سازمان ملل است، در مقایسه[باموارد زیر] رنگ میبازد:
- تهدید پمپئو درباره گرسنگی دادن به مردم ایران(جنایتی علیه بشریت)
- قلدری ترامپ درباره میراث فرهنگی(جنایت جنگی)
- تروریسم اقتصادی
- ترور بزدلانه
اما آنها واقعا از چه چیزی میهراسند؟
حقیقت؟»
تعهدات حقوقی امریکا در قبال سازمان ملل
مهر: شاید کمتر کسی بداند که سازمان ملل متحد، نظیر واتیکان، یک کشور مستقل بهشمار میرود و دارای قوانین و مقررات مستقل خود، جدا از قوانین و مقررات کشور میزبان، یعنی آمریکا است. حضور روسای جمهوری، پادشاهان، سران کشورها و نمایندگان و هیاتهای ۱۹۳ کشور عضو این سازمان، تعهدات دولت میزبان (آمریکا) در مورد صدور یا عدم صدور روادید برای نمایندگان کشورها جهت شرکت در آن جلسات را گوشزد میکند. با آنکه مَقر سازمان ملل در نیویورک تعیین شده است، در این زمینه که آن نهاد دارای قوانین و مسئولان مستقل خود است، تردید و اختلافی بین دولت آمریکا و سازمان ملل وجود ندارد. اما در مواردی که آمریکا از صدور روادید برای نمایندگان مختلف دولتهای عضو سازمان ملل خودداری میکند، اختلاف نظر پدید میاید.
تعهدات دولت آمریکا در مقابل سازمان ملل درهنگام امضاء معاهده مَقر سازمان ملل مورخ ۲۶ ژوئن ۱۹۴۷ در شهر لیک ساکسز ایالت نیویورک بهوضوح مشخص شده است. ماده ۴ معاهده مَقر در بند ۱۱ و تبصرهای ۱ الی ۵، آمریکا را متعهد به تسهیل رفت و آمد بدون مشکلات حقوقی نمایندگان کشورهای عضو میکند: «مقامات فدرالی، ایالتی و محلی ایالات متحده آمریکا نباید هیچگونه موانعی برای رفت و آمد اشخاصی که دولتهای عضو برای ماموریتهای خود اعزام میکنند، بهعمل آورد». دولت آمریکا موظف به پذیرا بودن نمایندگیهای دولتها در سازمان ملل است و طبق آن، باید برای آنها مصونیت قایل شود. بنابراین، آمریکا در چارچوب معاهده مَقر موظف است تا شرایطی را مهیا کند تا نمایندگان یا کارشناسانی که کشورهای عضو معرفی میکنند، بتوانند در نشستهای سازمان ملل حضور یابند. ماده ۱۳ این معاهده تصریح میکند: «صدور روادید برای حضور هیاتهای نمایندگی دولتهای عضو، دیپلماتهای آنها و افراد وابسته، الزامی است و در این خصوص حداکثر سرعت باید لحاظ شود».
بهطور کلی عدم صدور ویزا توسط آمریکا برای حضور در نشستهای سازمان ملل، با حق ذاتی کشورهای مستقل در تعیین و ارسال نمایندگان خود در سازمان ملل مغایر است و نقض آشکار حقوق بینالملل و در تعارض با تعهدات کشور میزبان در برابر سازمان ملل متحد بهشمار میرود. ممانعت از صدور یا تلاش برای عدم صدور ویزا برای نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل، تنها معطوف به جمهوری اسلامی ایران نیست. برای مثال، در دهه ۸۰ میلادی، آمریکا کوشید از صدور ویزا برای اشخاصی نظیر فیدل کاسترو (کوبا) هیوگو چاوز (ونزوئلا) یاسر عرفات (سازمان آزادیبخش فلسطین) و چند تن دیگر خودداری کند، که در نهایت عمل به تعهد خود را پذیرفت، جز در سال ۱۹۸۸ که به علت عدم صدور ویزا برای یاسر عرفات، سازمان ملل مجبور شد نشست مجمع عمومی خود را به سوئیس انتقال دهد.
در سال ۲۰۰۴، زمانی که دولت جمهوری اسلامی ایران حمید ابوطالبی را به عنوان سفیر دایم آن کشور در سازمان ملل معرفی کرد، دولت آمریکا از صدور ویزای دیپلماتیک به وی خود داری کرد و اعلام کرد که او یکی از افراد گروگانگیر سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب ایران بوده است. دولت آمریکا مدعی شد که بهعلت سابقه گروگانگیری و تروریستی او، حضور وی نه فقط در آمریکا، بلکه در سازمان ملل نیز میتواند منافع و امنیت آمریکا را به خطر اندازد.
