هنر استفاده از ظرفیت فوق‌العاده (یادداشت روز)


سیدمحمدسعید مدنی
۱- «من در صحبت‌های اخیر چند بار تکرار کرده‌ام که کشور بایستی قوی بشود، قوی شدن کشور جزو هدف‌های ما است. این هم از خطوط اصلی نسخه بعثت است؛ این هم از بعثت گرفته شده؛ این هم از قرآن گرفته شده.قرآن می‌فرماید که «واعدوالهم ما استطعتم من قوه»؛ هرچه می‌توانید قوت را زیاد کنید. حالا این قوت در وهله اول؛ ممکن است قوت نظامی به نظر برسد، لکن ظاهراً خیلی وسیع‌تر از دامنه قوت نظامی است. ابعاد قوت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوت اقتصادی، قوت علمی، قوت فرهنگی، قوت سیاسی- که زمینه‌ساز قوت سیاسی، استقلال سیاسی است- و قوت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصه‌های دیگری برای تقویت کشور و ملت به وجود می‌آید...» (رهبر معظم انقلاب- سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران).
۲- تجربیات بشری و یافته‌های علمی و از همه بااهمیت‌تر آموزه‌های مکتبی همه متفق‌القول بر این نظرند که هر کاری راهی دارد و تحقق هر هدفی مستلزم فراهم‌ آوردن ابزاری و رعایت اصولی است. برای مثال در قرآن ‌کریم به آیه‌ای بر می‌خوریم که به این معنا تصریح دارد: «...ولکن البر من اتقی واتواالبیوت من ابوابها واتقواالله لعلکم تفلحون» (بقره/۱۸۹) (... بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید و از در خانه‌ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید تا رستگار گردید). استاد شهید مطهری(ره) در تفسیر این آیه می‌نویسد «این دستورالعمل ابتدا خیلی ساده و کوچک به نظر می‌رسد، زیرا هر کس برای خود این اندازه شعور و ادراک قائل هست که اگر خواست وارد محوطه‌ای بشود... ‌از در داخل شود نه از دیوار. ولی این یک قاعده و اصل کلی است؛ انسان باید توجه داشته باشد... اساسا زندگی و خوشبختی مانند یک محل و یک ساختمان که از خشت و گل بنا شده درهایی دارد و انسان باید اولا آن درها را بشناسد و ثانیا خود را عادت دهد که همیشه از راه راست و مستقیم و درِ ورودی زندگی وارد شود و خوشبختی را جست‌وجو نماید. (حکمت‌ها و اندرزها، ص۳۹)
۳- نمی‌گوییم یکی از اصلی‌ترین بلکه عرض می‌کنیم «اصلی‌ترین» راه قوی شدن آن هم بدون وابستگی به قدرت‌های سلطه‌گر و با تکیه بر سرمایه‌های خود اولا شناخت و کشف داشته‌ها و ظرفیت‌هاست (و ‌وقتی صحبت از قوی شدن همه‌جانبه است لازمه آن شناخت و کشف امکانات و ظرفیت‌ها در حوزه‌ها و ابعاد مختلف است) و ثانیا استفاده صحیح و بهینه از داشته‌ها و ظرفیت‌هاست.


۴- متفکران و اندیشمندان و همچنان کارشناسان حوزه‌های مختلف اجتماعی تقریبا جملگی و بدون استثنا بر این نکته اتفاق نظر دارند که این مملکت در ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و... هنری و ورزشی و... و همچنین از حیث مادی و اقلیمی و منابع زمینی و زیرزمینی و... بالاخره و به ویژه چه از نظر انسانی دارای استعداد و ظرفیت بسیار بالا و باارزشی است و اگر از دیگران برتر نباشد بدون تردید از آنها کمتر نیست. این نظریات را، عرصه عمل و تجربه و تاریخ و واقعیات غیرقابل انکار هم تایید می‌کنند که ذکر نمونه و مثال از حوصله این مقال خارج است. تازه‌ترین مثال آن، اتفاقات و صحنه‌هایی است که در کشور ما بعد