روزنامه خراسان
1399/03/24
پدربزرگ مشترک هولمز و پوآرو و بازگشت آقای خنده !
پدربزرگ مشترک «شرلوک هولمز» و «هرکول پوآرو»!
چگونه «آلن پینکرتون» برای نخستینبار در قرن نوزدهم، کارآگاهی را به حرفهای بینالمللی تبدیل کرد؟
جواد نوائیان رودسری – بیشتر ما سابقه مطالعه داستانهای کارآگاهی و پلیسی را داریم؛ خیلی از ما به دیدن فیلمها و سریالهای این ژانر هم روی خوش نشان میدهیم؛ خودمانیم، خیلی جذاب و دیدنی هستند؛ پُر از تردید و هیجان؛ برای همین هم وقتی در قرن نوزدهم، نویسندگانی پیدا شدند که برای مردم با این ژانر داستان بنویسند و کارآگاهان زبردست خیالی را خلق کنند، به سرعت محبوبیت پیدا کردند و کارآگاهان ساخته آنها هم، به شخصیتهایی بینالمللی تبدیل شدند. اما شاید جالب باشد که بدانید پیش از تولد شرلوک هولمز در ذهن آرتور کانن دویل، به سال 1887(1266 خورشیدی) یا تولد هرکول پوآرو در خیال و توهم آگاتا کریستی در سال 1920(1299 خورشیدی) کارآگاهی، با تلاشهای یک پلیس سمج و خستگیناپذیر به نام «آلن پینکرتون»، آن هم در دنیای واقعی، به حرفهای کاملاً بینالمللی تبدیل شدهبود. بیتردید «پینکرتون» نخستین کارآگاه تاریخ نیست؛ برخی «فرانسیس ویدوک» فرانسوی را نخستین کارآگاه جهان میدانند، اما از نظر بینالمللی بودن، باید پینکرتون را اولین بدانیم. او در سال 1850(1229 خورشیدی)، اولین شرکت کارآگاهی خصوصی را در جهان بهوجود آورد؛ شرکتی که هنوز هم فعال است و با وجود تاسیس در شیکاگو ایالات متحده، امروزه و با گذشت بیش از 170 سال، یکی از شرکتهای تابعه مؤسسه امنیتی سوئدی «سیکیوریتاس» در استکهلم محسوب میشود.
از اسکاتلند تا آمریکا
آلن پینکرتون در سال 1815 (1194 خورشیدی) در منطقه «گوربالز»، جایی نزدیک به شهر گلاسکو در اسکاتلند به دنیا آمد. از همان دوران جوانی، سری پرسودا داشت؛ در جنبش ملی اسکاتلند علیه انگلیسیها فعال بود و تحتتعقیب قرار گرفت؛ اما شگردهای ویژهاش برای مخفیکاری، باعث شد که انگلیسیها نتوانند او را بازداشت کنند. پینکرتون در سال 1842 (1221 خورشیدی)، زمانی که 27 ساله بود، از اسکاتلند مهاجرت کرد و به ایالات متحده رفت و در نزدیکی شهر شیکاگو، ساکن شد. او در آمریکا هم دست از فعالیتهای مخفی و سیاسی برنداشت و با انجمنی زیرزمینی در شیکاگو که به دنبال کسب آزادیهای مدنی بود، همکاری میکرد. وی پیش از سال 1844، به یکی از افراد قدرتمند این انجمن زیرزمینی تبدیل شد. در همین ایام، یک اتفاق او را به وادی کارآگاهی کشاند؛ یک باند بزرگ تبهکاری به نام «پرایری» که در زمینه قاچاق و سرقت فعال بود، اموال مالکان مزارع را در منطقه «ایلینویز» به یغما میبرد. پینکرتون با نبوغ خود، شگرد و راهکارهای سرقت را کشف کرد و عوامل باند را به پنجه پولادین عدالت سپرد؛ اقدامی موفقیتآمیز که اسم آلن را بر سر زبانها انداخت. سال 1849 (1228 خورشیدی) او را به عنوان اولین کارآگاه شهر شیکاگو منصوب کردند و یک سال بعد، پینکرتون و دوست وکیلش، «ادوارد راکر»، به این نتیجه رسیدند که میتوانند با استعدادهای کارآگاهی و حقوقیشان، اولین شرکت کارآگاه خصوصی را تأسیس کنند؛ شرکتی که تا امروز، همچنان پابرجاست. پینکرتون در جریان کار روی یکی از پروندههایش، با آبراهام لینکلن آشنا شد و این آشنایی تا زمان مرگ وی در مقام رئیسجمهور آمریکا، به وسیله ترور، ادامه داشت. پینکرتون دستکم سه بار جان لینکلن را نجات داد و پیش از اقدام تروریستها دست آنها را خواند. او در فعالیتهای امنیتی و حفاظتی رودست نداشت و به همین دلیل سیاستمداران آمریکایی به وی علاقه فراوانی داشتند.
