روزنامه شهروند
1399/02/06
پای لنگان آموزش آنلاین در دانشگاهها
[امیرحسین احمدی] پیش از آنکه بخواهد خبری از مرضی همهگیر یا صحبتی از خانهنشینی دائم باشد، شروع سال 99، بهاری بود که پایان دوران دانشجویی الیاس را نوید میداد. به قول خودش چهارسال پیش 2هزار کیلومتر راه را از زاهدان تا تهران کوبیده و دوری از پدر و مادر را به جان خریده بود تا روزنامهنگار قابلی باشد. هر ترم که میآمد، هر مهر که از پس تابستان آغاز میشد، الیاس دویدنی بیوقفه را شروع میکرد، درس میخواند، تن به کار روزنامهنگاری میداد، منابع مختلف را زیر و رو میکرد و دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با همه فرازوفرودها شده بود دومین خانهاش. دستآخر نمراتش را آنقدر بالا گرفت که اگر همه چیز بیاشکال پیش میرفت، میتوانست بیاینکه اضطرابی از کنکور کارشناسی ارشد بکشد، در دانشکده خود مقطع بعدی را هم آغاز کند؛ اگر که کرونا نیامده بود و اگر که حکایت آموزش مجازی برگ غیرمنتظره دیگری برای الیاس رونمیکرد. حالا نگران آخرین امتحانات، هر روز به ضرب اینترنت موبایل به مطالب درسی گوش فرا میدهد. مطالب درسی که باید در میان قطع و وصل شدن صدای استاد پشت کامپیوتر فرا گیرد و چندی بعد هم آنها را روی برگه امتحان پیاده کند، به این امید که در همه آنها قبول شود.هفته آخر اسفند دانشگاه علامهطباطبایی بزرگترین دانشگاه علومانسانی کشور مثل بسیاری از دانشگاههای دیگر بنای آموزش مجازی را برای دانشجویان گذاشت. سامانه آموزش مجازی این دانشگاه بستری شد تا دانشجویان و استادان در آن کلاسهای خود را برگزار کنند. علیرضا چمنزار، عضو دانشجویی کمیته حمایت و نظارت بر انجمنهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید که تا پیش از اینکه کرونا آموزش مجازی را هم همهگیر کند، هر ترم دو یا سه کلاس در این سامانه برگزار میشد. «اگر دانشجویی زبان عمومی را افتاده بود، پنجشنبه یا جمعه کلاس آنلاین زبان داشت، البته دانشجویان این کلاسها به 10 نفر نمیرسیدند.»
هفته آخر اسفند 99 سامانه دیگر میزبان دو یا سه کلاس 10نفری نبود، بلکه همه کلاسها خواه تخصصی و خواه عمومی، نظری یا عملی، با ابزارهای مختلف تدریس باید در این بستر برگزارمیشدند. هفته نخست که کلاسها به صورت مجازی شروعشد، دانشجویان نمیتوانستند وارد سامانه شوند، سامانه ظرفیت همه کلاسها را نداشت و خیلی از آنها به تعویق میافتاد، اما الیاس میگوید که ماجرا به هفته آخر اسفند ختم نشد. «عملا کلاسهای ما هنوز هم که اردیبهشت از راه رسیده، هیچ شکل ثابتی به خودش نگرفته است. برخی استادان در تلگرام یا واتسآپ صوت میگذارند و بعضی هم مجبورند کلاسشان را در سامانه برگزار کنند. حتی سر ساعت هم به توافق نمیرسیدیم. یک استاد میگفت فلان روز کلاس را برگزار کنیم و روز پیشنهادیاش با کلاسهای دیگر بچهها تداخل داشت.» سامانه از کلاس بیرون میاندازدمان
الیاس که حالا ترم آخر دوره کارشناسی را پشت سر میگذارد مجبور شده تا از خیر بخشی از کلاسها بگذرد. «حذف ترم که مجاز نیست. مجاز هم بود که من نمیتوانستم، چون سال آخرم. از یک طرف دیگر کلی از درسهای تخصصی را برای ترم آخر گذاشته بودم و در این سامانه مجازی هم خبری از آموزش درستوحسابی نیست. صرفا دانشگاه دارد وظیفهاش را از سر باز میکند، نصف بچهها که نمیتوانند وارد سامانه بشوند، سر کلاس هم آنقدر صدای استاد قطع و وصل میشود که عملا برگزارشدن و نشدن آن تفاوتی ندارد.»
