اخبار ویژه

واگذاری تسهیلات 75 هزار میلیاردی نیازمند سامانه جامع و شفاف
یک روزنامه حامی دولت با اشاره به تجارب منفی گذشته در زمینه واگذاری تسهیلات کلان به دلالان، نسبت به تکرار همین اتفاق تلخ درباره بسته حمایتی 75 هزار میلیارد تومانی هشدار داد.
آرمان ملی با اشاره به بسته 75 هزار میلیارد تومانی حمایت از تولید نوشت: گرچه در نگاه اول ارائه چنین تسهیلاتی می‌تواند تاحدودی سود از دست‌رفته مشاغل تعطیل‌شده را جبران کند، اما نگاهی به تجربیات گذشته نشان می‌دهد که در پرداخت این مبالغ حمایتی هیچ‌گاه عملکرد شفافی وجود نداشته‌ و همواره عدالت قربانی بعضی از روابط شده است. آخرین نمونه نبود این شفافیت در گزارش تفریغ بودجه سال ۹۷ دیده می‌شود که فقط در بخشی از آن رئیس دیوان محاسبات کشور از تخلف 4/8 میلیارد دلاری ارز ۴۲۰۰ تومانی و انحراف ۱۱ هزار میلیارد تومانی خصوصی‌سازی خبر داد. حال اینکه چه تضمینی وجود دارد که تسهیلات ۷۵ هزار میلیارد تومانی دولت دچار چنین سرنوشتی نشود، هنوز مشخص نیست. همچنین نگاهی به بخش مولد نشان از رکود عمیق کسب‌وکارهای مختلف دارد؛ رکودی که بیشتر در طرف تقاضا وجود دارد و عرضه و تولید بیشتر کالا به دلیل ضعف قدرت خرید مردم، شاید در این برهه هم نتواند راهکار مناسبی برای عبور از بحران‌ها باشد. پرداخت وام‌ها و تسهیلات بانکی ابزاری دم‌دستی برای هر دولتی به حساب می‌آید. این دولت‌ها بدون توجه به آثار و پیامدهای اقتصادی پول‌پاشی، هرگاه که با دست‌اندازی مواجه می‌شوند به پرداخت تسهیلات و در واقع آینده‌فروشی روی می‌آورند.
کمبود منابع دولت و آینده‌فروشی فقط بخشی از مشکلات مربوط به تسهیلات 75 هزار میلیارد تومانی با سود 12 درصد است. ابهام دیگری که در زمینه اعطای این تسهیلات به چشم می‌خورد به نحوه شناسایی مشمولان این طرح بازمی‌گردد. البته هدف از نگارش این گزارش اتهام‌زنی به دولت یا هر نهاد دیگری نیست؛ اما این سوال را باید مطرح کرد که فعالان 10 رسته مدنظر رئیس‌جمهوری چگونه شناسایی خواهند شد؟ آیا سازوکار و سامانه جامعی در این زمینه وجود دارد؟ هنوز اتفاقات تلخ سال 97 فراموش نشده که برخی شرکت‌های وارداتی که به نام یک کالای خاص ثبت شده‌اند کالای دیگری وارد کردند. سال‌ها زمان می‌برد تا فراموش شود که گروهی از واردکنندگان خودرو برای واردات چای‌ساز و قهوه‌ساز به ارز 4200 تومانی دست یافتند. گروه‌ دیگری ارز یارانه‌ای دریافت کردند و یا آن را در بازار آزاد به فروش رساندند و یا منابع ارزی کشور را به سرزمین‌های دیگر بردند و در خارج از ایران به سرمایه‌گذاری روی آوردند. افراد دیگری هم با ارز 4200 تومانی کالا وارد کردند، اما متناسب با نرخ 18 هزار تومانی دلار آزاد، آن را به دست مصرف‌کننده نهایی رساندند. حال چه تضمینی وجود دارد که در زمینه اعطای تسهیلات حمایتی برای مقابله با کرونا چنین رانت‌هایی به وجود نیاید؟ علاوه بر انحراف مصارف ارز 4200 تومانی، عادل آذر رئیس دیوان محاسبات از تداوم پرداخت حقوق‌ نجومی، عدم واریز درآمدهای شرکت ملی نفت به خزانه، و انحراف 11 هزار میلیارد تومانی در خصوصی‌سازی هم خبر داد. بنابراین اگر قرار است اکنون تسهیلات جدیدی در نظر گرفته شود، دولت از ابتدا باید با راه‌اندازی سامانه‌ای به‌طور دقیق سازوکار پرداخت آن را مشخص کند و در اختیار عموم هم قرار دهد تا مشخص شود منابع کشور به چه شکل مصرف می‌شوند. آیا واقعا این منابع به سمت بخش مولد کشور می‌رود یا ممکن است باز هم سودجویان راهی برای دسترسی به این منابع پیدا کنند و آن را به بازارهایی نظیر ارز، طلا، سکه، مسکن، خودرو و حتی بورس ببرند؟به شارلاتانیسم پایان دهید! پاتک تیم عارف به حمله کارگزاران


تیم رسانه‌ای عارف در بنیاد امید، مواضع تیم رسانه‌ای کرباسچی علیه عارف را شارلاتانیسم رسانه‌ای خواند.
روزنامه سازندگی اخیرا به قلم محمد قوچانی سردبیر، از «تعطیلات اصلاحات» انتقاد کرد.
بخش مهمی از انتقاد قوچانی متوجه محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بود. انتقاداتی که بارها از سوی وی و سایر چهره‌های کارگزاران علیه عارف مطرح شده بود. برای مثال در روز پایان ثبت‌نام انتخابات مجلس نیز، قوچانی در یادداشتی  با عنوان «آغاز پایان اصلاح‌طلبان خسته» نوشت: آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمی‌شوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاح‌طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان... این روزها آن‌قدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهراً از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بی‌خیالی و بی‌برنامه‌گی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند.»
قوچانی در سرمقاله اخیر سازندگی هم نوشت:   «با گذشت دو ماه از انتخابات مجلس یازدهم کمتر نشست و تحلیل راهبردی از احزاب اصلاح‌طلب درباره نه تنها انتخابات و آینده اصلاحات بلکه نقش سیاست‌ورزی منتشر شده است و به‌جز مناظره راهبردی سید مصطفی تاج‌زاده و غلامحسین کرباسچی و گفت‌وگوی انتقادی علی مطهری، تندیس سکوت اصلاحات دکتر محمدرضا عارف که «رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان؟!)» هم هست (شورایی که مهم‌ترین کارش خلع ‌ید از خویش در تنها مأموریتش بود) هنوز کلمه‌ای سخن نگفته است».
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با کنایه به سکوت این روزهای محمدرضا عارف تأکید کرد: شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان است که خوب است چون انتخاباتی نیست!
در واکنش به این طعنه و کنایه‌های تند، علیرضا خامسیان مسئول رسانه‌ای محمدرضا عارف، در سایت امیدنامه نوشت: چندی است آقای محمد قوچانی به شدت بیشتری از گذشته به التقاط‌، اعوجاج و آسمان ریسمان‌بافی روی آورده است. او که می‌کوشد از منظر ژورنالیسم، به سیاست‌، آنهم از نوع اصلاح‌طلبانه‌اش نگاه کند، بی‌التفات به آنچه در بطن و متن و زیر پوست سیاست و اجتماع می‌گذرد، فرصت‌طلبی ژورنالیستی‌اش را به اوج رسانیده است. وقتی ابهام‌ها برداشته شدند و دست‌ها رو شد، دیگر نمی‌توان بسان گذشته در پنهانی و تاریکی سیاست بازی کرد. خود تئوریسین پنداری بی‌التفات به دانش و تجربه‌، شاید برای سیاهه‌سازی و انتشار روزنامه بکار آید‌، اما نه می‌توان با آن گفتمان‌سازی کرد، نه می‌توان سیاست آفرید و نه می‌توان کارزار  انتخاباتی برد.
