آيلاند

آيلاند رحيم عبادي* «آيلاند» نماد وظيفه‌شناسي معلمي دانا و توانا به نام سرکار خانم صفايي، دبير رياضي دبستان خواجه‌نصير شهرستان آستارا است که به قول وزير آموزش‌وپرورش موجب افتخار آموزش‌وپرورش شد. او با احساس مسئوليت اجتماعي در  روزهاي بحراني شيوع ويروس کرونا با ارائه خدمات آموزشي به دانش‌آموزان در فضاي آنلاين نام خود را در تاريخ ايران‌زمين ماندگار کرد. ورود ويروس کرونا به ايران موجب تعطيلي مدارس و دانشگاه‌ها شد؛ اما معلمان و استادان توانسته‌اند حدود 20 ميليون نفر از دانش‌آموزان و دانشجويان اين مرزوبوم را از طريق آموزش مجازي و به عبارتي سيستم يادگيري الکترونيکي (E-learning) آموزش داده و خلأ تعطيلي مدارس را جبران کنند. در هفته معلم به برخي فرصت‌ها و تهديدهاي پيش‌رو در شرايط کرونايي اشاره مي‌کنم.
1. کرونا در ايران و جهان هم تهديدها و هم فرصت‌هايي ايجاد کرده است و در اين مسير مدارس و دانشگاه‌ها هم کاملا متأثر شده‌اند. بنا بر آمار يونسکو حدود 1.5 ميليارد نفر امروز در جهان به دليل کرونا از رفتن به مدرسه و دانشگاه محروم شدند، رجوع به آموزش مجازي در ايران و جهان مهم‌ترين راه براي جايگزيني ارائه خدمات به دانش‌آموزان و دانشجويان است و اين فرصتي است که مقاومت‌هاي سنتي در نظام‌هاي آموزشي به‌ويژه در آموزش‌وپرورش ايران شکسته شود و در شکاف بزرگي که بين تحولات اجتماعي و تأثير فناوري اطلاعات و ارتباطات در سبک زندگي مردم و دسترسي به اطلاعات و دانش در قرن بيست‌ويکم در ميان دانش‌آموزان و دانشجويان پديد‌ آمده، از يک سو و تکيه بر روش‌ها و شيوه‌هاي سنتي مندرس متعلق به دوران صنعتي تجديد‌نظر کرد؛ زيرا نمي‌توان با روش‌ها و ابزارهاي ديروز، دانش‌آموزان و دانشجويان امروز را براي فردا تربيت کرد. لازم است فرصت درک ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي ايجاد‌شده در جامعه متأثر از ICT را به رسميت شناخت و از آن به‌عنوان مزيتي براي نوسازي، روزآمدي و کارآمدي آموزش‌وپرورش و حتي آموزش عالي استفاده كرد.
2. آموزش مجازي پيش از آنکه استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات براي ارائه خدمات آموزشي باشد، يک سيستم و نظام آموزشي با عنوان يادگيري الکترونيکي يا learning -e است که مشابه دیگر زير‌نظام‌هاي آموزشي از همه مؤلفه‌هاي يادگيري مثل يادگيرنده، ياددهنده، فرايندهاي يادگيري، محتوا، نظام ارزشيابي، از همه مهم‌تر متأثر از رويکردهاي يادگيري مانند شناخت‌گرايي، رفتارگرايي و سازاگرايي برخوردار است. در اين رويکرد نقش دانش‌آموزان به‌عنوان نقش اصلي مسئول يادگيري خواهد بود و معلمان و منابع و سامانه‌هاي آموزشي نقش تسهيل‌کننده، راهنما و هدايت‌کننده دارند و بر‌اساس‌این روش‌هاي يادگيري به روش‌هاي فعال  تبدیل خواهند شد و دانش‌آموزان از حالت انفعالي به حالت فعال و مسئول و مشارکت‌جو و کنجکاو براي کسب اطلاعات و دانش تبدیل می‌شوند و حتي در بسياري موارد چنانچه از هدايت درستي برخوردار باشند، توليدکننده دانش و محتوا نيز خواهند بود.
3. تا زماني که مسئولان و مديران ارشد وزارت آموزش‌وپرورش به ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش‌وپرورش واقف نباشند، نمي‌توان در دوران جديد انتظار تحول اساسي در آموزش‌وپرورش را داشت؛ اگرچه در همان سال‌ها مرحوم مهندس علاقه‌مندان (که يادش گرامي باد) با بهره‌گيري از استادان دانشگاه مانند استاد دکتر علي‌اکبر جلالي، پدر فناوري اطلاعات و ارتباطات ايران تلاش کرد با تدوين سند جامع فناوري در آموزش‌وپرورش قدم‌هايي مؤثر و راهبردي بردارند؛ اما به مرور زمان اين رويکرد تحولي به حاشيه رانده شد و آموزش‌وپرورش که روزي پيشگام در بهره‌مندي از فناوري اطلاعات بود، امروز درباره آموزش عالي و دیگر نهادهاي آموزشي کمترين قابليت‌هاي راهبردي را دارد که لازم است با اراده مديريت عالي و شوراي عالي آموزش‌وپرورش و ستاد تحول بنيادين اين مهم دنبال شود.
