جولان رباخواران (4)

مرتضی مومیوند‪-‬ آنچه در نوشتار پیشین گذشت بررسی دلایل حرمت ربا بود که اساس آن انهدام مبانی اقتصاد جامعه ذکرشد. اکنون در این نوشتار به بررسی تاثیرمخرب و ویران‌کننده ربا بر اقتصاد خواهیم پرداخت.
مهمترین رکن عدالت در جامعه برابری درتوزیع ثروت است که این مهم با پویایی اقتصاد میسراست، پویایی اقتصاد نیز در گرو اعتلای تولید و ایجاد رونق دربازارداخلی وصادرات خارجی است.
زدودن فقر و ایجاد برخورداری اجتماعی، بهداشت و درمان رایگان وفراگیر، آموزش و پرورش ارزان برای آحاد جامعه، تسهیل ازدواج ومسکن برای همه، شغل شرافتمندانه و زمینه کسب روزی حلال، از بین رفتن زمینه جرم و فرهنگ همگانی پیشگیری از وقوع جرم، توسعه زیرساخت‌ها و آبادانی درداخل کشورازسویی وداشتن دست بالا در مذاکرات وقدرت چانه زنی درسیاست خارجی ازسوی دیگرهمه وهمه بخش کوچکی از ثمرات درخت باروراقتصاد است.
در اهمیت پرداختن به موضوع اقتصاد همین بس که تمام مناسبات سیاسی و امنیتی دنیا، نزاعات و اختلافات عمیق قدرت‌های بزرگ بین‌المللی بر سرهمین موضوع اقتصاداست، تا جایی که جمله معروف «هرکه را زر در ترازو زور دربازو بود» معنای واقعی خود را پیدا می‌نماید.


اما رباخواران این انگل‌های اقتصادی که با ابتلاء به جنون سرمایه داری از هر طریق ممکن بدنبال انباشت ثروت بدون زحمت هستند و این ثروت نه در جهت سود و منفعت عمومی بلکه به طریق ممانعت از ایجاد بالندگی اقتصاد جامعه و در مسیر مخالف منافع عمومی تحقق می‌یابد.
قبل از این اشاره شد که بالندگی اقتصاد در گرو رونق تولید داخلی ست و پول و سرمایه می‌بایست به سمت تولید گسیل شود تا تولید‌کننده با در اختیار داشتن منابع کافی، ضمن اداره امور تولید و اشباع بازارداخلی، توان توسعه وبهره‌گیری از امکانات و فن‌آوری روز دنیا را داشته و برای صادرات و کسب بازار خارجی نیز تلاش نماید که این خود باعث اشتغال زایی و ده‌ها امتیاز دیگر در حوزه‌های اقتصادی،سیاسی و اجتماعی نیز می‌گردد.
اما در این میان رباخواران با سوءاستفاده از شرایط موجود اقتصادی در کمین گاه تولیدکنندگان می‌نشینند تا با بهره‌گیری ازموقعیت اضطراری آنان در ازای تزریق اندک مبلغی به‌جای مشارکت مدنی وشراکت درسودوزیان، به شرط دریافت سود سرسام‌آور از پیش تعیین‌شده مقطوع و تضامین چندین برابری وارد کارزارتولیدکننده نگون‌بخت می‌شوند که در این فرآیند چنانچه تولید‌کننده بخواهد با سرمایه ی بی‌برکت بهره‌ای به کارخود ادامه دهد، ناگزیر است محصول تمام شده خود را با قیمت بالاتر روانه بازار نماید تا سود ربوی شریک را تامین کند، که در این صورت ضمن اعمال فشار بر قشر ضعیف مصرف کننده، هزینه تولید بالا رفته و تورم شکل گرفته است، نتیجه آنکه تولید‌کننده در بازار تورمی امکان رقابت با محصولات مشابه خارجی را نداشته و اقتصاد تورمی نیز جذابیتی برای سرمایه‌گذاری سالم داخلی و خارجی نخواهد داشت.
اری رباخواری یا همان جنون سرمایه داری به‌جای هدایت دقیق و محاسبه شده سرمایه به سمت بازار تولید و اشتغال، راهزنانه مسیر سرمایه را از رفاه مردم و آبادانی کشور به سمت جیب شخصی و منافع صاحبان قدرت و ثروت منحرف نموده و درنتیجه اقتصاد را به ورطه نابودی کشانده است، ده‌ها هزارواحد تولیدی که روزی هزاران نفر از آن ارتزاق می‌کردند امروزه یا تغییر کاربری داده شده و قربانی سودجویی صاحبان قدرت و سرمایه‌های کثیف شده است و یا بعد از تعطیل شدن از مدار تولید خارج شده و در مالکیت شبکه‌های مافیای رباخواری در کشور درآمده است... ان شاءالله قسمت‌های آتی درخصوص مافیایی رباخواری درکشور بیشتر خواهیم نوشت.