کیهان در انتقاد از اصلاح‌طلبان به دلیل «حمله به مجلسی که هنوز نیامده» مدعی شده این رفتار پوششی است بر ناکارآمدی و کارنامه ی غیر قابل ارائه ی آنان

دلواپسان کمرِ استدلال را شکستند یا اصلاح‌طلبان؟!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک فعال اصلاح طلب در گفت و شنودی
کوتاه با آفتاب یزد با بیان این موضوع که؛« مجلس یازدهم از تمامی‌مجالس پیشین متفاوت تر خواهد بود، حتی مجلس هفتم!» خاطر نشان می‌سازد:
« آن چه در انتخابات مجلس بیش از اهمیت مجلس مد نظر بود، نگاه پیش مقدمه ای به انتخابات ریاست جمهوری بود گویی انتخابات دوم اسفند98 مرحله ای بود که باید سپری می‌شد و عبور یا عدم عبور از آن در نیت‌ها تغییری ایجاد نمی‌کرد زیرا رسیدن به بهارستان یک ابزار و یا یک مقدمه برای بازگشت به پاستور قلمداد می‌شود.»


>مجلس یازدهم؛ خط قرمز اصولگرایان؟!
هر مسئله ای با محوریت مجلس یازدهم وقتی مورد نقد و تحلیل
رسانه‌های اصلاح طلب یا میانه رو قرار بگیرد با شدید ترین واکنش رسانه‌های اصولگرا و نیز تندرو مواجه خواهد شد گویی اندک اندک این باور باید شکل بگیرد که مجلس یازدهم علاوه بر ایستگاه ابتدایی بازگشت به پاستور، خط قرمز اصولگرایان نیز محسوب می‌شود!
>یک یادداشت و این همه برافروختگی؟!
یادداشت «شهربانو امانی» با عنوان«عطش قدرت» که دوشنبه
8 اردیبهشت99 در ستون سرمقاله ی آفتاب یزد منتشر شد، دستمایه ی یادداشتی در روزنامه کیهان شد که موضوع این یادداشت است.
کیهان سه شنبه 9 اردیبهشت 99 در صفحه ی 2 و در واکنش به یادداشت مورد اشاره، متذکر شده است:« ...شهربانو امانی، عضو شورای شهر تهران طی یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد مرزهای طنز را جابه‌جا کرد و همزمان کمر استدلال را شکست!» شهربانو امانی در آن یادداشت نوشته است: « از آنجایی که رقبای این طیف در انتخابات نتوانستند حضور جدی داشته باشند و چهره‌های توانمند و حتی تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس دهم نیز در فرآیند رقابت حضور نداشتند و انتخابات دور دوم نیز به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاده، حالا به‌نظر می‌رسد برخی در طیف اصولگرایی به دنبال مخالف‌تراشی یا رقیب‌تراشی از بیرون هستند و این‌گونه القا می‌کنند که جریان رقیب به دنبال تضعیف مجلس یازدهم است. چنین رویه‌ای پیش از این نیز از سوی این جریان دیده شده که در واقع مهم‌ترین هدف آن عدم پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری نسبت به رویدادهایی است که در آینده مجلس یازدهم درباره آن باید پاسخگو باشد.» کیهان رویکرد این یادداشت را«ماشین تخریب مجلس یازدهم» نام می‌نهد که «مدعیان اصلاحات شتابان می‌رانند و از فرط ماهیت عقده‌گشایانه و‌ترفندآلود این تقلا، به ایستگاهی مضحک رسید‌ه‌اند.» کیهان معتقد است:« منشا سناریوسازی‌های این طیف پیش از انتخابات و آرایش فعلی آنان، همان ناکارآمدی و باور و احاطه به عدم اقبال مردم و دست و پا زدن برای حاشیه‌سازی و فرار از مسئولیت است.» کیهان همچنین یادآور می‌شود:«... آنها پیش از انتخابات مجلس، شکست و ناکامی‌شان را پیش‌بینی کرده بودند. حتی یکی از عناصر مدعی اصلاحات گفته بود که باخت سی بر هیچ اصلاح‌طلبان در تهران دور از ذهن نیست. آنها خوب می‌دانستند که به دلیل وعده‌های دروغ و تحمیل خسارت‌های سنگین به معیشت مردم، رای ندارند.»
>تحلیل، تذکر، خط و نشان یا سوء تفاهم؟!
