روزنامه جوان
1399/04/09
ما و انتخابات امریکا
«جان بولتون»، مشاور امنیت ملی پیشین امریکا در کتاب جدیدش تحت عنوان «در آن اتاق اتفاق افتاد؛ خاطراتی از کاخ سفید» که به بمب خبری علیه «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور امریکا تبدیل و در بخشی از آن به دلایل شکست سیاست واشنگتن در قبال ایران پرداخته است، با اشاره به اینکه ترامپ از هر فرصتی برای موفقیت خود در انتخابات امریکا استفاده میکرد، یادآور میشود که حتی دستور ترور سردار سلیمانی نیز با برنامههای ترامپ برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ در ارتباط بوده است. این افشاگری جان بولتون اگر چه به دلیل پیامدهای داخلی وبینالمللی آن به سرعت از سوی پمپئو، وزیر خارجه امریکا تکذیب شد، اما نشان دهنده دست خالی ترامپ است که از هر فرصتی برای تحکیم موقعیت خود در انتخابات آینده بهره میبرد، اگر چه حتی فاکس نیوز رسانه اصلی حامی ترامپ، نسبت به پیروزی او در انتخابات آینده با تردید نگاه میکند. این روزها که بحث انتخابات امریکا جدی شده و تحلیلها و ارزیابیهای متعددی در مورد نتیجه انتخابات امریکا و جایگاه ایران در سرنوشت انتخابات امریکا مطرح میشود، دیدگاههای متفاوتی پیرامون تأثیر سیاست فشار حداکثری کاخ سفید علیه ایران در نتیجه انتخابات امریکا مطرح میشود.بعضی جایگاه چندانی برای ایران در نتیجه انتخابات امریکا قائل نیستند و رقابتهای انتخاباتی امریکا را صرفاً به مسائل داخلی این کشور و رقابتهای دو حزب مرتبط میدانند و بعضی دیگر از کارشناسان، سیاستهای امریکا و مواضع متقابل ایران را در نتیجه انتخابات امریکا مهم دانسته و به همین دلیل توصیه میکنند اکنون که ترامپ با چالشهای متعددی در داخل امریکا مواجه و روند محبوبیت وی در جامعه امریکا نزولی است و به همین دلیل از ایران میخواهد که تا قبل از برگزاری انتخابات با امریکا مذاکره کند، این بهترین فرصت برای ایران است تا با مذاکره با ترامپ امتیاز بگیرد. مستند این طیف سخنان اخیر ترامپ در جریان نشست انتخاباتی در ایالت اکلاهما است که طی آن با ادعای اینکه ایران به شدت میخواهد یک توافق انجام دهد، گفت که ایرانیها منتظر هستند، چون به خاطر توصیههایی که از رقبای او میشنوند، میخواهند ببینند چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیروز میشود. ترامپ همچنین با تهدید ایران افزود: من به آنها گفتم. ما میتوانیم منتظر بمانیم، اما وقتی من پیروز شدم، شما هزینه بالاتری را برای توافقی که اکنون میتوانید داشته باشید، باید بپردازید. او همچنین گفت: ایران هم میخواهد جو بایدن برنده شود. بگذارید من صریح به شما بگویم. من میتوانم بهترین توافق و سریعترین را با ایران انجام بدهم. آنها میخواهند من ببازم. آنها میخواهند من ببازم که صاحب امریکا شوند.
