متفکران پل‌ساز

متفکران پل‌ساز سید‌محمد لولاکی. پژوهشگر اندیشه سیاسی در اسلام و غرب اسلام سیاسی در ایران معاصر به‌ویژه از دهه ۴۰ شمسی به این سو، خود را به ‌صورت سه گفتمان مجزا با طیف‌های متفاوت در قالب اسلام فقاهتی، اسلام لیبرال و چپ اسلامی نشان داده است. گرچه امروزه گفتمان‌ اسلام سیاسی در بیشتر موارد جای خود را به گفتمان اسلام اجتماعی داده است، گفتمان‌های متنوع اسلام اجتماعی عموما به گونه‌ای از سکولاریسم سیاسی باور دارند؛ هرچند به سکولاریسم فلسفی و اغلب به سکولاریسم اجتماعی معتقد نیستند. در میان باورمندان به اسلام سیاسی دو چهره روحانی را می‌توان به‌عنوان «متفکران پل‌ساز» شناسایی کرد که تلاش در گفت‌وگو با دیگر گفتمان‌ها چه در درون گفتمان‌ اسلام سیاسی و چه فراتر از آن داشتند: آیت‌الله سیدمحمد بهشتی و  آیت‌الله سید‌محمود طالقانی. 
مناظره‌های سال ۱۳۶۰ نشان‌دهنده علاقه آیت‌الله بهشتی به این دست گفت‌وگوها و دغدغه او در این موارد بود. طالقانی نیز از یک سو خود پایه‌گذار «نهضت آزادی» به‌عنوان یک حزب سیاسی برخاسته از گفتمان لیبرال بود و از سوی دیگر با گفتمان‌های چپ اسلامی، اسلام فقاهتی و فراتر از آن گفتمان‌های سکولار روابطی نزدیک و البته انتقادی‌ داشت.
 همچنین، این دو چهره به علت تحصیل در حوزه علمیه و تسلط بر فقه و دانش‌های مرسوم حوزوی، گفت‌وگوهای نسبتا مؤثری با مراجع معظم تقلید و مجتهدان شیعه در زمینه صدور فتواهای جدید داشتند. امروزه نیز از حوزه‌های علمیه، نسل جدیدی از حامیان گفتمان اسلام فقاهتی برخاسته‌اند که ضمن اینکه نگاهی کمابیش انتقادی دارند، خواستار تداوم سنت حسنه گفت‌وگو و پل‌سازی میان جریان‌های مختلف اسلامی و سکولار هستند. حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین دکتر داوود فیرحی را می‌توان یکی از چهره‌های شاخص این جریان دانست و البته دیگرانی مانند دکتر صادق حقیقت،  حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین رسول جعفریان، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد سروش‌محلاتی،  دکتر سیدعلی میرموسوی و دکتر حسن انصاری نیز در این گفتمان، دسته‌بندی می‌شوند. اگر امام خمینی (ره) از بهشتی به‌عنوان شهید مظلوم نام برد و به تعبیر آقای محمود دولت‌آبادی، طالقانی یک متفکر تنها بود؛ اما امروز ما با نسل جدید و پرشمار و درخت تناوری از این دست متفکران روبه‌رو هستیم که می‌توان امیدوار بود میوه آن در دهه‌های آینده کام ساحت اندیشه و عمل را در ایران شیرین کند. 
در‌عین‌حال لازم است نکات زیر مورد توجه قرار گیرد
1- از انقلاب مشروطه تاکنون بیشتر متفکران و مردم ایران چهار خواسته کلیدی داشته‌اند: امنیت، استقلال، دموکراسی و مدرن‌شدن ایران. این طیف نوخاسته از گفتمان اسلام فقاهتی نیز خواستار همه موارد فوق به‌ویژه تعمیق دموکراسی با دو بال آزادی و عدالت و البته با حفظ منافع ملی، حقوق بشر و مردم‌سالاری از منظر دینی و فقاهتی است. 


2- این طیف از دانش‌آموختگان حوزوی بر تفکیک بین دو قرائت از فقاهت پافشاری دارند. داوود فیرحی در گفت‌وگوی مجازی خود در انجمن اندیشه و قلم خواستار تحقیق همه‌جانبه درباره اندیشمندان اسلام فقاهتی و شناسایی نشانه‌های دو جریان در فقه اسلامی شد. به نظر می‌رسد این تفکیک نکته‌ای کلیدی و راهبردی در گفتمان جدید اسلام فقاهتی است. 
3- این طیف از متفکران خواستار گفت‌وگو با همه نیروهای متفکر در ایران و جهان هستند که در نوع خود بسیار جذاب است. این اندیشه بر این مبنا استوار است که در نهایت برای شناخت حقیقت و زندگی سعادتمندتر، ما راهی به جز شنیدن دیدگاه مخالفان، گفت‌وگو با آنان و کاهش تنش؛ چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران نداریم. امید است که همه گفتمان‌های فکری و وابستگان آنها، این فرصت را غنیمت شمرده و در راستای منافع ملی ایران به گفت‌وگوهای دوجانبه و چندجانبه ادامه دهند. 
4- به علت دانش‌آموختگی این گروه از اندیشمندان در حوزه علمیه و آشنایی کامل آنان با علوم حوزوی و به‌ویژه فقه به‌عنوان سرآمد این علوم و نیز اعتماد و رابطه صمیمانه فقیهان و مراجع معظم تقلید شیعه با آنان، این طیف می‌توانند در میان‌مدت و درازمدت گفت‌وگوهایی تأثیرگذار و روشنگر با صاحبانِ گفتمان قدرتمند اسلام سنتی و فقاهتی در حوزه‌های علمیه داشته باشند و به تعبیر حسن انصاری به فتاوی جدید فراخور زمان و مکان امروزی در حوزه عمومی دست یابند.