روزنامه شهروند
1399/03/06
تهدید چای ایرانی با واردات
[سجاد خداکرمی] درحال حاضر سطح زیر کشت چای در کشورمان آنطور که رئیس سازمان چای میگوید حدودا 20هزار هکتار است اما این میزان در برابر 35هزار هکتاری که چهاردهه پیش سطح زیر کشت برگ سبز چای بوده، عقبگرد جدی را نشان میدهد. این آمار که حکایت از کوچکشدن اراضی سطح زیر کشت چای است، تنها مسألهای نیست که بتوان آن را گواه راه طیشده در دهههای گذشته تولید چای درکشور دانست و به حال و روز این محصول مورد طبع ایرانی واقف شد. بنابر آمار سازمان چای، در سال گذشته 126هزار و 753 تن برگ سبز چای درکشور تولید شده که از این میزان 28هزار 519 تن چای خشک به دست آمده است اما برای فهمیدن اوضاع تولید نوشیدنی محبوب ایرانیان چرا راه دور برویم، همین آمار درحدود 23سال پیش یعنی سال 76 به ترتیب 308هزار و 403 تن و 69هزار 391 تن بود و این کاهش تولید چای دردی بوده که طی تمام سالهای گذشته همواره چایکاران و کارخانهداران چای کشور، آن را فریاد زدهاند.با اینهمه وقتی این روزها با چایکاران و کارخانهداران تولید و فرآوری برگ سبز وطنی برای تهیه نوشیدنی محبوب ایرانی به گفتوگو مینشینی، آنها میگویند چندی است اوضاع درحال حرکت رو به سوی بهتری است، هرچند که هنوز تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله بسیار دارد. کشاورز، کارخانهدار و البته کارشناسان دلایل عدیدهای را برای بهترشدن اوضاع مطرح میکنند، دلایلی که از آن جمله میتوان به «کاهش مقطعی شیب تند واردات طی سالهای96 و 97»، «خرید تضمینی برگ سبز چای» و «پرداخت یارانه» برای خریداری برگ سبز چای از باغداران و تا حدودی هم برخی اقدامات زراعی در کنار کیفیترشدن تولید چای سیاه در کارخانهها اشاره کرد. دلایلی که موجب شده در کنار برخی دیگر عوامل سبب رشد تقاضای داخلی برای چای وطنی شود و شروعی باشد برای احیای وضع کشت و تولید چای، این مونس تنهایی و همنشین مجالس انس مردم. با اینهمه اما آنچه روند روبه التیام زخم ناسور چای ایرانی با دشواری روبهرو کرد، افزایش ناگهانی واردات چای خارجی در سال گذشته بود. براساس آمارهای منتشرشده گمرک طی سال 98 واردات چای خارجی نسبت به سال 97 ناگهان 48درصد رشد کرده است. اگرچه دلایل این رشد ناگهانی اعلام نشده اما آثار مخرب آن را بر تولید داخلی نمیتوان انکار کرد. چای ایرانی یکچهارم بازار داخلی را در اختیار دارد
وضعیت امروز چای ایرانی هنوز آنقدرها تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد که نمیتوان در کنار دلخوشیها و دستاوردها، دردها را ندید و نگفت. اما برای گفتن کاستیها و نشانگرفتن از مسیر درست احیای این گوهر سبز ایرانی چه کسی بهتر از چایکار دلسوزی که بر سر زمینهای زیر کشت خوندلها خورده و سختیها کشیده است.
احمد مظفری یکی از همین کشاورزان و باغداران باسابقه است که مدتها نیز مسئولیتهای اجرایی در اتحادیه كشاورزان چای شمال برعهده داشته و به دردها و امیدهای زحمتکشان این عرصه مشرف است. او در گفتوگو با «شهروند» میگوید، شرایط چای در حوزههای کشت و صنعت طی سالهای اخیر روندی را طی میکند که اگر دچار اختلال نشود، میتواند بسیار امیدوارکننده باشد. او میگوید: «در دهه80 تا میانه دهه90 شمسی کشت و تولید چای ایران رو به اضمحلال میرفت. هرچند این روند چندی است که متوقف شده اما هنوز زود است شرایط امروز را با شرایط چایکاری و تولید چای خشک در سالهای میانه دهه70 که روزگار طلایی چای ایرانی در حوزه کشت و تولید محسوب میشد، مقایسه کرد. امروز چای ایرانی در دوران پساتخریب قرار دارد و تلاش باغدار، کارخانهدار و عرضهکننده امروز معطوف به بازسازی تخریبهاست.» این چایکار با اشاره به اینکه در سالهای نهچندان دور بازار چای ایران در سیطره کامل بازرگانان بود، میگوید: «اگرچه امروز هم این جریان قدرتمند وجود دارد اما برخی محدودیتها شیب تند سرازیرکردن چای خارجی به بازار ایران را کمتر کرده و همین فرصتی ایجاد کرده که چای ایرانی بتواند جای خود را در بازار داخلی پیدا کند.» مظفری میافزاید: «اگر مجدداً امکان نامحدود به واردکننده چای داده شود و دست باز او در برابر دست بسته چایکار داخلی قرار گیرد، باز هم به مسیر سالهایی که چای وطنی رو به زوال بود، بازخواهیم گشت.»