سرمایه‌سوزی نابخردانه ممکن است بعد از پایان آن سیاست‌بازی خرمن‌سوز‌، خود تئوریسین‌پندار و اعوان و انصار بی‌حاصل و محصولش را به وادی «شارلاتانیسم» هدایت سازد.
بر قوچانی نمی‌توان خرده گرفت‌،که هویت و موجودیت خود را از این بیهوده‌گویی‌ها وام گرفته است. هشدار جدی بیشتر به کارگزاران، آن هم به خاطر میراث‌داری بزرگمردی چون هاشمی است که به تجربه دریافته بود بدون فهم مردم‌، مطالبات مردم و مصالح و منافع مردم‌، نمی‌توان سیاست ورزید. حال حزب نزدیک به آن پیر خردمند را چه شده که  سرنوشت و میراث محافظه‌کاری عقل بنیان‌اش را به دست ژورنالیست‌های فرصت‌طلب و سیاست‌بازان خلأاندیش و آرمان‌گرای خیالین‌، اما خود واقع‌گراپندار، می‌دهد، جای بسی شگفتی است. این رویه‌ها بیش از آنکه پیروی از مشی و مرام هاشمی باشد، خوش خدمتی به رقیبی است که محو اصلاحات را در دستور کار قرار داده است.
تن دادن مجموعه کارگزاران به قالب‌سازی‌های چوبین امثال قوچانی‌ها، برای سیاست‌ورزی اگر نگوییم خیانت که حتما بی‌اعتنایی آشکار به مشی و مرام هاشمی است.
سوال اما اینجاست که این رویه اوت زدن و اختلاف‌افکنی درون گفتمانی را  کینه‌توزی‌های  جناب دبیرکل در دستور کار حزب لیبرال دموکرات می‌گذارد و سپس ژورنالیست خود تئوریسین‌پندار، حول آنها نظرورزی می‌کند‌، یا برعکس جناب دبیرکل مجری تئوری‌های مسخ‌آمیز آقای تئوریسین می‌شود.
داستان هرچه باشد، کارگزاران و دیگر اعضای آن غیر از دبیر کل و تئوریسین ژورنالیست، باید جدی‌اش بگیرند. آنها باید بدانند که ساز جدایی زدن از گفتمان اصلاح‌طلبی‌، آنقدر بی‌خاصیت‌شان می‌کند، که مسیری غیر از شارلاتانیسم و همه را مقصر پنداشتن، پیش رویشان نیست.
البته پرداختن به این نکته هم شاید خالی از لطف نباشد که اینها همچنان دیواری کوتاه‌تر از دیوار آقای دکتر عارف نمی‌شناسند. تا امروز با ایثار عارفانه‌اش، دولتی که با درایت و  ایثار او، بر سر کار آمد را به محل سیاست‌بازی‌های خود کرده‌اند و امروز ناتوانی‌ها و بی‌درایتی‌های آن را از چشم عارف می‌بینند.  حالا اگر جریان یا اشخاص دیگری  در نقد اصلاحات این حرف‌ها را می‌زدند، می‌توانست قابل تامل باشد. باید از کارگزاران خواست و البته به ایشان انذار داد که یک بار هم که شده است، راز استعفای آقای محمد هاشمی از حزب‌تان را بررسی کنند.سایه‌روشن کارنامه الکاظمی
یک تحلیلگر مسائل عراق می‌گوید معیارهای روشنی برای ارزیابی نامزد نخست‌وزیری عراق وجود دارد.
