4 تیتر به جا مانده از اسفند94 صرفاً جهت یادآوری!

مجلس اصولگرای دهم به مجلسِ یکدست اصولگرای یازدهم تحویل داده شد با یک توضیح ساده؛ در روزهایی که مجلس دهم از همه راه های ممکن زیر فشار شدید اصولگرایان قرار داشت و آن را ناکارآمدترین می دانستند؛ گویا یادشان رفته بود9 و 10 اسفند 94 چه تیترهایی روی صفحه نخست سه روزنامه اصولگرا جا خوش کرده بود
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: کیهان به قدری مسرور و مشعوف بود که در 9 اسفند1394 در صفحات 1 و 2 خود و 10 اسفند باز هم در صفحات اول و دوم، چنان گرد و خاکی به پا کرده بود که گویی دولت روحانی استعفا داده است! کیهان دو روز پس از انتخابات 7 اسفند 94 در مطلبی با عنوان:« آخرین نتایج شمارش آرا نشان می‌دهد؛ اصولگرایان حائز اکثریت در سراسر کشور » در خلال همین گزارش
می خوانیم:« اولین دولتی که نتوانست مجلس همسو تشکیل دهد؛ نگاهی به آمار اولیه انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان از آن دارد که در سراسر کشور پیروزی قطعی از آن اصولگرایان است، این آمار به وجود آورنده این سوال اساسی است که چرا دولت یازدهم نتوانسته است علیرغم سایر دولت‌ها مجلسی همسو در اولین انتخابات پس از پیروزی بر سر کار آورد؟» کیهان برای خالی نبودنِ عریضه، برخی از اظهار نظرات را نیز ضمیمه می کند و می نویسد:
« شخصیت‌ها و فعالان سیاسی در گفت و گو‌هایی به این سوال پاسخ داده و عدم موفقیت دولت در حل مشکلات اقتصادی را در این شکست دخیل دانسته‌اند.» بخشی از این اظهار نظرها بدین شرح است:


>مجلس همسو با دولت نیست!
ـ محمدحسین یادگاری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این زمینه در گفت و گو با فارس اظهار داشت: با وجود اینکه دولت یازدهم به صورت علنی اعلام کرد می‌خواهم مجلسی همنوا و همساز با دولت داشته باشم و با تمام توان وارد شد، ولی این امر اتفاق نیفتاد و کسانی که می‌خواستند مجلس وکیل‌الدوله باشد در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند. یادگاری با اشاره به انتخاب بیشتر اصولگراها از سوی مردم عنوان کرد: توانایی اصولگراها در مجلس آینده بالاست و امیدواریم مجلسی داشته باشیم که مردمی، ولایی و قانون‌مند باشد و بتواند قوانینی را پایه‌گذاری کند که به نفع مردم کشورمان باشد. عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: در مجلس خبرگان نیز اغلب افراد انتخاب شده افراد ولایی هستند و می‌توانند پشتیبان ولایت فقیه باشند. وی با بیان اینکه برای اولین بار در تاریخ انقلاب در نخستین انتخابات مجلس در یک دولت مجلس و دولت همسو نشدند، گفت: با وجود اینکه دولت یازدهم به صورت علنی اعلام کرد که می‌خواهم مجلسی همنوا و همساز با دولت داشته باشیم و هزینه بسیاری صورت داد ولی این امر اتفاق نیفتاد و کسانی که می‌خواستند وکیل‌الدوله باشند به مجلس راه نیافتند.
>مردم اجازه تشکیل مجلسِ همسو با دولت را ندادند!
ـ محمد ودود حیدری مدیرعامل بنیاد تبیین اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دانشگاه‌ها نیز با تاکید بر اینکه آرزوی پسابرجامی آمریکا درباره مجلس ایران بر باد رفت، گفت: حضور پرشور مردم در انتخابات هفتم اسفند خلاف جهت رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی را طی کرد.
وی با اشاره به تلاش‌های دولت یازدهم برای تشکیل مجلسی همسو با دولت عنوان کرد: فعالیت دولت‌ها برای تشکیل مجلس همسو خلاف قانون، دموکراسی و مردم سالاری است و مردم اگر احساس کنند دولتی در پی مجلس دولت ساخته است از آن جلوگیری می‌کنند. ولی اگر مردم به دولت و فعالیت‌های آن اعتماد داشته باشند خودشان کاندیداهایی که مورد اعتماد دولت هم هست رای می‌دهند. حیدری گفت: انتخابات روز هفتم اسفند نشان داد اگر دولت بخواهد به دنبال مجلس دست نشانده باشد مردم قطعا جلوگیری می‌کنند.
