مدیر پرحاشیه، معاون شهردار شد

آفتاب یزد – گروه سیاسی: شهرداری تهران و یک انتصاب؛ انتصابی که شاید خیلی وقت پیش قراربود انجام شود اما به واسطه عقبه پر حاشیه شخص منصوب، مدام به تعویق می‌افتاد تا اینکه دیروز وقت انجامش رسید. حالا مناف‌ها‌شمی با حکم شهردار تهران، به عنوان معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران انتخاب شده است. پیش از این محسن پورسیدآقایی معاون حمل و نقل شهرداری تهران بود اما با موافقت پیروز حناچی شهردار تهران با درخواست استعفای وی چندین ماه یوسف حجت سرپرستی این معاونت را بر عهده داشت.
در حکم حناچی به مناف‌ها‌شمی آمده است: با توجه به اینکه شهروندان تهرانی ترافیک و آلودگی هوا را دو معضل اصلی شهر تهران می‌دانند، انتظار می‌رود ضمن هماهنگی با سایر نهادهای مسئول اقدامات لازم و جدی در توسعه حمل و نقل عمومی را به عمل آورید.
از سویی دیگر اما محسن‌ها‌شمی رئیس شورای شهر تهران از انتصاب مناف‌ها‌شمی دفاع کرده او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه انتصاب مناف‌ها‌شمی به عنوان معاون شهردار حاشیه‌ساز بوده است، می‌گوید: من حاشیه‌ای نمی‌بینم.
اما چرا برخی از وی و این انتصاب به عنوان اقدامی حاشیه ساز یاد می‌کنند؟ برای پاسخ به این سوال باید به گذشته‌ها‌ی البته نه چندان دور مناف‌ها‌شمی و عملکردش بازگردیم.


> یک قالیبافی که در زمین همه جناح‌ها‌ بازی می‌کند
مناف‌ها‌شمی در دوران مدیریت محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران، مسئولیت‌هایی همچون معاونت برنامه‌ریزی و توسعه شهری، قائم‌مقام معاونت خدمات شهری، مدیرکلی تشخیص و وصول درآمد را بر عهده داشت.
مناف‌ها‌شمی را اگرچه با این سوابق خیلی‌ها‌ یک قالیبافی تمام عیار می‌دانند که البته ادعای بی جایی هم نیست، اما از قرار معلوم با برقراری ارتباط خوب با جناحین مختلف توانسته است تا قدرت نشینی اش را حتی با تغییر و تحولات مدیریتی در کشور نیز تداوم بخشد.
آن طور که او در دولت یازدهم نیز به جاه و مقام رسید. وی درهمین دوران بی توجه به سابقه‌ای که داشته، به معاونت توسعه و پشتیبانی وزارت ورزش و جوانان منصوب شد و در پی استعفای وزیر وقت ورزش و جوانان؛ محمود گودرزی، مدتی سرپرستی وزارت ورزش و جوانان را نیز بر عهده داشت. مناف‌ها‌شمی، در جلسه هیئت دولت به عنوان هشتمین استاندار گلستان تعیین شد.این یعنی‌ها‌شمی قالیبافی یک لحظه هم از قدرت کنار گذاشته نشد.
> حاشیه‌ها‌ی مدیریتی
هاشمی اما حتی تا پیش ازاینکه به سمت استانداری گلستان برسد نیز کم حاشیه نداشت. یکبار بحث درمورد تحصیلات او مطرح شد. زمانی خبرگزاری‌ها‌ی فارس، تسنیم و باشگاه خبرنگاران مینوشتند، وی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری انستیتوی کارولینسکا سوئد است و همین موضوع نیز باعث انتقاد برخی شده بود منتقدین می‌گفتند این انیستیتو از اساس رشته‌ها‌ی پزشکی مانند بیوشیمی، ژنتیک و داروسازی و... را ارائه می‌دهد حال چگونه در امور شهری کسی مدرک گرفته است.
بعدها اعلام شد که او دارای دکترای شهرساز ی از دانشگاه آزاد اسلامی است و باقی موارد بیشتر حالت CERTIFICATE دارد و.... اما این حاشیه در مقابل اینکه برخی خبرگزاری‌ها‌ نام او را در لیست افراد، تعاونی‌ها و سازمانهایی که شهردار وقت تهران به آن‌ها ملک و رانت‌ داده بود، منتشر کردند هیچ به شمار می‌آمد.
با این حال این حواشی باعث نشد تا جلوی پیشرفت او را در اخذ پست‌ها‌ی مختلف بگیرد.
