روزنامه ایران
1398/11/15
ملکیان: به اصالت فرهنگ باور دارم
مهسا رمضانی/ هشتمین جلسه از سلسله جلسات مسأله فرهنگ با حضور استاد مصطفی ملکیان، پژوهشگر دین و اخلاق و حسن محدثی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۴ بهمنماه، در سالن سرای کتاب برگزار شد. استاد مصطفی ملکیان درآغاز سخنرانی، به این نکته اشاره کرد که فرهنگ از آن دست الفاظ و مفاهیم علومانسانی و اجتماعی است که تعاریف بیشماری دارد و کتابهای بسیاری برای تعریف آن نوشته شده است. با این حال او کوشید تا معنای فرهنگ را در سه مؤلفه برجسته کند.
1 .وسیع ترین معنا از فرهنگ آن معنایی است که فرهنگ را در برابر «طبیعت» قرار میدهد. دراین چارچوب، آنچه ساخته طبیعت است، پدیده طبیعی وهرآنچه که ساخته انسان است پدیده فرهنگی درنظر گرفته میشود. به این اعتبار، ابر، کوه، دریا پدیده طبیعی و جاده، پل، ماشین پدیده فرهنگی خوانده میشوند.
2 .ملکیان چنین معنایی از فرهنگ را باز به دو قسم تقسیم کرد؛ یکی، آنچه به دست انسان پدید آمده است و تجسد و تبلور فیزیکی دارد؛ مثل پل، جاده که به آن «تمدن» میگویند. دوم، آنچه به دست انسان پدید آمده ولی تجسد و تبلور فیزیکی ندارد؛ مثل سیاست، حکومت، همکاری و اخلاق که آن را «فرهنگ» مینامند.
در این حالت، «فرهنگ» در برابر«تمدن» قرار میگیرد. چرا که تمدن به امور مادی یک جامعه که توسط انسانها ساخته شده و تبلور فیزیکی دارد اطلاق میشود، در حالی که فرهنگ به امور غیرمادی که توسط انسان ساخته شده گفته میشود.
3 .ملکیان باز مجدد این معنا از فرهنگ را هم به دو قسم ردهبندی کرد؛ نخست، آنچه انسانها در بیرون خود ساختهاند و به امور اجتماعی ربط پیدا میکند که آن را «امور اجتماعی» میخوانیم و دوم، آنچه انسانها در درون خود ساختهاند و به امور فردی و روانشناختی ربط پیدا میکند که آن را «امور فرهنگی» مینامیم. بهعنوان مثال، اعتیاد یک امر اجتماعی است اما سرخوردگی ناشی از آن، امری فرهنگی بهشمار میرود.
ملکیان معتقد به «اصالت فرهنگ» است و مراد او از فرهنگ همین تعریف سوم از فرهنگ است و براین باور است که اصالت، آن چیزی است که در درون ما قرار دارد. وی در ادامه تأکید کرد که بزرگترین، یگانه مشکل جامعه ما، فرهنگ در معنای سوم یعنی «فرهنگ به مثابه امری درونی و روانشناختی» است. ملکیان برای توضیح گزاره خود امور درونی یا به تعبیری فرهنگ در معنای سوم را به سه دسته «باورها»، «احساسات» و «خواستهها» طبقهبندی و تصریح کرد: هر فرد یک فرهنگ اختصاصی دارد، بنابراین به تعداد آدمیان فرهنگ وجود دارد. به زعم او، اصلاح فرهنگ در معنای سوم (فرهنگ به معنای امری درونی و روانشناختی) ضرورت امروز جامعه ما است و این اصلاح باید در هر سه ساحت باورها، احساسات و خواستههای ما صورت بگیرد؛ به این معنا که انسانها درون خود را بکاوند و باورهای کاذب، احساسات نابجا و خواستههای نامعقول را دور بریزند. وی معتقد است مادامی که ما این اصلاحات فرهنگی را در درون خود انجام ندهیم، نمیتوانیم به وضع مطلوب برسیم حتی اگر نظامهای سیاسی عوض شوند بازما با همین فرهنگ (همان امر درونی و روانشناختیمان) حاکمان جدید را به حاکمان قبلی بدل خواهیم کرد و این تسلسل ادامه مییابد. از اینرو است که ملکیان تأکید میکند: به میزانی که فرهنگ درونیمان را تقویت کنیم، نظام حاکم بر جامعه نیز کمتر فسادپذیر خواهد شد. او در پایان بزرگترین مشکل فرهنگی ما را در سه دسته نشاند؛ نخست آنکه سخن افراد را بیدلیل میپذیریم. دوم، گمان میکنیم بدون عمل ما، جامعه اصلاح میشود و به تحول از بیرون از خودمان امید داریم. سوم، به ضرورت عقل و علم واقف نیستیم. به این اعتبار، او بر این باور است که تنها از رهگذر «عقلانیت علمی» است که میتوان قوانین حاکم بر جامعه را فهم و درک کرد.