ـ جلیل دارا، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در این زمینه گفت: عدم همسویی مجلس دهم با دولت، نشان می‌دهد که مردم فضای حمایت همراه با نقد را تایید می‌کنند، یعنی دیدگاه مردم نسبت به دولت دیدگاه حمایتی همراه با نقد است و دولت باید این دیدگاه را در فعالیت‌های خود مدنظر قرار دهد.
ـ محمد خلج امیرحسینی عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت نیز در این زمینه اظهار داشت: وضعیت منتخبین کل کشور در انتخابات دیروز نشان می‌دهد که مطالبات اصلی مردم، معیشت و اقتصاد است.
>5 نکته درباره انتخابات و پسا انتخابات از دریچه کیهان
کیهان در همان روز و در ستون«یادداشت روز» تحت عنوان:
« پنج نکته درباره انتخابات و پسا انتخابات» نخست مانورِ درصد مشارکت را به تماشا گذاشته می نویسد:« مقایسه میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم (اسفند 1390) با انتخابات مجلس دهم از جهات گوناگونی اهمیت دارد. انتخابات مجلس نهم در شرایط تحریم شدید خارجی و داخلی برگزار شد به این معنا که از یک سو در اوج فشارهای اقتصادی و تحریمی دشمن بود که اراده ملت ما را هدف گرفته بودند و از سوی دیگر افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، انتخابات را تحریم کرده بودند تا وزن خود را به رخ بکشند. آن روز در سراسر کشور 64 درصد (31 میلیون از 48 میلیون واجد حق رای) در انتخابات شرکت کردند. 4 سال بعد، 2 اتفاق در کنار هم رقم خورد. اولاً توافق برجام با همه هیاهوها و تبلیغات به اجرا درآمد و به مردم گفته شد تحریم‌ها برداشته شده‌اند. ثانیاً مدعیان اصلاح‌طلبی که از سوی مردم ادب شده بودند، پا روی دعاوی قبلی گذاشتند و با تبلیغات انبوه و کم‌سابقه وارد گود انتخابات شدند. حاصل جمع عملکرد برجامی و غیربرجامی دولت در کنار فراخوان انبوه اصلاح‌طلبان، مشارکت 33 میلیون از 55 میلیون (حدود 60 درصد) - مساوی درصد مشارکت در انتخابات مجالس هشتم و هفتم که اصلاح‌طلبان تحریم کرده بودند- شده است.»
>مجلسی با 60 درصد ذائقه ی اصولگرایی
کیهان سپس به واکاوی آماری نتایج انتخابات هفتم اسفند رفته می نویسد:« هرچند که برای ارزیابی دقیق و نهایی نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باید چند روز منتظر ماند، اما اخبار و آمار منتشر شده تا همین جا از پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس و موفقیت فهرست جامعتین (مجلس خبرگان) در سراسر کشور حکایت می‌کند. البته برخلاف انتخابات مجلس خبرگان، تکلیف بخشی از کرسی‌های مجلس در مرحله دوم انتخابات که اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت خواهد بود، معلوم می‌شود. در عین حال بر اساس نتایجی که تا پایان وقت دیروز اعلام شده، طیف‌‌های اصولگرا حدود 60 درصد کرسی‌هایی را که نتایج آن قطعی شده کسب کرده‌اند و 2 طیف اصلاح‌طلب و اعتدال مجموعا 30 تا 35 درصد کرسی‌ها را در اختیار گرفته‌اند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که شماری از مدیران ارشد دولتی - از رئیس‌جمهور گرفته تا برخی معاونان و وزرا و استانداران و مقامات محلی- در هزینه کرد دولت و فرصت‌های آن برای انتخابات از هیچ اقدامی دریغ نکردند؛ از بزک خلاف واقع برجام و سفرها و آمد و شدهای تبلیغاتی برخی هیئت‌ها بگیرید تا تزریق دلار به بازار برای پایین آوردن نرخ ارز و برخی دستکاری‌های دستوری در بورس و بازار سرمایه و استخدام طیفی از نشریات و رسانه‌ها برای قلب واقعیات و تخریب اصولگرایان و ایجاد شکاف در این طیف. با حجمی چنین وسیع از فضاسازی مثبت به نفع دولت و منفی‌بافی علیه اصولگرایان، منطقا باید دولت و متحدان آن اکثریت مجلس را در اختیار می‌گرفتند چرا که مدعی بودند مثلا پیروزیی بزرگ‌تر از فتح خرمشهر را به دست آورده‌اند! اما نتایجی که تا به این جا از انتخابات مجلس در سراسر کشور منتشر شده، اتفاقا عکس این موضوع را ثابت می‌کند و حاکی از پیش افتادن اصولگرایان با فاصله‌ای قابل توجه است. به تعبیر دیگر همچنان که برخلاف توقع و فضاسازی برخی مسئولان دولتی، برجام منجر به جشن خیابانی نشد، در انتخابات نیز نتوانست محملی قابل اتکا برای موج‌سواری جریان دولتی و طیف اصلاح‌طلب همسو با آن باشد. فراموش نکنیم سخنان رئیس سازمان محیط‌زیست را که به بی‌بی‌سی گفت توافق، اهرمی را در انتخابات و در رقابت با سایر گروه‌های در اختیار اصلاح‌طلبان قرار می‌دهد.»