اما عمده شهرت مناف‌ها‌شمی به نوروز سال 98 باز می‌گردد. زمانی که سیل، گلستان را با خود برد اما هیچ کس او را در استان پیدا نمیگرد (!)غیبت چندروز ه او در ایامی که این استان با خرابی و چالش‌ها‌ی بسیار همراه بود، شبکه‌ها‌ی اجتماعی و البته حتی مقامات دولتی را به ستوه آورد. کار به جایی رسید که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور خود به گلستان رفت تا امور را هدایت کند.
در آن زمان اما روایات متعددی از غیبت وی مطرح می‌شد. «میرمحمد غراوی»، معاون وقت امور عمرانی استانداری درباره دلیل غیبت مناف‌ها‌شمی در استان گفته بود:«طبق آخرین صحبتی که با استاندار داشتم، ایشان می‌خواست برای فرصتی کوتاه بر سر مزار مادر در روستای هزارجریب حاضر شود و به همین دلیل به آنجا رفت اما گویا بارش سنگین برف باعث مسدود شدن راه‌ها شده و ایشان نتوانست در منطقه حاضر شود».
جالب‌تر اینکه آن موقع برخی خبرگزاری‌ها‌ از قول «پیروز حناچی» نقل کردند که او در تماسی با استاندار گلستان، آمادگی شهرداری تهران را برای کمک به مردم سیل زده این استان اعلام کرده است. بعدها گفتند به نظر می‌رسید فرد دیگری در استان گلستان خود را مناف‌ها‌شمی معرفی کرده و پاسخگوی تلفن‌ها بوده است!
ماجرای استاندار گلستان که چند روز پس از سیل در این استان همه به دنبال وی می‌گشتند با سخنان «عبدالرضا رحمانی فضلی»، وزیر کشور درباره علت غیبتش ابعاد تازه‌ای یافت. چند روز پس از سیل که مردم استان گلستان را با مشکل زیادی روبرو ساخته بود و نمایندگان این استان بیان می‌کردند که نمی‌توانند استاندار را بیابند و هر چه با او تماس می‌گیرند پاسخگو نیست، با رسانه‌ای شدن این موضوع وزیر کشور در گفتگوی تلفنی بیان کرد که «مناف‌ها‌شمی» در خارج از کشور به سر می‌برد.
وزیر کشور در آن برهه گفت: «استاندار گلستان شاید بیش از یک ماه قبل از عید نوروز تقاضای مرخصی داشتند که سفری داشته باشند گویا مشکل خانوادگی داشتند و مجبور به اعزام به خارج بودند»
بدین ترتیب استانداری که ابتدا بیان میشد برسر مزار مادر رفته، سر از خارج در آورده بود(!)
همه این‌ها‌ باعث شد تا مناف‌ها‌شمی در مدت خیلی کوتاهی تبدیل به نماد بی مسئولیتی مدیران ایرانی در افکار عمومی تبدیل شود. جالبی داستان اینکه وقتی او از سفر به خارج از کشور برگشت به جای عذر خواهی در مقام یک طلبکار نیز برآمد نکته جالب تر اما عدم هماهنگی وزیرکشور و استاندار در توجیه نبود استاندار در محل مورد نظر بود.
پس از آنکه وزیر کشور صراحتاً اعلام کرد استاندار گلستان به خاطر مشکلات خانوادگی راهی خارج از کشور شده، مناف‌ها‌شمی در ادعایی دیگر اعلام کرد که برای درمان جراحات ناشی از بمب شیمیایی در دفاع مقدس روز اول فروردین به خارج از کشور رفته بوده است.
او سپس برسرمردم گلستان منت گذاشته و گفته بود، درمانش را نیمه کاره رها کرده و به ایران برگشته است
وی دراینباره از موضعی بالا سخن گفته و از خود دفاع کرده بود که: «من در بهترین شرایط استان را جمع کرده بودم خودتان شاهد بودید. همه کارهایی که باید می‌کردیم را کردیم. شما هم فضا را مثبت کنید. فکر نمی‌کردیم بارندگی‌ها‌ی ۵ روز قبل ارتفاعات خراسان شمالی به آق قلا برسد.»
بعد از آمدن وی به ایران و سپس گلستان اما فیلمی از عدم حضور او در جلسه ستاد بحران گلستان که با حضور معاون اول همراه بود دست به دست شد. اینکه وی درست وقتی به جلسه رسید که جلسه مربوطه تمام شده بود و جهانگیری به واسطه این همه آبروریزی وی
را برکنار کرد.
همان موقع بسیاری این سوال را پرسیدند که اگر قرار به برکناری وی بود، چرا این همه گفته ضد و نقیض مطرح شد. چرا وزیر کشور از او دفاع کرد و معاون اول او را تحقیر (!)همه اینها از نوعی نا هماهنگی و اختلاف نظر دردرون دولت پیرامون‌ها‌شمی خبر میداد و اینکه شاید برخی فشارها مانع برکناری او هستند و این جهانگیری است که شخصا دست به عزل او زده است.
