روزنامه ابتکار
1399/03/26
محمدعلی کشاورز، ستاره دوستداشتنی نقشهای خاکستری به یاد ماندنی درگذشت پرواز چهارم از آن پنج تن
گروه فرهنگ و هنر - «آبلیموی حالبُرت رفت... سراغ بهار نارنج کیچا، آبجیخانوم مرباش... دست خوش! هل و گلابم میزاییدی حریف هفته بیجارت نمیشد ترنجبین بانو» شاید هیچکس جز محمدعلی کشاورز نمیتوانست به آن خوبی این دیالوگ برادر بزرگتر را در «مادر»، شاعرانهترین فیلم سینمای ایران، ادا کند. محمدعلی کشاورز، یکی از پنج ستون سینمای ایران بود، کسی که بسیاری از نقشها را در سینمای ایران ماندگار کرد.«پدرسالار»، «سربداران»، «سلطان و شبان»، «داییجان ناپلئون»، «مادر» و... تنها بخش کوچکی از نقشآفرینیهای محمدعلی کشاورز است، آثاری که بازی در هر کدام از آنها آرزوی هر بازیگری است اما وقتی بزرگ باشی، اعتبار بسیاری از این آثار با نام تو است.
محمدعلی کشاورز در ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در اصفهان متولد شد. او دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی ایران است. او در شهر اصفهان و در محله سیچان به دنیا آمد و فرزند دوم خانواده کشاورز بود. خاندان وی اصالتاً از گرجیتبارانی بودند که در زمان شاه عباس به ایران آمده و مسلمان شدند. نام خانوادگی قبلی اصلانی بوده است؛ خاندانی که اکنون بخش قابل توجهی از جمعیت گرجیان اصفهان و فریدونشهر را تشکیل میدهند.
کشاورز فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک است. او یک بار در دانشکده پزشکی نیز پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه و عشق زیادی که به بازیگری داشت از تحصیل در این رشته انصراف داد و به همان عشقش بازیگری رسید.
او درباره ورودش به هنرستان هنرپیشگی چنین گفته است: «بعد از گرفتن دیپلم در دبیرستان «ادب» به تهران آمدم و بعد از گذراندن دوران سربازی چون کار خاصی نداشتم از زور بیکاری بعد از دادن کنکور به هنرستان هنرپیشگی رفتم و دوره سه ساله را در آنجا گذراندم، در آن دوره ۲۰ نفر حضور داشتند و اسماعیل شنگله و جمشید لایق از همدورههایم بودند. اساتید خوبی مثل استاد نامدار، مهرتاش، دکتر نصر، خان ملک، ساسانی، صدری، گرمسیری و جنتی عطایی آنجا بودند و رشتههای مختلف را به ما درس میدادند. همزمان با تحصیل در هنرستان هنرپیشگی نوشین و دار و دستهاش بعد از سال ۳۲ به خاطر مسائل سیاسی کنار رفته بودند و تئاترهایی مثل دهقان و جامعه باربد وجود داشت که ما به تماشای نمایشهایی که در آنجاها اجرا میشد میرفتیم و کارهای کوچکی هم در هنرستان انجام میدادیم و بعد از فارغالتحصیلی جذب کار شدیم.»
اولین فعالیت هنری وی بازی در تلهتئاتر «خودکشی» به کارگردانی علی نصیریان در سال ۱۳۳۹ بود و سپس در نمایشهایی همچون «ویولنساز کرهمونا»، «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «بازی استریندبرگل» بازی کرد. کشاورز با فیلمسازان نامداری چون فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، والریو زورلینی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، نادر ابراهیمی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی همکاری کرده و با بازیگرانی غیرایرانی، چون آنتونی کوئین و ماکس فون سیدو همبازی بوده است. کشاورز درباره همبازی شدن با این هنرپیشگان گفته است: «در سال ۵۵ کارگردان این فیلم که محصول مشترکی از ایران و آمریکا آلمان و فرانسه بود کارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در کارش بازی داشته باشم.
این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری میشد و به همراه من، وثوقی، گرامی، کهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه کاملا خارجی بودند. آنتونی کوئین و مایکل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند که در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربههای بسیار زیادی کسب کردم. کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوقالعاده بازی میکرد. موزیک را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود گفتوگوهایی که با هم میکردیم برایم جالب بود که میگفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفتهام. ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم میکردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است برایش جالب بود.»
او در سال ۱۳۴۷ به تلویزیون رفت و کارگردانی هنری قسمتهایی از سریال «خانه قمرخانم» را به عهده گرفت. از آثار ماندگار او میتوان به مجموعههای تلویزیونی داییجان ناپلئون، آتش بدون دود، هزاردستان (در نقش شعبان استخوانی)، سربداران (در نقش خواجه قشیری)، افسانه سلطان و شبان (در نقش خوابگزار اعظم)، پدرسالار و گرگها اشاره کرد.
او برای نخستین بار در سال ۱۳۴۳ با فیلم «شب قوزی» ساخته فرخ غفاری بازیگری سینما را نیز تجربه کرد و تاکنون در ۴۷ فیلم سینمایی ایفای نقش کردهاست. از جمله کارهای قابل توجه او میتوان به رگبار، خشت و آینه، برزخیها، کمالالملک، ردی که موش شد، کفشهای میرزا نوروز، مادر، جستجو در جزیره، ناصرالدین شاه آکتور سینما، دلشدگان، آقای بخشدار، زیر درختان زیتون، روز واقعه و کمیته مجازات اشاره کرد.