>جوان تیتر زد:«مجلس انقلابی ماند» یعنی اصولگرا!
روزنامه جوان با این تیتر که:« اصولگرایان در صدر هستند» به استقبال شادمانه ای از نتایج انتخابات رفته می نویسد:«در این میان آنچه که از اعلام نسبی انتخابات در حوزه‌های گوناگون
به نظر می‌رسد که روی داده باشد، پیشی گرفتن اصولگرایان در شهرستان‌های مختلف از اصلاح‌طلبان و حتی حامیان دولت است. این در حالی است که برخی از رسانه‌ها با ایجاد موج خبری گسترده درصدد القای این نکته بودند که اصلاح‌طلبان و حامیان دولت توانسته‌اند به پیروزی بزرگی در انتخابات مجلس برسند. در زمانی که اولین نتایج انتخابات از مراکز رای‌گیری رسید، به خوبی این نکته را نشان داد که اصولگرایان توانسته‌اند در بخش زیادی از شهرستان‌ها به رتبه مناسبی دست بیابند. این در حالی بود که بخش اعظم تمرکز اصلاح‌طلبان بر شهرهای بزرگ بوده است. این نتیجه در وهله اول نشان داد که تلاش‌های برخی جریان‌های خبری خاص در خصوص تاثیرگذاری بر انتخابات ایران به شکست انجامیده است و عملاً برجام یا هرگونه مذاکره خارجی نتوانسته است بر فضای سیاسی ایران تاثیر قابل توجهی بگذارد. همچنین این نکته نشان می‌دهد که غرب از هرگونه تاثیرگذاری بر انتخابات و فضای داخلی ایران ناتوان بوده و برنامه‌ریزی در این باره هیچ نتیجه‌ای نداشته است. این در حالی است که پیش از آن مقامات امریکایی در سخنان مختلف خود بر این نکته تاکید کرده بودند که اجرای برجام زمینه‌ساز برخی تغییرات و تحولات در داخل ایران خواهد شد که فضای جدید سیاسی را در این کشور رقم می‌زند. اما با این نتیجه بلومبرگ در تحلیل خود از این انتخابات به نکته فوق اشاره می‌کند که انتخابات هفتم اسفندماه عملاً تمام برنامه‌های قبلی اوباما را برای تاثیرگذاری برای به قدرت رسیدن میانه‌روها در ایران از بین می‌برد. به این ترتیب دشمن چاره‌ای نخواهد که به شکست خود در مقابل فهم و شعور ملت ایران اعتراف کند.» جوان به همین اندازه بسنده نکرده، در ادامه و با این عنوان که:« صدای مرگ بر امریکا باز هم در صحن علنی مجلس شنیده خواهد شد» می نویسد:«نکته دیگری که درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی و به خصوص پیشی گرفتن اصولگرایان در حوزه‌های مختلف رای‌گیری بسیار مهم و قابل تامل به نظر می‌رسد، ادامه یافتن خط ضداستکباری به خصوص در فضای مجلس شورای اسلامی است. این اتفاق در حالی روی داده است که جریان سلطه با استفاده از حربه نفوذ درصدد سوءاستفاده از فضای پس از برجام بوده و به شدت این خط انحرافی را تقویت می‌کرد که هم‌اکنون باید از مبارزه با امریکا در حوزه‌های گوناگون دست کشیده و عملاً به نوعی مصالحه اقتصادی
برسند.»
>هفتم اسفند را چگونه باید فهمید؟
روزنامه جوان علاوه بر تیتر اصلی ـ «مجلس انقلابی ماند» ـ در سرمقاله نیز به واکاوی نتایج انتخابات پرداخته ذیل اعداد و ارقامی به این نکات اشاره می کند:
«ـ با پیروزی نسبی نیروهای انقلابی و منتقد دولت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، این قاعده که از سال 1366 تاکنون مجالس پسا دولت‌ها، با دولت همسو می‌شدند به هم خورد. دولت مستقر اولین دولتی است که نتوانست مجلس پس از خود را با خود همراه کند.
ـ شکل‌گیری مجلس خنثی که هم در پیش‌بینی اصلاح‌طلبان (حجاریان) بود و هم مطلوب غرب، به وقوع نپیوست، بنابراین شعار «مرگ بر امریکا» همچنان جزئی از ماهیت نمایندگان مجلس خواهد بود.