امیرعلی هم یکی دیگر از دانشجویان دانشکده ارتباطات است که کلاسهایش یکی در میان به مشکل میخورد. «پریروز با یکی از استادان درس روزنامهنگاری رادیویی و تلویزیونی داشتیم و استاد تا یک ساعت نتوانست وارد سامانه بشود، وقتی هم که وارد شد، مبحث طوری بود که باید برای ما فیلم پخش میکرد، اما نیم ساعت گذشت و فیلم در سامانه بالا نمیآمد. دست آخر استاد مجبور شد یک مبحث دیگر را شروع کند و نیم ساعتی راجع به آن حرف بزند و این تمام کلاس آن روز بود، وسط همین گیرودار خود من پنج بار از کلاس بیرون افتادم و دوباره وارد سامانه شدم و عملا همان حرفها را هم نفهمیدم.»
امیرعلی به این نتیجه رسیده که در کل کلاس مجازی محتوایی ندارد. «مگر یک نفر چقدر میتواند پای یک صوت دوام بیاورد؟ خستهکننده است و نه گفتوگویی توی کلاسها شکل میگیرد و نه چیز دیگر. در بهترین حالت فقط امید داریم که صدای استاد قطع نشود و مطلب را بفهمیم که آن هم هیچوقت اتفاق نیفتاده است.» چمنزار، عضو دانشجویی کمیته حمایت و نظارت بر انجمنهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی، این روزها که با دانشجویان دانشکدههای مختلف صحبت کرده، روایاتی از ناکارآمدی کلاسها شنیده است. «سامانهای که برای آموزش مجازی در دانشگاه ما استفاده میشود، نسخهای است که در ایران فارسیسازی شده و یحتمل آن را به دانشگاه علامه طباطبایی فروختهاند، اما چیزی که واضح است، نداشتن ظرفیت این سامانه برای برگزاری تمام کلاسهای دانشگاه است.» آمار دانشجویان غایب در کلاسهای مجازی مشخص نیست
چمنزار میگوید که قبل از سال جدید که سایت عملا بالا نمیآمد و حالا هم که کلاسها برگزار میشوند، خیلی از بچهها نمیتوانند شرکت کنند که یا به علت مشکلات زیرساختی سامانه است یا نبود اینترنت پرسرعت برای دانشجویان که در روستاهای مناطق مختلف هستند. «سال جدید با تأمین هزینه سرورها را ارتقا دادند، ولی دانشگاه هیچ آماری نداده که بگوید چه تعداد از دانشجویان نمیتوانند در کلاسها شرکت کنند و این دانشجویان هر کدام ساکن کدام یک از شهرها هستند؟ تنها آمار دانشگاه این بوده است که بگوید چه تعداد کلاس برگزار کردهایم.» به گفته این دانشجو، استادان نیز تا به امروز تجربه آموزش مجازی را نداشتند و همین بر مشکل تدریس افزوده است. «در یکی از کلاسها تمام مدت استاد مطالب درس را نوشته و برای بچهها فرستاده است و آنهایی هم که درسشان را باید به همراه فیلم و صوت و ... بدهند، کمترین امکانات را دارند و از سوی دیگر برخی از استادان هم هستند که هیچ نوع همکاری با دانشجویان ندارند.» اجبار به خرید کتابی خاص
چمنزار از روایتهای مختلف دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی از کلاسهای آنلاین چنین میگوید: «یکی از دانشجوها میگفت که استاد ورزش با پیگیری کلاس آنلاین برگزار میکند و هر هفته تمرینات کششی را هم برای بچهها میفرستد که در خانه انجام دهند یا دانشجویان یک استاد میگویند که استاد کتابی را بهعنوان منبع امتحان معرفی کرده است و هر چقدر هم که بچهها گفتند که تهران نیستند و نمیتوانند کتاب را تهیه کنند، نه حاضر شده است نسخه دیجیتالی از کتاب بدهد و نه منبع دیگری را معرفی کند.»
اما تنها دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی نیستند که این روزها با معضلات کلاسهای مجازی دستوپنجه نرم میکنند. کلاس مجازی در دانشگاه تهران هم قصه خودش را دارد. سامان که از سال 96 تا به امروز در رشته جامعهشناسی دانشگاه تهران درس میخواند، در توصیف کلاسهای کرونایی یک عبارت میگوید «مثل همیشه فشل». از این میگوید که کلاسهای 50 نفری، با 20 نفر دانشجو برگزار میشوند که این تعداد هم اکثرا دانشجویانی هستند که به اینترنت پرسرعت دسترسی داشتهاند. «من این ترم 18 واحد برداشتم که 9 کلاس میشد، اما فقط چهار کلاس برگزار شده است. بخش زیادی از مشکل همین سامانه است و سرعت اینترنت، اما استادان هم تا به حال تجربه آموزش مجازی را نداشتند، به عبارت بهتر باید گفت دانشگاه ما مثل دانشگاههای سوییس نیست که به راحتی با تمام امکانات کلاسهای مجازی و آموزش آنلاین را پی بگیرند.»
