روزنامه مردم سالاری
1399/02/01
سودوزیان واشنگتن از تنش با تهران
بدیهی است وقتی که یگانهای آمریکایی در حین تحرک چه در خلیج فارس چه در دیگر نقاط منطقه متوجه میشوند که زیر نظر هستند حواسشان را جمع میکنند تا دست از پا خطا نکنند.به گزارش رسانه روسی اسپوتنیک در مورد تحرکات مشکوک اخیر آمریکا در منطقه مینویسد: نمیتوان انکار کرد که برخی توسط ایالات متحده و دشمنان مردم ایران اجیر شده اند تا از کانال فضاسازیهای رسانه ای مردم را به بی راهه بکشانند و برخی را به این سمت و سو ببرند که چنین تهدیدهایی وجود ندارد و بی دلیل ایرانیها دلواپس حمله آمریکا و یا متحدین آمریکا هستند.
تا وقتی که ایرانیها و مخصوصا تشکیلات امنیتی و نظامی آنها هشیار باشند میتوان گفت قطعا دشمن حمله نخواهد کرد چون اولین اصل در هر جنگ و یا حمله ای اصل غافلگیری میباشد.
بدیهی است وقتی که یگانهای آمریکایی در حین تحرک چه در خلیج فارس چه در دیگر نقاط منطقه متوجه میشوند که زیر نظر هستند حواسشان را جمع میکنند تا دست از پا خطا نکنند، چون میدانند که تاوان سنگینی را مجبور میشوند با جان خود بپردازند.
فرماندهان آنها بخوبی میدانند نیروهای ایرانی جان بر کف هستند و حاضر میباشند برای دفاع از وجب به وجب سرزمین خود جانفشانی کنند در حالی که سربازان آمریکایی هیچ دلیلی برای آسیب دیدن در چنین جنگی را ندارند.
شاید برخی روانی باشند و حاضر باشند برای کشت و کشتار و خون ریختن وارد جنگ بشوند ولی عموما سربازها برای جنگیدن به انگیزه نیاز دارند، انگیزه ای که نزد ایرانیان است اما نزد آمریکاییها نیست.
واکنش هیستریک
مایک پمپئو وزیر جنگ طلبی که اسما و ظاهرا رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکاست، طی هفته گذشته به دنبال نزدیک شدن شناورهای نظامی ایران به کشتیهای جنگی آمریکایی در شمال خلیج فارس و انتقال پیامهای هشدار آمیز نسبت به حضور شناورهای بیگانه و هدایت آنان به سمت مسیرهای تعیین شده در آبهای بینالمللی، این اقدام نیروهای ایرانی را تنش زا خوانده و در توصیف ماموریت ذاتی آنان، از اصطلاح «حرکت ناامن» استفاده کرده است.
همینجا اولین سوالی که پیش میآید اینکه در خصوص موضوعات تخصصی نظامی، وزیر خارجه پاسخگوست یا وزیر دفاع و فرماندهان نظامی؟ ، این درحالی است که «مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا در اولین واکنشها به رویارویی شناورهای نظامی ایران با کشتیهای جنگی کشورش گفته بود که «هفتهای معمولی برای وزارت دفاع بود».
اما پمپئو طی روزهای اخیر به همراه برخی جنگ طلبان آمریکایی تلاش کرده است ترامپ را وادار به پاسخگویی به آنچه کند که از منظر آنان «اقدامهای ثبات زدای جمهوری اسلامی ایران» ادعا شده است.
