روزنامه ایران
1399/02/25
سهم ادبیات در مواجهه با کرونا
ماجرای یک غفلت تاریخیچرا بیماریهای همهگیر در ادبیات ما مورد غفلت است؟
دکتر احمد خاتمی رئیس دانشکده ادبیات و علومانسانی دانشگاه شهید بهشتی
توجه ادبا و شعرا به موضوعات اجتماعی از جمله حوادث و بلایای طبیعی، جنگها و مشکلاتی که در طول تاریخ برای مردم پیشآمده، امری واضح است. اگر حوادث و بلایای طبیعی را به دو دسته بیماریهای واگیردار یا همهگیر و حوادث دیگری مانند، سیل، زلزله و... تقسیم کنیم، درخواهیم یافت که شعرا و ادبای ما بیشتر توجهشان به سیل و زلزله و تبعات آن بوده و اصولاً به بیماریهای واگیردار چندان توجهی نداشتهاند. این، خود مسألهای است که باید درباره آن تحقیق شود که چرا چنین روندی را در ادبیات پیش گرفتیم؟ آیا بیماریهای همهگیر برای ادبا و شعرای ما، مانند سیل و زلزله محسوس نبوده است؟ یا چه عوامل دیگری در این امر تأثیرگذار بودند؟
تا آنجا که من یافتم ما تنها دو اثر اختصاصی داریم (البته در ادبیات کلاسیک) که به این دسته از بیماریها پرداختهاند؛ یکی مثنوی نسبتاً طولانی از حکیم کاشانی، شاعر مشهور روزگار صفوی، که درباره قحطی و خشکسالی و بیماری وبا سروده شده است و دیگری سفرنامه «عتبات عالیات» شجاعالسلطنه است که بههنگام وبای مشهور دوره قاجار به عراق رفته و گزارش دقیق و تقریباً روز بهروز از ماجرای وبا در مرز میان ایران و عراق را در بر میگیرد. بنابراین، ادبیات به معنای خاص آن، پیشینهای از بیماریهای واگیردار را در خود جای نداده و این جای سؤال و البته تأسف است.
اگر ادبیات را گستردهتر ببینیم و بهعنوان مثال متون تاریخی و سفرنامهنویسی و... را هم جزو ادبیات تلقی کنیم آن وقت منابع قابلتوجهی هم در سفرنامهها و هم در متون تاریخی داریم. بنابراین، در دستهای از منابع ادبی، پیشینه این نوع بیماریها به دوره ایرانباستان نیز میرسد و بخشی از منابع به وقوع این نوع بیماریهای همهگیر در دوره ساسانی اشاره میکنند؛ البته منابع باستانشناسی، سابقه این نوع بیماریها را به خیلی پیشتر و به سه هزار سال پیش میکشانند.
در ادبیات جهان گزارشدهی بهتر است؛ علاوه بر اینکه آنان بویژه در سفرنامههای فراوانی که از ایران دارند، دقت و توجه بیشتری کردهاند و فقط بهگزارش بیماری و تلفات آن نپرداخته اند؛ بهعنوان مثال اشاره میکنند که چرا در فلان منطقه، یک بیماری رایج میشود و مناطق دیگر مبتلا نمیشوند و بعد نتیجه میگیرند که مثلاً در مناطق گرمسیر این بیماری کمتر است یا بیشتر؟ یا به کیفیت بهداشت عمومی، چگونگی شستوشوی رخت و ظروف در کنار جویهای آب و... در هر منطقه میپردازند.
بنابراین، لازم است رسالهها و پایاننامههایی تدوین شود که در آن تحقیق کنند که چرا متون ادبی به مسائل مربوط به بیماریها نپرداختهاند در حالی که به حوادث طبیعی دیگر توجه داشتهاند و چرا نویسندگان ما در سفرنامههای خود یا کتابهای تاریخی به دقت شرقشناسان و مورخان غربی در جزئیات ورود پیدا نکردند و از چرایی و چگونگی وقوع بیماریها سؤال نکردهاند تا نتایج آن را برای نویسندگان و شاعران امروز ما اعلام کنند.