سامان از این هم میگوید که بعضی بچهها تصمیم گرفتند که ترم را حذف کنند و سر حوصله در فصلی دیگر سر کلاس بروند، اما دانشگاه تهران زیر بار حذف ترم بدون پرداخت سنوات نرفته است. «از یک طرف بعضی استادان هم هستند که هیچجوره با ما کنار نمیآیند. مثلا یکی از استادان ارشد انسانشناسی، دانشجویانش را موظف کرده سر ساعتی مشخص در گروه تلگرام حاضر شوند و اگر کسی 5 دقیقه هم دیر کند، غیبت میخورد. »
پس از این توصیفات سامان درنهایت دودو تا چهارتایی که با خودش میکند چنین نتیجه میگیرد: «خود کلاس حضوری چه آوردهای داشت که مجازیاش داشته باشد؟ این روزها در کلاسها شرکت میکنیم اما موبایل یا لپتاپ را به حال خود میگذاریم و مینشینیم کتابی را که دوست داریم، میخوانیم. لااقل از وقتمان هم استفاده کردیم.» دانشجوی دانشگاه، مشتری پاساژ نیست
همین نبود توجه مسئولان باعث شده تا الیاس بگوید که دانشگاه به دانشجو به چشم مشتری نگاه میکند. «معاون دانشجویی دانشگاه چند شب پیش لایو اینستاگرامی گذاشت و از حرفهایش مشخص بود که دانشگاه فقط میخواهد کلاسهایی را برگزار کند و هر چند پول خوابگاه را به ما پس دادند، اما برای بچههایی که در دوره شبانه درس میخوانند، هیچ صحبتی از برگرداندن پولشان نیست و از طرفی آموزش هم که طبق روال معمول در کمترین سطح کیفیتش جا گرفته.»
قطع و وصل شدن صدای استاد، سرعت پایین اینترنت و پیچیدگیهای رنگارنگ دیگر کلاسهای مجازی هر چند صدای دانشجویان مقطع کارشناسی را بلند کرده است، اما همه مشکل برگزاری کلاسها نیست. علی اهل یکی از روستاهای شهرستان کهگیلویه است و حالا دارد پایاننامه خود را در رشته مهندسی مکانیک مینویسد تا از دانشگاه گلپایگان، مدرکش را بگیرد. یک ماهی طول میکشد تا کار پایاننامه به اتمام برسد و دانشگاه به علی گفته که جلسه دفاع مجازی برگزار خواهد شد. «در این مدت که کرونا آمد، ما هم مثل همه اعضای جامعه نگران بودیم، نگران جان خانواده، خواهر و برادر و پدر و مادرمان، تمرکزمان به کل از بین رفته است. هر وقت شروع کردم روی پایاننامه کار کنم، صدای تلویزیون بلند شد که آمار کشتهشدگان کرونا در شهرهای مختلف.»
با این حال، علی به هر ضرب و زوری که هست، این روزها تحقیق برای نوشتن پایاننامه را از سر گرفته است. «دانشگاه که به کل تعطیل است و دسترسی به مقالات و منابع مختلف ندارم. از طرفی پروژههای ما با نرمافزارهای جورواجور انجام میشود و با لپتاپ خودم امکان انجام کار با هیچکدام را ندارم. اینجا هم که جایی پیدا نمیشود که بگوییم کتابخانه تخصصی است و دسترسی به منابع و مقالات مختلف داریم یا سیستمهایی است که بتوانیم با ابزار مختلف پروژههای خود را جلو ببریم.»
همین نکته را علیرضا چمنزار هم درباره دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: «پیش از کرونا هم قرارداد دانشگاه ما با سایتهایی مثل «نورمگز» تمام شده بود و الان هم که کرونا آمده بسیاری از دانشجویان کارشناسیارشد که بخواهند پایاننامه بنویسند یا دانشجویان کارشناسی که بخواهند تحقیقی انجام دهند، دسترسی به مقالات ندارند و برخی مجبور شدند تا از دانشجویان دانشگاه تهران، مقالات این سایتها را دریافت کنند.»
