روزنامه جوان
1399/02/20
صد سال بن بست غربگرایی در ایران
بعد از نهضت مشروطیت و به دار آویختن علامه شیخ فضلالله نوری، غربگرایی در ایران وارد فاز جدیدی شده و برخی پیشتازان مشروطیت مروج این تفکر شدند که ایران و ایرانیجماعت برای پیشرفت، چارهای ندارد جز آنکه سر تا پا غربی شود و از غرب پیروی کند: «یک عدّهای از غربزدهها، از صد سال پیش تبلیغ کردند که اگر میخواهید کشورتان پیشرفته بشود و ایران جلو بیفتد، بایستی بروید در ذیل غرب تعریف بشوید... این فکرِ غلطی بود؛ حالا در مورد بعضی از آن کسانی که این فکر را القا میکردند، خائنانه هم بود، [امّا]بعضی خائنانه نبود، جاهلانه بود. امروز هم هنوز کسانی از دنبالههای آنها -و باید گفت تفالههای آنها- همین فکرها را ترویج میکنند که ما در ذیل غرب بایستی پیشرفت کنیم.» (مقام معظم رهبری ۲۶ مهرماه ۹۶)امروز به رغم گذشت بیش از صد سال از آن تفکر پوسیده و تحمیل خسارات جبران ناپذیر فرهنگی، اقتصادی و امنیتی، کماکان جریان غربگرا در داخل و در اردوگاه اصلاحطلبان خیمه زده و به تحمیق مردم و تحمیل خسارات بیشتر مشغول و موجبات غفلت جامعه از دشمن و نظام سلطه را فراهم میکنند. تغافل غربگرایان از خطرات دشمن لجوج و امریکای جنایتکار به هیچ وجه بخشودنی نیست: «دشمنی دشمن خلاف انتظار نیست، غفلت ما از دشمن خلاف انتظار است. این قابل قبول نیست. یک وقت میبینید ما در داخل جدول و پازلهای دشمن قرار میگیریم ... این خیلی چیز بدی است؛ ما باید سعی کنیم که تأمین کننده اجزای او نباشیم.» (۲ /۷ /۱۳۸۸ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
یکی از غربگرایان و دلباختگان غرب در اردوگاه اصلاحات در کوران انتخابات مجلس یازدهم، ضمن توهین به مردم ایران در توجیه ناکارآمدی اصلاحطلبان گفته بود حافظه مردم قابل پاک شدن است و مردم به زودی مثل همیشه گذشته را فراموش کرده و ما مجدداً به قدرت باز خواهیم گشت. علی علیه السلام میفرمایند: «مَن جرَّبَ المُجَرَّب حَلَّت به النُِدامه، یعنی هر کس امر تجربه شده و آزموده شده را دوباره تجربه کند و اقدام به آن کند، پشیمانی سرانجام کار اوست. مردم ایران بابت تجربه غربگرایی در صد سال گذشته هزینه سنگین مادی و معنوی بهویژه در حوزه فرهنگ پرداخته است و زمان آن فرا رسیده که در گام دوم انقلاب، فریب دام مارهای خوش خط و خال غربگرایان را نخورده و با تکیه به جوانان مؤمن و انقلابی راه خود را به سوی قلههای استقلال همه جانبه مستحکم بردارند.
در باره علل ناکارآمدی جریان غربگرا در ایران سخن بسیار و از حوصله این یادداشت خارج است، اما میتوان گفت ناکارآمدی غربگرایان به دلبستگیهای آنان به نظام سرمایه داری غربی باز میگردد و این دلبستگیها متأثر از فرهنگ لیبرالی در قالب صفات و ویژگیهای غربزدگی خودنمایی میکند که به برخی اشاره میشود:
۱ - تبعیت محض آنان از علوم انسانی و اجتماعی غربی و حرکت در مسیر نهضت ترجمه. ۲ - شیوع بیماری قبیله گرایی بهعنوان روی دیگر سکه فاسد استبداد و خودکامگی غربزدگی در ایران. ۳ - جمود فکری طیف غربزده در ایران. ٤ - نفاق در عمل و نداشتن صداقت در برابر نظام و مردم. ۵ - عهدشکنی دائمی غربزدهها متأثر از عهدشکنی غربیها.
۶ - خیانتهای مستمر نسبت به اعتماد نظام و مردم به آنان. ۷ - غیرقابل اعتماد بودن غربگرایان متأثر از غیرقابل اعتماد بودن غرب. ۸ - وحدت گریزی و فرار از عوامل فرهنگی و دینی وحدت بخش جامعه. ۹ - تلاش مستمر و دائمی برای ایجاد دوقطبیهای کاذب و دروغین برای بقای خود. ۱۰ - خودبرتر بینی مفرط جریان غربزده در ایران.