مروری بر مواضع نظریه پردازان، کانونهای تفکر و اندیشکدههای امریکایی بیانگر آن است که بسیاری از آنها روند کاهنده محبوبیت ترامپ در میان رأی دهندگان امریکایی را ناشی از شکست در برابر ایران دانسته و بر این نکته اعتراف میکنند که ترامپ در راهبرد فشار حداکثری علیه ایران به پایان خط رسیده و درخواست مذاکره او نیز ناشی از این شرایط بحران زده داخلی است. در این زمینه روزنامه امریکایی واشنگتنپست هفته گذشته در مطلبی به قلم «مایکل سینگ» مدیر ارشد امور خاورمیانه در «شورای امنیت ملی امریکا» مینویسد: سوءمدیریت در اوج دوران همهگیری کووید- ۱۹ و یک اقتصاد ضربهخورده از کرونا، تظاهرات سراسری در اعتراض به نژادپرستی و افت محبوبیت انتخاباتی برای زمین خوردن «ترامپ» کم بود، حالا بحران سیاست خارجی هم به همه اینها اضافه شده است و شانس انتخاباتی «ترامپ» را در محاق از بین رفتن قرار داده است. واشنگتنپست در ادامه این مطلب میافزاید: فشار حداکثری امریکا علیه ایران منافع امریکا را برآورده نکرده است. فشار حداکثری نه منجر به مذاکره مستقیم ایران و امریکا شد. نه جلوی تهاجمات و ماجراجوییهای ایران در منطقه را گرفت. نه ثبات سیاسی ایران رابرهم زد. در عوض همه اینها، فشار حداکثری یک بهانه قوی به دست رهبر ایران، سپرده است تا برای ترامپ هم همان سرنوشتی را رقم بزند که سالها پیش ایران برای «جیمی کارتر» نوشت. کارتر موفق نشد گروگانهای امریکایی در بند در ایران را آزاد کند و در انتخابات باخت و بیشتر از یک دوره نتوانست رئیسجمهور باشد.
«رئول مارگ گرشت» کارشناس مسائل ایران در «بنیاد دفاع از دموکراسیها» متعلق به محافظهکاران امریکا نیز در مطلبی در این روزنامه مینویسد: «رهبر عالی ایران، شانس انتخاباتی ترامپ را نشانه گرفته است و همین چندی پیش با اعزام پنج فروند کشتی حامل بنزین به ونزوئلا نشان داد که در عزم خود جدی است یقیناً این همه هدف رهبر ایران نیست و او تصمیم دارد تا ماه نوامبر ضربات کاریتری به ترامپ وارد کند. امریکا ژانویه امسال «قاسم سلیمانی» دست راست نظامی رهبر ایران را ترور کرد تا ایران را مهار کند، اما ایران اصلا خود را نباخت. از آن موقع تا به امروز گروههای تحت امر ایران بیش از ۲۰ بار به نیروهای امریکایی در عراق حمله کردهاند.
اما در این میان بخشی از نزدیکان دولت و فعالان سیاسی و رسانههای داخلی برخلاف واقعیتهای موجود، در این جنگ روانی طراحی شده کاخ سفید گرفتار و به دلیل پیامدهای ناشی از سردرگمی دولت در اداره اقتصاد کشور و بازار ارز و رها شدگی قیمت ها، متأسفانه همچون برجام در حال شرطی کردن کشور به نتیجه انتخابات امریکا هستند وبا مواضع مشکوک خود سبب شدهاند در روزهای اخیر با هر موضع گردانندگان کاخ سفید نسبت به ایران، بازار دچار التهاب شود واین در حالی است که ترامپ در داخل امریکا با بحرانهای چند گانه (بحران کرونا، بحران اعتراضات اجتماعی، بحران اقتصادی وبحران صلاحیت و...) در اداره کشور امریکا مواجه شده و دست نیاز او به سوی ایران برای مذاکره ناشی از همین ضعف است. اگرچه بسیار روشن است که در پنج ماهه باقی مانده از عمر ریاست جمهوری او در کاخ سفید فرصتی برای هیچ توافقی نیست و ترامپ بنا دارد در صورت موفقیت در کشاندن ایران به پای میز مذاکره، بایک عکس یادگاری برای احیای جایگاه از دست رفته خود تلاش کند.