او یادآور میشود: «اگرچه امروز بازار مصرف داخلی چای وطنی شرایط بهتری را تجربه میکند اما تولید هنوز به سطح مطلوب و مورد انتظار نرسیده و با توجه به آنکه نیاز داخلی بیش از 100هزار تن چای خشک برآورد میشود، تولید چای ایرانی در خوشبینانهترین حالت تنها پاسخگوی یکچهارم این تقاضاست.» این چایکار کهنهکار، کمک به کارخانه چایسازی را در کنار کمک به باغدار برای بهبود کیفیت و افزایش ظرفیت در کنار برندسازی و بستهبندی مناسب بسیار حایز اهمیت میداند و میگوید: «امروز ظرفیت کارخانههای چایسازی درکشور کمتر از میزان برگ سبز تولیدی است و همانطور که باغداران تلاش میکنند در حوزه تولید برگ سبز ظرفیت و کیفیت را افزایش دهند، باید این موضوع در ارتباط با کارخانهها نیز بیش از آنچه تا بهحال انجام شده، محقق شود.» هنوز کاستیها کم نیست
در کنار چایکار نگاه بیرونی یک کارشناس نیز به احوالات امروز این نوشیدنی خوشطعم ایرانی میتواند تصویر گویاتری به دست دهد. عبدالحسین طوطیایی، کارشناس کشاورزی یکی از همین افراد است که به سبب پژوهشهایی در این عرصه انجام داده، احاطه خوبی در حوزه چای بهخصوص در حوزه باغداری و تولید برگ سبز چای دارد. این کارشناس کشاورزی در گفتوگو با «شهروند» در رابطه با احوال امروز کشت و صنعت چای ایرانی اینطور ابراز عقیده میکند: «اقدامات دولت در حمایت از چای داخلی تا مادامی که سیاست ملی و منسجمی در رابطه با واردات چای اتخاذ نشود، نتیجهبخش نخواهد بود.» طوطیایی همچنین خاطرنشان میکند: «امروز سطح زیر کشت چای به دلایل عدیده ازجمله واردات لجامگسیخته طی سالیان متمادی در کنارکشیدهشدن تولید به سمت بیصرفهبودن و چندین عامل دیگر منجر شد تا هزاران هکتار باغ چای تغییر کاربری داده شود و این سبب شد تا روند تولید برگ سبز چای سالبهسال کاهش یابد.»
او میافزاید: «اگر میزان سطح زیر کشت چای و تولید برگ سبز چای و همچنین میزان فرآوری آنها و تولید چای خشک را در سالهایی چون 76 و 77 ببینیم و آن را با آمارها در این حوزه طی سالها و دهههای بعد مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که روند به چه سویی رفته و چگونه تولید در قیاس با گذشته زمین خورده است.» این پژوهشگر حوزه کشاورزی با اشاره به اقداماتی که در چند سال اخیر از سوی باغداران و تولیدکنندگان و با حمایتهای نسبی سازمان چای صورت گرفته است، این تلاشها را در مسیر تلاش برای احیای چای ایرانی میداند، اما معتقد است: «با این همه زحمتهایی که کشیده میشود، اگر به موازاتش قطع دست مافیای چای صورت نگیرد، بینتیجه خواهد ماند و این در گرو همگرایی نهادهای حاکمیتی با باغداران و تولیدکنندگان دلسوز است و گوش شنوا و همت عالی میطلبد.»
طوطیایی همچنین میگوید: «امروز به سبب ارتقای کیفی تولیدات چای به نسبت گذشته چای ایرانی جای خود را در ذائقه بخش قابل توجهی از هموطنان پیدا کرده است و اگر مسئولان در مسیر کمک به باغدار چای ما یا کارخانجات فرآوری چای بیش از آنچه امروز در جریان است، گام برندارند، یکی از بهترین فرصتها برای احیای چای ایرانی از دست خواهد رفت، فرصتی که اگر نگوییم غیرقابل تکرار است، اما میتوانیم بگوییم کمتر دست خواهد داد.» او در ادامه اینگونه ابراز عقیده میکند: «اقدامات سازمان چای در احیای چای ایرانی در حوزههای گوناگون بیش از آنکه زیرساختی باشد، مقطعی است و اگر قرار باشد چای ایرانی به جایگاهی که لیاقت آن را دارد برسد، باید از پایهایترین کمکها به باغدار برای نگهداری از خاک و کودی که داده میشود تا کنترل مافیای قدرتمندی که شاهرگ واردات چای را در دست دارد، شروع کرد و خشتها را همتراز چید تا در انتها حاصل کج نباشد.» اقدامات دولتی برای احیای چای وطنی
هرچند کشت و صنعت چای در طی دهههای گذشته به دلیل افتوخیزهای پرشمار روزبهروز شرایط نامساعدتری را تجربهمیکرد، اما چند سالی است که به سبب توجه دولت مستقر به کشت و صنعت چای ایرانی تکاپو در سازمان چای که حدود یک دهه پیش برای کمک به تولید چای کیفی در کشور و کمک به گسترش و تنظیم بازار چای داخلی تشکیل شد، بیشتر دیده میشود. هرچند این سازمان در سالهای ابتدایی روند کندی برای عمل به وظایف ذاتیاش از خود نشان داد، اما عملکرد سالیان اخیر آن نشاندهنده رسیدن به نگاهی منطقی در سازمان چای است.
