در جستجوی زمان از دست رفته برای مهار کرونا

خبر شناسایی اولین مبتلا به کرونا در ایران اگرچه بیست و نهم بهمن‌ماه اعلام شد اما همان زمان هم بسیاری معتقد بودند کرونا خیلی وقت است مهمان کشور ماست. اما هر چه بود، همه می‌دانستند طول دوران نهفتگی ویروس، از 5 تا 14 روز متغیر است و حالا مبتلایان بدون اینکه بدانند، بسیاری را آلوده کرده‌اند. ولی وقتی فردای آن روز، خبرگزاری‌ها از درگذشت یکی از مبتلایان خبر دادند، علاوه بر وحشت عمومی، یک جمع و تفریق ساده نشان می‌داد، ویروس کرونا از اوایل بهمن‌ماه، پایش به کشور باز شده است.
به گزارش «مردم سالاری آنلاین»، از علام رسمی ورود ویروس به کشور، تا لحظه تنظیم این گزارش بیش از شصت روز گذشته و هنوز دقیقا نمی‌توان گفت سیاست دولت برای مهار این ویروس چه بوده است. اینکه بالاخره چه کسی فرمانده قرارگاه مقابله با بحران است و چه کسی باید پاسخگوی وضعیت امروز باشد؟ اظهارنظر افراد مسئول، ولی بی‌اطلاع، سیل شایعات توسط افراد غیرمسئول (از جمله مدعیان طب اسلامی، نشردهندگان اکاذیب و...) و اقدامات غیرقاطع دولت و ناهماهنگی دستگاه‌های ذیربط، از مهم‌ترین عوامل شیوع ویروس در روزهای اولیه بودند.
 روزهای تلخ میانه اسفند
هر سال در میانه‌های اسفند، نشانه‌های آغاز سال نو کم‌کم هویدا می‌شد. بازارها شلوغ و کسب‌و‌کارها در کش‌و‌قوس تسویه حساب آخر سال و همه آماده تحویل سال نو. اما امسال، تلخ‌ترین استقبال جمعی از سال نو را شاید در تاریخ نوروز شاهد بودیم. البته صورت مساله تغییر نکرده بود. عدم اراده جدی دولت برای اعمال محدودیت در رفت و آمدهای درون و برون شهری و اکتفا به تعطیلی محیط‌های آموزشی، باز هم نتوانست جدیت مساله را به جامعه منتقل کند. کما اینکه نظرسنجی‌ها نشان می‌داد، فقط در تهران 36 درصد مردم اصولا اعتقادی به پیشگیری از این بیماری ندارند! عددی معادل 4 میلیون نفر!


 در خانه بمانیم؟
بیست و دوم اسفند بود که رهبر انقلاب، با صدور فرمانی به رییس ستاد کل نیروهای مسلح، بر لزوم سازماندهی یک «قرارگاه بهداشتی و درمانی» برای پیشگیری از شیوع بیشتر این بیماری تأکید کردند. فردای آن روز هم سردار باقری، از «رصد کل ملت ایران ظرف ۱۰ روز آینده» خبر داد و تاکید کرد «روال خلوت کردن فروشگاه‌ها، خیابان‌ها و جاده‌ها با تصمیم ملی در ۲۴ ساعت آینده سازماندهی خواهد شد». همچنین سردار باقری از ایجاد قرارگاهی به نام «قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا» خبر داد.
پس از این مصاحبه، یک فایل صوتی ناشناس در تلفن‌های همراه پخش شد که صحبت از قرنطینه کامل 10 روزه می‎کرد. هرچند همان روز این فایل صوتی توسط معاون وزارت بهداشت تکذیب شد، اما اثر این فعل و انفعالات به قدری بود که کلیه فروشگاه‌ها شاهد روزهای استثنایی شدند. دو روز پس از صحبت‌های سردار باقری، «حسن روحانی» رئیس جمهوری، طی نطقی تاکید کرد که «همه در کسب و کار خویش آزادند.» پس از آن، قرارگاه مورد اشاره سردار باقری هم به محاق رفت. به طوری که با جستجو در گوگل هم نمی‌توان نشانی از آن در روزهای اخیر یافت.
