روزنامه شرق
1399/02/20
دينيتركماني از اهميت تخصصگرايي گفت
دينيتركماني از اهميت تخصصگرايي گفت سامان موحديراد: روز کارگر در ايران و بسياري از نقاط دنيا زير سايه کرونا گذشت. مهمترين موضوعات دنياي کارگري و درگيريهايش با نهاد قدرت موضوع گفتوگوي ما با «علي دينيترکمانی» است که در ادامه ميخوانيد:وضعيت اقتصادي کارگرها بهدليل شيوع کرونا بدتر از قبل شده است؛ بخشي از آنها کارشان را از دست دادهاند يا دستمزدشان کاهش يافته و از سوي ديگر فرصتهاي اندک براي تلاش در جهت استيفاي حقوق را هم از دست دادهاند. کارگران براي تغيير وضع موجود چه راهي پيشرو دارند؟
مشکل اقتصاد ايران در دو چيز است؛ اول، رشد ضعيف همراه با تورم. دوم، توزيع ضعيف ثروت و درآمد. در اين شرايط طبقه کارگر آسيب بيشتري ميبيند. نه بازار کار وضع مناسبي دارد و نه سيستم حمايتي قوي در کار است. کارگران، کاري از دستشان برنميآيد جز تلاش براي رسيدن به حداقل دستمزد مورد انتظار؛ اما اين تلاش با توجه به بار هزينهاي که براي دولت و کارفرمايان دارد، با شکست مواجه ميشود؛ بنابراين راهکار اساسي تقويت قدرت چانهزني از طريق تشکليابي صحيح است. البته نه فقط در جهت چانهزني درباره دستمزد، بلكه مهمتر از آن درباره تغيير نظام تصميمسازي به نحوي که توانايي تأمين رشد خوب همراه با توزيع را داشته باشد.
کمکهاي دولت در روزهاي درگيري با کرونا به اقشار کمبرخوردار که کارگرها بخش بزرگي از آن هستند، چقدر مؤثر بوده است؟ دولت اصلا توان کمککردن در اين حجم را دارد؟
حدود ۲۴ ميليون نفر شاغل وجود دارد که نيمي از اين تعداد، جامعه کارگري است. بخش قابل توجهي از اين جامعه کارگری در بخش غيررسمي شاغل است؛ بنابراين در اين شرايط کرونايي، درآمد آنان کاهش جدي يافته است. درحاليکه هزينههايشان سر جاي خود است. پساندازي هم ندارند که از مايه بخورند. يارانه اعلامشده ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار توماني تکنفره تا خانوار پنج نفره، هرچند بياثر نيست، ولي هم سه ميليون خانوار را پوشش ميدهد و هم رقم قابل توجهي نيست. پرداخت وام يک ميليون توماني نيز به ۲۴ ميليون خانوار، هرچند بياثر نيست، ولي احتمالا بسياري از دريافتکنندگان با توجه به شرايطي که دارند، از عهده بازپرداخت آن نيز برنخواهند آمد. اگر اين سخن صحيح باشد، معنايش اين است که بخش کثيري از جامعه دوقطبي، بدجوري در تله فقر معيشتي گرفتار شده است؛ اما درباره توان کمک دولت واقعيت امر اين است که چنين تواني بهصورت بالقوه هست و بهصورت بالفعل نيست. کسري بودجه پيشبينيشده ۱۴۳ هزار ميليارد توماني امسال، بهدلیل افت قيمت نفت و مخارج جاري کرونا و افت مالياتها، بيشتر خواهد شد. اين کسري اجازه نميدهد که دولت دست به پرداختهاي بلاعوض بزند. از سوي ديگر، امکان اين براي کل نظام حکمراني وجود دارد اگر از منابع نهادهاي عمومي استفاده شود؛ اما اين نيز مشکل اصلي کسري بودجه را بهصورت ريشهاي حل نميکند. ديناميسمي که موجب بروز چنين کسري بزرگي شده است، بايد رفع و رجوع شود. اين ديناميسم، ناتواني در تبديل امکانات به ظرفيتهاي توليدي مولد با بهرهوري بالا و رشد قوي همراه با توزيع صحيح مبتني بر نظام مالياتي پيشرفته تصاعدي است. در ارتباط با پرسش اول اين نکته را اضافه کنم؛ وقتي نظام مديريت ضعيف است، امکان تبديل مازاد خصوصي به مازاد اجتماعي منتفي ميشود؛ يعني امکان کاهش تضاد کار و سرمايه از طريق حداکثرسازي رشد عدالتگرا وجود ندارد. رشدي که هم بهدليل حضور تشکلهاي کارگري در سازمان توليد و هم بهدليل وجود نظام مالياتي پيشرفته تصاعدي، برابريگراست.