البته وضع برخورد شاعران و نویسندگان معاصر با این نوع بیماریها متفاوت است و حضور بعضی از شاعران درد آشنا و نویسندگان، داستاننویسان و نمایشنامهنویسان معاصر سبب شده است که آنان به این مسائل هم بپردازند؛ هرچند اهمیت گزارش نویسندگان و شاعران گذشته بهلحاظ اطلاعات پزشکی و عوامل آن و تاریخمند کردن آنها حائز اهمیت بیشتری است.
از وضع گذشته باید عبرت گرفت و امروز شاعران و ادبای ما باید بخوبی از مسأله کرونا استفاده کنند تا گزارش ها و آثار قابل تأملی را برای آیندگان و تاریخ این سرزمین ثبت کنند. اما امروز نباید کرونا را یک مسأله ملی تلقی کنیم؛ کرونا یک مسأله جهانی است. بنابراین تولیدات ما در حوزه ادبیات باید به گونهای باشد که در برابر ادبیات جهان قابل عرضه باشد.
شتابزدگی در نوشتن درباره کرونا که هنوز در جریان است بههمان اندازه مضر است که ننوشتن یا بد نوشتن درباره آن. لازم است با احتیاط، ذوق و هنرمندی کامل بهطرح مباحث خاص کرونا از جهات گوناگون پرداخته شود و چشماندازهای قابل استفاده از آن برای آیندگان روشن
شود.
سهم ادبیات در مواجهه با کرونا
پدرانمان نسخهای از «ادبیات بحران» برای ما به یادگار نگذاشتند
دکتر بهمن نامورمطلق
استاد دانشگاه شهید بهشتی
وقتی رخداد یا ابر رخدادی همچون کرونا پیش میآید نهادها، حوزهها و رشتههای مختلف هر یک باید از زاویه دید خود به آن بپردازند. چنین رخدادهایی محکی است برای اینکه بررسی کنیم «دانشها» و «دانشگاهها»ی ما تا چه میزان در شرایط بحرانی کارآمد و پاسخگو هستند؟ پزشکی، ادبیات، فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی، هنر و... هریک چگونه به بحران ایجاد شده میپردازند و برای برونرفت و مواجهه با آن چه راهحلهایی ارائه میکنند؟ چراکه مردم با شیوع کرونا با ابعاد مختلفی از بحران؛ اعم از بحران جسمی، فکری، اجتماعی، اقتصادی، عاطفی، احساسی و... مواجه میشوند.
اما «ادبیات» چگونه میتواند در مواجهه با بحران کرونا راهگشا باشد؟ یکی از مهمترین کارها، سرگرم کردن مردم در زمان قرنطینه است تا فشار بر آنان کمتر شود. علاوه بر اینکه ادبیات میتواند بهعنوان یک پناهگاه عمل کند و تجربه نسلهای دیگر را که در شرایط مشابهی بودند در اختیار مردم بگذارد تا هوشیارتر شوند و بدانند چگونه باید با بحرانهای اینچنینی مواجه شوند. بههمین دلیل بود که در زمان قرنطینه بسیاری به مطالعه روی آوردند و گروههای مرجع، از طریق رسانهها، کتابهایی را برای مطالعه معرفی کردند. برخی از اهالی ادبیات آثاری را معرفی کردند که بتواند مردم را از فضای کرونایی دور کند. اما عدهای دیگر، برعکس معتقد بودند که اتفاقاً باید آمادگی بیشتری در مردم برای مواجهه با بحران کرونا ایجاد کنیم؛ پس بهتر است کتابهایی مرتبط با بیماریهای همهگیر به مردم پیشنهاد شود؛ کتابهایی چون «طاعون» آلبر کامو، «عشق در سالهای وبا» گابریل گارسیا مارکز و...