صباح زنگنه درباره الکاظمی به فرارو گفت: «او در دوران حاکمیت صدام از عراق خارج شد و مدت کوتاهی در ایران بود و سپس به کشور‌های غربی رفت و به نوعی پناهنده شد. او سال‌ها با سازمان‌های امنیتی کشور‌های غربی همکاری داشته است و بعد از بازگشت به عراق هم با سیاستمداران عراقی نزدیک به غرب همکاری بیشتری داشته است. حالا باید دید که آیا ایشان قدرت تشخیص این که با چه کشور‌هایی همکاری کند و در دستور کار چه کشور‌هایی وارد نشود دارد یا خیر؟ برای تشخیص این موضوع نیازمند زمان هستیم.»
وی معتقد است: عملکرد الکاظمی در چند چالش جدی می‌تواند نشان دهد که او مطلوب است یا نه، این چالش‌ها عبارتند از: «آیا در تحریم‌های آمریکا علیه ایران شرکت می‌کند؟ آیا نیرو‌های حشد‌ الشعبی را محدود و یا منحل می‌کند؟ آیا حاضر است در راستای همکاری منطقه‌ای حلقه وصلی میان ایران، عراق، سوریه و مدیترانه باشد؟»
«صباح زنگنه درباره استقبال ایران از معرفی الکاظمی به عنوان نخست‌وزیر گفت: «این موضوع یک شاخص از تصمیم‌گیری ایران برای همکاری و کمک به دولت و مردم عراق است. این در واقع حسن نیت ایران را نشان می‌دهد، اما معنایش این نیست که الکاظمی گزینه‌ای مورد قبول و تائید ایران است. در چهارچوب سیاست خارجی ایران برای شکل‌گیری دولت عراق که بتواند منفعت عراق را تامین کند طبیعی است که ایران هم باید آمادگی خود را برای کمک به دولت جدید عراق اعلام کند.»
این کارشناس در پاسخ به این سوال که آیا الکاظمی با ایران زاویه دارد گفت: «او تاکنون سعی کرده چنین چیزی را نشان ندهد. حداقل در رفتار و سخنانش این‌گونه بوده است. در همکاری چهارجانبه امنیتی بین ایران، عراق، سوریه و روسیه در برابر داعش و گروه‌‌های تروریستی مواضع مثبت و سازنده‌ای داشته است. حالا باید دید در جایگاه فرمانده کل نیرو‌های مسلح عراق و نخست‌وزیر همین رویه را دنبال می‌کند یا نه، رویکردش تحت فشار مالی و پولی آمریکا قرار می‌گیرد یا نه و نهایتا اینکه با کاهش قیمت نفت و افزایش فشار‌های اقتصادی چه خواهد کرد. همه این موارد در زاویه گرفتنش با ایران اهمیت زیادی دارد.»اعتراض سایت اصلاح‌طلب به نامربوط‌گویی برخی هم‌طیفان خود
یک سایت اصلاح‌طلب تصریح کرد این طیف دچار بی‌سوژگی در برنامه‌ها شده و به همین دلیل به سوژه‌های کم‌ارزش و غیرواقعی دامن می‌زنند.
خرداد نیوز نوشت: برخی از رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران سراغ سوژه‌های قدیمی و خاک خورده‌ای می‌روند که تاریخ مصرف آنها گذشته، این عزیزان به قصد سوژه‌سازی و سوژه‌بازی از آنها یاد کرده و به طرح و ارائه موضوعاتی می‌پردازند که به واقع فاقد ارزش خبری هستند اما برای خالی نبودن عریضه جایی در سبد رسانه‌ای این روزهای کشور می‌یابند.
  به جای آنکه رسانه ها به سمت سوژه‌یابی‌های تازه، درک مطالبات تغییر یافته و گفتمان‌سازی با عنایت به تحولات شتابان جامعه سوق یافته و در بطن و متن فعل و انفعالات باشند، هنوز که هنوز است به سراغ دو قطبی‌های قدیمی و تاریخ گذشته رفته و به دنبال احیای آن هستند.