از شیوع بیماری اخیر و پیکار با آن چهره بست و خبر‌هایی که در این باره به گوش رسید که از شدت عظمت «وصف‌ناشدنی است». صحنه‌ها ‌و خبرهایی که شاید بدون اغراق و تعصب در هیچ کجای دیگر دنیا آن هم به صورت یک روال و یک قاعده جمعی (نه فردی و استثنایی) تکرار نشده باشد. صحنه‌ها و اخباری که علاوه ‌بر قابلیت‌های علمی و تخصصی پزشکان برجسته و مبرز ما و تلاش و برنامه‌ریزی مدیران مدبر و همکاری همه‌جانبه دستگاه‌های مختلف (دولت و ‌نیروهای مسلح و بسیج و...) بیش از هر چیز حکایت از تجلی ارزش‌های انسانی چون فداکاری و ایثارگری و خدمتگزاری و همدردی و وحدت و... مردم و جامعه داشت ارزش‌هایی که بدون هیچ شبهه و تردیدی نشأت‌گرفته از ایمان و فرهنگ و آموزه‌های دینی و مکتبی است. تاثیرات عملی فرهنگ عاشورا، فرهنگ رمضان، فرهنگ انتظار و... که سرچشمه و ‌منبع اصلی جملگی، مکتب انسان‌ساز و نجات‌بخش اسلام است در چنین مواقع حساس و مردافکنی خود را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که بر خلاف بعضی ظواهر؛ علی‌رغم برخی گلایه‌ها و ایرادات و درست نقطه مقابل تبلیغات و سمپاشی‌هایی که دشمنان کینه‌توز و قسم‌خورده این مرز و بوم و دنباله‌های اجیرشده یا بی‌اجر و مزد داخلی آنها پیاپی در بوق و کرنا می‌کنند، ایمان دینی در روح و‌ جان این مردم نهادینه شده و هیچ جذبه و گونه دیگری از، فهم هستی و جهان‌بینی، یا بحران و خطری (می‌خواهد جنگ و شرارت‌های بی‌امان دشمن باشد... می‌خواهد تحریم‌های وحشیانه قداره‌بندان حاکم بر جهان باشد و... یا می‌خواهد شیوع یک بیماری خطرناک باشد) نمی‌تواند بین آنان و اسلام عزیز و آموزه‌های جانبخش و شخصیت‌های بی‌بدیلش فاصله و جدایی افکند و ایشان را از انجام وظیفه انسانی و ایمانی خود بازدارد. «... ایمان اسلامی در اعماق جان و ارتکاز ملت ایران خیلی رسوخ دارد، مردم مومنی هستند؛ که حالا خود این، بحث جداگانه‌ای دارد و کاملا اثبات شده است که مردم ایران... علی‌رغم برخی از ظواهر، قدرت ایمانی‌شان و رسوخ ایمان در دل‌هایشان خیلی زیاد است؛ یکی از خصوصیات ملت ما بحمدالله این است.» (رهبر انقلاب- سخنرانی نوروزی)
اینکه به درستی و گاه حتی از جانب برخی اندیشمندان غربی گفته شده و می‌شود که دشمنان زیاده‌خواه و قدرت‌های استعماری این مردم را و عمق وابستگی اعتقادی آنها را نشناخته و مرتب در محاسبات و نقشه‌های خود شکست می‌خورند، از همین روست. طنز تلخ ماجرا اینجاست که بعضی هم در داخل که متاسفانه گاه در جایگاه‌های حساس مدیریتی و تصمیم‌گیری‌های علمی و فرهنگی و سیاسی و... می‌نشینند همین فهم نادرست و‌ اشتباه را در‌باره این مردم مرتکب می‌شوند و...!
۵- ملت و مردمی که از چنین ظرفیت‌های وسیع و گسترده‌ای در جنبه‌های مختلف اعتقادی و علمی گرفته تا... منابع مادی و سرزمینی و... با تکیه بر فرهنگ غنی اسلامی و ایمان عمیق خود، نه تنها می‌توانند بر بحران‌ها و شرایط نامناسب غلبه کنند بلکه قادر هستند فراتر از آن به ضرب توکل و صبر و استقامت و همچنین با عقلانیت و تدبیر و برنامه و... «حیات طیبه» را برای خود ایجاد کنند. «حیات طیبه یعنی چه؟ یعنی زندگی شیرین و پرفایده و مطلوب...» و بدون اغراق و شعارزدگی، از همین جاست که به سوی احیا و بهتر بگوییم ایجاد تمدن اسلامی حرکت می‌کند.
