روزنامه آفتاب یزد
1399/03/27
تحصیلات توقع جوانان را افزایش داده است
آفتاب یزد- گروه اجتماعی: چند روزی است که حواشی مربوط به پایین آمدن هوش ایرانیان که نماینده مردم قزوین بر آن تاکید کرده بود با حواشی های بسیاری همراه شده است، در نهایت هم فاطمه محمدبیگی در توئیتی این موضوع را کذب اعلام کرده و گفت:« در گفت وگو با یکی از خبرگزاری ها از مشکلات جمعیتی و کاهش ذخایر ژنتیکی کشور که میتواند موجب کاهش آیکیو شود ابراز نگرانی کردم. ولی رسانه مذکور در اشتباهی فاحش، رتبه جهانی ایران را به جای ضریب هوشی درج کرده و موجب سوءاستفاده برخی از رسانهها شده است؛ این موضوع را پیگیری خواهم کرد.» با همه این اوصاف این نماینده مردم در گفت و گوی مذکور از موضوعی پرده برداری کرده که تا کنون کمتر به آن توجه شده و طی روزهای گذشته نیز به دلیل افزایش حاشیه ها کمتر به آن پرداخته شده است و آن هم موضوع «امتناع نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی از ازدواج و فرزندآوری» است. آمار نشان میدهد که تا حد زیادی این موضوع می تواند صحت داشته باشد چرا که روز گذشته رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور نیز از وجود دو میلیون و ۷۰۰ هزار مجرد میانسال در کشور خبر داده بود! برای بررسی این موضوع باامیر محمود حریرچی، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی به گفت و گو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
چرا جوانان تحصیل کرده تمایل به ازدواج ندارند؟
این موضوع در دختران و پسران متفاوت است، دختران
هر چه تحصیلاتشان بیشتر می شود توقعشان هم بیشتر
می شود و حقوقشان را بیشتر می شناسند، یعنی در شرایطی قرار
می گیرند که می خواهند در تمام ابعاد زندگی مشارکت کامل
داشته باشند. از طرف دیگر چون موضوع باروری در میان است بیشتر به ازدواج دختران توجه می شود چون اگر دختران به موقع ازدواج کنند تا حد زیادی مشکلات مربوط به فرزند آوری برطرف خواهد شد، این در حالی است که دختران تحصیل کرده حقوق مختلفی برای خودشان قائل هستند و مشارکت کامل در همه ابعاد زندگی زناشویی، حق کار و حق تحصیل از جمله حقوقی است که بر آن تاکید دارند چون بر این باورند که تحصیل کرده اند
و باید از این تحصیلاتشان استفاده کنند، بنابر این به آن
مثلث سنتی خانه داری، بچه داری و همسر داری اعتقادی ندارند. آن ها دوست دارند که از حقوق مساوی برخوردار باشند و یکی از حقوقی که می شناسند در روابط زناشویی شان است. به همین دلیل هم اگر نگاه کلی به آمار طلاق داشته باشیم در اکثر مواقع درخواست طلاق از طریق خانم های تحصیلکرده مطرح می شود و دلیل اکثر آن ها هم این است که رضایتی از روابط زناشویی شان ندارند. در مورد پسران اما موضوع متفاوت است چون هر چقدر تحصیلات در پسران مجرد بیشتر باشد توقع آن ها درباره اشتغال بالا می رود به همین دلیل هم تن به شغل هایی با در آمد متوسط و حداقل نمی دهند. این در حالی است که ما به نسبت جمعیتمان بیشترین تعداد تحصیل کرده های دنیا را داریم یعنی از 80 میلیون جمعیتی که داریم 20 میلیون تحصیلات دانشگاهی دارند و 10 میلیون نفر از این تعداد تحصیلکرده واقعا بیکار هستند. این افراد تحصیل کرده توقعشان از شغل ایدهآل بالا است و وقتی به خواسته خود نمی رسند تن به ازدواج نمی دهند. خیلی از تحصیل کرده های ما در اسنپ کار می کنند و یا اشتغال کاذب دارند، در چنین شرایطی معلوم است که تن به ازدواج
نمی دهند. به طور کلی باید بگویم تحصیلات برای جوانان توقعاتی ایجاد می کند که زندگی مشترک را برای آن ها سخت می کند. فشار های اطرافیان درباره ازدواج و فرزند آوری هم استرس و اضطراب تشکیل زندگی مشترک را برای آن ها بیشتر می کند بنابراین ترجیح می دهند که از زیر بار ازدواج و تشکیل زندگی مشترک شانه خالی کنند. این در حالی است که بیشترین آمار طلاق هم در بین اقشار تحصیل کرده دیده می شود.