طبق ماده ۴ معاهده مَقر (سازمان ملل) در بندهای ۱۱ الی ۱۳ و بهویژه
تبصرههای (الف و ب) بند ۱۳، سازمان ملل نمایندگان خود را از قوانین مهاجرتی آمریکا متمایز کرده است و آمریکا را بهعنوان کشور میزبان، به معافیت آنها از قوانین مهاجرتی آن کشور در طول دوران ماموریت رسمیشان، ملزم میسازد. علاوه بر معاهده مَقر، منشور سازمان ملل (مصوب سال ۱۹۴۵)، کنوانسیون مزایا و مصونیتهای سازمان ملل متحد (مصوب سال ۱۹۴۶)، کنوانسیون وین راجع به نمایندگی دولتها در روابطشان با سازمانهای بینالمللی (۱۹۷۵)، نیز ایالات متحده آمریکا راملزم میکنند که به نمایندگان اعضای این سازمان، اجازه ورود به خاک خود بدهد. در زمان حکومت معمر قذافی، رهبرسابق لیبی، وی که با فشار سازمان ملل موفق به دریافت ویزای ورود به آمریکا شده بود، در هنگام سخنرانی در پشت تریبون سازمان ملل، در حالی که محافظان زن خود را در کنار داشت، متن آماده شده سخنرانی خود را پاره کرد و خطاب به شرکت کنندگان در مجمع عمومی، پیشنهاد کرد که با تقبل هزینه تغییر مَقر سازمان، آن را به پایتخت لیبی انتقال دهد. تغییر مَقر سازمان ملل تنها با رای دو سوم اعضا یمجمع عمومی ممکن است، اما از آنجایی که بخش مهمی از بودجه سازمان ملل از طریق دولت آمریکا تامین میشود، تا کنون چنین پیشنهادی بهطور جدی مطرح نشده است.
دولت آمریکا با وضع قوانین امنیتی خود و جدا از تعهدات معاهده مَقر، ورود برخی از افراد را به کشور خود را منع کرده است و با توجیهات امنیتی، از صدور ویزا برای آنان خودداری میکند. از نظر قوانین بینالمللی، اجرای قوانین داخلی با تعهدات معاده مَقر تعارض دارد، و بر آن مبنا، معاهده مکانیزمی را برای حل چنان مسایلی پیشبینی کرده است. در چنین مواردی، دبیرکل سازمان ملل با میانجیگری میکوشد تا مسایل احتمالی را حل کند.
عدم صدور ویزا برای ظریف، بحثهای حقوقی و قانونی را در مورد توانایی ایالاتمتحده برای جلوگیری از حضور مقامات خارجی در نشستهای سازمان ملل مطرح کرده است.
در حالی که برخی میگویند آمریکا چنین حقی ندارد، گروهی به قطعنامه مصوب آگوست ۱۹۴۷ در کنگره آمریکا اشاره میکنند که به دولت اجاره میدهد در صورتی که هیاتهای خارجی تهدیدی برای امنیت ملی ایالاتمتحده باشند،میتواند از ورود آنها به آمریکا برای شرکت در نشستهای سازمان ملل جلوگیری کند. البته در این صورت باید تهدید بودن این مقامات به اثبات برسد.
این نخستین باری نیست که آمریکا از ورود مقامات خارجی به خاک خود جلوگیری میکند. در سال ۱۹۸۸، دولت ریگان از حضور یاسر عرفات در مجمع عمومی سازمان ملل جلوگیری کرد.
کارشناسان میگویند دولت آمریکا از نظر حقوقی این اجازه را ندارد ولی این کار قبلا بارها اتفاق افتاده و در موارد مختلف، عکس العمل سازمان ملل متحد و کشورهایی که مورد این عملکرد آمریکا قرار گرفتهاند، متفاوت بوده. بین آمریکا به عنوان کشور میزبان و سازمان ملل متحد به عنوان سازمانی بین المللی که مقرش در نیویورک قرار دارد، موافقتنامهای در سال ۱۹۴۷ امضا شده که بر اساس آن دولت آمریکا موظف است به تمام دیپلماتهای مامور در سازمان ملل ویزای ورود بدهد. به طور روشن هم نوشته شده هیچ محدودیتی را هم نمیتواند برقرار کند.