محدثی: شکاف فاحشی بین فرهنگ آرمانی و فرهنگ واقعی ما وجود دارد
حسن محدثی معتقد است که فرهنگ در سطوح مختلفی تعریف میشود؛ سطح کلان شامل ارزشها و هنجارهای یک جامعه است و با عنوان «عناصر کلان فرهنگی» شناخته میشوند که توسط ما درونی شده و حدود رفتاری ما را تعیین میکنند. دوم سطح میانی و سوم سطح بیناشخصی و خُرد است. به زعم او، فرهنگ کلان ما فرهنگ خرد ما را نادیده میگیرد و نیازهای ما در سطح خرد را به تعویق انداخته و سرکوب میکند. از این رو، او برای فرهنگ کلان دو کارکرد قائل شد؛ نخست آنکه، فرهنگ کلان در مقابل طبیعت انسانی ما قرار بگیرد و دوم فرهنگ کلان در راستا و تسهیلگر نیازهای طبیعی ما باشد.
در تحلیل محدثی، ما در ایران شاهد شکاف فاحشی هستیم که میان فرهنگ مطلوب و فرهنگ واقعی ما وجود دارد. او ریشه این شکاف را در فرهنگ کلان ما دانست و معتقد است که ما با فرهنگی تربیت میشویم که نافی ابعاد طبیعی ما است؛ به همین دلیل پیوسته ناگزیریم خود را پنهان کرده و به خود نقاب بزنیم تا در چارچوب فرهنگ کلان قرار بگیریم. به زعم او، فرهنگ کلان ما ضد فرهنگ خرد ما است.
ما با انسانی مواجه هستیم که از یکسو نیازهای طبیعی دارد و از سوی دیگر با فرهنگ کلانی مواجهیم که بدن را به انقیاد خود درمیآورد. دراین فضا، انسان ایرانی مدام احساس گناه دارد چون پیوسته از طبیعت خود شکست میخورد.
وی همچنین عنوان کرد چون نیازهای طبیعی ما به رسمیت شناخته نمیشود و این دست از نیازها در جامعه ما بیپاسخ میماند، اساساً نیازهای فرامادی و اجتماعی برای ما طرح نمیشود. به همین دلیل، اغلب نظامهای سیاسی با ما به مثابه «توده» رفتار میکنند و کمتر در برابر ما احساس مسئولیت دارند. محدثی براین نکته نیز تأکید گذاشت که یکی از دلایل دروغگویی و تزویر در جامعه ما، همین ناهماهنگی بین فرهنگ کلان و فرهنگ خرد است؛ به این معنا که افراد ناگزیرند خلاف نیازهایشان برای انطباق با فرهنگ کلان به چهره خود ماسک زده و تزویر پیشه کنند.
سایر اخبار این روزنامه
ملکیان: به اصالت فرهنگ باور دارم
مردم چندان اهل مطالعه نیستند
صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان یک ضرورت است
به نمایندگی از مردم مذاکره کردیم
کسانی که نمیخواهند بشنوند، نمیشنوند
رایزنیهای نماینده اروپا با روحانی در تهران
سلام ایران
اسامی ممنوعالمعاملهها، بدهکاران بانکی و احکام دادگاهها منتشر می شود
بهترین مسیر شنیدن صدای مردم صندوق رأی است
انتشارفایل صوتی محرمانه درباره سقوط هواپیمای اوکراینی
آموزش پیشگیری از کرونا در مدارس
ایران جشنواره
پرسشهایی که آقای بورل باید پاسخ دهد