آخرین فیلم سینمایی این بازیگر نقشآفرینی در فیلم سینمایی «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۸۳ بود و در تلویزیون در سال ۸۶-۸۷ سریال پاتوق ساخته شاهین باباپور را بازی کرد.
کشاورز در طول عمر حرفهای خود با وجود تواناییهای بسیارش هیچ جایزهای دریافت نکرد و تنها یکبار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بازیگری مرد شد. او در اینباره گفته است: «فقط یک بار برای فیلم «مادر» کاندید دریافت سیمرغ بلورین شدم که آن هم به خسرو شکیبایی برای فیلم «هامون» رسید. اما بزرگترین جایزهای که گرفتم از دست یک پسر جوانی بود که چرخ انگورفروشی داشت و به پیشم آمد و گفت: من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم به غیر از اینکه حسم را بگویم و خوشهای انگور به عنوان کادو به من داد که این بزرگترین جایزهای بود که در زندگیام گرفتم و در واقع بهترین قاضی مردم هستند که در کوچه و خیابان نقدهای فوقالعاده خوبی میکنند. یک بار هم به عنوان چهره ماندگار در همایش چهرههای ماندگار انتخاب شدم.»
این بازیگر مطرح روز گذشته بعد از مدتها مبارزه با بیماری در سن 90 سالگی در بیمارستان آتیه تهران دار فانی را وداع گفت.
امین تارخ بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران که با زندهیاد کشاورز در آثار متعددی همکاری داشته، درباره درگذشت این بازیگر بزرگ سینما، تئاتر و تلویزیون ایران گفت: فقدان آقای محمدعلی کشاورز غم بزرگی است و درگذشت ایشان را به همه ملت ایران تسلیت میگویم. درگذشت ایشان لطمه بسیار سنگینی برای همه دوستان، همکاران و علاقهمندانشان است.
این بازیگر سینما تاکید کرد: هنرمندان ما بخصوص نسل پیشین ما یکی پس از دیگری در حال رفتن هستند و سنگینی عدم حضورشان را در بین خود احساس میکنیم. البته آنها یادگارهایی گرانبها به لحاظ فرهنگی و هنری را در بین ما به جا گذاشتهاند که میتواند از سنگینی این عدم حضور تا حدی بکاهد.
تارخ با بیان اینکه هر وقت دلتنگ این بزرگان میشویم میتوانیم از طریق فیلمها و سریالهایی که از خود به جای گذاشتند با آنها ملاقات کنیم، یادآور شد: اهل هنر خاصه بازیگران، تصویرشان تا ابد از طریق فیلمها و سریالهایی که در آنها نقش آفرینی کردند و حتی برای قرون متمادی در موزهها نیز نگهداری میشود و خواهد شد، همیشه زنده هستند. من با آقای کشاورز در سریال «سربداران» و فیلمهایی چون «مادر»، «دلشدگان» و «جستجوگر» همکاری داشتیم و افتخار همکاری و حضور در کنارشان را داشتم. امیدوارم روح این هنرمند بزرگ همواره قرین رحمت باشد.
بسیاری معتقدند جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، عزتالله انتظامی و داوود رشیدی 5 ستون سینمای ایران هستند. 5 رفیقی که عمر رفاقتشان به بیش از 60 سال میرسد و حالا تنها یک یار از این قاب باقی مانده است. فروردین سال گذشته که جمشید مشایخی نیز این قاب را ترک کرد، کشاورز چنین نوشت: «ما پنج نفر بودیم! پنج رفیق که در عرصه هنر همدیگر را جستیم. عمر رفاقتهایمان از شصت سال گذشته بود. میدانید شش دهه رفاقت یعنی چه؟ بسیار تلخ است که اعتراف کنم هر کدام از این هنرمندان که میروند، جایشان تا همیشه خالی میماند. سفرت بیخطر رفیق!» حالا ما باید بگوییم، سفرت بیخطر پدرسالار.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از ابهامات استفاده از هتلهای کپسولی در صنعت گردشگری ایران گزارش میدهد
ژوبین صفاری
پذیرش خطا، گام نخست اصلاح
چرا اصولگرایان در جستوجو تایید حرفها و افکارشان، روی هر چهرهای سرمایهگذاری میکنند؟
«ابتکار» تاثیر اقدامات دستوری دولت برای کنترل قیمت در بازارهای اقتصادی را بررسی کرد
شمار جانباختگان کرونا در ایران 3 رقمی شد
کرهجنوبی بر 53 سال همکاری و مراوده با ایران چوب حراج میزند؟
دیوار واشنگتن در مسیر تهران- سئول
زیر پوست بازار آرام خودرو چه میگذرد؟
آرامش همراه با طوفان
محمدعلی کشاورز، ستاره دوستداشتنی نقشهای خاکستری به یاد ماندنی درگذشت
پرواز چهارم از آن پنج تن
رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت:
کوتاهی در برابر افزایش قیمتها به هیچ عنوان پذیرفته نیست
انکارها و تکذیبهای اکبری طبری در دادگاه ادامه دارد
از ابهام در مدرک تحصیلی تا رشوههای نجومی
فرهنگ مراجعه به وکیل: حلقه گمشده خدمات حقوقی
سال جدید تحصیلی و شبکه آموزش و سامانه شاد