ادبیات در مواجهه با بحران کرونا، دو نوع برخورد داشت؛ یک برخورد گفتمانی و یک برخورد غیرگفتمانی. در «برخورد گفتمانی» بر ضرورت خواندن آثاری که بهطور مشخص تداعیگر وضعیتهای بحرانی همچون بیماریهای فراگیردار بود و در «برخورد غیرگفتمانی» بر بیتوجهی و فراموشی بحران کرونا تأکید شد.
اما پرسش اصلی اینجا است که اگر بخواهیم کتابهای مرتبط با قرنطینه و بیماریهای واگیردار را معرفی کنیم، چند کتاب ایرانی میتوانیم برشماریم؟ واقعیت این است خلأ بزرگی که ما در عرصه ادبیات داریم، نبود آثاری پیرامون بحرانهای همهگیری چون کرونا است. جوامع آمادهتر جوامعی هستند که حافظه ادبی در خصوص بیماریهای واگیردار دارند. از این جهت میتوانیم دو نوع جامعه را از هم تفکیک کنیم؛ جوامعی که دارای حافظه ادبی پیرامون بیماریهای واگیر هستند و جوامعی که دائماً در حال به تصویر کشیدن جهان خیالیاند که ربطی به جهان واقعی ندارد. جوامعی که در خصوص بیماریهای واگیردار از یک حافظه ادبی قوی برخوردارند، در مواجهه با کرونا نیز آمادگی بیشتری خواهند داشت؛ شخصیتهایی که در این رمانها و داستانها وجود دارند کمک میکنند تا افراد بتوانند با آنان همذاتپنداری کرده و ببینند رفتارشان شبیه رفتار قهرمان داستان است یا ضد قهرمان؟
داستانها به ما این امکان را میدهند که بتوانیم خود و دیگران را در موقعیتهای مختلف بهتر بشناسیم و در مواقع بحرانی مواجهه آگاهانهتری داشته باشیم. اکثر داستانها و متون ادبی که در زمینه ادبیات بحران و قرنطینه وجود دارد، متعلق به جوامع غربی و با ویژگیهای غربی است. اما قهرمان داستان ایرانی و بومی در شرایط بحران و قرنطینه چه کسی است؟ قهرمان و ضد قهرمان کیست؟ واقعیت این است که متأسفانه ما نسخه بومی خودمان را از ادبیات بیماری، بحران و فاجعه نداریم که بخواهیم مردممان را به خواندن آنها تشویق کنیم و آنان هم بتوانند با آن قهرمانها، همذاتپنداری کنند.
خواندن آثار ادبی غیرایرانی بد نیست اما نخواندن آثار ایرانی بد است. این خلأ را باید ادبا، شعرا و هنرمندان ما رفع کنند تا ما هم نسخههای خودمان را داشته باشیم. ما نسخه خودمان را در قرنطینههایمان نداشتیم، برای اینکه پدرانمان آثاری پیرامون «ادبیات بحران» برای ما به یادگار نگذاشتند. امیدوارم که حداقل برای آیندگان، ما بتوانیم نسخههای بومی از ادبیات بحران و ادبیات بیماری داشته باشیم؛ کما اینکه نسخههای بومی، ما را از آثار جهانی هم بینیاز نخواهد کرد.
ما یک ادبیات متعهد داریم یک ادبیات غیرمتعهد. من خود به «ادبیات متعهد» باور دارم و معتقدم اگر ادبیات در شرایط بحرانی همچون بحران کرونا، به کمک مردم نیاید هیچ فایدهای ندارد. نه تنها ادبیات بلکه رشتههای گوناگون اگر در چنین شرایطی به داد مردم نرسند، به درد مردم نمیخورد. ما باید یکبار دیگر جهان معرفتی و صورتبندی معرفتی خود را در چگونگی مواجهه با بحرانها بازنگری کنیم و روی رشتهها و دانشهایی سرمایهگذاری کنیم که در مواقع بحران میتوانند به درد مردم بخورند. از اینرو «ادبیات متعهد» ادبیاتی است که به مسائل، رنجها و دردهای مردم توجه دارد و خود را مسئول میداند و در بحرانها ورود میکند.