این در حالی است که در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری امریکا، پیروزی نامزدهای این یا حزب در راهبرد این کشور علیه ایران تفاوتی نداشته و بعضاً سیاستهای دموکراتها در دوران حکومت شان علیه ایران بسیار خصمانهتر بوده و ترامپ هم در روند خروج از برجام و تشدید تحریمها علیه ایران در واقع به همان نسخه اوباما عمل کرده که گفته بود هدف ما از برجام «روح برجام» است و روح برجام از نظر او همان گزینههایی است که این روزها ترامپ همسو با برخی از عوامل داخلی در زمینه «نرمالیزاسیون» ایران مطرح و تعطیلی فعالیتهای موشکی و نفوذ منطقهای ایران را خواستارند واین درحالی است که امریکاییها خود به شکست سیاستهایشان در مواجهه با ایران اذعان دارند. در این زمینه اندیشکده امریکایی شورای آتلانتیک در مطلبی مینویسد: «سیاست فشار بر ایران برای وادار کردن به مذاکره مجدد شکست خورده است. تاریخ نشان داده که تنگنای اقتصادی به تنهایی نمیتواند ایران را به تغییر رفتار وادار کند. به رغم تأکید دولت ترامپ مبنی بر اینکه فشار حداکثری و شدیدتر شدن بحران اقتصادی میتواند ایران را به میز مذاکرات بازگرداند، رفتار ایران در چند دهه گذشته عکس این مسئله را ثابت کرده است. تنگناهای اقتصادی از توجه رهبران این کشور دور نمانده است. در یک دهه گذشته، ایران به رغم محدودیتهای چشمگیر اقتصادی پیگیری اهداف راهبردیاش در زمینه برنامه هستهای، توسعه موشکهای دوربرد و رفتارهای منطقهایاش را ادامه داده است. اولویتهای ایران بازتاب این باور است که تواناییهای راهبردی ایران، به ویژه برنامه هستهای و موشکی، برای تضمین امنیت است. خروج امریکا از برجام فقط باعث تقویت این ایده آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب ایران شد که امریکا قابل اعتماد نیست و برنامه هستهای تنها بهانهای است برای واشنگتن تا ایران را تضعیف کند و به هدف بلندمدت براندازی فکر کند.»
آنچه که در روند تحولات داخلی امریکا بر اساس اظهارات صریح گردانندگان کاخ سفید میتوان استناد کرد این است که ایستادگی و مقاومت مردم ایران امریکا را مستأصل کرده و در کنار ناکامیهای امریکا در مدیریت اعتراضات اجتماعی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کرونا مسئله ایران و بینتیجه بودن راهبرد فشار حداکثری امریکا علیه ایران شکست دیگری را بر شکستهای امریکا افزوده و به همین دلیل ترامپ در پی آن است که با نشاندن ایران پای میز مذاکره و گرفتن یک عکس یادگاری، از این مرحله عبور کرده و در میان شکستهای متعدد کاخ سفید در عرصه داخلی و بینالمللی یک نقطه قابل اتکایی را به رأی دهندگان امریکایی ارائه دهد. اگرچه همان گونه که در مورد کره شمالی نیز اثبات شد، نتیجه مذاکره با ترامپ هم برای جامعه ایران همچون سراب است، که این روزها بزک کنندگان امریکا را نیز سرشکسته کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
خاکستر اصلاحات
خاکستر اصلاحات
زومرها کابوس تازه ترامپ
پرونده ویلموتس به سرنوشت پرونده فساد در فوتبال دچار نشود!
تجارت با شیرخوارگان
واگذاری سرخابیها امکانپذیر نیست
قوطی کبریت ۲۵ متری مزخرف!
بازگشت کرونا به یک روز پیش از اوج!
رکوردداری ایران در سریعترین کاهش نرخ فرزندآوری در جهان
تطهیر رجوی در روزنامه اصلاحطلب
داماد روحانی در راه وزارت نفت
ما و انتخابات امریکا