روزنامه وطن امروز
1398/12/06
تغییر حداکثری
گروه سیاسی: تنها 19درصد نمایندگان مجلس دهم در مجلس آینده نیز بر کرسیهای خود در بهارستان تکیه خواهند زد تا بتوان انتخابات دوم اسفند را یکی از مهمترین خانهتکانیهای سیاسی در سالهای اخیر دانست. به گزارش «وطن امروز»، با مشخص شدن نتیجه نهایی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و معدود بودن حوزههایی که سرنوشتشان به دور دوم انتخابات منتهی شده است، میتوان ناکامی سراسری نمایندگان مجلس دهم را یکی از قابل تاملترین گزارههای اثبات شده در جریان انتخابات اخیر دانست. ثبتنام 243 نفر از نمایندگان مجلس دهم برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم و ردصلاحیت 75 نفر از آنان یکی از خبرسازترین حواشی انتخابات اخیر مجلس بود که با اعلام سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر غلبه داشتن مسائل مالی بر ردصلاحیت آنها انعکاس بیشتری یافت. در چنین فضایی تلاش عمده نمایندگان ردصلاحیت شده در هفتههای منتهی به انتخابات معطوف به جهتدهی و تفسیر معنای این ردصلاحیتها شد و برخی چهرههای مشهور ردصلاحیت شده با طرح این پیشفرض که حذف شدن آنها از میدان انتخابات معلول تلاشی برای تغییر ترکیب مجلس شورای اسلامی است، سعی کردند چنین القا کنند که رایآوری قطعی آنها باعث کنار گذاشته شدنشان از عرصه انتخابات شده است. با این حال نتیجه انتخابات و شکست 117 نفر از 173 نماینده حاضر در انتخابات موید این مسأله شد که اراده به تغییر حداکثری ترکیب مجلس دهم واجد یک پشتوانه اجتماعی گسترده نیز هست، به گونهای که از 56 نماینده مجلس دهم که موفق به حفظ کرسی خود در مجلس یازدهم شدند، 41 نفر مربوط به نیروهای اصولگرا و منتقدان عملکرد دولت بودهاند و در میان 15 نماینده دیگر اسفندیار اختیاری (نماینده زرتشتیان)، احمد مرادی (بندرعباس)، کاظم دلخوش(صومعهسرا)، شهباز حسنپوربیگلری (سیرجان)، سیدمهدی فرشادان(سنندج)، جلیل مختار(آبادان)، سمیه محمودی(شهرضا)، سیدحمزه امینی(هشترود) و یوسف داوودی(سراب) نیز جزو نمایندگان مستقل محسوب میشدند و از چهرههای اصلاحطلب مجلس دهم تنها مسعود پزشکیان، غلامرضا تاجگردون، جلال محمودزاده، جلیل رحیمیجهانآبادی، مرتضی خاتمی و حسن لطفی موفق شدند به مجلس یازدهم نیز راه یابند. * تغییر در ترازوی مشارکت و عدم مشارکت هر چند مجموعه عوامل و گزارههایی که میتوان آنها را در کاهش مشارکت انتخاباتی اخیر مردم لحاظ کرد شامل موارد متعددی میشود اما عملکرد مجلس دهم و همسویی حداکثریاش با دولت را میتوان به عنوان مهمترین متغیر سیاسی در جریان این کاهش مشارکت دانست، به گونهای که در جریان انتخابات بهرغم ریزش نسبی مجموع آرا، کاندیداهایی که به عنوان منتقدان دولت شناخته میشدند موفق به حفظ و حتی افزایش آرا به نسبت انتخابات سال 94 شدند اما در نقطه مقابل آن نمایندگان اصلاحطلبی که به عنوان موافقان مشی اجرایی دولت روحانی شناخته میشدند شاهد کاهش محسوس آرای خود بودند. کسب تنها 69 هزار رای توسط سرلیست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران و ناکامی اکثریت قریب به اتفاق حامیان دولت در شهرستانها موید این نکته بود که منتقدان دولت در عین حفظ و افزایش نسبی بدنه اجتماعی خود، به توفیق نهایی در نتیجه انتخابات دست پیدا کردند اما بخش غالبی از بدنهای که سال 94 به کاندیداهای اصلاحطلب رای دادهاند با سرخوردگی کامل و عدم گرایش سیاسی به نمایندگان جناح مقابل از شرکت در پروسه انتخابات امتناع کرده و باعث کاهش میزان مشارکت مردمی شدند. رای مردودی کامل به عملکرد مجلس دهم و همراهیاش با دولت را میتوان مهمترین فصل مشترک میان افرادی که در انتخابات گزینه مشارکت یا عدم مشارکت را انتخاب کردهاند دانست. در این میان نکته مهمی که نباید مورد غفلت قرار گیرد، عدم موفقیت منتقدان دولت در استفاده حداکثری از مطالبه «تغییر مجلس» و همراه کردن بدنه سرخوردهای بود که نارضایتیشان آنها را به سمت انفعال سیاسی رهنمون کرده بود. * مجلس دهم و کاهش اعتبار ساختاری مجلس شناخته شدن مجلس دهم بهعنوان قوهای که همراه و همقدم دولت در تمام تصمیمها و سیاستها بوده است و از هیچ کدام از ابزارهای نظارتی خود برای مقابله و مهار دولت استفاده نکرده است، موجب کاهش اعتبار ساختاری قوه مقننه و دلسردی اجتماعی برای مشارکت در رویه تغییر آن شد. در این میان انداختن نگاهی به نتایج نظرسنجیهای پیش از انتخابات نیز موید همین گزاره است، برای مثال طبق نظرسنجی انجام شده توسط «ایسپا» از 14 الی 16 بهمن، از میان افرادی که گفته بودند قصد ندارند در انتخابات شرکت کنند، 43 درصدشان عدم تاثیرگذاری انتخابات در بهبود وضعیت کشور را دغدغه خود بیان کردند و تنها 3 درصد غیررقابتی بودن را دلیل خود برای نرفتن پای صندوق رای دانستند.