از فحوای لحن کیهان در یادداشت:« مدعیان اصلاحات کمر استدلال را شکستند با حمله به مجلسی که هنوز نیامده!» چنین بر می‌آید یا دچار«سوء تفاهم» شده است یا در ادامه ی انتقادستیزی‌های قبلی در حوزه ی مجلس یازدهم و نیز تاب نیاوری در برابر برخی تحلیل‌ها که از«تشتت»، «وحدت کاذب و شکننده»، «دعوا بر سر صندلی ریاست»، «ترکیب فراکسیون‌ها» و«انتقاد اصولگرایان از اصولگرایان» سخن به میان آورده، در تلاش است تا دامنه ی این انتقادات را، حتی القدور کوتاه کند و به اصطلاح برچیند.
>اصلاح‌طلبان شکست خود را پذیرفته اند اما قرار نیست انتقاد نکنند!
کیهان با تاکیدی خاص! خطاب به اصلاح‌طلبان می‌نویسد:«به بهانه شورای نگهبان جا خالی ندهید» این روزنامه با استناد به یادداشتی از سایت عصر ایران که بهمن 98 منتشر شده ـ «..اصلاح‌طلبان باید پاسخگوی یک سوال جدی هم باشند و آن هم این است که اگر شورای نگهبان‌ترک عادت می‌کرد و نامزدهای آنها را بدون چون و چرا تایید می‌کرد، آیا مردم به آنها رای می‌دادند؟ این یک سوال جدی است که جریان اصلاحات باید به آن پاسخ دهد. با توجه به عملکرد حسن روحانی در دولت و اعضای فراکسیون امید در پارلمان دهم، آیا مردم حاضر بودند در انتخابات، آنها را به‌عنوان نماینده راهی مجلس یازدهم کنند؟» ـ سخت در تلاش است تا کارنامه ی دو دولت روحانی ـ 92 و 96 ـ را به گونه ای به دست و پای حامیان حسن روحانی(که صرفا اصلاح‌طلبان نبودند بلکه بخشی از اصولگرایان نیز از ریاست جمهوری روحانی حمایت کردند) گره بزند که اجازه ی هر حرکتِ انتقادی از آن‌ها سلب شود! کیهان می‌نویسد:«این طیف، در روزها و هفته‌های اخیر نیز که باید آماده بازخواست و پاسخگوی وعده‌های بر زمین مانده و کارنامه‌ خالی خود‌ باشد، هماهنگ و پی‌در‌پی مشغول تخریب و حمله به مجلسی است که هنوز آغاز به‌کار نکرده و قرار است روز هشتم خردادماه فعالیت خود را آغاز کند.» اما باید متذکر شد؛ در این که اصلاح‌طلبان شکست خود را پذیرفته اند هیچ تردیدی وجود ندارد اما بهای این شکست و پذیرش شکست آن نیست و قرار نیز نبوده که انتقاد نکنند و طی چهار سال پیش رو از مجلس یازدهم هیچ ننویسند!
>اصلاح‌طلبان رکوردداران کاهش مشارکت یا مسببان کاهش حضور؟!
کیهان تعریض گونه به این گفته ی عباس عبدی که گفته است:«این مجلس با این رای اندک و فضای محدود امیدی که به آن وجود دارد از ابتدا ناتوان و ناکارآمد و تا حدی علیل به دنیا آمده است، لذا اینکه مجلس به‌خودی‌خود بتواند کاری صورت دهد یا بخواهیم خیلی به جزئیات آن فکر کنیم تاثیر چندانی در وقایع ندارد.»؛ می‌نویسد:
« مشارکت مردم در انتخابات با وجود وضع فاجعه‌باری که مدعیان
اصلاحات در دولت و مجلس به آنها تحمیل کردند، نسبت به دوره‌های قبل، قدری پایین‌تر بود. کاهش مشارکت دستپخت اصلاح‌طلبان بود. دولت‌های روحانی و خاتمی‌رکورد‌دار بیشترین کاهش مشارکت‌اند.» که خواننده به درستی متوجه نمی‌شود اصلاح‌طلبان رکوردداران کاهش مشارکت هستند یا مسببان کاهش حضور؟!
>مجلس یازدهم می‌آید که دولت را مدیریت کند!
