اقتصاد جهان از وابستگي به نفت عبور مي‌كند

آرمان ملي- امير داداشي: قيمت نفت سبک آمريکا روز دوشنبه سقوط تاريخي را تجربه کرد و براي اولين‌بار به‌زير صفر دلار رسيد. در اين روز فروشندگان نفت در بورس کالاي نيويورک به‌دليل به‌اتمام ‌رسيدن موعد فروش و امتناع پالايشگاه و نفتکش‌ها از پذيرش نفت جديد مجبور شدند براي فروش هر بشکه از محموله خود به‌خريداران 40 دلار بپردازند. با اينکه توافق اخير اوپک‌پلاس براي کاهش توليد بيش از 10 ميليون بشکه در روز اميدها براي احياي بازار را زنده کرده بود، اما کارشناسان مي‌گويند که با توجه به رکوردشکني ذخيره نفت در پالايشگاه‌ها و نفتکش‌ها، راهي براي جلوگيري از بي‌ارزش‌شدن طلاي سياه وجود نداشت. اتفاقي که ممکن است باز هم رخ دهد و تا پساکرونا نمي‌توان شرايط چندان مطلوبي براي بازار درنظر گرفت. در اين زمينه «آرمان ملي» گفت‌وگويي با علي شمس‌اردکاني، تحليلگر ارشد بازار انرژي، انجام داده است که در ادامه مي‌خوانيد.
روز دوشنبه قيمت نفت به‌منفي 40 دلار رسيد. بالطبع شيوع کرونا اصلي‌ترين دليل اين اتفاق به‌حساب مي‌آيد؛ اما در خود بازار چه اتفاقاتي رخ داد که نفت سبک آمريکا به‌پايين‌ترين قيمت خود در طول تاريخ رسيد؟
ابتدا بايد توجه داشت که تحليل اين شرايط نياز به‌بحث علمي و مفصل دارد و به‌شکل بوروکراتيک نمي‌توان آن را ارزيابي کرد. پرفسور يوزف شومپيتر، تاثيرگذارترين اقتصاددان قرن بيستم، اعتقاد دارد که بوروکرات‌ها همواره از دنياي علم‌ودانش روز عقب‌تر حرکت مي‌کنند؛ بنابراين اگر مديريت جهان يا کشورها را به ‌بوروکرات‌ها واگذار کنيم نتيجه آن شبيه به‌مصوبه 24 فروردين 1399 هيات‌وزيران دولت تدبيرواميد مي‌شود که در آن با «برنامه اجرايي طرح جامع انرژي کشور» موافقت شد. در اين طرح، گويا عده‌اي در روياهاي خود برنامه‌اي را نوشته‌اند و عده ديگري که همان بوروکرات‌ها هستند، در تخيلاتشان آن را تصويب کردند. البته اين فقط يک مثال و مقدمه براي ورود به‌بحث بود. براي پاسخ به‌پرسش مطرح‌شده بايد گفت که دنيا در حال گذر تدريجي از موتور درون‌سوز و سوخت‌هايي بر پايه نفت است. طبيعتا بنزين و گازوئيل سبک اولين نيازهاي مصرفي موتورهاي درون‌سوز به‌حساب مي‌آيد. در اين رابطه نشانه‌هاي مختلفي را مي‌توان ديد. براي مثال دولت آلمان در سال‌جاري توليد خودرو سواري گازوئيل‌سوز را ممنوع اعلام کرد. گازوئيل يورو5 بيشتر براي خودروهاي ديزلي کاربرد داشت. خودروهايي که اگر از کنار آنها عبور کنيم سريعا احساس سرگيجه به‌ما دست مي‌دهد. بنابراين گذشته از مسائل کرونا، چنين عواملي هم موجبات کاهش تقاضاي نفت را فراهم آورده‌اند. در مورد خاص کنوني علاوه بر اشباع بازار، مخازن نفتي هم به‌سرحد خود رسيدند و ديگر جايي را براي ذخيره بيشتر ندارند. حال کسي که دو يا سه ماه پيش در بورس کالاي نيويورک نفت خريده، ديگر توان نگهداري آن را نخواهد داشت. حتي اگر بتواند مخزني براي ذخيره‌سازي پيدا کند، حفظ اين حجم از نفت براي او سود و بهره‌اي در پي ندارد. بورس، پالايشگاه‌‌ها و نفتکش‌ها هم براي دارندگان نفت فرصتي درنظر مي‌گيرند که اگر خريدار تا موعد مقرر موفق به‌پيش‌فروش محموله موردنظر نشود، بايد به‌صورت فيزيکي آن را تحويل بگيرد. حال چنانچه اين افراد بستري براي ذخيره‌سازي نفت نداشته باشند که عمدتا ندارند و در بازار هم مشتري دست به‌نقد پيدا نکنند که در بازار کنوني چنين اشخاصي حضور ندارند، مجبور به‌واگذاري قرارداد خود مي‌شوند. درنتيجه صاحبان محموله‌هاي نفتي که ديروز، يعني 21 آوريل، قرارداد پيش‌خريدشان به پايان مي‌رسيد، چاره‌اي جز اين نداشتند که يک روز پيش از موعد مقرر پولي را بپردازند تا عده‌اي محموله‌هاي آنها را تحويل بگيرند. حال در اين برهه، سقوط تاريخي قيمت نفت تا منفي 40 دلار پيش رفت. اگر چنين اتفاقي هم نمي‌افتاد خود بورس خودبه‌خود مالکيت اين محموله‌ها را از آنها مي‌گرفت و جرائم ديگري هم برايشان اعمال مي‌کرد.
