عبدالدلار‌های وطنی در دام دلار‌های عبدالکریم!

سرویس سیاسی جوان آنلاین: در طول ۴۰ سال گذشته و به خصوص از دهه ۷۰ شمسی به این سو شبکه‌های فارسی زبان تلویزیونی و رادیویی خارجی یکی از مهم‌ترین ابزار‌های تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند، البته پیش از آن نیز شبکه‌های رادیویی پرچمدار چنین اقداماتی بوده‌اند که شاید معروف‌ترین مثال آن نقش شبکه رادیویی بی‌بی سی فارسی در ارسال سیگنال آغاز کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران باشد. در این میان و یک سال قبل از فتنه سال ۸۸ راه‌اندازی شبکه تلویزیونی بی‌بی سی تحولی جدید در فرم و محتوای این شبکه‌ها بود. پیش از آن شبکه‌های خبری تلویزیونی فارسی زبان عمدتا بر حوزه سرگرمی متمرکز بودند و شبکه‌های خبری در اختیار سلطنت طلبان قرار داشت که به هیچ عنوان کیفیت بالایی نداشتند.
مدل جدید جذب مخاطب به روش انگلیسی
بی‌بی سی فارسی تلاش کرد تا با ارائه یک استاندارد جدید در نحوه خبررسانی و جذب گسترده نویسندگان و مجریان ایرانی که اغلب از رسانه‌های اصلاح‌طلب جذب این رسانه می‌شدند، به جذب گسترده مخاطب بپردازد. مهم‌ترین ابزار بی‌بی سی برای این کار تلاش برای ارائه چهره بی‌طرفانه در خصوص انتشار اخبار بود، البته تحلیل دقیق اخبار و برنامه‌های منتشر شده نشان می‌دهد که ادعای فوق به حقیقت نزدیک نیست و جهت گیری‌های سیاسی با هدف تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران در محتوای این شبکه کاملاً آشکار است، با این حال و به رغم این نقطه ضعف شبکه تلویزیونی بی‌بی سی فارسی مدعی است که توانسته در این مسیر موفق شود و یک جامعه میلیونی از جامعه ایرانی را به سمت خود جلب کند.
پس از تجربه بی‌بی سی فارسی شبکه‌های دیگری نیز تلاش کردند با ارائه محتوای نو و متفاوت به جذب مخاطب بپردازند. یکی از این رسانه‌ها شبکه تلویزیونی «من و تو» بود که هدف اصلی آن تطهیر چهره خاندان پهلوی در ایران و ارائه یک کارنامه موفق از این خانواده بود. این شبکه با پخش مستند تلویزیونی «انقلاب ۵۷» که اغلب با فیلم‌های قدیمی دزدیده شده از آرشیو صدا و سیما ساخته شد در جامعه رسانه‌ای ایران مطرح شد.


علاوه بر پخش مستند‌های جدی، این شبکه تلاش کرد تا با ارائه مدل‌های جدیدی از برنامه‌های سرگرمی که بر سبک زندگی ایرانیان متمرکز بود به جذب مخاطب بپردازد. موفقیت نسبی این دو شبکه نسبت به شبکه‌های تلویزیونی پیشین سبب شد تا سایر رسانه‌ها از جمله دویچه‌وله فارسی و رادیو فردا نیز در همین مسیر حرکت و برنامه‌هایی را در همین قالب اجرا کنند، به عنوان مثال دویچه وله تلاش کرد با جذب جمشید برزگر از نیرو‌های بی‌بی سی فارسی برنامه‌های جذاب تری را پخش کند.
سعودی‌ها وارد میدان رسانه‌ای مقابله با ایران می‌شوند
در این میان به نظر می‌رسد از یک سال گذشته موج جدیدی در فضای رسانه‌های فارسی زبان خارجی ایجاد شده که محوریت آن سرمایه گذاری عربستان سعودی بوده است. محور این فعالیت‌ها مجموعه پژوهش‌ها و بازاریابی سعودی (SRMG) است که انتشار روزنامه‌های عرب‌زبان و انگلیسی‌زبان جهان عرب مانند الشرق‌الاوسط، الاقتصادیه، عرب‌نیوز و نشریاتی مانند هی، المجله، سیدتی و الرّجل را بر عهده دارد.
این مجموعه در قراردادی با مجموعه رسانه‌ای «ایندیپندنت» توانسته صفحات فارسی و ترکی نیز به این مجموعه اضافه کند. سردبیری بخش فارسی ایندیپندنت را کاملیا انتخابی‌فرد بر عهده دارد که زمانی در نشریه زن روز در دهه ۷۰ شمسی در ایران کار می‌کرد و با انتشار خاطرات خود و زدن برخی تهمت‌های اخلاقی علیه یکی از بازیکنان فوتبال توانست به شهرتی کاذب برسد.
بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری برای «ایران اینترنشنال»
بخش دوم این حرکت شبکه خبری «ایران اینترنشنال» است که ظاهر تشکیلاتی مستقلی دارد، اما نشریه گاردین در مطلبی پشتیبانی سعودی‌ها از این رسانه را فاش کرد.
در این مطلب که به قلم سعید کمالی‌دهقانی در نشریه گاردین منتشر شد، «وولانت میدیا نام شرکتی است که ایران اینترنشنال را اداره می‌کند و مدیر این شرکت فردی است به نام «عادل عبدالکریم» که تابعیت عربستان سعودی دارد. این فرد روابط کاری طولانی مدتی با مسئولان سعودی شامل «عبدالرحمن راشد» داشته است. راشد که مدیر کل سابق شبکه سعودی العربیه بود، در تأمین هزینه‌های مالی ایران اینترنشنال نقش داشته و نزدیک ۲۵۰ میلیون دلار صرف آن کرده است.»