نقش مورخان در فهم و مدیریت بحران کرونا
رسالت مورخ وارد کردن تجربههای زیسته گذشتگان به شعور اکنونیان است
دکتر داریوش رحمانیان
استاد تاریخ دانشگاه تهران
از ابعاد گوناگون میتوان تاریخ بیماریهای همهگیر را مورد مطالعه قرار داد، واقعیت این است که تاریخ بیماریهای فراگیر عرصه بسیار وسیع و پیچیدهای است و به یک معنا عرصهای برای کارهای میانرشتهای و
چند رشتهای است. گزارشهای سادهای که برخی از اهالی تاریخ و دیگر علمای علومانسانی ارائه میکنند، بهطور مسلم کفایت نمیکند و تحلیل موضوعاتی چون «پیشینه بیماریهای فراگیر» نیازمند تجهیزات ویژه نظری و مفهومی است.
از دوران قدیم، بشر با انواع بیماریهای همهگیر و در رأس آنها طاعون درگیر بوده است؛ از یونان و روم باستان گرفته تا عصر جدید که بالاخره در اواخر قرن نوزدهم علت آن کشف و مهار شد. این پدیده در تاریخ، تأثیرات پر رنگ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داشته است.
در انواع و اقسام متون قدیم، از جمله متون کلامی، فلسفی و عرفانی بهتاریخ سیاسی بیماریهای همهگیر اشاره شده است و نقش آنها در جنگ ها و صلحها، دیپلماسی، سیاست داخلی و مناسبات مردم با حکومت محل تأمل قرار میگیرد.
بهطور معمول بیماریهای همهگیر بویژه طاعون نقش پررنگی در روند «جنگهای پلوپونزی» داشته است و ما در متون قدیمی نیز این تأثیرگذاری بر جنگها و مناسبات سیاسی را میبینیم. مورخی که بخواهد تاریخ سیاسی را مطالعه کند و از منظر سیاسی تأثیرات این پدیده را بررسی نماید، نمیتواند به تأثیرات قابلتوجه و بارز بیمارهای همهگیر بهعنوان یک عامل و علت بیتوجه بماند.
در تاریخ مناسبات ایران و روم هم، در جنگ و جدالها چندین بار تأثیرگذاری شیوع بیماریهای همهگیر و بویژه طاعون، در توقف و تغییر شکل جنگ و عقبنشینی جنگها نقش داشته است. بنابراین، اگر پژوهشی در زمینه تاریخ سیاسی در دست داشته باشیم، بررسی بیماریهای همهگیر از اوجب واجبات است.
در مواقعی که بحرانهایی همچون بیماریهای همهگیر افزایش پیدا میکند، روایت و تبیینهای آخرالزمانی برجسته میشود؛ بهعبارتی، تلقی بیماری به مثابه یک بلای آسمانی که نشانهای از قهر الهی است، برجسته میشود، در این وضعیت، انسان به نوعی تبیین دینی از وضعیت گرایش پیدا میکند. اما نکته دیگر این است که در روزگار قاجاریه ما با وباهای پیدرپی مواجه بودیم البته در کنار وبا مردم با مصیبتهایی همچون خشکسالی و قحطی نیز دست به گریبان بودند. ما در اواسط دوره ناصری بواسطه قحطیهای پیدرپی، وبا و بیمارهای متعدد دیگر آنگونه که برخی از محققان برآورد کردهاند، جمعیت کشور به بیش از نصف تنزل پیدا کرد؛ یعنی مثلاً اگر در آن دوره جمعیت حدود 8 میلیون نفر بوده است، به گواه برخی محققان به حدود 4 میلیون نفر کاهش یافت. نکته جالب توجه در این باره این است که منشأ شیوع مکرر بیمارهای همهگیر همچون وبا، در آن دورهها، عدم رعایت مسائل بهداشتی و استفاده از آبهای آلوده بوده است. اگر به سفرنامههای اروپاییانی مراجعه کنیم که در دوره قاجاریه به ایران آمدهاند، در خواهیم یافت که از نظر آنان ایرانیها در استفاده از آبهای روان بسیار بیمحابا عمل میکنند و دلیل این امر را برداشت غلط از برخی آموزههای فقهی عنوان کردهاند که تصور بر این است که آب روان پاک است و هر جایی که آب روان دیده شد، میتوان از آن استفاده کرد و این باعث توجه و حیرت فراوان سفرنامهنویسان شده بود.
