روزنامه شرق
1399/04/12
ماندن و جنگیدن
گفتوگو با علیاکبر قاضیزاده ماندن و جنگیدن این روزها روزنامهنگاری و اطلاعرسانی در ایران با چالشهایی همراه شده است. از گوشه و کنار اخباری به گوش میرسد که چندان دلگرمکننده نیست. همچنین جریان اطلاعرسانی هم در ایران با چالشهای جدی همراه شده است. در این چند ماه با خبرهای تکاندهنده زیادی مواجه بودیم که صرف اطلاعرسانی آنها موجب نشد تا مسئله به سمت حلشدن پیش برود و تنها اتفاقی که برای آن رخ داد، عادیشدن آن بود؛ از قتل رومینا که به یک هفته نرسیده چند مورد مشابهش اتفاق افتاد، تا جانباختن نیروهای مردمی در خاموشکردن آتشهای زاگرس که چنان عادی شد که بعد از دو هفته مرگ سه نفر دیگر در کردستان اگرچه تأثربرانگیز بود؛ اما واکنشی برای حل مسئله را از سوی مسئولان در پی نداشت. آقای علیاکبر قاضیزاده، استاد باسابقه ارتباطات و روزنامهنگاری، در گفتوگو با «شرق» و در پاسخ به این سؤال که ایراد و اشکال این روزهای جریان روزنامهنگاری در ایران چیست، با تأکید بر این نکته که «کار روزنامهنگار حل مسئله نیست»، میگوید: «در عرف روزنامهنگاری دنیا، موضوعی که زمانی هم البته در کشور ما رسم بوده، روزنامهنگار سوژه را رها نمیکرد و سوژهها را تا رسیدن به سرانجام دنبال میکرد. خیلی مهم است که ما روزنامهنگاران عادت کنیم که سوژه را در حوزه کاری خودمان دنبال کنیم و از ابعاد مختلف به آن بپردازیم. اگر این روزها ایرادی درباره رهاشدن سوژههای خبری وجود دارد، این ایراد درواقع به خود ما بازمیگردد. چه کسی غیر از روزنامهنگاران باید این سوژهها را دنبال کند؟ در واقع نقدی که این روزها در حوزه اطلاعرسانی وجود دارد، نقدی است که به خود ما روزنامهنگاران بازمیگردد؛ اما این را هم باید در نظر بگیریم که چرا اطلاعرسانی ما به این سمتوسو حرکت کرده که سوژههای خبری خیلی بیاثر و معمولی منتشر میشوند و بعد هم پیگیری نمیشوند؟ نکته مهمی را که باید در نظر بگیریم، این است که کشور ما دستکم در چهار سال گذشته در شرایط طبیعی قرار نداشته و در این سالها هم چند مورد دیگر بر مواردی که زندگی را سخت و سختتر میکند، افزوده شده است. ازاینرو اولا اگر سوژهای مطرح و پیگیری شد هم نباید چندان از مسئولان انتظار حل مشکل را دستکم در شرایط فعلی داشت. دوم اینکه باید بدانیم در پی این شرایط اقتصادی رسانهها با چه دردسرها و تنگناهایی مواجه هستند. این روزها میبینیم که چه وضعیتی بر سر تحریریه روزنامهها آمده و میآید که از پسِ حفظ نیروهای خودشان هم برنمیآیند. در چنین شرایط اقتصادیای طبیعتا نمیتوان انتظار داشت که جریان اطلاعرسانی هم پیگیرانه و با ممارست باشد. در نظر بگیرید که همین ماجرای طولانیمدت آتشسوزی جنگلهای زاگرس اگر در فرانسه اتفاق میافتاد، بیشک خبرنگارهای فیگارو و چند رسانه دیگر تا پایان آتشسوزی در محل حادثه چادر میزدند و اخبار را پوشش میدادند؛ اما میدانیم که در ایران دستکم