4. معلمان عزيز که با همه توان، دانش و تجربه و حتي با استفاده از امکانات شخصي به امر آموزش دانش‌آموزان در فضاي مجازي مشغول هستند، نيازمند پشتيباني و حمايت هستند، لازم است با همکاري وزارت ارتباطات دسترسي آسان به اينترنت در همه نقاط کشور فراهم شود و از سوي ديگر سامانه يادگيري و پرتال آموزشي مورد نياز دانش‌آموزان و معلمان متنوع و روزآمد و تعاملي با همکاري دانشگاه‌ها و بخش خصوصي فراهم شود و آموزش و توانمندسازي معلمان در اين حوزه در اولويت قرار گيرد. متأسفانه دانشگاه فرهنگيان که بايد مسئوليت آموزش و پشتيباني حرفه‌اي معلمان شريف را در اين موقعيت حساس برعهده گيرد، غايب بزرگ و در انجام وظيفه اوليه خود ناتوان ظاهر شده است.
5. امروز هر خانه به يک مدرسه تبديل شده و شعار خانه اول مدرسه و مدرسه خانه دوم محقق شده است، اوليای دانش‌آموزان با توفيق اجباري از طريق فراهم‌كردن ابزارهاي يادگيري مانند تلفن همراه، کامپيوتر، اينترنت و... به يادگيري دانش‌آموزان کمک مي‌کنند و در فرايند ياددهي و يادگيري مشارکت مؤثر و مفيد دارند؛ تا‌آنجا‌که در مقطع ابتدايي برخي والدين ناچارند به جاي معلم وقت مفيد روزانه خود را صرف مديريت آموزشي فرزندان کنند و البته اين موضوع يک پديده مبارک است که بخشي از مسئوليت يادگيري برعهده اوليا قرار گرفته و چه‌بسا در اين مقطع نقش و جايگاه و زحمات معلمان بهتر درک شود؛ اما لازم است آموزش‌وپرورش با تنظيم و ارسال دستورالعمل‌هايي ضمن استقبال و تشويق والدين مراقبت‌هاي لازم را ازنظر تداخل در روش آموزش و تدريس و همچنين انجام‌ندادن تکاليف از سوی والدين و دیگر موارد مرتبط راهنمايي لازم را انجام دهد.


6. آموزش مجازي در آموزش‌وپرورش فرصت بي‌نظيري است براي خانه‌تکاني در بسياري از مدل‌ها و شيوه‌هاي آموزشي، کيفيت‌بخشي به يادگيري با استفاده از قابليت‌هاي فناوري اطلاعات، هوشمند‌كردن مدارس و سامانه‌هاي آموزشي و ارزشيابي دانش‌آموزان، تجديدنظر اساسي در چاپ سالانه کاغذي کتب درسي، اقتصاد آموزش‌وپرورش و کم‌کردن هزينه‌هاي سربار و سرانه خدمات آموزشي، بهره‌مندي از مدل‌هاي ترکيبي در يادگيري 
(blended learning) و روزآمدكردن نظام آموزشي و... . آموزش‌وپرورش بايد درک کند که فناوري اطلاعات و ارتباطات و محيط وب و دنياي مجازي بيش از آنکه تهديد باشد، يک فرصت بي‌نظير براي معني‌بخشيدن به مفهوم آموزش‌وپرورش و لذت‌بخش‌كردن يادگيري براي دانش‌آموزان است. بايد پديده‌هاي نوظهور مانند اينترنت و شبکه‌هاي ارتباطي و اجتماعي و فناوري‌هاي تحول‌آفرين مانند يادگيري از طريق تلفن همراه، يادگيري اجتماعي، هوش مصنوعي، اينترنت اشيا و... را به رسميت شناخت و خود را براي بهره‌مندي کامل از آن مهيا كرد.
ديروز آموزش‌وپرورش در استفاده تلفن همراه براي دانش‌آموزان دبيرستاني محدوديت ايجاد مي‌کرد؛ اما امروز يکباره نه‌تنها محدوديت‌ها برداشته شده و استفاده از تلفن همراه براي يادگيري را حتي براي دانش‌آموزان ابتدايي و پيش‌دبستاني الزام و تشويق مي‌کند، اين روش‌هاي افراط و تفريط موجب سرگرداني فرايندهاي يادگيري و در نتيجه آسيب به کيفيت آموزش و يادگيري خواهد شد. آموزش‌وپرورش سال‌هاست که به دنبال تحول بنيادين در برنامه‌هاي آموزش‌وپرورش است و هزينه‌هاي فراواني براي اين امر متقبل شده است؛ اما چون معلمان و دانش‌آموزان به‌عنوان ارکان اصلي تحول در اين فرايند غايب بوده و هستند، تاکنون تحول محسوسي ايجاد نشده است.
اينک با قدرداني از تلاش‌هاي معلمان فداکار و گمنام که بار بزرگ مسئوليت آموزش و يادگيري را برعهده گرفته‌اند، شايسته است آموزش‌وپرورش با ياري‌جستن از قاطبه فرهنگيان در قالب فراخوان عمومي، زمينه بهره‌مندي از فناوري اطلاعات و ارتباطات را براي سال‌هاي آينده فراهم کنند و بدانند معلمان متعهد و وظيفه‌شناسي مانند سرکار خانم صفايي، معلم رياضي شهرستان آستارا که نامش با عنوان «آیلاند» در تاريخ تحول آموزش‌وپرورش ماندگار شد، بسيارند و به پويش «تحول در آموزش‌وپرورش با استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات با همراهي معلمان و همکاري اوليا» خواهند پيوست.
*عضو هيئت علمي دانشگاه فرهنگيان