قبرستان لاکچری

مجید ابهری‪-‬ همزمان یا کمی دیرتر از حضور اینترنت کلمه‌ای در عبارات گفتمانی بعضی از اقشار جامعه ظاهر شد ومثل بسیاری از عبارات موجود در بین لغات زبان فارسی جا خوش کرد. آن کلمه « لاکچری» بود که فارسی شده کلمه «لوکسوری» در زبان انگلیسی است. تا قبل از آن عبارت صادراتی یا خارجی برای نشان دادن کیفیت لوکس و فوق العاده اقلام مختلف استفاده می‌شد وهمین کلمات باعث تفاخر و جایگاه اقتصادی واجتماعی بعضی از کالا‌ها می‌گردید. اما امروز عبارت لاکچری را زیاد می‌شنویم. آپارتمان لاکچری یعنی ساختمانی که بی‌برو برگرد متری دویست درصد گرانتر از ساختمان مشابه است. اولا ویو یا چشم انداز عالی وبی نظیر دارد؛ ثانیا تمام یا اکثریت وسایل مورد استفاده در آن، ساخت خارج هستند؛ از شیر آب تا اجاق گاز و الی آخر... روکش نما ورقه‌ای طلا یا نقره است و همین ظاهر اجازه ورود به امثال بنده به داخل آن را نمی‌دهد. رستوران لاکچری هم به همین منوال از قاشق وچنگال طلا یا نقره گرفته تا ظروف ویکتوریایی و اغذیه و اشربه فوق تصور (انسان رابیاد فیلم‌های اشرافی و زندگی رویایی می‌اندازد). این دومورد را از بابت مثال مصداقی عرض کردم تا وارد سبک زندگی اشرافی و عالی گردم. در زندگی ما ایرانیان سبک زندگی «اسلامی ایرانی» معیارها و اصولی دارد که خوب زیستن و زندگی انسانی بر اساس مبانی
ساده زیستی قرار می‌گیرد.
برخی از افراد کج فهم یا مغرض به محض شنیدن سبک زندگی اسلامی- ایرانی با هجوم کلامی ما را محکوم به عدم برخورداری از مواهب زندگی و زیست زاهدانه می‌نمایند. یعنی در ظرف چوبی وگلی غذا خوردن و از امتیازات رفاهی بهره‌نگرفتن را اساس کار و کلاس سبگ زندگی مورد نظر قلمداد می‌کنند. برای اصلاح این ذهنیت غلط وآدرس نادرست باید گفته شود که بهترین امکانات و وسایل در خانه ما ایرانیان برای میهمان اختصاص می‌یابد و براساس توصیه‌های باور دینی ما،رعایت اصول واستانداردهای عالی برای کسانی است که وارد خانه ما و بر سر سفره ما می‌آیند. فقط تعارف وتشریفات کاذب و دست و پاگیر و آزار‌دهنده منع گردیده آنهم فقط برای راحتی ورفاه مهمان وصاحب خانه نه از نظر ممنوعیت کلی. تا اینجا از موضوع، تشریفات و اشراف زدگی نماد کلی بر زندگی برخی از افراد داشته و بعضی دیگر به خاطر عقب نماندن از قافله شیک زندگی کردن خودرا به آب و آتش می‌زنند تا از الگوهای موحود در ایجاد
وتقویت لوکس گرایی عقب نمانند. مهمانی‌های میلیاردی؛ اعم از عزا و عروسی، نمایشگاه زندگی اینگونه افراد می‌باشد که فرصت مناسبی برای به رخ کشیدن داشته‌های نوکیسگان است. تاج گل‌های میلیونی که هرکدام می‌تواند خرج چندماهه یک خانواده چند نفره باشد برای تقدیم تسلیت همراه نمایش جایگاه اشرافی فرستنده


موجب افسوس بسیاری از ناظرین می‌گردد و یک یا دو روز بعد گل‌های گرانقدر پلاسیده و موجب زحمت پاکبانهای زحمتکش می‌شود. ازمجالس عروسی و کالسکه با اسب‌های سفید که تداعی‌کننده مجالس مهاراجه‌ها می‌شود تا میلیونها تومان غذاهای دور ریز ومیوه‌های گرانقیمت که نوبرشان آرزوی خیلی از افراد هستند عذابی دیگر و فزون‌تر بر قلوب دلسوزان می‌گذارد. دونات باروکش طلا و بستنی طلا و اقلام مشابه در جایگاه دسر فاصله طبقاتی وتبعیض اجتماعی را در زشت‌ترین وجوه به نمایش می‌گذارد و آشکارا مفهوم دارندگی و برازندگی را به صحنه می‌کشد. چه سود از گفتن ونوشتن این عبارات وقتی که خودت میگویی وخودت می‌شنوی. هنوز فریاد‌های دلخراش مولا علی (ع) در دالانهای تاریخ دردمندانه می‌پیچد که(وای برمسلمانی که در شرق سیر بخوابد و درغرب انسانی گرسنه بماند) ویا (هرکس فریاد داد خواهی مسلمانی را بشنود وبه یاری او نرود مسلمان نیست).
چندی پیش دوستم ما را برای یاد بود پدرش به قبرستان محل دفن دعوت کرد. آرامستان، مزارستان، قبرستان و یا هرعبارتی که مفهوم محل دفن اموات را برساند، مشخصات مکانی، نظری و ظاهری خود را دارد که حاکی از محل دفن اموات مسلمین می‌باشد. اما وقتی وارد می‌شوی باور نمی‌کنی که اینجا گورستان است. ساکنان ممالک پیشرفته و مدعیان سبک زندگی لوکس باید برای تماشا ولذت به این آرامستان بیایند.گلستانی زیبا و سرسبز با گل‌های واقعا کمیاب که حیرت هر بیننده را به طغیان می‌کشد. سنگهایی که هرکدام می‌تواند زندگی سالیانه چند خانواده را مدیریت نماید. صدای پرندگان که آدم را به شوق مرگ وادار می‌کند. با اینکه سالها در کشورهای اروپایی زندگی کردم با شهامت می‌گویم چنین مزارستان لاکچری و زیبا ندیدم. خدا را ‌شکر که این مکان درتهران و یا محلات جنوب شهر نیست و لواسان فاصله‌ای با تهران دارد وگرنه اموات خفته در این مکان یک لحظه از دست خانواده‌های موکت به دست و قابلمه به بغل آرامش نداشتند. از دوستم پرسیدم که آیا می‌توانم تور دیدار از لاکچری‌ترین قبرستان خاورمیانه ببخشید آسیا گذاشته و افراد را برای تماشا به اینجا بیاورم؟ همراه با صرف ناهار و عکسبرداری‌های سلفی؟ داشتم فکر می‌کردم که قیمت هر مزار در این مکان لاکچری چقدر است و اصولا این مرحومان که در اینجا آرام گرفتند چه کسانی هستند؟ که چشمم به شهرک‌های لاکچری ورود ممنوع افتاد که قیمت یک مترشان بهای یک خانه برای جوانان نوخانمان ما می‌باشد.آیا مفهوم نهضت مستضعان این بود؟ آیا اینها همان وارثان زمین هستند؟ ودر نهایت این شکاف اقیانوس وار تبعیض را چگونه وچه کسی باید پرکند؟