ايران در«تله ‌درگيري نظامي» آمريكا نمي‌افتد

آرمان ملي- عليرضا پورحسين: ‌در پي بيانيه ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريکا در منطقه و متعاقباً اظهارات مقامات سياسي و نظامي اين کشور و ادعاي ايجاد مزاحمت 11 قايق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در 27 فروردين براي ناوهاي آمريکايي در شمال خليج‌فارس و عبور نزديک و بسيار سريع آنها از مقابل دماغه و انتهاي ناوها که درحال عمليات مشترک بودند، دونالد ترامپ رئيس‌جمهوري آمريکا به تازگي در صفحه توئيتري خود با انتشار پستي نوشته است که به نيروي دريايي ايالات متحده دستور داده‌ام هر قايق مسلح ايراني را که در دريا براي کشتي‌هاي ما مزاحمت ايجاد کند، هدف قرار داده و نابود کند. اين اظهار‌نظر با واکنش‌هاي زيادي همراه شد تا جايي که حتي برخي صاحب‌نظران آمريکايي نيز آن را غير‌اصولي دانسته و اعلام کرده‌اند، دستور براي شليک بايد مبتني بر ادراک نيت خصمانه باشد و اين عاملي است که ترامپ در دستور خود در نظر نگرفته است. نمي‌توان به سمت کسي صرفا به اين دليل که ايجاد مزاحمت مي‌کند شليک کرد. مانورهاي قايق‌هاي ايران ذاتاً تهديدي عليه ناوهاي آمريکايي محسوب نمي‌شوند. نظاميان ايالات متحده در آب‌هايي به تردد مي‌پردازند که جنبه بين‌المللي دارد؛ اما در نزديکي مرزهاي ايران است. بنابراين هرگونه واکنش از سوي ايران مي‌تواند منطقي به نظر آيد. در راستاي بررسي اين مسائل «آرمان ملي» با فريدون مجلسي، کارشناس مسائل بين‌الملل و ديپلمات پيشين گفت‌وگويي داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
رفتارهاي تحريک‌آميز ايالات متحده در خليج‌فارس را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
نکته حائز اهميت اين است که با وجود اينکه کشتي‌هاي ايالات متحده در آب‌هاي بين‌المللي تردد مي‌کنند اما در نزديکي مرزهاي ايران به اقدامات تحريک‌آميز دست مي‌زنند. قطعا اين حرکات حساسيت‌هايي را براي نظاميان ايران به‌وجود مي‌آورد که با توجه به نزديک بودن به مرزهاي ايران کاملا طبيعي است. بعضا مناطق بهره‌برداري ايران نيز مورد تردد قرار مي‌گيرد. از سوي ديگر اقدام نيروهاي ايراني سبب مي‌شود نظاميان آمريکايي که خود را قدرت برتر نظامي جهان مي‌دانند مجبور به مقابله شوند و بارها بر جديت خود براي حضور در منطقه تاکيد کنند و اگر اين امر را به جهان نشان ندهند لطمات جدي به جايگاه آنها در جهان وارد مي‌شود. وضعيت روابط ايران و آمريکا جنگي است اما اين نزاع صرفا به سياست و اقتصاد محدود شده است و بعيد به نظر مي‌رسد منجر به برخورد نظامي شود.
ايالات متحده از رويارويي نظامي با ايران هراس دارد؟


در اين رابطه بايد گفت ايالات متحده دست به خطر بزرگ نمي‌زند و زماني که ابزار اقتصاد را در اختيار دارد، هيچ‌گاه با ابزار نظامي وارد يک ورطه بي‌پايان نمي‌شود. ايران به علت ضعف‌هايي که در اقتصاد خود دارد کمتر مي‌تواند در اين عرصه قوي ظاهر شود. بنابراين الان براي آمريکا فرصتي پيش آمده تا ريسک‌هاي نظامي خود را به راحتي اجرا کند. امروزه شاهد هستيم کشورهاي دوست نيز مجبور به تبعيت از تحريم‌ها عليه ايران هستند تا جايي که عراق با تلاش‌هاي فراوان فقط در حوزه‌هاي بسيار محدود توانسته با ما تبادل داشته باشد. زماني که چنين فضايي به راحتي براي آنها ايجاد شده تا به ايران فشار آورند،‌ هيچ‌گاه وارد عرصه ديگر نمي‌شوند و اين بيانيه‌ها صرفا جنبه سياسي و رسانه‌اي دارد.
جمهوري اسلامي ايران در قبال رفتارهاي تحريک‌آميز ايالات متحده بايد چه واکنشي نشان دهد؟
اتهاماتي از جمله عدم‌رعايت روابط و قوانين بين‌المللي از سوي ايران که طي سال‌هاي اخير به کشور وارد شده است بيشتر جنبه سياسي و رواني دارد تا بتوانند اذهان عمومي را عليه ايران خدشه‌دار کنند. در حال حاضر سياست دولت آن است که به قوانين بين‌المللي استناد کرده و خود را در پناه سپر قانوني قرار دهد و اين موضوع براي ايران يک قدم رو به جلوست. در حال حاضر حضور در سازمان ملل و شکايت از لاهه کار بسيار صحيحي است که مي‌تواند در تمامي عرصه‌ها يک گام حقوقي و ديپلماتيک رو به جلو براي ايران باشد. اين اقدام بهانه را از کشورهاي سودجو مي‌گيرد. در حال حاضر آمريکا مرتکب اعمال تحريک‌آميز و تهديد شده است. آنها اعلام کرده‌اند ايران نبايد موشک بسازد اما مملکت نمي‌تواند خود را قرباني برخي از حرکات و خواسته‌هاي غربي‌ها کند و اين حق طبيعي ايران است که در مقابل اين تهديدها ابزاري در اختيار داشته باشد. ايران با رفتارهاي قانوني مي‌‌تواند از خود بهتر دفاع و ابزارهاي دفاعي خود را ساخته و وسايل توسعه اقتصادي و صنعتي‌اش را فراهم کند تا در زمان لازم بتواند دفاع خود را قوي‌‌تر کند. يک اقتصاد قدرتمند مي‌تواند پشتوانه بسيار مناسبي براي قدرت نظامي باشد و دست کشور را در عرصه سياست بازتر کند.
تقابل ايران و آمريکا در منطقه چه سرانجامي دارد؟
قدرت نظامي ايران در منطقه بسيار توانمند و موثر است و قدرت پاسخگويي خوبي در برابر تهديدات منطقه‌اي دارد، اما بايد توجه کرد که بخشي از منافع و تاسيسات آمريکا در اين منطقه هست و کشور آمريکا در هزاران کيلومتر دورتر قرار دارد و آنچه سبب مي‌شود آمريکا آسيب کمتري ببيند همين دور بودن از منطقه خطر است. آنچه مورد اهميت است اين است که روش‌هاي سياسي را در دستور کار قرار داد؛ امري که به نظر مي‌رسد آمريکا نيز تحت‌فشارهاي جهاني به آن تن دهد. در اين مسير بايد نگاهي عميق به مسائل و اختلافات داشت. آنچه در ماه‌هاي اخير در عراق رقم خورده نيز نشان مي‌دهد که تقابل نظامي براي هيچ يک از طرفين مفيد نيست. آنچه مسلم است اينکه هيچ يک از کشورهاي جهان در نزاع ايران و آمريکا خود را به خطر نمي‌اندازند و آن به اين علت است که جنگي بزرگ خواهد بود. بنابراين طرفين و جهانيان بر حل تقابل‌ها در عرصه سياست توافق دارند و به نظر مي‌رسد اين مساله در همين عرصه نيز ادامه پيدا کند.