از این رو، یکی از نکتههای مهم در گزارش تاریخی بیماریهای همهگیر بررسی ریشههای پیدایی این بیماریها است و باید آنها را آنالیز کرد. رسالت مورخ وارد کردن تجربههای زیسته گذشتگان به شعور اکنونیان است.
در بحرانی که این روزها با آن دست به گریبان هستیم، دانش پزشکی در جای خود، اما علمای علوم دیگر بویژه علوم انسانی، انسانشناسان، جامعهشناسان، روانشناسان، زبانشناسان و... باید به میدان آمده و به مدیریت هر چه بهتر بحران کرونا کمک کنند. مدیریت این بحران در گرو هر چه روشنتر فهمیدن ریشهها و بنیادهای علت وقوع آن است. البته میپذیریم برای نوشتن تاریخ کرونا باید مدت زمانی بگذرد؛ اسناد و شواهد روشن و دستهبندی شود و در اختیار مورخان قرار گیرد؛ آزادی برای گفتن، نوشتن و فهمیدن فراهم شود و سانسوری اعمال نشود. اما این تنها یک روی سکه است، تأمل و تعمق در مورد حوادث تاریخی نیازمند کاری میانرشتهای و چند رشتهای است و در نتیجه با همکاری مجموعه علوم محقق میشود. مطالعه تاریخ و فهم آن، میتواند ابعادی از بحران کنونی را برای ما روشن کند، که از رشتههای دیگر برنمیآید. ضمن اینکه گزارشهایی که از این واقعه از رهگذر روایتهای مورخان ارائه میشود با روایت یک جامعهشناس، انسانشناس، روزنامهنگار و... تفاوت دارد، جنس، ابعاد و نوع روایتهای مورخانه متفاوت است و آیندگان به چنین روایتهایی نیاز دارند. هر چه بیشتر پیش میرود، درمییابیم که ضعفهای رشتههای تاریخ چقدر میتواند هزینه آفرین باشد زیرا در مواقعی که بحرانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی بیماریهای فراگیر رخ میدهد، شایعه رواج مییابد.
سایر اخبار این روزنامه
شهادت مظلومانه خورشید عدالت مولی الموحدین امیر المؤمنین علی (ع)تسلیت باد
پیشنهادهایی درباره برگزاری نماز عید فطر و روز قدس
تلاش کنیم فشار مضاعفی به مردم وارد نشود
احیای شب قدر در کنار بیماران
حلقه های مفقوده سیاست های صادراتی
فروش فوق العاده خودرو در آستانه عید فطر
برخی از مردم فاصله اجتماعی را در اتوبوس رعایت نمی کنند
سهم ادبیات در مواجهه با کرونا
تولید در مناطق خشک افزایشی شد
زخم کهنه 11 سپتامبر با گاف افبیآی سر باز کرد
پیشتازی «صمت» در مخالفت با تفکیک
اجرای طرح دوم خانههای نورانی در فضای مجازی
سیره حکومتداری امام علی(ع)
شاهنامه، فراتر از زمان و جغرافیا
احیای شب قدر با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی
سلام ایران
نگاهی به نقش مردم در شیوه حکمرانی امام علی (ع)
حکیم طوس، یاقوت تهران