با اینحال سوال این است که در بحبوحه نبرد جهانی با ویروس کرونا، رفتارها و تحرکات نظامی آمریکا در منطقه چه توجیهی دارد و آیا آنگونه که برخیها اعتقاد دارند، به بحران کرونا در داخل آمریکا مربوط میشود و آیا میتواند بحران داخلی را ذیل اخبار امنیتی در خاورمیانه قرار دهد؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید دید که رفتار و عملکرد کدام طرف تنش زا و ثبات زدا است؟ ایران یا آمریکا؟ و سپس عمق و ابعاد خساراتی که کرونا به ترامپ زده بررسی شود تا ببینیم این تحرکات ظرفیت لازم را برای تحت الشعاع قرار دادن افتضاحهای داخلی دارد؟
کدام طرف؛ ایران یا آمریکا؟
ایران بیش از هزار کیلومتر مرز دریایی در خلیج فارس و دریای عمان دارد که این مرز دریایی نه ۲۰۰ و ۴۰۰ ساله که قدمتی هزاران ساله دارد و نام آن گویای این دیرینگی و اعتبار تاریخی است. این در حالی است که آمریکاییها از هزاران کیلومتر آن سوتر به بهانه قرارداد با کشورهای حاشیه جنوبی به منطقه آمده اند. با این وصف حضور کدامین طرف در آبهای شمال خلیج فارس غیر قابل توجیه است؟
دوم اینکه شناورهای نظامی ایران در آبهای سرزمینی در شمال خلیج فارس موظف به حراست و تامین امنیت مرزهای آبی کشور هستند، این درحالی است که ماموریت کشتیهای جنگی آمریکا در شمال خلیج فارس یک شبیه سازی جنگی بوده است، با این اوصاف تحرکات کدام طرف منطقه را به سمت بی ثباتی سوق میدهد؟
دیگر اینکه اخیرا بویژه در بیانیه مربوط به ماجرای نزدیک شدن شناورهای ایرانی و آمریکایی در خلیج فارس، آمریکاییها از نام جعلی بجای نام رسمی و شناخته شده بینالمللی این آبراهه استفاده کرده اند؛ چیزی که نشان از کینه و دشمنی نسبت به مردم، مرزهای جغرافیایی و تاریخ و تمدن ایرانی دارد و همین کافی است که هدف تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران و تحرکات نظامی این کشور در منطقه را نمایان کند، با این شرایط آیا ایران اقدامات تحریک آمیز انجام داده یا آمریکا؟
از طرفی، پمپئو ادعا کرده که رفتارها و تحرکات ایرانیها تنش زا و ثبات زدا بوده است، اما نمیگوید که ناوگان پنجم دریایی آمریکا در نزدیکی محدوده آبهای سرزمینی ایران در چهارشنبه گذشته دنبال چه بوده است؟ عملیات و تمرینات نظامی با بهرهگیری از بالگردهای تهاجمی که به واقع طرح و نقشه شبیهسازی جنگ علیه ایران است، اقدامی تنش زا و ثبات زداست یا نزدیک شدن شناورهای ایرانی به شناورهای آمریکایی، برای اعلام هشدار جهت جلوگیری از هرگونه برخورد احتمالی؟
وزیر خارجه جنگ طلب آمریکا با تمام این موارد نمیگوید که در آبهای بینالمللی خلیج فارس بویژه در کرانههای شمالی آن چه کسی باید احتیاط کند؟ شناورهای ایرانی که وظیفه ذاتی آنان حراست و تامین امنیت آبهای سرزمینی کشور است یا شناورهای کشوری که هیچ ساحلی در این منطقه ندارد؟
با این شرایط باید این سوال را پاسخی باشد که امنیت خلیج فارس را کدام طرف به خطر انداخته و تنش زایی میکند؛ ایران یا آمریکا؟
همه تحرکات دشمنانه آمریکا
علیه ایران
اکنون بر همگان روشن شده که دو مایک کابینه ترامپ یعنی پنس و پمپئو و در مجموع یک جریان غالب در کاخ سفید دنبال راه انداختن یک جنگ در منطقه غرب آسیا هستند؛ اگر سوریه و عراق نشد، ایران یا شاید یمن.