علی میگوید که تا چند ماه آینده باید از پایاننامه خود به صورت مجازی دفاع کند. «شاید بد نباشد. دستکم اضطراب جلسه حضوری را ندارد، اما تا اینجای کار، کلاسهای مجازی دایم قطع و وصل میشود و اگر همین اتفاق در جلسه دفاع بیفتد چطور قرار است استادان داور نقد خود را بگویند و من هم توضیحات را بدهم؟»
در دانشگاههای آزاد اما دانشجویان علاوه بر اینکه از کیفیت کلاسهای مجازی دانشگاه شاکیاند، نسبت به پولی که برای هر واحد پرداختهاند نیز اعتراض دارند. مهشید که در دانشگاه علوم تحقیقات، بیوشیمی میخواند، میگوید کلاسهای مجازی یا در سامانه دانشگاه یا در گروههای تلگرام و واتسآپ برگزار میشود. «بیشتر کلاسها در گروه واتسآپی برگزار میشود، استاد نکاتی را که میگوید ضبط میکند و چند پوشه هم در اختیار ما قرار میدهد، اما برای درسی مثل بیوشیمی که هزار سوال برای دانشجو پیش میآید، چنین کلاسی اصلا فایده ندارد.» کلاسهای واتسآپی به درد نمیخورد
هرچند کلاسهای آنلاین هم گاهی قطع و وصلی دارد اما مهشید میگوید کلاسهای آنلاین مفیدتر است و دستکم بحثی بین دانشجویان و استاد شکل میگیرد. «برای بعضی بچهها مشکل پیش میآید که گاهی صدای استاد را واضح نشنوند و از یک جمله عقب بمانند، اما بهطورکلی کلاس آنلاین بهتر است.»
از 16 واحدی که این ترم مهشید برداشته و پول آنها را پرداخته، تنها سه کلاس در سامانه دانشگاه و به صورت برخط برگزار میشود و بقیه کلاسها در گروههای پیامرسانها. «چهار کلاس که در گروهها برگزار میشود و عملا فایدهای ندارد و دو تا از کلاسها هم که همان اول استادانشان، پوشهای در گروه گذاشتند و دیگر چیزی نگفتند. بعد که با آنها صحبت کردیم، گفتند که کلاس در گروه واتسآپی فایده ندارد.»
دانشگاه علوم تحقیقات به مهشید و دیگر دانشجویان گفته است مبلغی که برای برداشتن واحدها دادند دیگر به آنها پس داده نمیشود، چراکه کلاسها درحال برگزاری است. «فقط گفتند که هر دانشجو میتواند ترم آینده سه درس را بهطور رایگان بردارد اما بعضی درسها مثل آزمایشگاه که فقط باید حضوری برگزار شود بهطور کل لغو شده و دانشگاه هم هیچ خبری از بازگشت پول این کلاس یا چگونگی برگزاری آن نداده است و تنها گفتند امتحانات بیستوهشتمتیرماه برگزار میشود.»
افسانه هم که در دانشگاه سوره در رشته کارگردانی سینما تحصیل میکند، میگوید کلاسهایشان تازه از اول اردیبهشت آغاز شده است. «دانشگاه ما از بیستوسومفروردین کلاسها را شروع کرد. اول کلاسهای رشته ارتباطات شروع شد و بعد رشته معماری و دستآخر هم کلاسهای گروه هنر را برگزار کردند.»
کلاسهای افسانه بیشتر عملی است و تدریس در خلال سر و کله زدن استاد و شاگردان ادامه مییابد. «کلاسی داریم که موضوع آن طراحی بدن انسان است. این کلاس اینطور بود که استاد طرحی از دست یا سر انسان میکشید، توضیحاتی میداد و بعد ما باید آن را میکشیدیم و تحویل استاد میدادیم و اشکالات سر کلاس مطرح میشد، اما الان استاد طرحی میکشد و در گروه واتسآپ میگذارد و ما هم باید از روی همان طرح تقلید کنیم بدون آنکه بدانیم استاد برچه اساسی طرح را کشیده است.»
سایر اخبار این روزنامه
سایه سنگین کرونا بر آموزش کودکان استثنایی
حسن روحانی: بازگشایی اماکن مذهبی از دغدغههای دولت است
وضع سفید و قرمز نداریم
ممنوعیت سود بانکی برای سپردههای دستگاههای اجرایی
آهنگسازم، نه پیشگو
پای لنگان آموزش آنلاین در دانشگاهها
«مهربانی» در ماه میهمانی
لزوم تدوین شروط بازگشایی سینماها
برف بهاری در جادههای 2 استان
پیام مهم سقوط نفت برای اقتصاد