روزنامه آرمان ملی
1399/02/08
مرگ حتی از رگ گردن نیز به ما نزدیکتر است
در همين چند روز، ناگهان خبر رسيد که يکي از عزيزترين اقوام نزديکمان که مشکل جسمي چنداني نداشت، براي هميشه از بين ما رفت. باورمان نميشد کسي که دلواپسيهايش براي سلامتي همگان، ضرب المثل فاميل بود، با پاي خودش جهت يک عمل جراحي ساده به بيمارستان رفت، اما بطور ناباورانه در اثر بيماري ديگري، همين موجود مرموز نامرئي، بدون هيچ نشانه از نشانههاي کرونا، به کما رفت و برنگشت. مرگ اين عزيز، مفهوم واقعي جمله معروف «مرگ از رگ گردن به آدم نزديکتر است» را برايمان روشن کرد که خود برگرفته از آيه 16 سوره «ق» است که خداوند بزرگ ميفرمايد:« نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»مرگ و زندگي، دو اتفاق معنادار براي جسم انسان هستند که چون دو کليد با يک بار خاموش و روشن شدن ، انسان به دنيا ميآيد و يا از اين عالم خاکي ميرود و آنچه در اين بين از او ميماند، انسانيت را معنا ميبخشد. در اتفاق اول که ماجرايش 30 بار در قرآن کريم آمده، انسان از خاک يا گِل خشکيده يا از لجن يا از عصاره گل آفريده شده که «عَلَق» و «مضغه» از تعابير آن هستند که داراي استخوان و در نهايت گوشت ميشود و «جسم» شکل ميگيرد و انسان با روشن شدن کليد زندگي، پا به جهان هستي ميگذارد تا چند صباحي را همچون مسافري، با بليت جبر و اختيار، بر قطار سرنوشت سوار شود تا اتفاق دوم با روشن شدن کليد مرگ بيفتد و زندگي خاموش شود. در تمام اين مسير کوتاه يا بلند، با توجه به دين، فرهنگ و باورها، دائما به انسان ميآموزند و هشدار ميدهند که «اي انسان؛ مرگ از رگ گردن به تو نزديکتر است.» حقيقت اين است که خودم اين عبارت را مانند متون دروس علوم انساني تکرار ميکردم که آري، مرگ از رگ گردن به من نزديک تر است؛ اما کدامين رگ گردن؟ درک نميکردم. هياهوي جهاني و خبرهاي پي درپي از آمار روزانه قربانيان اين موجود نامرئي مرموز، چه ملموس و باورمند به همه ما آموخت که مرگ نه تنها از رگ گردن به انسان نزديکتر است، بلکه بخش لاينفک زندگي هر انسان است که وقتي از نفس کشيدن خسته شد، مرگ بيدار ميشود تا زندگي با آرامش بخوابد. اوج شگفتي وقتي رقم ميخورد که همه انسان ها، با هر دين و مذهب، با آگاهي از اين موضوع و با حس ملموس اين نکته که کرونا چون سايهاي به دنبال ماست تا سبب خاموشي کليد زندگي شود؛ باز هرگز قانع به آنچه دارند، نميشوند. بعضيها در همين شرايط بيماري مرگزا و واگير کرونا، چشم به مال اندوزي دوختند و رحم و مروتي به ديگران ندارند و با احتکار نيازهاي ضروري که ميتواند مانع مرگ انساني شود، به دنبال راهي براي پر کردن چاه طمع خود هستند. کجاست سعدي شيرين سخن که در آن بيت هشدار دهنده، با طنزي تلخ، گفت چشم تنگ دنيادوست را / يا قناعت پر کند يا خاک گور؟!
سایر اخبار این روزنامه
الان مردم دارايیهای خود را بيشترمی فروشند
ربناي شجريان را پخش كنيد شايد فرصت آخر
دست پيش زدن ترامپ براي فروپاشي كامل برجام
مسئولان برای غربت ترخيص شد گان كرونا چارهای بيانديشند
احزاب حرفهايتر جايگزين شوراي عالي اصلاحات
بازگشت ٣ استان به وضعيت قرمز
كينه شتري احمدينژاديها عليه قاليباف
دارم به این فکر میکنم...
اعتماد عمومی و مساله مدیریت کرونا
مرگ حتی از رگ گردن نیز به ما نزدیکتر است
کرونای کوچک ، دیوار بلند مدارس
توضیح درباره نامه وزیر ارشاد مربوط به انتشار اخبار کرونا
خدا پدر سعید آقاخانی را بیامرزد
اينها«گدازاده» هستند؛ نگوييد«آقازاده»