ـ رای مردم نشان می‌‌دهد که فرآیند تحقق وعده‌های پسابرجامی دولت را جدی نگرفته‌اند و یا اولویت‌های دولت (مثل خرید هواپیما) مطلوب آنان نیست، بنابراین رای ندادن به همسویان دولت پس از برجام باید مورد توجه دولت قرار گیرد و به جای هواپیما و مسائل مشابه باید سریعاً به سمت اشتغال و معیشت گام بردارد و موتور اقتصاد درون‌زا را روشن کند. اگر به این مهم توجه نشود، ممکن است موج معکوس ناامیدی از تدبیر و امید در سال 1396 شامل حال رئیس دولت هم بشود و همانطور که اولین مجلس ناهمسو با دولت مستقر شکل گرفت، ممکن است این استثنا درباره رئیس دولت هم اعمال شود.
ـ انتظار ریاست اصلاح‌طلبان بر مجلس در سایه دولت روحانی نیز به سراب تبدیل شد و نه‌تنها به سراب تبدیل شد که ممکن است دوگانه عارف- لاریجانی هر دو در پایین مجلس بنشینند و فردی مانند حداد عادل به ریاست برسد که البته برای این موضوع قدری قضاوت زود است.
ـ وضعیت سیاسی کشور نشان می‌دهد که روند تبعیت کشور از رای تهران از 1388 متوقف شده است که می‌تواند از فاصله اقتصادی تهرانی‌ها (البته نسبی) با بقیه مردم ایران یا تاثیر ضریب نفوذ ماهواره و سیاسی بودن تهران نسبت به بقیه کشور(که به صورت طبیعی مطالبات را متفاوت می‌کند) نام برد، بنابراین ناهمسویی کشور و تهران باید توسط حکومت، جامعه‌شناسان، علمای علم سیاست و اقتصاددانان مورد تحلیل قرار گیرد.»
> رای ایران به اصولگرایان
روزنامه ی «وطن امروز» هم در آن روزگار از قافله ی «کیهان» و «جوان» عقب نمانده و با انتخاب تیتر:« رای ایران به اصولگرایان» مدعی شد که:«نتایج شمارش آرا در سراسر کشور از پیروزی 60 درصدی اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم خبر می‌دهد.» روزنامه ی وطن امروز که شور و شعف خود را با«حماسه ی بزرگ» دانستن انتخابات 7 اسفند 1394 نشان می دهد(!) می نویسد:« حماسه بزرگ 7 اسفند به یک روز ماندگار در تاریخ سیاسی مردم ایران تبدیل شد اما خبر خوش‌تر، پیروزی حداکثری جریان وفادار به انقلاب و آرمان‌های امام و رهبری است! در حالی که تمام ظرفیت جریان فتنه و نیز حامیان دولت همچنین نفوذی‌های جریان رقیب، بر تخریب و دروغ‌پردازی علیه جریان انقلابی متمرکز بود اما مردم وفادار ایران دست به یک انتخاب کم‌نظیر زدند.
براساس نتایج شمارش آرا تا پایان دیروز، شنبه 8 اسفند، 60 درصد منتخبان مردم ایران از جریان اصولگرایی انتخاب شدند اما در سوی مقابل جریان دولت و اصلاح‌طلبان به‌رغم همه امکانات و تبلیغات گسترده، با اقبال 30 درصدی مردم مواجه شدند. براساس نتایج به دست آمده، حدود 10 درصد منتخبان مردم در سراسر کشور را کاندیداهای مستقل تشکیل داده‌اند. این البته نتیجه همه حوزه‌های انتخابیه نیست اما تا بعدازظهر دیروز، نتایج قطعی راه‌یافتگان به مجلس دهم این ترکیب را برای مجلس آینده حکایت
کرده است.»
>برای اولین بار
روزنامه ی اصولگرای وطن امروز نیز همچون «جوان» و «کیهان» به تیتر نخست و گزارش نتایج انتخابات بسنده نکرده و در ستون«یادداشت امروز» و با این عنوان«برای اولین بار» به واکاوی نتایج انتخابات پرداخته می نویسد:
«ـ در تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی، 7 اسفند ایرانیان شاهد تجربه جدید و متفاوتی از گذشته بودند. برای نخستین‌بار در انتخابات مجلس شورای اسلامی مردم نامزدهایی را برای مجلس برگزیدند که در مجموع به جریان سیاسی منتقد دولت (اصولگرایان)تعلق دارند. اگر تاریخ گذشته را بنگریم درمی‌یابیم که وقتی دولت چپ دهه 60 روی کار آمد مردم در انتخابات بعد مجالس سوم را با ترکیبی برگزیدند که همسو با دولت وقت بود. این اتفاق برای دولت‌های بعد نیز رخ داد به طوری که مجالس چهارم و پنجم با دولت پنجم و ششم همسو بود؛ مجلس ششم با دولت هفتم و مجلس هشتم با دولت نهم. اما در انتخابات 7 اسفند براساس اخبار رسمی و موثق، اکثریتی که مردم برای مجلس برگزیدند به جریان منتقد دولت تعلق دارد. این تجربه جدید بسیار مهم و قابل تامل است و بی‌تردید نقش مهمی در تحولات آینده سیاسی کشور برجا خواهد گذاشت. به‌طوری که این جدید بودن می‌تواند در انتخابات بعدی به نحو دیگری رخ دهد! همان‌طور که وقتی مجالس هفتم و نهم متفاوت از دولت وقت شکل گرفت نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری بعد نیز گونه دیگری رقم خورد.
