کرونا و شکست سویه نمادین انسان

اندیشه ورانِ اجتماعی گفته اند: هر انسانی فراتر از یک انسان است .به یک اعتبار، نمادی از کل انسانیت به حساب می آید. انسان و هستی اش تنها یک عدد یا نام و نشانی درج شده بر لیست بیمارستان یا فلان فهرست بیمه نیست. هر انسانی که با اهمال یا ندانم کاری جانِ شیرینش ستانده می شود، ضربت پنهانی است که بر سویه نمادین انسانیت و شِمای کلی انسان وارد می آید.این داستان دانسته ای است که ویروس تازه(کرونا)، برای جهانیان بلا آفرین شده و همه ساکنان اختر زمین را گرفتار کرده است. کار وکسب‌ها دیگر آنچه پیش از این بوده، نخواهد بود. اقتصاد، سیاست، فرهنگ و صنعت نیز چنان که بارها کارشناسان بر رویِ آن انگشتِ تاکید نهاده اند نیز، نیازمند دگرگونی سراسری هستند. اما با همه این تفاصیل، از اعتراف به این نکته ابایی نباید داشت که این ویروسِ تازه مولود، انسان را از وضع نمادینش بیرون آورده و او را به یک ماهیت آماری، عدد، رقم و شمارگان نزدیک کرده است. سوگمندانه در این روزهای ویروسی انسان دیگر نماد و نشانه انسانیت شمرده نمی شود بلکه، رقمی است نشسته بر فهرست بیماران بیمارستان که اگر بیش از هشتاد سال را گذرانده باشد، می شود با دل آسودگی خط سرخی بر نامش کشید ودستگاه تنفسی را از سینه دردمندش باز کرد تا فضا وامکانات برای جوان تر‌ها بازتر شود و تخت‌های بیمارستان برای بدحالان کم سن و سال تر آماده تر باشند.
این رویداد ناگوار و بدگوار نه در کشورهای کم تر توسعه یافته که در کشورهایی همانند ایتالیا رخ داده که زمانی یکی از پیشتازان تعریف جدید از انسانیت بود. در بُرش هایی از زمان انسان ها البته بر سر دوراهی گزینش میان انسان به مثابه نماد انسانیت و انسان به عنوان رقم و عدد درمانده بوده اند. در هنگامه
جنگ های بین المللی، قحطی ها، بیماری های همه جا گستر و... انسان اما سالیان دراز
پس جنگ دوم جهانی خوشدلانه


می پنداشت دیگر نه جنگ جهانگیری در خواهد گرفت و نه طاعونِ سیاه تازه ای گلوی جهان را خواهد فشرد
و اولویت هایش را به دست
بی دریغ فراموشی سپرده بود. اما این بلای جدید نشان داد که هنوز هم
دوران بلاهای همه گیر به سر نیامده و انسان خواهی نخواهی نیازمند بازنگری در
اولویت هایش خواهد بود.
دستمزدهای کلان ورزشکاران، سلبریتی ها،
مجری های برنامه ها و ... به زیان اولویت جانِ انسانها و سلامت شان، جملگی خبر ازخوش خیالی انسان نسبت به کنترل محیط اطرافش می دهد. خوش خیالی
که بی هیچ تعارفی شانه به شانه بلاهت می سایید!
این که جهان از بلایِ کرونا گذر خواهد کرد و اساسا دوره ای
به نام «پسا کرونا» پدید خواهد آمد، نکته ای است که برخی شاید با اندکی بدبینی، چندان بدان باور ندارند و بر این اعتقاد پای می فشرند که جهان از حالا باید خود را با شرایط تازه هماهنگ کند. در هر حال، چه هنگامی که از کرونا گذر کنیم چه آن هنگام که مطمئن باشیم که ناگزیر به پذیرایی همیشگی یا
دراز مدت از این مهمان ناخوانده هستیم، حق است که یک چیز را به طاقچه نسیان
نسپاریم:
هر انسانی در هر سن و سالی، سمبلی از همه انسانیت است و جهان با همه مُدعاهای بی مبنایش نشان داد که هنوز هم در برخی از پیشرفته ترین کشورها و کهن ترین تمدن ها انسان ها در کسری از روز یا هفته، از تخت سروری، به عددی ناقابل و جا تنگ کن در لیست بیمارستان ها بدل می شوند. مرگ بر اثر کرونا البته دهشتبار است اما زندگی در دورانی که انسان ها به رقم و اعشار بدل می شوند، دهشت بارتر خواهد بود! انسان رقم نیست. نشانه مفهومی پُر افت و خیز از«انسانیت» در درازنای تاریخ
است.
این درسی است که کرونا با همه ضربات جبران ناشدنی اش به
یادمان آورد.