موضوع مهم ديگر اين روزها تعيين حداقل دستمزد کارگرهاست که با اعتراض جريانهاي کارگري مواجه شد. چرا اين فرايند هر سال نارضايتي کارگرها را در پي دارد؟
کارگران خواستار حفظ قدرت خريد دستمزد دريافتيشان هستند، چيزي بيشتر نميخواهند؛ يعني دستمزد اسمي که رشدي معادل ميزان تورم داشته باشد. استدلال دولت اين است که حداقل دستمزد يكميليونو ۸۳۴ هزار تومان با پرداختيهاي بابت حق مسکن و ساير، برابر دو ميليون و هشتصد هزار تومان ميشود. بهتازگی شنيدم که حق مسکن افزايش يافته و اين رقم به سه ميليون تومان رسيده است. کارگران بحثشان درباره پايه يعني يكميليونو ۸۳۴ هزار تومان است. به نظر من حق با آنان است، چون با توجه به شرايط بازار کار، بخشي از کارفرمايان در بهترين حالت همين را ميپردازند. نوع قراردادهاي کوتاهمدت کار بهگونهاي است که حتي در بخش رسمي دست کارفرمايان براي پرداخت حداقل دستمزد را باز ميگذارد. برخي استدلال ميکنند که کارگراني با دستمزدهاي بالا هم هستند. اين درست است، ولي درصد کوچکي از کارگران با مهارتهاي بالا، صاحب دستمزدهاي خوب هستند، بخش کثير آنان با حداقل دستمزد بايد بسازند که کفاف زندگيشان را نميدهد؛ در نتيجه برخی که ميتوانند دوشيفته کار ميکنند و بخشي هم که نميتوانند، صورتشان را با سيلي بايد سرخ نگه دارند.
کارگرها بعد از عيد به کار فراخوانده شدند و فاصلهگذاري اجتماعي برایشان برداشته شده است. همچنين عدهاي از مسئولان پيشنهاد دادهاند براي «سلامت کارگرها» راهپيمايي روز کارگر مجازي و از طريق شبکههاي اجتماعي برگزار شود. چرا سلامت کارگرها فقط در هنگام کار و کسب سود براي مسئولان اهميت دارد؟
کرونا واقعيتهاي مهمي را برملا کرد؛ اينکه تخصصگرايي دموکراتيک و نه نخبهسالار مهم است و اگر کارگران نباشند، گرسنگي بهجاي کرونا همه را از پاي درميآورد. اگر آموزش و پرورش و دانشگاه و حوزه براي يک سال تعطيل شوند، اتفاق خاصي نميافتد جز عقبماندگي يکساله. اين در برابر يک سال سر کار نرفتن کارگران و کشاورزان وزني ندارد. اين يکي يعني ازکارافتادن چرخ توليد؛ يعني متوقفشدن زنجيرههاي توليد و تأمين کالاها و خدمات. به نظر من کرونا خيلي خوب نشان ميدهد که نظريه ارزش کار تا حد زيادي درست است. هرچند تعريف کار قطعا بايد بهگونهاي باشد که پزشکان را نيز دربر گيرد؛ اما با وجود اين، هسته اصلي کاري که در چنين موقعيتي حيات ما به آن وابسته است، تأمين مايحتاج مردم است. نانواييها اگر نان توليد نکنند، همهچيز به هم ميريزد و موارد ديگر. اين بحث که کارگران به اندازه زحمتي که ميکشند سهم ندارند برحق است. البته در اين سو کارفرمايان نيز بابت خيلي از مسائل شاکي هستند. ولي اشتباهشان در اين است که فکر ميکنند با بستن دست و پاي نيروي کار مشکل حل ميشود. وقتي مشکل در جاي ديگري است که اجازه رشد مساواتگرايي را نميدهد که هم کارفرما راضي باشد و هم نيروي کار، رفتن سراغ چنين سياستي، تشديد تضاد است.
برگرديم به کرونا و درسهاي عيني آن.
عدالت اجتماعي مهم است. در غياب چنين امري، امکان کنترل خوب کرونا وجود ندارد. يک راه قرنطينهسازي است؛ اما افرادي بهدليل نداشتن ذخيره ناچار از نقض قرنطينه هستند. اگر همه به حداقلها دسترسي داشته باشند و برخوردار از ذخيره کافي و زيرساخت حمايتي قوي باشند، نقض قرنطينه پيش نميآيد. تلاش براي کسب لقمهناني خشک به بهاي بهخطرانداختن جان را هيچکس دوست ندارد. تندادن به آن ناشي از شرايط اجتماعي است. شرايطي که در صورت تغيير، رفتارهاي خطرپذير نيز تغيير ميکند.
سایر اخبار این روزنامه
امینی، آخرین فرصت برای بازگشت به میراث مشروطه بود
واکنش شورای نگهبان به گزارش «شرق»
علل ناکامی اصلاحطلبان
انقلاب واگذاری معادن
تسلیت مقام معظم رهبری در پی درگذشت پدر برادران جلیلی
زلزله پای دماوند، لرزش در تهران
شهادت ۱۱۰ عضو کادر پزشکی به دلیل کرونا
ناگفتههای سارا
۲۰ سال تقابل تزار با لیبرالیسم
مردم از دلالان خودرو نخرند
کاش مرا فراموش کرده باشي
دينيتركماني از اهميت تخصصگرايي گفت
سمپاتهاي سياسي چه ميكنند؟
معضل معتادان متجاهر و چند پیشنهاد
۲ پرسش فراموششده درباره معمای قیمت مسکن
زلزله دماوند؛ خطر زلزله در تهران