آقایان مسئول، به عواقب کار فکر کرده‌اید؟!

 
 
 
 


از هشتم فروردين‌ماه 99 سختگيري‌ها و فاصله‌گذاري اجتماعي و فيزيکي براي جلوگيري از شيوع بيماري کرونا آغاز شد و در 23 فروردين‌ماه 99 يعني بعد از دو هفته همه‌چيز به حالت عادي درآمد و ستاد ملي مقابله با کرونا به رياست رئيس‌جمهور دستورالعمل‌هايي صادر کرد که برخلاف موازين بهداشتي به‌نظر مي‌رسد که در زير به آن خواهم پرداخت. در 23 فروردين‌ماه ستاد ملي مقابله با کرونا اعلام کرد کسب و کارهاي کم خطر در 30 استان کشور مي‌توانند به فعاليت بپردازند حالا چرا ستاد کرونا بعد از دو هفته دست به اين کار زد چون خزانه دولت خالي بود و با بسته‌بودن مراکز کسب و کارها مردم دچار مشکل مالي و اقتصادي مي‌شدند و دولت نمي‌توانست به آنها کمک کند. آيا ستاد نمي‌دانست که با شروع فعاليت‌هاي مردم ديگر در خانه بمانيد چه مفهومي پيدا مي‌کند؟ با آماري که از طرف وزارت بهداشت از فوتي‌ها و مبتلايان هر روز اعلام مي‌شود که سير نزولي دارد، ديگر همه فکر مي‌کنند کرونا کنترل شده و مردم در شهر‌بودن را بر قرنطينه خانگي ترجيح مي‌دهند. از يک طرف عدم سخت‌گيري‌ها و ازدحام جمعيت و از يکسو پايين آمدن آمار فوتي‌ها و مبتلايان مي‌تواند جمع شود؟ مگر سازمان نظام پزشکي کشور اعلام نکرد فاصله‌گذاري هوشمند نيازمند کنترل و نظارت جدي است و دکتر زالي اعلام کرد که 40‌درصد مردم کلانشهر تهران کرونا را جدي نگرفته‌اند؟ گرچه مدارس، دانشگاه‌ها و اماکن مذهبي و مشاغل پرخطر تعطيل مي‌باشند وليکن با اين حال جامعه به‌خصوص در تهران وضع خوبي ندارد. چرا کشورهايي که به‌موقع سختگيري‌ها و قرنطينه را در کشورشان اعمال کردند و به موقع آن را رفع کردند؟ سوال اساسي اينجاست که جان مردم براي دولت مهم است يا اينکه دولت بار مالي را از دوش خود بردارد؟ در حال حاضر دو سوم کارمندان در ادارات مشغول به کار هستند و يک سوم کارمندان يا در مرخصي بسر مي‌برند و يا دورکاري مي‌کنند وليکن از ازدحام جمعيت ادارات کاسته شده است و اين تجمع و ازدحام براي بهداشت بسيار خطرناک است. ما ايرانيان عادت کرده‌ايم که برنامه‌هايمان کوتاه‌مدت و به قول معروف کلنگي باشد. ما با هر چيزي مي‌خواهيم در اجتماع مبارزه کنيم و يا مي‌خواهيم برنامه‌اي براي رفاه اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي تدوين کنيم به‌صورت کوتاه‌مدت باشد و براي مهار کرونا نيز از همين ايده استفاده کرده و فقط براي دو هفته فاصله‌گذاري اجتماعي را اعمال نموديم و بعد از آن با شروع فعاليت‌ها اسم آن را گذاشتيم فاصله‌گذاري هوشمند و اينچنين مردم را به حال خود رها کرديم و همه چيز را به عهده خودشان گذارديم بدون اينکه به عواقب اين کار فکر کنيم. در پايان بايد بگويم دولت نبايد مردم را به حال خود رها کند و فقط به آنها توصيه نمايد که فاصله‌گذاري اجتماعي و ايمني بهداشتي را رعايت کنيد و مي‌توانيد به کسب و کار خود و مراوده با يکديگر بپردازيد فقط بار مالي و اقتصادي بر دوش دولت نگذاريد.