روزنامه آرمان ملی
1399/02/02
بیماری خطرناک، طبقه خطرناک
اگر نگاهها و تحليلهاي اجمالي به وضعيت سياسي ايران را پرتوdي بر برخي زواياي پيدا و پنهان زيست-سياست در کشور-ملت ايران و اوضاع سياسي اجتماعي آن قلمداد کنيم، ميتوان ورود ويروس کرونا را پديدهاي تعيينکننده بر آينده سپهر سياسي ايران ارزيابي کرد. حتي اگر ادعاي تحليلگران در خصوص تقسيم مناسبات جهاني به پيش و پس از کرونا را مبالغهآميز بدانيم، نميتوان از پيامدهاي متعدد اين پديده بر مناسبات سياسي بينالمللي، منطقهاي و داخلي کشورها چشمپوشي کرد. استمرار غيريتسازي گفتمان اصولگرايانه، در ابعاد خارجي و داخلي و پيشي دادن اصول خاص بر مصالح و منافع ملت-کشور (دولت -ملت) ايران، فضاي سياسي خارجي و داخلي کشور را حتي اگر از اينکه هست، تخاصمي و راديکالتر نکند، حفظ همين ناوضعيت کنوني و جلوگيري از مخاطرات بيشتر، غلبه بر مخاطرات اقتصادي، سياسي، امنيتي و اجتماعي امکانات، نيازها، منابع و ظرفيتهاي بسيار بيشتري را طلب ميکند. به عبارتي ديگر، ورود کرونا به تبديل شدن ناوضعيت به ناوضعيتتر، سرعتي تصاعدي بخشيده است؛ بهگونهاي که ميتوان گفت مختصات دوران پساکرونا با دوران پيشاکرونا، تفاوتهايي اساسي دارد، بنابراين نظام تدبير و تصميم، نميتواند با تدابير و تصميماتي از جنس اوضاع پيشاکرونايي به مصاف مخاطرات پساکرونايي برود و صدالبته، تصميمات زمينه و زمانهپروردهاي را طلب ميکند. با برداشتي آزاد از بيهقي بزرگ؛ رسم سلطان محمودي در عصر سلطان مسعودي، ناممکن مينمايد. آمار رسمي، از عدممشارکت نزديک به 60درصد واجدان شرايط در انتخابات دوم اسفندماه گذشته حکايت ميکند؛ انتخاباتي که جناح عاديساز اصلاحطلب، امکان مشارکت در آن را نيافت. اگر اين رخداد معطوف به رخداد ناگوار آبانماه ارزيابي شود و با التفات به بدقوارگي طبقاتي مدنظر متفکران علوم انساني مورد واکاوي قرار گيرد و از طرفي پيامدهاي ناشي از ورود کوويد19 بر اقتصاد و سياست کشور مورد التفات باشد، آنگاه ميتوان مدعي شد که ويروس خطرناک به گسترش فزاينده طبقه خطرناک خواهد انجاميد. اتفاقي که ميتواند بر مناسبات مختلف سياسي، اجتماعي، امنيتي و... در کشور تاثيرات بنيادين داشته باشد. تحولات سياسي اجتماعي در عرصههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي، امنيتي، فرهنگي و... در سطوح بينالمللي، منطقهاي و ملي در حال ظهور و بروز هستند. براي مقابله با مخاطرات و پيامدهاي اين تحولات، بايد ماهيتشان را بهموقع و کالبدشکافانه شناخت. با تدابير و تصميمهاي لاکپشتي، متوهمانه، گذشتهگرا و ناواقعبين، نميتوان بر بحرانهاي فزايندهاي که زمينه و زمانه را تحتتاثير خود قرار دادهاند، مقابله کرد. رهايي از ناوضعيت کنوني، تدابير و تصميمات همافزاي حاکميت، جامعه مدني و ملت را طلب ميکند؛ مسئولان ارشد نميتوانند با قرائت و خوانش موجود انتظار حل مشکلات و فائق آمدن بر بحرانها را داشته باشند. از اين رو نيازمند منطقي متفاوت از گذشته با محوريت منافع و مصالح است. بديهي است منتخبان ملت در تدوين اين منطق، اصلح و افضلند. جريانهاي سياسي ملتزم به منافع، مصالح، امنيت و تماميت ارضي ايران، بهرغم همه فروبستگيهاي موجود و پيشرو، بايد با درک مختصات وضعيت، مخاطرات راديکاليسم و ظرفيتهاي مخاطرهآميز را مدنظر داشته و عقلانيت تجربه بنيان را بر احساسات تشديدکننده بحران، پيشي دهند. نااميدي فزاينده و ايران بر باد ده را تقليل داده و بهطور مکرر دستور کارهاي بهبودخواهانه روي ميز ملت و حاکميت قرار دهند. جريانهاي سياسي ملي، عاديساز و بهبودخواه آنگاه در آغاز پايان خويش گام بر ميدارند که پيامدهاي انفعال و راديکاليسم را نبينند. بهبودخواهان نبايد وضعيت را تاريکتر از آنچه هست نشان دهند، همچنان که نبايد بر مشکلات و مولفههاي بحران چشمپوشي کنند. پيش از سيل خطرناک طبقه خطرناک، تدابير و عقلانيتي آزمون پس داده، امنيتساز و محافظ ايران لازم است. هر روز توقف در رويکردها و راهبردهاي مقوم ناوضعيت کنوني، عبور از مخاطرات احتمالي و خطرزاي طبقه خطرناک را با هزينههاي بيشتري همراه خواهد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
كرونا- بورس؛ فرصت شفافيت بنيادها
جنجال مراسم سینهزنی در قم
کمک بهکارگران جلوی دوربینها؟
اصلاح طلبان به رفتارهاشمي گونه نياز دارند
تسويه حساب احمدي نژاديها با صداوسيما
شستا زیر ذرهبین کارگران
کرونا، بیتاثیر بر مواضع ایران و آمریکا
بیماری خطرناک، طبقه خطرناک
كرونا؛ زمين پوست مي اندازد
لزوم برخورد قانونی با جوجهکُشها
هشدار! افسردگی ٦٥ درصدی كادر درمانی
احیای روند صلح پس از آتشبس کرونایی
کرونا هست، کشور در «روال عادی»