ـ واقعیت این است که نومحافظه‌کاران همانند جریان دوم خرداد به جای آنکه در پی شناخت دقیق و محقق ساختن مطالبات مردم برآیند، دست به مطالبه‌سازی کاذب زدند. آنها تلاش کردند خواسته‌های خود را به عنوان خواسته‌های مردمی به آنان تحمیل کنند اما به هر حال هر خواسته‌ای یک حس است که از واقعیت نشات می‌گیرد. آن را که نمی‌توان تغییر داد. زمانی که مطالبات اقتصادی جامعه درباره برخورد با فساد اقتصادی، مبارزه با تورم، چاره‌اندیشی برای بیکاری و بسیاری از مسائل عینی روی زمین مانده است و نومحافظه‌کاران به آن توجهی نداشته و ندارند چگونه می‌توانند انتظار داشته باشند مردم به آنان اعتماد کنند؟ درست است که در جامعه طبقات مختلف با مطالبات مختلف زندگی می‌کنند و طبقه لاغر اشراف و مرفه نیز در میان آنها هست که مطالبات دیگری دارند اما چنانکه این انتخابات نیز نشان داد مساله اکثریت جامعه چیزی است که در گفتمان نومحافظه‌کاران نیست. نومحافظه‌کاری ایدئولوژی و گفتمان اشرافیت و الیگارشی است که تلاش می‌کند با اجیر کردن سلبریتی‌ها [چهره‌های مشهور] و روشنفکران خریداری‌شده منافع الیگارشی را به عنوان منافع
توده جا بزند!»
>دروغ بزرگی که کیهان به پای اصلاح طلبان نوشت!
کیهان در ادامه ی دست افشانی و پای کوباندن، فردای نهم اسفند با انتخاب این تیتر:«دروغ بزرگ؛ 111بزرگتر از 153 » به اصطلاح، میخ را در زمین تفکرات خود محکم کرده با عدد و رقم به رویارویی با رسانه های اصلاح طلبی بر می خیزد که مجلس را نه اصولگرا که معتدل و متمایل به اصلاح طلبی دانسته بودند و می نویسد:
« با روشن شدن تدریجی نتیجه انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم، اصلاح طلبان با تکیه بر نتایج به دست آمده تهران خبر از پیروزی بزرگ می‌دهند با وجود این و با نگاهی به نتایج سراسری انتخابات به خوبی مشخص می‌شود که اصولگرایان در سراسر کشور پیروزی قاطعی را به دست آورده و مدعیان این بار نیز با چشم بستن بر واقعیات و آمار حقیقی انتخابات، دروغ را پیشه خود ساخته اند. با گذشت دو روز از انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری دیروز آخرین نتایج به دست آمده از صندوق‌های رای منتشر شد. به گزارش جدول منتشر شده در خبرگزاری فارس آن چه که از آمار نهایی انتخابات و نامزدهایی که به صورت قطعی جواز ورود به بهارستان را کسب کرده‌اند یا به دور دوم رسید‌ه‌اند نشان از آن دارد که در مقابل 111 اصلاح طلب پیروز انتخابات در سراسر کشور 153 اصولگرا به مجلس راه یافته‌اند.
روزنامه‌های زنجیره‌ای دیروز بر پیروزی قاطع اصلاح طلبان متمرکز شدند تا نشان دهند که اصلاح طلبان ریاضیات جدیدی را کشف کرده و معیار عمل خود قرار داده‌اند. به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در گزارش یک دیروز خود از خانه تکانی در پارلمان خبر داد و روزنامه شرق نیز با تکیه بر آمار اولیه تهران و ادعای پیروزی لیست اصلاح‌طلبان در این شهر از پیروزی قاطع در کل کشور سخن گفت! روزنامه آرمان نیز با تکیه بر نتایج اولیه انتخابات خبرگان فریاد پیروزی سر داد تا برای مخاطبان خود این را اثبات کند که در سراسر کشور مردم به اصلاح طلبان رای داده‌اند. بر این اساس و برای
اصلاح طلبان 111 بزرگ‌تر از 153 بوده و اقلیت مجلس می‌تواند لباس اکثریت پوشیده و پز دهد!»
