رفتار همگرایانه ایران با بحران کرونا


تقی آزاد ارمکی
جامعه شناس
شـــیوع کــــــرونـــــا و بحران‌های ناشــــی از آن در کشــور موجب اتحــاد و همبستگی ارکان مختلف حکومت در مقابله با این ویروس خطرناک شد ودستاورد آن مدیریت یکپارچه‌ای را رقم زد. برای توجیه رابطه بین همبستگی درون حکومتی برای برون رفت از کرونا بهتر است چند واقعه را مرور کرده و سپس بررسی کنیم. منظور رئیس‌جمهوری از تشکیل ائتلاف ملی برای زندگی چیست؟ وضعیتی که در ایران همزمان با شیوع کرونا اتفاق افتاد با یک ناباوری روبه‌رو شد که می‌توانست بسرعت تبدیل به یک مسأله جناحی شود و مدافعان و مخالفانی را پیدا کند ولی ...


با تصمیم‌گیری درون حاکمیتی که اتفاق افتاد -البته در این میان باید به نقش رهبری اشاره ویژه‌ای کرد- خوشبختانه بیماری کرونا پدیده‌ای برای بازی گروه‌های سیاسی و مخالفان جناحی نشد. اتفاقاً آنجایی که همبستگی درون حاکمیتی اتفاق افتاد بلافاصله تقسیم کار اجتماعی بین نیروهای سپاه، بسیج و نیروی انتظامی شکل گرفت از طرف دیگر کرونا مسأله اصلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نهادها و وزارتخانه‌های دیگر از جمله وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی شد و هر کدام به شکلی و با هر توانایی سعی کردند اولاً این قصه را بفهمند، ثانیاً کرونا را به رسمیت بشناسند و سوماً در تقلیل کاهش اثرات کرونا مشارکت کنند. به نظرم می‌توان گفت که ما یکی از کشورهایی در دنیا هستیم که به شکل درخشانی توانستیم کرونا را مدیریت و از اشاعه و تکثیر آن جلوگیری کنیم چون در ایران استعداد اینکه یک میلیون نفر به‌خاطر کرونا کشته شود، وجود داشت به هر حال فقر، تحریم و خیلی از مشکلات در شبکه بهداشت و درمان کشور وجود دارد. در حالی که وجود اراده ملی موجب شد تا از شیوع گسترده بیماری کرونا جلوگیری و خوب مدیریت شود. کافی است این تجربه را در دنیا نگاه کنید مثلاً در امریکا چون کرونا پدیده‌ای برای مقابله با گروه‌های سیاسی تلقی شد از دل آن ماجرای سیاه پوست‌ها در آمده و نظام سیاسی امریکا در مقابل چالش کرونا قرار گرفته است ماجرا الان فقط کرونا نیست بلکه ماجرای دیگری هم بروز پیدا کرده که می‌تواند آن کشور را به چند بخش تقسیم کند؛ آدم‌هایی که دور شهرها را گرفتند پدیده عجیبی است که می‌توانست قصه درازی داشته باشد. بنابراین دو تا رفتارهمگرایانه مثل ایران و رفتار واگرایانه و تضادی و تزاحمی سیاسی مثل جمهوریخواه‌ها درخصوص کرونا تجربه دیگری را رقم زده است. لازم است ما از این موضوع درس بگیریم چرا که پیام رئیس جمهوری هم همین را می‌گوید. ما باید بازگشت به وحدت نظر، وحدت رویه و تقسیم کار اجتماعی در مقابل ویروس کرونا را داشته باشیم تا این بیماری وارد موج دوم و سوم نشود بلکه تبدیل به پدیده‌ای شود که با آن بحران ، مقابله کنیم بنابراین اگر این اتفاق بیفتد ما با یک تقسیم کار اجتماعی مستمر در مقابله با بحران‌ها روبه رو خواهیم بود. البته ناگفته نماند ما سیل داشتیم ونشان داد که تقسیم کار نداشتیم. زلزله و بهم ریختگی و آشوب‌های دیگری هم داشتیم و چون تقسیم کار نبود هزینه اش برای جامعه بیشتر شد. لذا این می‌تواند درسی باشد و از داخل آن یک استراتژی بیرون بیاید تا در شرایط بحران براساس انسجام مدیریتی، وحدت فکر، اندیشه و رویه بتوانیم با کمترین هزینه‌ها ازاین بحران‌ها عبور کنیم. پس روش‌های مدیریتی کرونا می‌تواند برای مقابله با وضعیت‌های خاص و ناهنجار به‌عنوان یک استراتژی و درس در نظر گرفته شود. لذا آنچه رئیس جمهوری عنوان کرده است را ضروری می‌دانم و از واجبات مدیریتی کشور است تا بتوانیم از ماجرای کرونا عبور کنیم و بعد ببینیم با چه استراتژی می‌توانیم وحدت گرایانه با بحران‌های کشور مقابله کنیم و با کمترین هزینه روبه رو شویم. آنچه می‌تواند ضرورت وحدت و انسجام ملی کرونا را مورد آسیب قرار دهد این است که فکر کنیم کرونا تمام شده است. همچنین اگر ما هزینه کمی درمقابله با کرونا دادیم پس می‌توانیم در برابر بحران‌ها هم هزینه کمتری بدهیم. البته باید به این نکته هم توجه داشت که کرونا برای مدت طولانی هست و باید این وحدت رویه را داشته باشیم، دوم اینکه معلوم نیست در بحران‌های دیگری که پیش می‌آید اگر وحدت رویه نداشته باشیم چه بسا آسیب جدی تری ببینیم این گلوگاه مهمی برای مدیریت کشور است حالا فرقی نمی‌کند هر کسی که رئیس جمهوری، وزیر و یا وکیل باشد مهم این است بتوانیم به یک نبوغ مدیریتی کشور برسیم. کرونا می‌تواند بلوغ تام و چند وجهی برای ما ایجاد کند اگر واحد منسجم و مبتنی بر تقسیم کار انجام ندهیم ممکن است در معرض بحران‌های دیگر قرار بگیریم و با خوش خیالی و ساده انگاری دچار آسیب‌های جدی خواهیم شد.