شکارچی هفتتیرکشها!
پینکرتون در جریان جنگهای داخلی آمریکا، به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات ارتش شمالیها، یعنی طرفداران لینکلن، خدمت کرد. اما کار اصلی او، پس از جنگ و در جریان فعالیتهای کارآگاهیاش آغاز شد. این دوران، یعنی دهههای 1860 و 1870، زمانی است که باندهای تبهکاری در قالب کابوهای سرگردان و شخصیتهای لمپنی که امروزه در فیلمهای وسترن میبینیم، به شدت فعال شده بودند. پینکرتون نقش مهمی در جدال با این باندهای تبهکار داشت و به تدریج، تمام فوت و فنهای آنها را آموخت؛ آنگونه که تمام شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری برای به دام انداختن دزدان شروری مانند «باند رنو» و «جسی جیمز» دست به دامن او شدند. پینکرتون به صورت «لوکخوششانس» درآمدهبود! جراید آمریکا با آب و تاب داستان تعقیب و گریزهای وی را منتشر میکردند؛ اقدامی که بر جذابیت شخصیت وی نزد مردم میافزود. او موفق شد «باند رنو»، معروفترین باند تبهکاری در زمینه سرقت از قطارها را به دام بیندازد؛ اما شکار «جسی جیمز»، راهزن شروری که در آمریکا شهرت بسیاری پیدا کردهبود، حسابی پینکرتون را خسته کرد. شرکتی که شکار جیمز را به عنوان مناقصه به پینکرتون داده بود، پس از ناکامی وی در چند تعقیب و گریز، قرارداد را فسخ کرد. آلن که حاضر نبود از میدان بهدر برود، با هزینه شخصی به دنبال جسی جیمز افتاد و عرصه را چنان بر او تنگ کرد که نام پینکرتون به کابوسی برای جیمز تبدیل شد؛ کابوسی که با مرگ این راهزن به دست یکی از دوستانش به پایان رسید.
پایان کار در اوج رونق
مرگ جیمز، باعث رونق کار پینکرتون شد. داستان ماجراهای کارآگاهی او از صفحات روزنامههای آمریکا، به اروپا راه یافت و شاید نخستین جرقه خلق شرلوک هولمز در ذهن آرتور کانن دویل را زد. مدتی بعد، با درخواست دولت اسپانیا برای همکاری پینکرتون و شرکتش در پروندهای بینالمللی که ماجرای آن در آمریکای جنوبی میگذشت و مداخله موفقیتآمیز وی، او به یک کارآگاه بینالمللی واقعی تبدیل شد. پینکرتون در حل و فصل تعدادی پرونده جنایی و حقوقی در اروپا نقش مؤثری ایفا کرد؛ اما این موفقیتهای سریالی دوام پیدا نکرد. در یکی از روزهای ماه ژوئیه سال 1884 (مرداد 1263 خورشیدی)، پینکرتون در حال عبور از خیابانی در شیکاگو، به زمین خورد و درگذشت؛ برخی مرگ او را ناشی از ترور با سم میدانند؛ تعدادی هم معتقدند که آلن بر اثر سکته مغزی درگذشت. سه سال بعد از مرگ او، شرلوک هولمز، نابغه کارآگاهی و خیالی آرتور کانن دویل متولد شد، بدون اینکه بداند پدربزرگش سه سال قبل درگذشته است!