۱۱ - ترویج و تکثیر دائمی حس حقارت و ابتلا به بیماری خودتحقیری. ۱۲ - بیماری مزمن ترس و مرعوب شدگی در برابر قدرت مادی غرب.
۱۳ - باور نداشتن و جهل (عمدی یا سهوی) نسبت به توان و ظرفیتهای داخلی. ۱٤ - تسلیم و مرعوب شدن در برابر هنر مدیریتی غرب. ۱۵ - اشرافیگری و مسابقه تجمل، تفاخر و رفاهطلبی که هیچ حد یقفی ندارد. ۱۶ - تلاش برای تحقق و ایجاد نظامی که بهعنوان زیر مجموعه نظام لیبرال سرمایهداری غرب عمل کند. ۱۷ - عدم اعتقاد به الگوهای عدالت اجتماعی نظام اسلامی.
۱۸ - اعتقاد و اصرار به ایجاد نظام طبقاتی و باور عملی به اصالت سرمایه. ۱۹ - مرعوب شدن در برابر علوم کلاسیک غرب. ۲۰ - عافیت طلبی و تسلیم شدن در برابر فشار دشمن. ۲۱ - عدم باور عملی به ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده خواهی و استکبارورزی غرب. ۲۲ - بی تفاوت به اقشار محروم جامعه.
۲۳ - تلاش برای ترویج سبک زندگی غربی در ایران ۲٤ - بی برنامه و بی اعتقاد به اقتصاد مقاومتی. ۲۵ - خودشیفتگی و خودهمه مردم بینی و عدم پذیرش تفکرات بومی و ضد غرب در ایران. ۲۶ - پنهانکاری و کتمان حقیقت از مردم ۲۷ - تکثیر فساد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی به دلیل اصرار به اجرای الگوهای لیبرال سرمایه داری غربی در ایران.
۲۸ - طعمه کردن مسئولیت برای تکاثر ثروت و رانتخواری خانوادگی. ۲۹ - نگاه ابزاری به مردم در چارچوب توجیه هر وسیلهای برای وصول به اهداف خود. ۳۰ - تلاش مستمر برای سکولاریزه کردن نظام و مردم. ۳۱ - داشتن جبهه و گارد دائمی نسبت به ساختارها و ارکان نظام برای فریب مردم ۳۲ - برنامه ریزی دائمی برای تحریک مردم به رودررویی با نظام. ۳۳ - همکاری دائمی پنهان و آشکار با امپراتوری رسانهای نظام سلطه برای براندازی نظام اسلامی و تحقق خواسته آنان. ۳۴ - بزرگنمایی قدرت دشمن و کوچک شمردن قدرت مردم ایران.
۳۵ - تلاش دائمی برای تضعیف زیرساختهای فرهنگ ایرانی و تضعیف ارکان دینی کشور. ۳۶ - کارشکنی و اختلال مستمر نسبت به عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران.
این ویژگیها و دهها ویژگی دیگر از غربگرایان، چهرهای مخدوش، دورو و کاریکاتور گونه تصویر نموده که صرف نظر از وجود نفوذ جریانی در این اردوگاه بهدنبال منافع فردی و حزبی خود به هر قیمتی هستند. غربگرایان طی سه دهه گذشته، بر اساس مدل پیشنهادی بنیاد کارنگی، دو هدف مهم: «ناکارآمد نشان دادن نظام» و «وجود بن بست در کشور در صورت عدم حضور آنان» را تعقیب میکنند در حالیکه حقیقت این است که کشور بدون حضور آنان کارآمدتر، پرتحرکتر، شادابتر و با نشاطتر، پررونق تر، امیدوارتر، متحدتر، هماهنگتر و سریعتر به حرکت انقلابی خود برای تحقق اهداف بلند ایران مقتدر ادامه داده و ثابت خواهد شد که در نظام انقلابی ایران هیچ بن بستی جز بن بست غربگرایی وجود ندارد.
سایر اخبار این روزنامه
روسها جواب امریکاییها را دادند و ما هنوز «آرگو» نگاه میکنیم!
کرونا دروغگویی غرب را روشنتر میکند
باجگیری گاوچران از گاو شیرده برای خروج!
تهران شهر بیدفاع مقابل زلزله
وقتی دست وزارت ورزش خالی است
کمک مؤمنانه به جامعه آسیب دیده ورزش در مرحله دوم رزمایش ادامه دارد
علم در ایران درگیر سوفیستهای مدرن شده است
عبدالدلارهای وطنی در دام دلارهای عبدالکریم!
خادم افتخاری قطریها
مجلسی که میخواهد صدای مردم باشد
عملکرد ندارند، به دوگانهسازی کاذب رو میآورند
صد سال بن بست غربگرایی در ایران
تحولات در گذر از کرونا
بیداری از خواب غفلت با زلزله