«نون. خ» نمی‌خواست با تقلید از دیگران مردم را بخنداند

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فصل دوم از سریال «نون. خ» برخلاف انتظار بینندگانی که با این سریال همراه شده بودند، ناگهان به پایان رسید و انتظار‌ها برای ساخت فصل سوم را به همراه آورد. افزایش چشمگیر مخاطبان «نون. خ ۲» نسبت به فصل اول این سریال، باعث شد تا «نون. خ» از نظر مخاطبان تلویزیون بهتر از سریال‌های نوروزی سینما بدرخشد. یکی از بازیگرانی که در فصل دوم «نون. خ» هنرنمایی‌اش بیشتر به چشم آمد، سیروس میمنت است که ایفاگر نقش «کیوان» در این سریال بود. میمنت در گفتگو با «جوان» از بازی در «نون. خ» می‌گوید.
شما اصالتاً کرمانشاهی هستید، آیا بازی در «نون. خ» به خاطر کرد بودنتان بود یا سابقه همکاری‌های گذشته با سعید آقاخانی؟
نه به خاطر کرد بودنم نبود. با سعید دوستی دیرینه‌ای دارم. از زمانی که دانشجو بود و «ساعت خوش» را کار کرد افتخار آشنایی و دوستی با وی را دارم. در این مدت با هم کار کردیم، متن نوشتیم و بازی کردیم. بعد‌ها که وی شروع به کارگردانی هم کرد در کارهایش نقش‌هایی را بازی کردم. سریال «خانه به دوش» که رضا عطاران کارگردانش بود، طرح داستان برای من و سعید آقاخانی بود که بعد داستانی پیش آمد و نمی‌خواهم درباره‌اش حرف بزنم.
چند کار با آقاخانی انجام دادید؟


زیاد بوده، از «جادوی مهتاب» به کارگردانی بهمن زرین‌پور خدابیامرز گرفته تا «خانه آرزوها»، هر جا هم که آقاخانی کارگردانی کرده نقشی را بر اساس توانایی‌هایم به من پیشنهاد داده و بازی کرده‌ام. بازی در «نون. خ» هم بر اساس همین شناخت بود نه اینکه صرفاً به خاطر کرمانشاهی بودن من باشد.
«کیوان» نقش محوری در فصل دوم «نون. خ» داشت، از بازی در این نقش بگویید.
کیوان نقش حساسی بود؛ مردی مغرور که برعکس ظاهر خشن دارای قلبی مهربان و کوچک بود، مردی عاشق پیشه که بلد نبود عشقش را چگونه ابراز کند. برای خودش خط قرمز‌هایی داشت که باعث طنز می‌شد. نقش کیوان مابه ازای تلویزیونی نداشت، وقتی سعید نقش را برای من تعریف کرد، وحشت کردم که نکند از پس آن برنیایم، کاراکتر بسیار سختی بود. نقش بسیار هوشمندانه نوشته شده بود.
چطور به «کیوان» رسیدید؟ خیلی از بازیگران نقش‌ها را بر اساس تجربیات و خاطرات می‌سازند، مثلاً حمید لولایی در جایی گفته که نقشش در «زیر آسمان شهر» را بر اساس شخصیت پدرش ساخته!
شخصیت کیوان تیپ نبود. وقتی شما تیپ اجرا می‌کنید، چون مردم در کوچه و خیابان نمونه‌اش را دیده‌اند کار راحت‌تر است، مثلاً همان مورد حمید لولایی، شاید چنین پدری در خیلی از خانواده‌ها باشد، ولی شخصیت «کیوان» کاراکتر بود. خیلی تلاش کردم مابه‌ازای بیرونی‌اش را پیدا کنم، راهنمایی‌های آقاخانی و محمد تنابنده کمک زیادی به من کرد.
سریال «نون. خ» فقط چند بازیگر حرفه‌ای داشت و فکر می‌کنم بازی با بازیگران بومی کمی سخت بود و برای همین بار طنز بیشتر بر دوش سعید آقاخانی، شما و چند بازیگر دیگر بود!
بله درست است. سعید خیلی اصرار داشت که کار‌هایی که دیگران انجام داده‌اند را انجام ندهیم. یک بار در صحنه‌ای یکی از بازیگران گفت «بزن اون دست قشنگه رو»، سعید خیلی ناراحت شد و کات داد. گفت نمی‌خواهم به هر شکل که شده مردم را بخندانیم و کار‌ها یا حرف‌هایی که دیگران زده‌اند را بزنیم که مردم را اینجوری بخندانیم، اصلاً قصد خنداندن مردم را به این شکل نداریم بلکه تلاش می‌کنیم از تقابل میان نقش‌ها خنده به وجود آید، نه از اصرار ما!