این نیت قابل کتمان نیست؛ به نظر میرسد، آنها هستند که ترامپ را هم فریب دادند و با القای اینکه با تحریمهای حداکثری میتوانند به خیال خود ایران را به زانو درآورند، سختترین تحریمهای تاریخ را به ملت ایران تحمیل کردند و با تحرکات گسترده نظامی و اقدامات تروریستی منطقه را در آستانه جنگ فراگیر قرار دادند.
از ابتدای روی کار آمدن ترامپ، این جریان جنگ طلب بود که همه راههای ارتباطی و تماسهای اضطراری برای جلوگیری از وقوع یک بحران خارج از کنترل را در منطقه بست و ترامپ را به خروج از برجام متقاعد کرد.
از ابتدا این طرف آمریکایی بود که در منطقه گارد جنگی به خود گرفت و بر تحرکات نظامی خود افزود و اتفاقا با این مداخلات خود اگرچه با نتیجه معکوس همراه بوده، اما بارها منطقه را به آستانه جنگ نزدیک کرد.
آمریکاییها در این مدت بارها ضمن نقض قوانین بینالمللی به آبهای سرزمینی ایران تجاوز کردند که ماحصل آن انهدام یک فروند پهپاد آری کیو گلوبالهاک در داخل آبهای سرزمینی ایران در ۳۰ خرداد ۹۸ بود تا کمی به خود آیند.
آخرین و وقیح ترین اقدام آمریکاییها که مصداق رفتار تنش زا ، ناایمن و غیر حرفه ای و از نظر اخلاقی ناجوانمردانه است، ترور سرداران قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس در پاییز گذشته بود؛ ترور مردانی که جهان مدیون آنان است، بخاطر خدماتی که به جامعه جهانی در مهار تروریسم در منطقه کردند.
گرداب داخلی برای ترامپ
رئیس جمهور آمریکا که به نظر میرسد عمده خطاهای راهبردی اش اعم از امضاها، حرفها و توئیتهایش به مشورتهای تیم مشاوران و نزدیکانش در کاخ سفید و همچنین جریان تندرو و جنگ طلب داخل هیات حاکمه مربوط میشود، این روزها بیش از هر زمان دچار از هم پاشیدگی فکری و تصمیم گیری است. او که از همان ابتدا در تصمیم گیریها منفعلانه عمل کرده است، حالا آخرین دسته گلش را در موضوع کرونا به آب داده است. یک خطای محاسباتی حاصل از مشورت تندروها موجب شد تا او با اعلام فراخوان آمریکاییها برای بازگشت به کشور در یک محدوده زمانی کوتاه، بستر اصلی شیوع کرونا را در فرودگاههای این کشور فراهم کند، بعد هم عدم توجه به نظرات کارشناسان و جدی نگرفتن آن منجر شد تا این کشور به صدر جدول مرگ و میر ناشی از کرونا برسد و اثرات آن دامن اقتصاد آمریکا را تا مرز ورشکستگی بگیرد. در چنین شرایطی یک درگیری در منطقه ای که هم اکنون با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکند، چه تاثیری بر اوضاع داخلی این کشور خواهد داشت؟ آیا با همان فرمانی که تندروها به او میدهند تا عمق باتلاق فرو
نخواهد نرفت؟
سایر اخبار این روزنامه
آغاز عملیات فنسکشی منطقه آزاد ماکو
خبر
آیا شرقگرایی الگوی مناسبی است؟
تقلای اروپا برای فرار از رکود اقتصادی کرونا
جنگ ترامپ با فرمانداران ایالات متحده
کووید-۱۹ همچنان بدون درمان و واکسن قطعی
فعالیت پاساژها و بازار تهران از امروز بلامانع است
تداوم تعطیلی اماکن مذهبی و مساجد حداقل تا نیمه اردیبهشت ماه
سودوزیان واشنگتن از تنش با تهران
کارگردان «تام و جری» و «ملوان زبل» درگذشت
آمریکا در پی منحرف کردن توجه از تروریسم اقتصادی است