در شرایط فعلی رسانهها چندان شرایط اقتصادی درستی برای این دست کارها ندارند. فراگیرترین رسانه کشور هم که صداوسیماست و شاید توان چنین پوششی را داشته باشد، هم تکلیفش مشخص است و گفتن ندارد؛ بنابراین انتظار اطلاعرسانی مؤثر و پیگیرانهتر از رسانه به شرایطی نرمالتر از این برمیگردد». قاضیزاده در بخش دیگری از صحبتهایش همچنین به سیاستهایی که روزنامهنگاری ایران را به این وضع دچار کرده، اشاره کرده و تأكید میكند: «به نظرم امروز بحرانی که «شرق» و اعتماد و روزنامههای دیگر با آن مواجه هستند، حاصل یک سیاستگذاری است که در چند دهه انجام شده و حالا به اینجا و این نقطه رسیده است. حالا آقایان عقیده دارند که اصلا روزنامه به چه دردی میخورد و همین فضای مجازی کار اطلاعرسانی را انجام میدهد؛ فارغ از اینکه هیچوقت تلفنهای هوشمند و آیپد و این ابزارهای راهیافتن به فضای مجازی نمیتواند جای رسمیت رسانههای مکتوب را بگیرد. در هیچ جای دنیا هم این اتفاق نیفتاده و روزنامهها و رسانههای مکتوب جایگاه خودشان را از دست ندادهاند. به نظر من دستگاه اجرائی در کشور از شرایط موجود مطبوعات بهشدت راضی است و منتظر چنین فرصتی برای جمعشدن بساط مطبوعات بود. من چند باری شنیدهام که مسئولان کشور به مطبوعات «شر لازم» میگفتند؛ یعنی نگاهشان این بود که مطبوعات برای مسئولان خیری ندارند ولی لازم است که باشند تا بگوییم که در کشورمان مطبوعات داریم. میبینیم که حتی روزنامهنگارانی که دست به افشاگری زدهاند، هم دچار عقوبت شدهاند و مسئولانی که به فساد متهم شدند، چندان جایگاهشان با لرزشی همراه نشده است. در مجموع کار به جایی رسیده که کار مطبوعاتی در ایران به مویی بند است. سردبیر یک روزنامه به دلیل شرایط سخت کاری استعفا میدهد و در جامعه هم آب از آب تکان نمیخورد». اما شاید کلام آخر این استاد باسابقه در عرصه مطبوعات بتواند راهنمای خوبی باشد: «اگر از من بپرسید، تکلیف روزنامهنگار امروز این است که بماند و تا جایی که میشود، کارش را درست انجام دهد. تکلیف ما فرارکردن نیست. ماندن و کارکردن با همه مشکلات موجود تکلیف ماست. همه میدانیم که وضعیت چگونه است و هم از تنگناهای اقتصادی که این روزها سخت و سختتر شده، خبر داریم و هم از تهدیدهایی که در این راه وجود دارد، آگاه هستیم. روزنامهنگاری که عاشق کارش است، الان باید بایستد و بجنگد. برای فرهنگ روزنامهنگاری و برای ۲۰۰ سال پیشینه روزنامهنگاری در کشورمان، باید بایستد و چراغ تحریریه را روشن نگه دارد».
سایر اخبار این روزنامه
ماجرای منتسب به۲ وزیر
تضادهای ۲ ژنرال
چند ماه دشوار
نارضایتی ایران و روسیه از قانون سزار
هیچ ملاقاتی نداشتهایم
حادثه مرگبار در کلینیک سینا اطهر چگونه به وقوع پیوست
نرخهای بهتآور سکه
حمایت از فیلمهای بدون خشونت، فقر و مواد مخدر
ماندن و جنگیدن
زیارت در هنگامه کرونا
ستایش اخلاق در شاهنامه
«تیرگان» آیینی ایرانگرایانه محیطزیستگرایانه