۶- مردم ایران بارها و بارها ثابت کرده‌اند که نقش و وظیفه خود را می‌دانند و می‌شناسند و هرجا لازم باشد به ویژه در شرایط حساس و مقاطع بحرانی (مثل جنگ و تحریم دشمن و... بالاخره بیماری اخیر) با تکیه بر ایمان و «منظومه ارزشی اسلام» به آن به بهترین وجه عمل می‌کنند. آنهایی که تاریخ این کشور - چه قدیم و چه معاصر آن- را می‌شناسند می‌دانند که این حرف هرگز از سر احساسات و سخنی گزاف نیست. در همین ماجرای اخیر و شیوع بیماری کذایی این واقعیت به وضوح خود را عیان کرد. در این ماجرا خواه‌ناخواه قابلیت‌ها و ظرفیت فرهنگی کشور (مثل توانایی و امکانات پزشکی و تجهیزاتی آن) به معرض آزمایش گذاشته شد. و دیدیم در کشورهای صاحب تز «پایان تاریخ» و مدعی تمدن و پیشرفت، اتفاقات و حوادثی تاسفبار و خلاف اخلاق و عواطف بشری رخ داد که چون یکی دوتا نیست از آوردن مثال و نمونه در‌باره آن در می‌گذریم اما، در ایران همانطور که در آغاز مطلب ‌اشاره شد شاهد رخ دادن صحنه‌های زیبا و اتفاقات افتخارآمیز بودیم که توجه جهانیان را جلب کرد. در شرایط بحران ذات و حقیقت افراد و‌ اشیا و همچنین فرهنگ‌ها بیشتر و واضح‌تر به نمایش درمی‌آیند. به گواه و اعتراف خود غربی‌ها از فلان سناتور گرفته تا بهمان فرماندار ایالتی آمریکا غرب در بحران ناشی از بیماری اخیر به گذشته وحشی خود بازگشت کرده است و «غرب وحشی» که روزگاری سوژه فیلم‌های وسترن هالیوود بود و ظاهرا به گذشته و تاریخ پیوسته بود از ورای ظواهر و اداها و شعارها دوباره زنده شده است و خرید اسلحه و هفت‌تیر‌کشی و غارت مغازه‌ها و راهزنی و ضرب‌وجرح کلانترها و پلیس‌ها و... سخت رواج پیدا کرد. ماهیت اصلی فرهنگ غرب و ناتوانی آن را حفظ ارزش‌های انسانی و اجتماعی در شرایط پیچیده و بحرانی عیان ساخته است. نظراتی که اخیرا از سوی متفکران و صاحب نظران غربی و غیرغربی درباره «افول قدرت آمریکا» بعد از ماجرای کرونا، مطرح می‌شود شاید ناشی از همین امر است.
۷- این درست است که مردم وظیفه خود را در‌باره فرهنگ و اعتقادات و کشور و انقلاب می‌دانند و به بهترین وجه هم به آن عمل می‌کنند اما شرط مهم و عامل لازمی که باید به میدان بیاید تا زحمات و مجاهدت این مردم و یکی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی که به فعلیت درآوردن توانایی‌های بالقوه و شکوفا ساختن ظرفیت‌های نهفته این ملک و ملت بود به نتیجه مطلوب برسد، عملکرد مدیران و مسئولان بخش‌ها و تشکیلات و قوای مختلف است.متاسفانه ما از ظرفیت‌های موجود خوب استفاده نبرده‌ایم و بدون تعارف گاهی در برخی بخش‌های بسیار حساس و تعیین‌کننده عناصری تکیه زده‌اند که یا اساسا انقلاب و ایجاد تحول و... را آنچنان‌که باید قبول ندارند و راه‌حل مشکلات را عمل به نسخه‌های غربی (از هر نوع آن نئومارکسیستی یا نئولیبرالیستی) می‌دانند و یا علی‌رغم ظاهرسازی‌ها و لفاظی‌ها دل در گروی دیگران دارند و با عملکرد خود با آموزه‌های انقلاب و آرمان‌های مردم در نزاع و مبارزه هستند. این نقیصه بزرگ و آفت مخرب باید در عرصه مدیریتی ما حل شود تا بتوانیم از ظرفیت‌های عظیم فرهنگی و مادی و غیرمادی و این انگیزه و آمادگی بالای ناشی از ایمان اعتقادی مردمی بهترین و بیشترین استفاده را برای رقم زدن یک زندگی مناسب و آبرومند (حیات طیبه) و در شأن این مردم بزرگ فراهم آوریم. «عزیزان من! تجربه چهل ساله به ما نشان می‌دهد که کشور ظرفیت مقابله با مسائل و چالش‌ها را در هر سطحی داراست؛ یعنی کشور ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد برای اینکه با همه مسائل و مشکلات و چالش‌هایی که پیش آمده است، یا ممکن است پیش بیاید مواجه بشود و بر آنها غلبه بکند. ظرفیت کشور خیلی زیاد است؛ مهم این است که این ظرفیت به وسیله مسئولین شناسایی بشود و در همه بخش‌ها افراد مومن، جوان‌های با انگیزه بکار گرفته بشوند؛ عناصر جوان که با انگیزه و مومن و متشرع؛ چون کسی که متشرع است، احتمال خیانت در او خیلی کمتر از کسی است که به دین باور ندارد. این آن چیزی است که ما را به هدفمان نزدیک می‌کند.» (رهبر انقلاب سخنرانی نوروز 99)