عبدالله ناصری در پاسخ به این سوال آفتاب یزد که چرا اصولگرایان هرگونه انتقاد و تحلیلی با موضوع مجلس یازدهم را بر نمی‌تابند می‌گوید:
« مجلس یازدهم در مدت زمان باقی مانده از عمر دولت دوازدهم در تلاش خواهد بود تا آن را به اصطلاح مدیریت کند.» ناصری ادامه می‌دهد:
« منهای قوانینی که ممکن است در مجلس یازدهم تصویب شود که برخی آزادی‌های فردی را محدود سازد! در نگاهی کلان تر و با نیم نگاهی خیلی جدی به انتخابات ریاست جمهوری 1400، تلاش خواهد کرد تا همه ی امور این دولت را به شدت مدیریت کند
>دلواپسان کمرِ استدلال را شکستند یا اصلاح‌طلبان؟!
کیهان هر تلاشی برای به نقد کشیدن مجلس یازدهم؛ مجلسی که هنوز رونمایی نشده که برای دفاع از آن بتوان«سینه چاک داد»را «ماشین تخریب مجلس یازدهم» نام می‌نهد که «مدعیان اصلاحات شتابان می‌رانند و از فرط ماهیت عقده‌گشایانه و‌ترفندآلود این تقلا، به ایستگاهی مضحک رسید‌ه‌اند.» استدلال کیهان نیز در یک جمله خلاصه می‌شود: نوشتن درباره ی هر بُعد از ابعاد«مجلسی که هنوز نیامده و آغاز به کار نکرده!» جایز نیست. پاسخی کوتاه می‌توان به کیهان داد و آن این که دعوای صندلی؛ دعوای اصلاح‌طلبان با اصولگرایان نیست بلکه دعوای«میرسلیم» و«قالیباف» و ایضاً دعوای«قالیباف» و«خیلی‌ها» است اما مستدل تر نیز می‌توان به این بُعدِ قضیه پرداخت که بدین منظور اندکی باید به عقب بازگشت؛ به 13 اردیبهشت 1393!
>تاریخ ظهور دلواپسی!
«دلواپسان» یا «دلواپسیسم» برچسبی سیاسی است که اصلاح‌طلبان و جناح طرفدار دولت حسن روحانی برای توصیف منتقدان مذاکرات هسته‌ای و سیاست‌های دولت روحانی به کار می‌برند. این اصطلاح برگرفته از همایشی است که با نام «دلواپسیم: همایش بزرگ مخالفان توافق با آمریکا» گروهی از مخالفان توافق هسته‌ای ژنو نه پس‌از توافق که 14 ماه و
10 روز قبل از انجام هرگونه توافقی برگزار کرده بودند. عنوان دیگر این همایش «گردهمایی بزرگ منتقدین توافق ضعیف» بود که 13 اردیبهشت 93 در محل سفارت سابق آمریکا برگزار شد آن هم با حضور چهره‌های شاخصی که اینک از منتخبان همان مجلسی هستند که کیهان
هیچ گونه نقدی بر آنان را روا نمی‌دارد! کیهان به طنز و طعنه می‌نویسد:
« مدعیان اصلاحات کمر استدلال را شکستند با حمله به مجلسی که هنوز نیامده!» آن هم به این دلیل که یک ماه مانده به آغاز به کار مجلس یازدهم از آن نوشته اند اما در باره ی کسانی که 14 ماه و 10
روز پیش از انجام هرگونه توافقی، علمِ دلواپسی، مخالفت، تقابل و تهاجم علیه هرگونه توافق هسته ای بر دوش گرفتند و رسماً تشکیل جلسه دادند و تریبون‌های رسمی‌و غیر رسمی‌را برای تضعیف دولتی که
تنها 8 ماه بود بر سرکار آمده بود به کار گرفتند چه تعبیری باید
به کار برد؟ به راستی «دلواپسان کمرِ استدلال را شکستند یا
اصلاح‌طلبان؟!» حتی اگر استدلال کیهان را بپذیریم که نوشتن یک ماه زودتردر باره ی مجلسی که آغاز به کار نکرده؛ معادل شکستن کمر استدلال است جبهه گیری علیه توافقی که 14 ماه و 10 روز بعد نهایی شد
معادل چه عارضه ای است؟ مگر این که کیهان موفقیت مجلس
یازدهم را تضمین کند و در پاسخ بگوید:« همان اندازه که از ناکارآمدی
توافق هسته ای مطمئن بودیم از موفقیت مجلس یازدهم
مطمئن هستیم!»