>هیبت الله به قلم «حسین شریعتمداری»!
حسین شریعتمداری با انتخاب تیتر:«هیبت الله» که «گرته برداری شده» از حکایتی است ـ حکایت است که از شخصی پرسیدند نامت چیست؟ و او برای ترساندن سوال‌کنندگان گفت؛ «هیبت‌الله» ! و طرف‌های مقابل به کنایه پرسیده بودند «راست می‌گویی یا می‌خواهی ما را بترسانی»؟! ـ با تاکید موکدتری به همه ی گمانه زنی ها و تحلیل ها و
بررسی های رسانه های حامی دولت، اصلاح طلب و حتی معتدل در صنف اصولگرایان پایان داده به نکات مهمی اشاره می کند که «صرفاً جهت یادآوری» برای روزهایی که نگاه اصولگرایان از یک جایی به بعد و وقتی همه از ضعف های مفرط «مجلس دهم» نوشتند و نالیدند؛ 180 درجه تغییر کرد به اصطلاح
پُر بیراه نیست!
ـ کیهان و حسین شریعتمداری نخست می پذیرند که:« لیست مشترک سه گروه موسوم به اصلاحات، کارگزاران و حامیان دولت، در تهران، اکثریت آراء را به خود اختصاص داده است.»
ـ کیهان و حسین شریعتمداری بازهم بر این اعتقاد خود پافشاری می کنند که:« ...اولا؛ اکثریت نزدیک به تمام نامزدهای مجلس خبرگان در سراسر کشور به جبهه اصولگرایان تعلق دارند و ثانیا؛ در مجلس شورای اسلامی نیز فقط حائز اکثریت در تهران هستند و در سطح کشور اکثریت نمایندگان مجلس دهم را اصولگرایان برعهده دارند، بنابراین جریان مزبور برخلاف ادعای تبلیغاتی - و البته زودگذر و بی‌دوام خود - برنده و پیروز انتخابات روز هفتم اسفند نیست.»
ـ کیهان و حسین شریعتمداری برای چندمین بار طی دو روز ـ 9 و 10 اسفند ـ همسو با دیگر رسانه های اصولگرا تکرار و تاکید می کند که:« طی سی و چند سال گذشته، همواره در مجلس‌هایی که بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری تشکیل شده‌اند، اکثریت با نمایندگان حامی دولت - صرفنظر از این یا آن دولت- بوده است. مثلا - و فقط به عنوان مثال - در مجلس ششم که بعد از انتخاب آقای خاتمی تشکیل شده بود،
220 تن از نمایندگان جبهه اصلاحات حضور داشتند و حال آن که براساس آمار موجود از نتیجه انتخابات اخیر، مجموعه نمایندگان حامی دولت و اصلاح‌طلب و کارگزارانی مجلس پیش‌روی، نه فقط اکثریت ندارند بلکه در اقلیت نیز هستند و اکثریت با نمایندگان اصولگراست که اگرچه ضددولت نیستند - و نباید هم باشند - ولی تابلوی تعریف شده حامیان دولت را هم ندارند. بنابراین به وضوح می‌توان نتیجه گرفت؛ انتخابات هفتم اسفند برخلاف ادعای پرسر و صدای این روزها، نشانه اقبال مردم به دولت و حامیان آن نیست و رضایت ملت از عملکرد 3 ساله دولت محترم را
در پی ندارد.
ـ کیهان و حسین شریعتمداری در یک جمله و عبارت محکم، متقن و روشن همه ی اعتقادات و نظرات و تحلیل های خود درباره ی مجلس دهم به عنوان سندی مکتوب ارائه داده می نویسند:« اگرچه سخن از پیروزی و شکست در انتخابات، سخن پسندیده‌ای نیست ولی به روال جاری و آنچه بر سر زبان‌هاست، جریان یاد شده در کلیت انتخابات هفتم اسفند شکست خورده است و ضمن آن که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان است، مجلس خبرگان نیز، اولا شرح وظایفی کاملا متفاوت با مجلس شورای اسلامی دارد و ثانیا، اکثریت نزدیک به تمامی آنها در سراسر کشور از لیست اصولگرایان برخاسته‌اند و عالمان وارسته و فرهیخته‌ای هستند که طی سال‌های متمادی بارها نشان داده‌اند، تنها دغدغه‌ آنان دفاع از اسلام، انقلاب، رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و هست. بنابراین برخی از ادعاهای این روزها تنها در قالب «لاف گزاف» قابل ارزیابی است و بیرون از این حد و اندازه، کمترین وزنی ندارد. و مخصوصا یکی دو تن از کسانی که زبان به لاف‌های گزاف مورد اشاره گشوده‌اند، از این واقعیت بیشتر از دیگران باخبرند و به نظر می‌رسد در پی آنند که با اینگونه توهم‌پراکنی‌ها، به خیال خود، روی روحیه حزب‌الله و توده‌های وفادار اثر منفی بگذارند ولی اینگونه لاف‌ها به حکایت آن شخص شبیه است که از او پرسیدند نامت چیست؟ و او برای ترساندن سوال‌کنندگان گفت؛ «هیبت‌الله»! و طرف‌های مقابل به کنایه پرسیده بودند «راست می‌گویی یا می‌خواهی ما را بترسانی»؟!