این وسواس باعث سخت‌تر شدن کار نمی‌شد؟!
خیلی از کار‌هایی که در گذشته باعث خنده مردم می‌شد الان دیگر خنده‌دار نیست. طنز‌های دهه ۷۰ که در آن با کج کردن دهن یا مسئله چاق و لاغری دنبال خنده بودند، این کار‌ها الان دیگر کسی را نمی‌خنداند. الان شاید یک کمدی خیلی شیک و اتوکشیده باشد ولی بر اساس موقعیتی که به وجود می‌آورد خنده را روی لب مردم بیاورد. خنداندن مردم روز به روز سخت‌تر می‌شود به خصوص مردم ایران.
خب می‌شود گفت مردم ایران یک خط تولید شبانه‌روزی جوک دارند که خیلی زود جوک‌ها را کهنه می‌کنند، خنداندن این مردم هم راحت و هم خیلی سخت است!
شاید مردم دیگر نقاط دنیا خیلی راحت بخندند، مثلاً انگلیس را نگاه کنید، من هیچ وقت نتوانستم به کار‌های «نورمن ویزدوم» بخندم یا نوشته‌های «جرج برنارد شاو» به نظرم اصلاً خنده‌دار نیست، مثلاً برنارد شاو یک لطیفه دارد که می‌گوید «روزی به رستوران رفتم و گارسون به من منوی غذا را داد، چون عینک مطالعه همراهم نبود به گارسون گفتم لطفا منو را برای من بخوان و او گفت من هم مثل شما بی‌سوادم» خب این جوک برای ما اصلاً خنده‌دار نیست، حتی بازیگری مثل «وودی آلن» هم نمی‌تواند با کار‌هایی که ۲۰ سال پیش می‌کرد، امروز مردم را بخنداند.
«نون. خ» در کنار بحث طنز، به ارتباطات مردم باهم توجه داشت؛ مردمی که به هر بهانه دور هم جمع می‌شدند!
بسیاری از چیز‌های فراموش شده را به ما یادآوری می‌کرد، مثل همین دورهم بودن‌ها که در زندگی شهرنشینی و آپاراتمان‌نشینی بسیار کمتر شده است. در «نون. خ» مردم با هم و در کنار هم زندگی می‌کنند، در حالی که در شهر‌ها همسایه از همسایه بی‌خبر است. «نون. خ» نشان داد که همنشینی و همیاری چقدر مهم است، به خصوص ما کرد‌ها که زندگی اجتماعی‌مان اینگونه است و در اتفاقات تلخ مانند مرگ عزیزان یا شادی‌ها همه کار‌ها به صورت جمعی انجام می‌شود.
«نون. خ» تلاش کرد بخشی از فرهنگ مردم کردستان را نشان دهد، چقدر در این کار موفق بود؟
زمانی یکی از همسایه‌های من گفت چقدر لباس‌های کردی زیباست! گفتم به کردستان یا کرمانشاه سفر کردی؟ گفت نه، اخبار حمله داعش به کوبانی را از تلویزیون دیدم و متوجه شدم کرد‌ها چقدر لباس‌های زیبا و رنگارنگی دارند. چقدر بد بود اینکه نتوانسته‌ایم فرهنگ خودمان را به مردم خودمان نشان دهیم و تازه یک نفر با دیدن خبر یک تلویزیون بیگانه متوجه شود مردم کرد در کوبانی سوریه چقدر لباس‌های خوبی دارند. «نون. خ» تلاش کرد تا فرهنگ مردم کرد را نشان دهد و این حاصل تلاش‌های آقاخانی بود.
خیلی از تماشاگران از پایان ناگهانی سریال خرسند نیستند، آیا «نون. خ» ادامه دارد؟
«نون. خ» در این فصل به پایان رسید، اتفاقاً در بهترین جای ممکن هم به پایان رسید، یک پایان خوش با موسیقی زیبا و آهنگ «شیرین شیرین». ما در شرایط کرونا چند روزی کار را پیش بردیم و مهدی فرجی تهیه‌کننده کار هر روز تیم پزشکی برای معاینه بچه‌ها می‌آورد، اما کار به جایی رسید که دیگر جان افراد در خطر بود برای همین کار به پایان رسید. احتمالاً سریال در فصل سوم و فصل‌های بعدی ادامه خواهد داشت و قول می‌دهم که قطعاً فصل سوم بهتر خواهد بود.