تله جمعیتی چیست؟
نرخ رشد جمعیت در کشور ما در حال حاضر در وضعیتی قرار دارد که به آن تله جمعیتی می گویند. واقعیت این است که هر کشور نسبت به نسل سالمند و میانسالی که در جامعه وجود دارد باید جایگزین جمعیتی داشته باشد چون باید چرخ اقتصادی کشور بگردد و این موضوع تنها با جوانان تحصیلکرده و کاربلد امکان پذیر است. این جوانان وقتی وارد میانسالی می شوند
می توانند چرخ های اقتصادی یک کشور را بگردانند. جامعه ای که پیر شود و جایگزین نداشته باشد و نرخ جوانان در آن پائین بیاید با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود. میزان موالید در کشور ما در یک دوره 4 ساله گذشته از یک میلیون و ششصدهزار تولد به یک میلیون و دویست هزار تولد رسیده است. این موضوع اگر همینطور بخواهد ادامه پیدا کند به جایی می رسد که ما به عنوان نیروی جوان کسی را نخواهیم داشت که بتواند چرخ اقتصادی را بچرخاند.
کاهش نرخ باروری چه مشکلاتی را به وجود می آورد؟
فرزند آوری یکی از موضوعاتی است که در حال حاضر کشور ما در خصوص آن با مشکلات زیادی مواجه شده است. فرزند آوری برای زوج های جوان به طور طبیعی به 3 سال بعد از ازدواج رسیده و معمولا به یک فرزند خلاصه می شود چون شرایط مالی اجازه داشتن بیشتر از یک فرزند را به آن ها نمی دهد به همین دلیل هم ما در حال ورود به جامعه سالمند هستیم و این موضوع در سال های آینده برای ما مشکل ساز خواهد بود. اولین مشکل در خصوص کاهش نرخ باروری این است که ما در آینده نیروی جوان لازم برای اینکه بتوانیم چرخ اقتصادی کشور را بگردانیم نداریم. ما در حاضر به سمتی پیش می رویم که از هر 3 ایرانی یک نفر سالمند است، افراد سالمند بالای 60 سال نیازمند خدماتی هستند که کشور ما توانایی ارائه آن را ندارد. همین حالا هم سالمندان ما رها شده هستند چه برسد به سال های آینده، بنابر این ما با بخشی مواجه می شویم که از نظر جمعیتی پیر محسوب می شوند و جوانانی که جایگزین این افراد سالم شوند و نیروی کار و مولد محسوب شوند هم نداریم! البته این پنجره هنوز در کشور ما باز است و ما می توانیم جبران مافات داشته باشیم اما با این نرخ موالید در کشور ما امکان پذیر نیست. نرخ موالید در کشور ما 11 در هزار است یعنی در حال حاضر در کشور ما به ازای
هر هزار نفر جمعیت 11 نفر اضافه می شود و این یک فاجعه بزرگ است. یک زمانی نرخ موالید در کشور ما بالای 30 در هزار بود که اصطلاحا به آن نرخ انفجاری گفته می شد. حالا اما در چنین شرایطی قرار گرفتیم که فاجعه محسوب می شود.
چطور می توان جوانان را به ازدواج و فرزند آوری دعوت کرد؟
کشور های پیشرفته نیز پیش از این با چنین مشکلاتی مواجه بوده اند و راهکار آن ها برای این مشکل این بوده که با پذیرش مهاجر بتوانند خلاء جامعه جوان در کشور را بر طرف سازند، از طرف دیگر سیاست های تشویقی بسیار بالایی را به ویژه در خصوص خانم ها لحاظ کردند تا جوانان به فرزند آوری تشویق شوند. مسئولین ما هم باید سیاست های تشویقی برای ازدواج و باروری اختصاص بدهند و از طرف دیگر هم آموزش های درست برای جوانان داشته باشند تا جوانان ما هدایت شوند و تحصیل کردگان یک قشر هستند اما در کنار این ها اکثریتی هم وجود دارد که توانایی لازم را برای تشکیل زندگی مشترک ندارند. حمایت ها باید به اشکال مختلف صورت بگیرد، مسئولین ما به دلیل نبود اشتغال، در دانشگاه ها را باز گذاشتند و نتیجه اش هم شد همین که الان شاهد آن هستیم؛ فارغ التحصیلان بیکار و کاهش ازدواج در بین تحصیلکردگان!
سایر اخبار این روزنامه
تحصیلات توقع جوانان را افزایش داده است
منتجبنیا :مصلحت نیست سیدحسن خمینی کاندید 1400 شود
احمدینژاد در یک گفتوگو گفته برای کاندیداتوری 1400 تمایلی ندارد گرچه آماده فداکاری برای ایران است تحلیلها نشان میدهد او بازهم سودای پاستور دارد، او بازهم از مدیریت و تحول جهانی گفت
قتل عام فجیع یک خانواده
جای خالی علی طیب نیا در این روزهای سخت!
اگر این دولت نبود وضعیت از این هم بدتر میشد
تحلیلی بر قانون کاهش مجازات حبس تعزیری
نگرانی از تکرار«ارج» برای سایپا و ایران خودرو
احمدی نژاد و 1400 !
کرونا نفس اقتصاد ایران را بریده است ..!
امریکا؛ حقوق بشر و آغازی بر یک پایان
تابستان و وحشت مرگ
ورود مستقیم استانداری یزد برای صیانت از فعالین حوزه صنایع دستی
رومینا و چیزهایی که فراموش کردهایم