>55درصد اصولگرا 29 درصد اصلاح‌طلب
روزنامه جوان، یکشنبه 10 اسفند 1394 با آماری که حکایت از آن دارد «مجلس دهم» با 55 درصد اصولگرا و تنها 29 درصد اصلاح طلب تشکیل خواهد شد. این روزنامه در تحلیلی در همان روز به نکات مهمی اشاره
می کند.
این روزنامه با این عنوان که:«مجلس در کنترل اصولگرایان» قرار دارد یادآور می شود:« طبق آخرین اخباری که از ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام شده است، همچنان اکثریت در مجلس شورای اسلامی در رقابت با اصلاح‌طلبان در اختیار اصولگرایان قرار دارد و آرای اصولگرایان در شهرستان‌های مختلف در صدر قرار دارد. براساس این گزارش، تاکنون وضعیت 206 حوزه انتخابیه مجلس دهم در سراسر کشور مشخص شده است که تاکنون اصولگرایان با 96 نامزد نسبت به اصلاح‌طلبان با 58 نامزد پیشتاز ورود به بهارستان بوده‌اند.
اصولگرایان توانسته‌اند در شهرهای گوناگون کرسی‌های مجلس را فتح کنند. در بسیاری از استان‌ها از جمله خوزستان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اصفهان، البرز، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمانشاه، گیلان، لرستان، مرکزی، هرمزگان و همدان اکثریت قاطع نمایندگان راه یافته به مجلس از جریان اصولگرایی هستند، در استان‌هایی مانند فارس، کرمان و گلستان وضعیت رای‌آوری دو جریان سیاسی مشابه است، در استان خوزستان نیز تاکنون هیچ کاندیدای اصلاح طلبی نتوانسته وارد مجلس شود. در این زمینه می‌توان به استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از حوزه‌های انتخابیه اشاره کرد که 100 درصد برگزیدگان انتخابات مجلس را اصولگرایان تشکیل می‌دهند. آن هم در حوزه‌ای که یکی از نزدیکان و خویشاوندان معاون رئیس‌جمهور به عنوان کاندیدای دولت معرفی شده بود. در حوزه تهران نیز اصلاح طلبان توانسته‌اند تا زمان تنظیم گزارش رای اکثریت را به خود اختصاص دهند و اصولگرایان در رتبه‌های بعدی قرار دارند. البته هنوز این آرا می‌تواند تغییر کند. با این حال به نظر می‌رسد که شمارش آرا همچنان ادامه داشته باشد و نتیجه انتخابات به زودی اعلام شود و تغییری در این نتایج صورت
نگیرد. »
>و ناگهان ورق برگشت!
با مداقه در مطالبی که روزنامه های صفِ نخستِ اصولگرایی ـ کیهان، جوان، وطن امروزـ، در تحلیل «آماری» و
«جامعه شناسی سیاسی» ارائه داده اند آن هم در اسفند 94 و در حال و هوای شور و شعفِ ناشی از برنده شدن پای صندوق های آراء می توان به نتایجی اولیه، ثانویه و تکمیلی رسید.
>نتایج اولیه
کیهان، وطن امروز و جوان طی مطالبی با تیترهایی محکم و محتوم نه تنها پیروزی را از آن اصولگرایانِ همفکر و همراه با خود دانستند که مواردی دیگر را نیز گوشزد کردند از جمله عدم همسویی نمایندگانی که انتخاب شده اند با دولت مستقر و نیز «نه» گفتن مردم به تلاش های دولت برای استخدام نمایندگان و نیز تشکیل مجلسی که با او و برنامه های همسو با او به اصطلاح همپیمانی کند.
نتایج ثانویه
کیهان و وطن امروز و جوان حتی یک درصد نیز در تیترهایی که انتخاب می‌کردند و تحلیل‌ها و مطالبی که ارائه می‌دادند؛ جایی برای شک و شبهه در نظر نگرفتند با این توضیح که روزنامه جوان در نهایت درصد اصولگرایان مجلس دهم را 55 درصد و اصلاح طلبان را 29 درصد اعلام کرد؛ مطلبی که در روزنامه‌های کیهان و وطن امروز همچنان روی 60 درصد اصولگرا و
20 و چند درصد اصلاح طلب دور می‌زد.