منتهی در همان زمان که این موافقتنامه صورت گرفت، کنگره آمریکا به صورت مجزا تصمیم گرفت که اگر در مواردی ورود دیپلماتهای خارجی به آمریکا مغایر امنیت ملی این کشور باشد، دولت آمریکا میتواند تصمیماتی بگیرد. از این تفسیری که کنگره آمریکا در آن زمان کرد، تعبیرات متفاوتی شده از جمله اینکه درباره پارهای از کشورها به دیپلماتهای آنها اجازه نمیدهند که بیشتر از ۲۰ مایل از ساختمان مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دور شوند. این محدودیت مثلا برای دیپلماتهای ایرانی صورت میگیرد. ولی خود دولت آمریکا در مواردی این تصمیم قدیمی کنگره را تفسیر دیگری کرده و نظرش این است که بر این اساس حتی میتواند از ورود دیپلماتها به خاک آمریکا خودداری کند و این کار را بارها هم انجام داده است.
از جمله دولت آمریکا در سندی که در ۱۹۸۸ منتشر شد، ادعا کرد که بارها در فاصله ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ از ورود تعدادی از دیپلماتهای ایران که در ماجرای اشغال سفارت نقش داشتند و بعدا به عنوان دیپلمات معرفی شده بودند، به خاک آمریکا خودداری کرده بدون اینکه هیچ اعتراضی از سوی سازمان ملل یا دولت ایران صورت گرفته باشد.
یک مورد خیلی مشخص دیگر هم ورود یاسر عرفات به آمریکا در ۱۹۸۸ بود که در زمان ریاست جمهوری آقای ریگان، دولت آمریکا با این کار مخالفت کرد و بعد از اینکه اعتراض خیلی کشورها به این مسئله آشکار شد، دولت آمریکا به عملکرد قبلی خود ارجاع داد که این کار را در مواردی انجام داده از جمله درباره دولت ایران.
بعد از این اظهارنظر دولت آمریکا، مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم گرفت با قطعنامهای عملکرد آمریکا را محکوم کند و بگوید که این کار نقض حقوق بین الملل است. انتظار هم میرفت بعد از این قطعنامه که با رای قاطع و فقط با رای منفی آمریکا و اسرائیل تصویب شد، دولت آمریکا دیگر در هیچ موردی از ویزا به عنوان یک سلاح علیه دیپلماتهای سازمان ملل متحد استفاده نکند تا این موردی که الان پیش آمده و باز مربوط به ایران میشود.
حال سوال این است که آیا در قراردادی که مورد اشاره قرار گرفت و بین دولت آمریکا با سازمان ملل متحد امضا شده، آمریکا هیچ حق تحفظی برای خود در نظر گرفته ؟
حقوقدانان بین المللی میگویند در آن موافقتنامه چنین چیزی ذکر نشده. برعکس خیلی روشن ذکر شده که حتی در صورتی که از نظر سیاسی و فکری یا به هر دلیل دیگری، دولت آمریکا با شخصی مخالفت داشته باشد، موظف است به او ویزا بدهد. بنابراین عملکرد آمریکا قطعا در مغایرت با این موافقتنامه است. منتها آمریکا در تمام مواردی که این ویزا را صادر نکرده به مسئله امنیت ملی خود و مصوبه کنگره در ۱۹۴۷ اشاره کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
متخلفین از طرح مسکن ملی حذف میشوند!
شکوه وداع آخر با سردار
آغاز خروج نیروهای خارجی از عراق
حضور مردم به مسئولان روحیه داده است
معاون قرارگاه خاتم: ۱۲۰ هزار سرباز دشمن در تیررس هستند
در مراسم باشکوه تشییع شهید سپهبد سلیمانی در شهر کرمان بیش از 50 نفر به دلیل ازدحام جمعیت جان باختند
پراید 57 میلیون تومان شد
اولین طرح سه فوریتی در طول دوران تشکیل مجلس پس از انقلاب تصویب شد. در پی این طرح از نظر ایران تمام طراحان و مجریان ترور شهید سپهبد سلیمانی تروریست هستند
آمریکا به ظریف ویزا نداد خوف از حضور ژنرال دیپلماسی
گفت و گوی تلفنی روحانی و مکرونرئیس جمهور:
آنچه دیروز مجلس انجام داد
استرالیا در آتش
آنچه دیروز مجلس انجام داد
سردار و یک ملت
برندسازی نامزد انتخاباتی فروش کاندیدا
خبر
ایجاد بانک اطلاعاتی در ایران