 فاصله‌گذاری هوشمند 
در برابر فاصله‌گذاری اجتماعی
براساس گزارش‌ها، بیش از 8 میلیون سفر در طول نوروز امسال در ایران اتفاق افتاد. عددی حیرت‌انگیز که دولت، فقط نظاره‌گر آن بود. حتی آمار دهشتناک کیانوش جهانپور (سخنگوی وزارت بهداشت) در ۵ فروردین ۱۳۹۹، که اعلام کرد هر ۱۲ دقیقه، یک فرد بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست می‌دهد، نیز نتوانست به بی‌عملی دولت پایان دهد. شاید بتوان تنها اقدام دولت در جهت ایجاد محدودیت را، تعطیلی مطلق روزهای 12 و 13 فروردین دانست که البته این موضوع هم بدون حضور نیروهای دولتی انجام شد. اما فاجعه روز 16 فروردین اتفاق افتاد. روزی که دولت بدون هیچ‌گونه تمهیدات و پیش‎بینی لازم، با حضور مردم در خیابان، غافلگیر شد.
به راه افتادن مجدد طرح ترافیک (که شورای شهر آن را از اختیارات وزارت بهداشت نمی‌دانست)، مردم را وادار به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی کرده بود و مترو و اتوبوس، بسیار شلوغ‌تر از آن بود که خط‌کشی‌های روی زمین و صندلی، پاسخگوی این جمعیت باشد. اجبار حضور مردم در محل کار (خصوصا مشاغل اداری)، در کنار توصیه «در خانه بمانیم»، نشان از سردرگمی شدید دولت و فقدان حضور یک تصمیم‌گیرنده مقتدر بود.
 مرثیه‌ای برای روزهای از دست رفته
بررسی‌ها نشان می‌دهد، کشورهایی در مهار کرونا موفق بودند که استراتژی مقابله با ویروس را با اولویت نگاه اقتصادی (زیان کوتاه‌مدت در برابر منافع بلند‌مدت) تدوین کرده‌اند. کشورهای چین، آلمان و کره‌جنوبی با پذیرفتن محدودیت‌های سنگین، اگرچه متحمل زیان اقتصادی شدند اما با گام‌هایی مطمئن‌تر و البته سریع‌تر از کشورهای درگیر می‌توانند به بازیابی اقتصاد خود بپردازند.
در مقابل، درگیر شدن برخی کشورها در دعواهای سیاسی (همچون ایران و آمریکا)، آن‌ها را در هر دو جبهه ناموفق گذاشت. ایران و آمریکا، به دلیل اتخاذ تصمیمات بینابینی و غیرقاطع، نه در مهار ویروس موفق بودند و نه از  فروغلطیدن اقتصاد به بحران جلوگیری کرده‌اند.
در آمریکا، کشتار بی‌امان ویروس، همزمان با بیکاری بیش از 20 میلیون نفر، دعوای ترامپ با فرمانداران و درگیری خیابانی مخالفان و موافقان بازگشت به کار، نشان می‌دهد این کشور در هر دو جبهه با شکست روبرو شده و فقدان وجود یک فرماندهی مقتدر، به شدت احساس می‌شود. بازگویی وضعیت ایران نیز تکرار مکررات و اطاله کلام است.
البته این گزارش قرار نیست دولت را سرزنش کند. ما هیچ‌گاه از یاد نخواهیم برد که وزارت بهداشت در حد توان لجستیک خود، اقدامات بسیار موثری را در جهت کنترل بیماری انجام داد. اما سوال اینجاست که آیا اعلام تعطیلی سراسری (بجز مراکز مایحتاج ضروری) و اعمال محدودیت در جهت جلوگیری از سفر، یا حضور مردم در خیابان و بستن مراکز تجاری و بطورکلی اعمال محدودیت‌های سراسری (آن‌هم در شرایطی که دولت، مشروعیت و توان این کار را داشت) شرایط امروز را قابل دفاع‌تر نمی‌کرد؟ امروز که به گذشته نگاه کنیم به راستی در کنترل کدامیک؛ بحران اقتصادی یا ویروس کرونا، موفق بوده‌ایم؟
آیا در نیمه اول فروردین که جامعه در تعطیلات سالانه به سر می‌برد، اعمال محدودیت، (نسبت به امروز) ساده‌تر نبود؟ البته آن روزها گذشته و حضور مردم در خیابان، نه تنها کمکی به اقتصاد ناتوان کشور (که همزمان درگیر تحریم‌های ظالمانه غرب است) نبود، بلکه در جهت مهار بیماری هم (جز توقع بی‌مورد رعایت از طرف مردم)، کار دیگری از دست دولت برنمی‌آید. حالا ماه رمضان (با اقتصاد کم‌تحرک‌تر) در پیش است. آیا دولت برای این ماه تصمیم ویژه‌ای خواهد داشت؟