>نتایج تکمیلی
کیهان و وطن امروز و جوان در تحلیل‌های خود روی چند نکته ی مهم دیگر نیز پافشاری می‌کردند و آن:«انقلابی ماندن مجلس»، «نگاه و نظر معیشتی ـ اقتصادی مجلس»، « مردمی‌بودن مجلس»، «استکبار ستیز بودن مجلس» و از همه مهم تر:«اصولگرا باقی ماندنِ
مجلس».
و اما از یک جایی به بعد ناگهان ورق برگشت و مجلسی که«انقلابی» بود و «ناهمراه با دولت» و «اصولگرا» و «مردمی» ناگهان به مجلسی «ضعیف»، « همسو با دولت»، «اصلاح طلب» و با فاصله از «در راس همه
امور بودن» از یک جایی به بعد که دیگر به یک عادت و رویه نزد اصولگرایان تبدیل شده است.
حمله به دولتِ بر سر کارآمده با حمایت تام و تمامِ اصولگرایان یعنی دولت محمود احمدی نژاد، ابتدا
اصولگرا دانستن و در نهایت اصلاح طلب دانستن حسن روحانی؛ اصولگرا معرفی کردن مجلس دهم و در نهایت اصلاح طلب و همسو با دولت معرفی کردنِ مجلس دهم تنها گوشه‌هایی از «پشتک و وارو»ی اصولگرایان حتی روی نظرات و تیترها و تحلیل‌هایی است که خودشان، با اختیار و اراده‌ی خودشان در رسانه‌های خودشان منتشر می‌کنند.
>اگر به گذشته برگردیم!
اگر به تمامی‌سال‌های گذشته برگردیم، اگر به عادات و رویه‌های اصولگرایان واقف باشیم و اگر مطمئن باشیم که این اصولگرایان همان اصولگرایانی هستند از «معجزه ی هزاره ی سوم» شخصیتی ناپایدار و ناهمسو حتی با«ولایت»ساختند، به طور طبیعی تکلیف این دوستان که عادت به پذیرش«اشتباه» ندارند، دوستانی که شریک«پیروزی» هستند و دشمن «باخت»، دوستانی که ولیمه ی عروسی خورده و نخورده شروع می‌کنند به نافرمانی کردن! دوستانی که هرگز «دانگِ» خود از برای روی کار آوردن محمود احمدی نژاد با تمامی«هزینه»‌هایی که بر جای گذاشت! را نخواهند پرداخت از همین امروز می‌توان تکلیف مجلس یازدهم را روشن و آشکار دانست که اگر حرکت بر میل و وفق مراد اینان باشد تا نهایت این مجلس اصولگرا باقی خواهد ماند و اگر جز این شد قطعاً این مجلس نیز سرنوشتی بهتر از مجلس دهم نخواهد داشت و اما آن چه آهسته و آرام از کنار آن
می‌گذرند!
>تقصیر اصلاح طلبان است یا مجلس ‌؟!
روزنامه‌های عمدتاً اصولگرا هیچ حرفی پیرامون مشارکتی حدود 40 درصد بر زبان نمی‌آوردند ـ این میزان در تهران24 درصد است ـ زیرا اگر خواسته باشند روی پیست یخ زده ی مشارکتِ پایین اسکی بازی کنند قطعاً با دست و پایی شکسته مواجه خواهند شد جز این که تمامی‌حرف‌های 9 و 10 اسفند 94 را پس بگیرند و مجلس دهم را تماماً اصلاح طلب معرفی کنند با درصدی اندک از اصولگرایان و این بار وقتی از مشارکت پایین می‌گویند همه ی تقصیرها را بیاندازند گردنِ اصلاح طلبان که اگر چنین نشود و نتوانند! قطعا لای کتاب مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم و چرایی پایین بودنِ آن را هرگز باز نیز
نخواهند کرد!
>چندگانه سوزی‌های رسانه‌های اصولگرا
به راستی:«مجلس دهم بالاخره اصولگرا بود یا اصلاح طلب؟»، «همسو با دولت بود یا غیر همسو؟»، «مردمی‌بود یا مردم‌ستیز؟»، «دغدغه ی معیشت و اقتصاد داشت یا سیاسی کاری؟» پاسخ به این
سوالات با مراجعه به تیترها و تحلیل‌های چهار سال پیش مشخص است حتی با تیتر و تحلیل‌های از سالِ دوم به بعد مجلس یازدهم نیز مشخص است اما بر اساس تئوری‌های چندگانه سوزی و شریک سوزیِ اصولگرایان، پاسخ این سوالات چیست؟