نقدی بر ۲۵ سال فعالیت نظام مهندسی

معصومه مصفایی‪-‬ سازمان نظام مهندسی برای مرتفع کردن موارد خواسته شده در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان سال ۱۳۷۴ تاسیس شد تا اهداف کلی زیر را برآورده کند:
۱- مهندس فنی و متخصص ساختمان در راس هرم سازندگی قرار گیرند و صاحبان مهارت‌های فنی در سطوح میانی و کارگران فنی بدنهٔ هرم فنی ساخت و ساز ساختمان‌سازی در ایران را تشکیل دهند.
۲-ایجاد یک جامعهٔ حرفه‌ای مولّد ثروت، رفاه، دانش و هنر برای اعضا.
۳-مراقبت از ایمنی، بهداشت و آسایش محیط‌های مسکونی و مدیریت خردمندانهٔ توسعهٔ سالم فضاهای زیستی به کمک مهندسان طراح و نظارت کلی سازمان نظام مهندسی ساختمان.


۴-ارتقای توان سازندگی و نوآوری در صنعت ساختمان در سطح ملی و منطقه‌ای و ایجاد بستری برای رقابت‌های بین‌المللی.
حال بعد از ۲۵ سال فعالیت باید بررسی کرد که آیا این سازمان تخصصی و صنفی توانسته به اهدافی که در جهت آن ایجاد شده دست یابد؟ و با چه چالشهای جدی روبرو بوده ؟ آیا این سازمان به یک ماشین فرسوده و مستهلک تبدیل شده که نیاز به بازیابی و بازسازی دارد که برای رسیدن به پاسخی درست و منطقی در دو مطلب به این موضوع خواهم پرداخت. یکی از چالشهای نظام مهندسی عدم تناسب بین مسئولیت مهندس ناظر و تعرفه ی دریافتی بابت این خدمت می‌باشد که به شیوه ی دریافت آن هم ایرادات فراوانی وارد است. اولا وقتی یک کارفرما براحتی میتواند در انتخاب ناظر دخل و تصرف داشته باشد و اینکه متاسفانه برخی از مهندسان به دلایل مشکلات عدیده ی معیشتی حاضرند با مبلغی کمتر از حداقل تعرفه مشخص شده وظیفه ی خطیر نظارتی را بپذیرند و از طرفی کارفرماهای بسیاری حتی در پرداخت همان حداقلی چانه زنی میکنند این در صورتی است که همه ی ما وقتی به پزشک یا متخصص دیگری مراجعه میکنیم بدون هیچ اما و اگری هزینه تعرفه و شاید بیش از آن را پرداخت کنیم و البته در بسیاری از مواقع ان بزرگواران نسبت به نتیجه تخصص خود تعهدی ندارند اما یک مهندس تا سالها نسبت به مهر و امضای نظارتی خود مسول و پاسخگو خواهد بود و این یکی از کوتاهی‌ها و ضعف بزرگ سازمان نظام مهندسی در ۲۵ سال اخیر بوده و هست . عدم تعریف فعالیت مهندسی ساختمان
در قانون کار یکی دیگر از ضعف‌های مدیریتی سازمان
در سالهای اخیر بوده است چرا که یک مهندس در طول سالهایی که توانایی کار نظارت و فعالیت حرفه ای دارد با حداقل درآمد معیشتی روبرو است پس چگونه میتواند در دوران از کارافتادگی و بازنشستگی گذران زندگی کند؟ نظارت فنی و کیفی و خدمات مهندسی که اتفاقا یکی از مشاغل حساس و پرخطر میباشد چرا نباید توسط کارفرما بیمه شود؟ یا بهتر بگویم چرا دستورالعمل الزام کارفرما به بیمه تامین اجتماعی مهندس ناظر وجود ندارد؟
دو موضوع دیگر که از اهمیت ویژه ای برخوردار است ارجاع کار ناعادلانه و همچنین حضور
غیر متخصصین در امر ساخت و ساز است.
ارجاع کار ناعادلانه به جامعه ی مهندسی در امر نظارت از موضوعات ریشه ای و اساسی است چرا که می‌توان نمونه‌های بسیاری را عنوان کرد که به برخی بصورت فله ای با توجه به نفوذی که در برخی نهادها دارا هستند ارجاع می شود.بطوریکه مهندس ناظر، فرصت نظارت برای یکبار هم از پروژه ندارد و به سان ماشین امضا عمل می‌کند و از طرفی حضور اقشار ناکاربلد و سودجو به امر ساخت و ساز یا به اصطلاح بساز بفروش در صنعت ساختمانی کشور یکی از معضلاتی است که باید هر چه زودتر برای آن چاره ای اندیشید. امروزه شاهدیم که از قشر پزشک، وکیل، حسابدار، بازنشسته، کشاورز ، بازاری و ... به اسم بساز بفروش وارد عرصه ی خطیر ساختمانی شدند که متاسفانه بدون مدرک تحصیلی و دانش نام مهندس را هم به یدک میکشند و این ایراد بر سازمان نظام مهندسی وارد است که چرا راه حل، قانونی و ابتکار عملی برای محدود کردن این چالش بکار نبست؟
ایا نمیشد با همکاری و هم افزایی با نهادهای صدور مجوز قانونی مشخص و محدود کننده در این رابطه وضع کرد؟ این سوال بصورت جدی مطرح است که آیا کانون وکلا و یا نظام پزشکی و یا سازمان غذا و دارو برای یک مهندس مجوز وکالت، طبابت و یا داروخانه صادر می‌کند؟ این مسایل و سوالات بسیاری در رابطه با ۲۵ سال فعالیت نظام مهندسی ، چالشها و اهداف آن وجود دارد که امیدوارم در مطلب آینده بررسی دقیق و کاملتری از آن داشته باشیم تا بتوان با هم اندیشی نسبت به موفقیت این سازمان صنفی که بیش از نیم میلیون نفر در ان عضویت دارند، موثر بود.