> بازهم در قدرت
مناف‌ها‌شمی حتی بعد از عزلش نیز از خود و عملکردش در گلستان دفاع می‌کرد. اما تراژدی زمانی به اوج میرسد که بدانیم همین اسطوره بی‌کفایتی مدیران در نخستین روزهای سال 98، قرار بود تا بعد از استانداری گلستان هم صاحب مقامات مناصب بیشتر ی هم بشود.
شاید عجیب ترین آن، انتصاب به ریاست سازمان مالیاتی کشور بود. موضوعی که چند روز مانده به عید 98 مطرح شد و خیلی‌ها‌ نیز بعد از برکناری اش حدس می‌زدند تا شاید این برکناری نوید بخش ریاست آتی او در این سمت باشد. این تصمیم و انتصاب به اصرار اسحاق جهانگیری متوقف شد. ریاست چنین نهادی با آن عملکردی که وی از خوددر استانداری نشان داد برای بسیاری از مردم عجیب میامد، اما ظاهرا تنها معاون اول بود که نسبت به حکمرانی بلامنازع ‌ها‌شمی در اخذ سمت‌ها‌ و پست‌ها‌ی گوناگون علی رغم تمام بی‌تدبیری‌ها‌ی قبلی‌اش حساسیت نشان میداد و نه مقامات دولتی دیگر.
به نظر می‌آمد با کنار رفتن او از استانداری و سپس ریاست سازمان امور مالیاتی بالاخره دوران تک تازی وی در عرصه پست‌ها‌ و مسئولیت‌ها‌ی کشوری به سر آمده است که ناگهان خبری عجیب در رسانه‌ها‌ پیچید خبری با عنوان انتصاب وی به عنوان مشاور شهرداری تهران، آن هم با گذشت خیلی کمتر از دوماه از عزل او در استانداری.
هاشمی باید هرجور که شده در شهرداری پست می‌گرفت اما اینبار نه شهرداری که در آن دوست دیرینش قالیباف سردمدار است بلکه شهرداری که اصلاح طلب بودنش گوش فلک را کر میکرد.
پیروز حناچی شهردار اصلاح طلب تهران اردیبشهت ماه 98 بود که اعلام کرد او مناف‌ها‌شمی را به سمت مشاور شهردارتهران در امور توسعه منابع مالی پایدار منصوب کرده است.
وحتی از این انتصابش نیز دفاع کرد و گفت: «وی کارمند شهرداری بوده و از مدیرانی است که تجربه خوبی را در حوزه شهری دارد و ما نیز از این تجربه استفاده خواهیم کرد، علاوه بر این‌که مناف‌ها‌شمی در شهرداری‌های کشور در ارتباط با مالیات بر ارزش افزوده تلاش‌های بسیاری را داشته است. »
اما این پایان کار نبود ظاهرا مشاوره تنها مقدمه‌ای برای اخذ پست‌ها‌ و سمت‌ها‌ی بالاتر برای‌ها‌شمی بود. برای همین هم سال گذشته چندین بار خبر معاونت او درشهرداری نیز منتشر شد. اما به دلیل واکنش منفی افکار عمومی و رسانه‌ها‌ به مشاوره شدن وی در شهرداری هر بار موضوع معاونت وی یا به تعویق میافتاد یا تکذیب میشد. یکبار در آذرماه بود که حناچی خبر اینکه وی معاون حمل و نقل شهرداری شده را رد کرد و از خبرنگاران خواست تا اجازه دهند ابتدا حکم بیاید و بعد در مورد افراد صحبت کنند. یکبار هم گفتند مناف‌ها‌شمی، معاون پیشین برنامه ریزی شهرداری در دوره قالیباف نه به عنوان معاون حمل و نقل بلکه به عنوان معاون امور مناطق شهرداری تهران منصوب خواهد شد. اما بازهم ظاهرا درز این خبر مانع چنین انتصابی شد. اکنون با تمامی این اوصاف دیروز موضوع معاونت قطعی وی درشهرداری مطرح می‌شود، شاید به خیال آنکه با گذشت یکسال از سیل گلستان و غرق شدن افکار عمومی در بحث کرونا و هزاران ماجرای تلخ یکساله گذشته مردم مناف‌ها‌شمی را از یادشان رفته، اما برخلاف تصورات، پخش خبر این انتصاب اکنون بسیاری را انگشت به دهان کرده است که از چه روی او باید با چنین سوابقی بخواهد در شهرداری اصلاح طلب، معاونت خود را طی کند.
اکنون بسیاری ازخود میپرسند که ملاک ماندگاری آدم‌ها‌ی ناتوان در سمت‌ها‌ی متفاوت کشور چیست و چرا باید این گردش تهی همچنان تداوم بیابد. مگرنه اینکه آزموده را دوباره آزمودن
خطاست؟