آفت شعار زدگی در کنترل قیمت ها
کورش شرفشاهی
روزنامه نگار
یکی از جدیترین چالش هایی که از زمان به وجود آمدن آمار همواره بین مردم و مسوولان وجود داشته، ارائه آمارهای غیر واقعی یا بهتر بگوییم رؤیایی است. همواره دولتها اصرار دارند بهترین مدیریت را اعمال کردهاند و در زمان مدیریتشان، مردم کمترین مشکل را داشته اند، اما مردم هرگز به این ادعا اعتقادی ندارند و اصرار دارند که وضعیت معیشتشان روز به روز اسفبارتر میشود. اشکال در اینجاست که هرکدام از نگاه خودشان به این قضیه وارد میشوند. دولت به آمارهایش نگاه میکند تا شرایط را ایده آل توصیف کند و مردم نیز به سفره هایشان نگاه میکنند که روز به روز خالیتر از دیروز است. اما جدیدترین ادعا که باعث تعجب مردم شده، ادعای کاهش تورم به ۲۰ درصد است. بانک مرکزی ادعا کرده که این عدد را برای تورم سال جاری پیش بینی کرده و اصرار بر تحقق آن دارد. این در حالی است که آمار وارقام چیز دیگری را میگوید. امروزه بزرگترین چالش کارگران و حقوق بگیران، مصوبه افزایش دستمزد است. اکنون در شرایطی دولت ادعای کنترل تورم را دارد که دستمزد نیروی کار تنها ۲۱ درصد افزایش داشته و همچنان چالش کارگران، کارفرمایان و دولت است. سؤال قشر حقوق بگیر این است که چگونه میتوان با افزایش ۳۰۰ هزار تومانی دستمزد، از عهده تورم ۴۱ درصدی برآمد؟ در حالی افزایش حقوق ۲۱ درصدی به قشر حقوق بگیر تحمیل شده که بنابر اعلام بانک مرکزی، تورم در سال گذشته بیش از ۴۱ درصد بوده است. به عبارت بهتر حقوق بگیران ۲۰ درصد کمتر از تورم دریافت کردهاند. اکنون این سؤال مطرح است که چگونه دولت این اجحاف را در حق حقوق بگیران اعمال کرده است. نکته دیگر افزایش ۱۰۰ درصدی قیمتهاست. در شرایطی که قیمت همه کالاها بدون استثنا رشد وحشتناکی داشته، چگونه دولتمردان انتظار دارند قشر حقوق بگیر این گرانی و تورم را تحمل کند؟ هنگامی که حقوق بگیران ناچار میشوند شرمندگی را سر سفره با اعضای خانوادهشان تقسیم کنند و در وضعیت زندگیشان هیچ تغییر محسوسی رخ نمیدهد، چگونه میتوان وعده کاهش تورم از ۴۱ درصد به ۲۱ درصد را پذیرفت؟ سؤال اینجاست که بانک مرکزی به چه دلیل چنین عددی را اعلام میکند؟ در شرایطی که دولت توان کنترل بسیاری از بازارها از جمله بازار طلا و ارز که همه چیز را به دنبال خودش میکشد، ندارد، به چه دلیل ادعال کنترل قیمتها مطرح میشود؟ با نگاهی به آمارها متوجه میشویم که قیمت دلار در مدت کوتاه چند ماهه از ۱۰ هزار تومان به ۱۷ هزار تومان رسیده، قیمت سکه از ۴ میلیون به ۷ میلیون تومان رسیده، قیمت خودرو دوبرابر شده، قیمت حبوبات حداقل رشد ۵۰ درصدی را تجربه کرده و قیمت لوازم خانگی، گوشی موبایل و بسیاری موارد دیگر از تحمل خارج شده است. در این شرایط دولت و بانک مرکزی چگونه به خودش اجازه میدهد سخن از کاهش تورم به ۲۰ درصد را مطرح کند؟ آیا دولتمردان نمیدانند بار روانی آمارهای غیر واقعی چه تاثیری بر روح و روان مردم میگذارد؟