اکنون تحليل دقيقي از شرايط روزهاي آتي بازار نفت وجود ندارد. عده‌اي با خوش‌بيني همچنان از نفت 100دلاري سخن مي‌گويند و گروهي ديگر معتقدند حتي با کنترل کرونا هم وضعيت چندان بهتري بر بازار حاکم نمي‌شود. پيش‌بيني شما از آينده بازار چيست؟


نفت‌100دلاري که رويايي بيش نيست. شايد با کنترل کرونا آرامش به‌بازار برگردد و با افزايش تقاضا قيمت‌ها تا حدودي تعديل شود، اما بعيد به‌نظر مي‌رسد که قيمت نفت به اين زودي‌ها به‌بالاي 40 دلار بازگردد و جهش چشمگيري را تجربه کند. در اين زمينه مي‌توان به گفته‌هاي آدام اسميت، پدر علم اقتصاد، اشاره داشت که مي‌گويد: آخرين واحدي که در يک صنعت توليد مي‌شود را بايد تعيين‌کننده اصلي قيمت بازار دانست. حال آخرين واحد مولد نفت که طي 15 سال اخير روانه بازار شده‌اند مربوط به رس‌هاي نفتي (شيل اويل) مي‌شود. توليد شيل‌ها هزينه 35 تا 40 دلاري را مي‌طلبد. بنابراين بازگشت قيمت‌ها به‌آخرين واحد توليدي که همان شيل‌ها هستند بازمي‌گردد. حال نفت ايران يا نفت وست تگزاس که قدمت بيشتري در بازار دارند. بنابراين نفت‌هايي که هزينه‌ پايين‌تري دارند در بازار با حجم بالاتري عرضه مي‌شوند. در واقع طي سال‌هاي اخير سرمايه‌هايي که بايد صرف صنايع انرژي مي‌شد، بيشتر به‌سمت توليد نفت شيل سوق پيدا کرد. بالطبع نفت‌هايي که قيمت بالاتري دارند براي سرمايه‌گذاري جذابيت چنداني ندارند و کسي روي آنها سرمايه‌گذاري نمي‌کند. پس ساير بازارهاي نفتي براي رقابت چاره‌اي جز کاهش قيمت‌ها ندارند. بنابراين نمي‌توان ديگر درباره نفت‌100دلاري يا حتي قيمت‌هاي نزديک به آن سخن به ميان آورد.
رئيس‌جمهوري آمريکا اعلام کرده که توقف واردات نفت از عربستان را بررسي مي‌کند. در صورت موافقت با چنين موضوعي بازار چه سمت‌وسويي پيدا مي‌کند؟
ترامپ جايگاه حقيقي‌وحقوقي خاصي ندارد که بخواهد تاثيري بر بازار بگذارد. او حرف زياد مي‌زند که ديگر خريداري هم ندارد. رئيس‌جمهوري آمريکا بيشتر نگران دلارهاي‌ميليوني است شيوخ سعودي براي تفريح در آمريکا خرج مي‌کنند.
روند کنوني بازار نفت چه تاثيري بر بازارهايي نظير ارز و طلا مي‌گذارد؟
دلار حکومت خود را مديون نفت است و به‌دنبال افزايش تقاضاي نفت بود که اين ارز ارزشمند شد، با اينکه ديروز روند حرکتي اين ارز صعودي بود، اما کاهش قيمت نفت، پايين‌آمدن نرخ دلار را به‌همراه دارد؛ اما از سوي ديگر بايد منتظر افزايش قيمت طلا باشيم.