برای رسیدن به ردپایی از نگاه منطقی در این سازمان به کاستیها در کشت و صنعت چای ایرانی میتوانیم به صحبتهای حدودا یک ماه پیش رئیس سازمان چای کشور نگاهی بیندازیم، آنجا که او به سطح زیر کشت چای اشاره کرد و گفت: «در ۲۰سال گذشته بهویژه از سال ۷۹ به بعد صنعت چای دچار فرازونشیبهای زیادی شده است. در گذشته ۳۲هزار هکتار باغ چای فعال در گیلان و مازندران وجود داشت که محصول آن برداشت میشد، اما به علت برخی اتفاقات ناخوشایند این سطح زیرکشت کاهش پیدا کرد.» حبیب جهانساز در ادامه میگوید: «باغات فعال چای طبق دفترچههایی که کشاورزان سال گذشته برای تحویل برگ سبز تولیدشده به کارخانجات چایسازی ارایه دادند، ۲۰هزار هکتار است، اما هدفگذاری سازمان چای درحال حاضر احیای باغات چای رها شده و رسیدن به عدد ۲۵هزار هکتار باغ چای فعال و قابل بهرهبرداری است.» او با اشاره به اینکه بهرهبرداری اقتصادی صنعت چای کشور تا همین چند سال گذشته به علت واردات چای خارجی در حالت ابهام بود، گفت: «سال گذشته ۱۶۱کارخانه چای سازی برای خرید برگ سبز چای کشاورزان با این سازمان قرارداد بستند، درحالیکه در سال ماقبل آن تنها ۱۲۱کارخانه اعلام آمادگی کرده بودند.» همین مسأله نشانمیدهد درد تا حدودی برای سازمان چای بهعنوان متولی حاکمیتی چای روشن است و تلاشها به نظر برای درمان، در جریان. اما همانطور که چایکار و کارشناس این حوزه به «شهروند» گفتند اقدامات در دست انجام ناکافی است. افزایش واردات، ترسی به جان چای ایرانی
با تمام آنچه باغدار کشتکننده برگ سبز چای، کارخانهدار تولیدکننده چای سیاه و کارشناسان این حوزه میگویند و همگی حکایت از عزم جزم برای احیای جایگاه چای ایرانی دارد، اما اگر نگاهی به کاستیها بیندازیم خواهیم دید با تمام آنچه سازمان چای از تلاشهای در جریان در این حوزه میگوید، هنوز راه سخت و درازی برای رسیدن به جایگاه مطلوب برای چای ایرانی پیش پای قرار دارد.
بررسی آمارهای گمرک ایران نشان میدهد طی ۱۱ماه سال۱۳۹۸ بیش از ۷۵هزار تن چای خارجی وارد کشور شده است که این میزان در مقایسه با واردات نزدیک به ۵۴هزار تنی سال ۹۷، رشد ۴۸درصدی را نشان میدهد. در مورد دلایل رشد ۴۸درصدی واردات چای هیچ توضیحی از سوی نهادهای مسئول ازجمله سازمان چای یا وزارت جهاد کشاورزی ارایه نشده است، اما فرضیههای مختلفی وجود دارد، ازجمله اینکه ممکن است این امر به دلیل افزایش نیاز بازار به واسطه کاهش قاچاق این محصول رخ داده باشد، همچنین فرضیه محتملتر این است که به دلیل سیاستهای احتیاطی دولت مبنی بر فراوانی کالاهای اساسی در بازار، واردات چای هم مانند دیگر محصولات رشد قابل توجه داشته است. موضوع افزایش واردات خود به تنهایی نشان میدهد هرچند اقداماتی برای احیای جایگاه نوشیدنی مطبوع ایرانی در بازار جریان دارد، اما دست قدرتمند واردات فشاری است بر دست ضعیف تولید و هر چند چایکار زحمتکش ایرانی یا کارخانهدار چای که زحمت گردش چرخدندههای صنعت چای را برعهده دارد، تلاش کند تا این دغدغه واردات فزاینده مرتفع نشود، چای مطلوب وطنی آنطور که انتظار میرود نمیتواند مهیای حضور در خانهها و کافهها و نوش جان مصرفکننده ایرانی شود.