  این روزها هر از گاهی نام محمود احمدی‌نژاد دوباره در فضای رسانه‌ای به گوش رسیده و شماری از سایت‌های اصلاح‌طلب یا مدعی اصلاحات! به سراغ این سوژه قدیمی رفته و از خطر دوباره آمدن احمدی‌نژاد می‌گویند و یا پیرامون برنامه‌های این جریان در موضوع ریاست مجلس با عنوان یاران احمدی‌نژاد حرف می‌زنند و تحلیل ارائه می‌دهند!
صادق زیباکلام در گفت‌و‌گو با یک رسانه عنوان کرده که احمدی‌نژاد 15 میلیون هوادار دارد و جریان نزدیک به احمدی‌نژاد در مجلس با اعضای پایداری و تندروها به وحدت رسیده و با توجه به این محبوبیتی که ایشان برای احمدی‌نژاد مدعی آن هستند او را برای ریاست جمهوری نامزد خواهند کرد.
  البته آقای زیباکلام حرف های عجیب و غریب کم نمی زند اما خوبست ایشان که منبع مستند و جامعه آماری موثقی ارائه بدهند. و الا آدم فکر می‌کند که ایشان که به دوگانه‌سازی‌های جنجالی علاقه‌مند هستند و اساسا محبوبیت و شهرت خود را در برهه‌ای با همین مخالف‌خوانی‌ها با احمدی‌نژاد بدست آورند به دنبال دوقطبی‌سازی‌های کاذب و تازه اما بر احیای بستر قدیمی و امتحان شده هستند تا خود را مطرح ساخته و چیزی برای عرضه رسانه‌ای داشته باشند.
در دیگر سو جالب اینجاست که آقای زیباکلام از اتحاد پایداری و نزدیکان احمدی‌نژاد در مجلس می‌گوید و برخی سایت‌های دیگر هم با آب و تاب تیتر می‌زنند که نقشه یاران احمدی‌نژاد برای کرسی ریاست مجلس چیست و ...
 اول آنکه جبهه پایداری فارغ از گرایش و منش سیاسی طی چند سال اخیر به وضوح با احمدی‌نژاد و تفکر بهاری او خط‌بندی و مرزبندی معلوم واضحی داشته و به اذعان یاران خود احمدی نژاد و نیز اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری این دو طیف بیش از همگان با هم خط‌بندی و مخالفت دارند و حتی دشمن سیاسی هم طی این سال‌ها به شمار می‌آیند و معلوم نیست چرا آقای زیباکلام در فضای پیشا 88 فریز شده و این‌همه اتفاقات سال‌های اخیر را نمی‌بیند.  
دومین نکته جالب هم به این گزاره پرتکرار این روزها بازمی‌گردد که عده‌ای مدام سخن از یاران احمدی‌نژاد در مجلس می‌گویند، این در حالیست که این ادعاها عطف به مدیریت و وزارت برخی از منتخبان این روزهای مجلس در دولت احمدی‌نژاد عنوان می شود در حالیکه نزدیکان احمدی‌نژاد در دوران انتخابات هر گونه حمایت همسویی و همراهی احمدی‌نژاد و جریان بهار با این منتخبان تکذیب کرده و بر آن خط بطلان کشیدند و هم منتخبان انتساب خود به احمدی‌نژاد را مردود دانسته و با نمایه و اتیکت سیاسی متفاوت در انتخابات حضور یافتند.
 حال اینکه چرا شماری از اصلاح‌طلبان مدام در این روزها نام احمدی‌نژاد را به بهانه انتخابات ریاست مجلس و حتی انتخابات ریاست جمهوری به میان می‌آورند به همان بی‌سوژگی این روزها، عدم توانایی در سوژه‌یابی و سوژه‌سازی و فریز شدن در انتخابات‌های گذشته و دو قطبی‌های کاذب قدیمی بازمی‌گردد و به عدم کارایی و فقدان خلاقیت و توانایی گفتمان‌سازی در فضای تغییر یافته این روزها بازمی‌گردد.