سـایـه سنگیــن کفاشیـان روی فدراسیــون
صدای پای آقای خنده در حوالی ساختمان سئول
اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال به فیفا فرستاده شده و درصورتی که تایید شود، دوباره از نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال ثبتنام و متعاقب آن انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال برگزار خواهد شد. درحالی که در اساسنامه جدید با حذف بندهایی مثل سابقه10 سال مدیریت ورزشی و گرفتن 10 امضا از اعضای مجمع، زمینه حضور چهرههای فوتبالی در انتخابات فدراسیون فراهم شده اما همانطور که قبلا هم پیشبینی میشد هیچکدام از چهرههای خوشنام فوتبال ایران حاضر نیستند پا به ویرانهای بگذارند که حاصل مدیریت اشتباه در10سال اخیر بوده؛ ویرانهای که میتواند اعتبار آنها را زیر خروارها خاک ببرد! در این شرایط طبیعی است که در انتخابات آتی هم شاهد حضور و رقابت مدیران قبلی باشیم و چهرههای خوشنام فوتبال ایران خارج از گود شاهد رقابت مدیرانی باشند که به چیزی بجز رسیدن به صندلی ریاست فکر نمیکنند! در این شرایط شنیدن خبر بازگشت احتمالی علی کفاشیان به نوک هرم فدراسیون، اصلا خبر عجیبی نیست. علی کفاشیان که یکی، 2 روز پیش در ساختمان فدراسیون فوتبال حاضر شده بود، به خبرنگاران گفت اگر حکم محرومیت وی از سوی کمیته اخلاق نقض شود، بار دیگر برمیگردد و به فوتبال کمک میکند. او همچنین به این نکته اشاره کرد که از سمت خود به عنوان نایبرئیس فدراسیون فوتبال استعفا نکرده، اما به واقع با حکمی که کمیته اخلاق صادر کرده، او از حضور در فوتبال محروم شده است. کفاشیان که ۸ سال ریاست فدراسیون فوتبال را برعهده داشت، پیش از انتخاب مهدی تاج قصد حضور دوباره در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال را داشت، اما به نظر میرسد برخی مقامات مانع حضور وی در انتخابات شدند. او بعد از انتخاب مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال، نایبرئیس اول شد تا نشان دهد همچنان به حضور در فوتبال علاقهمند است.
اولین نشانه برای بازگشت
چندی پیش یکی از رسانهها خبر داده بود که کمیته استیناف حکم محرومیت علی کفاشیان را از 5 سال به یک سال و حکم محرومیت عباس ترابیان را از 5 سال به 3 سال کاهش داده است. این دو در پرونده شبکه تلویزیونی خارجی به مدت 5 سال از سوی کمیته اخلاق محروم شده بودند و حالا کاهش این محرومیت به یک سال میتواند اولین نشانه برای بازگشت مرد همیشه خندان به فدراسیون فوتبال باشد. با توجه به این کاهش محرومیت، کفاشیان به عنوان نایبرئیس اول فدراسیون فوتبال در جلسات بعدی هیئترئیسه شرکت خواهد کرد. کفاشیان ضمن تایید این مطلب، بازگشت دوبارهاش به فدراسیون و احتمال سرپرستیاش را رد نکرد و به نظر میرسد مقدمات حضور مجدد او در فدراسیون انجام شده تا او به جای بهاروند به عنوان سرپرست بار دیگر مرد اول ساختمان سئول لقب بگیرد.
بازگشت کفاشیان و موج استعفاها
البته کفاشیان در فدراسیون فوتبال و ساختمان سئول مخالف کم ندارد. یکی از آنها صادق درودگر عضو هیئترئیسه فدراسیون فوتبال است که در گفتوگویی تلویزیونی در ارتباط با احتمال بازگشت علی کفاشیان به عنوان سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال گفت: «بنده اعلام میکنم که اعضای مستعفی یا برکنار شده نمیتوانند نامزد شوند. اگر آقای کفاشیان به فدراسیون برگردد و سرپرستی ریاست فدراسیون فوتبال را برعهده بگیرد، استعفای من روز میز است چراکه این کار غیرقانونی است. امروز با آقای دادکان بودم و ایشان هم گفت اگر چنین اتفاقی بیفتد، من از سمتم در کنفدراسیون فوتبال آسیا در بخش جوانان استعفا میدهم و دلایلش را هم خواهم گفت.» با این شرایط با بازگشت احتمالی کفاشیان به فدراسیون باید شاهد موجی از استعفاها باشیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
با خیال راحت متلک بپران!
«قلعه گنج» الگوی توسعه یک منطقه در خراسان رضوی
افتتاح 2 واحد صنعتی معدنی با اشتغالزایی 5 هزار نفری
باغ قبرستان لاکچری!
دولت تصویب کند، مابه التفاوت حقوق در خرداد واریز می شود
الکاظمی عبرت می گیرد ؟
به کشور «چَز» در ایالت واشنگتن خوش آمدید!
جزئیات راهزنی کره ای
پدربزرگ مشترک هولمز و پوآرو و بازگشت آقای خنده !
کارت اعتباری 4 تا 5 میلیونی برای مشمولان سهام عدالت
اجرای مالیات خانه های خالی از تابستان
خودکشی یک کارگر نفتی و توضیحات مسئولان
«مرگ سیاه» با طناب هوس!
سوال های تکراری و بی فایده