شبکه ایران اینترنشنال که کار خود را از سال ۹۶ شمسی آغاز کرده بود ناگهان در جریان حمله به رژه گرامیداشت آغاز هفته دفاع مقدس در اهواز در سال ۹۷ و مصاحبه با سخنگوی گروهک الاحوازیه که در ابتدا ادعای انجام این عملیات را مطرح کرده بود، بر سر زبان‌ها افتاد. این شبکه بعد‌ها در جریان تحولاتی همانند آشوب‌های آبان ماه سال ۹۸ نیز عملکردی کاملاً تهاجمی داشت و تلاش کرد خود را به عنوان لیدر اصلی شورش‌ها و هدایت آن مطرح کند، البته این عملکرد نیز هزینه خاص خود را برای این شبکه داشته و تاکنون افشاگری‌های زیادی علیه آن به خصوص از سوی برخی فعالان رسانه‌ای مستقل خارج از ایران انجام شده که منجر به ریزش‌هایی در مخاطبان این شبکه تلویزیونی شده است.
پول و فقط پول
به نظر می‌رسد منابع مالی کلان شبکه سعودی سبب شده تا سایه آن به شدت بر سایر رسانه‌ها سنگین شود. نگاهی به نقل و انتقال نیرو‌های مطرح سایر رسانه‌ها نیز نشان می‌دهد که ایران اینترنشنال عملا در حال جذب تمام نیرو‌های نخبه آنهاست، به عنوان مثال «مهدی پرینچی» از نیرو‌های سابق بی‌بی سی فارسی و مدیر شبکه رادیو با استعفا از این شبکه مدریریت نمایندگای ایران اینترنشنال را در واشنگتن بر عهده گرفته است. شاید در وهله اول این گزاره مطرح شود که انگیزه‌های مالی سبب اصلی این انتقال شده، اما نگاهی به اخبار منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی از سوی فعالان رسانه‌های فارسی زبان نشان می‌دهد که جو غالب در بین آنان حاکم شدن شبکه ایران اینترنشنال بر فضای رسانه‌ای خارج از ایران است.
این لشکر گسترده از کارمند و مباشر و خبرنگاران به حدی نگران کننده شده که حتی برخی را نگران حاکم شدن این شبکه بر جامعه ایرانیان خارج از ایران و تزریق نگاه‌های سعودی- ترامپی به مفاهیمی همچون وطن دوستی در بین اقشار جوان این جامعه کرده است. دامنه جذب نیرو‌ها از سوی ایران اینترنشنال تنها به بی‌بی سی فارسی و افرادی همچون نادر سلطان‌پور و نیکی محجوب محدود نمانده بلکه دامن «من و تو» را نیز گرفته است. بنا بر گزارش‌های منتشر شده نزدیک ۴۰ تا ۵۰ نفر از نیرو‌های شبکه «من و تو» به ایران اینترنشنال پیوسته‌اند که ضربه‌ای سهمگین برای این شبکه محسوب می‌شود. جدیدترین نمونه این مهاجرت نیز پیوستن نوید غضنفری از نیرو‌های سابق همشهری جوان و شبکه من و تو به این مجموعه است.
البته به رغم این سرمایه گذاری، شبکه ایران اینترنشنال به دلیل فساد‌های گسترده مدیریتی چه در حوزه مالی و چه در حوزه مدریتی محتوا نتوانسته بازدهی چندانی داشته باشد و تنها راهکار موجود برای طرف سعودی پمپاژ بیشتر پول است. برای درک این تفاوت کافی است بدانید حقوق یک خبرنگار در بی‌بی سی فارسی با ۱۰ سال سابقه نزدیک ۱۰ هزار پوند در سال است، اما این حقوق در ایران اینترنشنال به چهار تا پنج برابر می‌رسد یا بی‌بی سی فارسی برای مصاحبه اسکایپی با یک کارشناس نزدیک ۳۰ پوند حق التحریر پرداخت می‌کند و این در حالی است که این شبکه سعودی برای همین کار نزدیک ۱۰۰ پوند حق‌الزحمه می‌دهد، از سوی دیگر این شبکه تلاش می‌کند تا با ارائه حق الزحمه‌های کلان به کارشناسان آنان را از مصاحبه با سایر شبکه‌ها منع کند.
سست‌تر از خانه عنکبوت
البته نباید از خاطر برد که تمام این ریخت و پاش‌ها از سوی دولت سعودی به این انگیزه انجام می‌شود که انتخاب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امسال قطعی است و این فضای جنگ و درگیری همچنان ادامه خواهد یافت.
طبیعی است که اگر سیاست دیگری از سوی امریکایی‌ها اتخاذ شود تمام این هزینه‌ها بر باد خواهد رفت. تهدید دیگر نیز مشکلات و محدودیت‌های دولت سعودی در هزینه‌کرد بودجه کلان به دلیل بحران کنونی در قیمت نفت است. دولت سعودی در سال جاری نزدیک ۱۱۰ میلیارد دلار کسری بودجه دارد که قرار است ۶۰ میلیارد دلار آن با اوراق قرضه تأمین شود. کافی است تا جریان پول قطع شود تا تمام این تشکیلات نابود شود. شاید بهترین تشبیه برای این شبکه همان نکته‌ای باشد که قرآن کریم در خصوص استحکامات کفار آورده و آن را همانند خانه عنکبوت سست و بی‌مقدار می‌داند. شاید خیلی دور نباشد که شاهد پشیمانی بسیاری از کسانی باشیم که به طمع حقوق‌های بالاتر به این رسانه ضد ملی با رویکرد عربی- صهیونیستی پیوسته‌اند.